باشگاه خبرنگاران جوان: سیروس گرجستانی بازیگر سینما و تلویزیون د در خصوص فضای سینما در سالهای اخیر تصریح کرد: فضای کنونی سینما را دوست ندارم. به نظر من سینما امیدوارکننده نیست. برای شخص مثل من که نزدیک به پنجاه سال عمر و زندگی خود را پای این هنر گذاشتهام و کارم این است، امیدوارکننده نیست. وی در ادامه بیان کرد: تهیهکنندگان برای برگشت سرمایه خود مجبور میشوند که از چهرههای سوپراستاری که گیشه دارد استفاده کند. من در میان بازیگران قدیمی، افرادی را میشناسم که با وجود اینکه سالها در این عرصه فعالیت کردهاند و عمرشان را گذاشتند و با اینکه سالها زندگیشان از این راه گذشته است، بیکارند و مسئولان از آنها غافلند. این بازیگر با اشاره به تکرارشدن برخی از بازیگران در پروژههای سینمایی گفت: اگر محصول تولید یک سال سینمای ایران را مشاهده کنید، میبینید که 10تا 12بازیگر در نقشها تکرار میشوند. در سینمای کشوری که نزدیک به 80 میلیون جمعیت دارد، اصلا درست و منطقی نیست که 12 بازیگر نقشها را به دست بگیرند و سینما را بچرخانند. فیلمسازان، چه کارگردانان و چه تهیهکنندگان باید از چهرههای قدیمی سینما هم در آثارشان
استفاده کنند. نمونه موفق آن بازی گرفتن از استاد علی نصیریان در سریال «شهرزاد» است که آنقدر خوب و باورپذیر بازی کرده که نمیتوان تصورش را کرد. پس میتوان به بازیگران قدیمی و پیشکسوت هم بازی داد و فیلم جذاب و مخاطبپسندی ارائه کرد. من هم با اینکه سنم بالارفته اما انرژی دارم. وقتی در«ناردون» بازی میکردیم جوانهایی که در فیلم بودند، به انرژی و توانایی من پی بردند و از اینکه در سرمای هوا به رودخانه سرد پا گذاشتم تعجب میکردند. وی با انتقاد نسبت به بی اعتنایی مسئولان فرهنگی و سینمایی کشور به مسائل و مشکلات این عرصه تصریح کرد: سالها به دستاندرکاران یادآوری کردیم که به فکر سینما و فیلمها باشند اما نبودند. دلیلش این است که هر مسئولی که به مقامی منصوب میشود نمیخواهد میز و جایگاهش را از دست بدهد. اگر آدمهایی که در عرصه فرهنگ و هنر کشور هستند دلسوز سینما و هنردوست باشند، باید به این فکر کنند که سینما هنر کشور است. هنر یک کشور، فرهنگ آن و فرهنگ یک کشور، تمدن آن است. وقتی در داخل کشور به فرهنگ و هنر آن بی اعتنایی شود، فراتر از مرزها، نمی تواند ادعایی کند و روی آن حساب نمیشود. من همیشه به فکر فردا هستم؛ به این
فکر هستم که سینمای ما باید جان تازه بگیرد، باید روح و خون تازهای به آن دمیده و تزریق شود. گرجستانی همچنین با اشاره به ناکارآمد بودن خانه سینما برای اهالی سینما اظهار داشت: سینمای ما شرایطی دارد که اصلا نمیتوانی روی آن حساب کنی. از همان اول هم نتوانستند کاری کنند که سینمای ما در جهان مطرح باشد. من سوال دارم که چرا میگویند خانه سینما و نمیگویند سندیکای هنرمندان؟ من پیشنهاد دادم که برای بستن قرارداد سینمایی بین تهیهکننده و بازیگران یک فرم ثابت و یکسان در خانه سینما نوشته شود و در تمام دفاتر سینمایی تکثیر شود. چون در هر دفتر سینمایی یک فرم مجزا و ناهماهنگ وجود دارد و نحوه قراردادها متفاوت است. وی با اشاره به حضور مجدد در عرصه سینما گفت: فیلم «ناردون» اثر موفق فریدون حسن پور، فیلم بسیار پرزحمت و پرتلاشی بود که اگر در جشنواره حضور پیدا می کرد امیدوار بودیم جوایز متعددی را دریافت کند. این اثر حرفها برای گفتن داشت و به طور قطع از فیلمهای موفق جشنواره فیلم فجر میشد. گرجستانی با انتقاد از انتخاب نشدن این فیلم برای حضور در جمع آثار جشنواره فیلم فجر، اظهار داشت: نمی دانم رای هیات انتخاب به چه صورت بود و با
این فیلم چهکار کردند؟ سر این فیلم را زیرآب کردند یا ... اما وقتی در طول جشنواره برنامه «هفت» شبکه سوم سیما را تماشا می کردم به نکاتی در خصوص جشنواره فیلم فجر پی بردم. گرجستانی با بیان این مطلب عنوان کرد: جلسات نقد و بررسی فیلمها را که در برنامه «هفت» دیدم متوجه شدم که فضای جشنواره به چه صورت بوده و فهمیدم که اگر حتی «ناردون» برای حضور در جشنواره انتخاب هم میشد، جایزهای دریافت نمی کرد. نه به این دلیل که فیلمهای دیگر از «ناردون» بهتر باشند، بلکه به دلیل نگاههایی که بر جشنواره حاکم است. آدم وقتی نتیجه جشنواره را مرور می کند و قضاوتها و داوریها را می بیند، نظرش در خصوص خیلی چیزها عوض میشود. وی در پاسخ به این پرسش که پس از بازی در«ناردون» پیشنهاد دیگری را پذیرفته یا نه، بیان کرد: نه. پس از «ناردون» پیشنهاد دیگری را نپذیرفتم.انتخاب نشدن «ناردون» برای جشنواره ناامیدمان کرد. امیدوارم فرصت حضور در جشنواره بین الملل فیلم فجر پیش بیاید تا در آنجا دیده شود و جوایزی که استحقاق آنها را دارد دریافت کند. اما امیدوارم دیگر از این به بعد فقط فکرهای خوب کنیم و افکار منفی و بد را از خود دور کنیم. این بازیگر
پیشکسوت سینما و تلویزیون در خصوص ارتباط سینماییها با هم اظهار بیان کرد: گاهی وقتی از خیابان شریعتی عبور می کنم همکاران و دوستانی که چهل سال است میشناسم را میبینم. فقط به یک سلام و علیک اکتفا و عبور میکنند. دوستانی که بارها در پروژههایی با هم مسافرت رفتیم و نان و نمک همدیگر را خوردهایم و با هم رفاقت کردهایم، جز سلام و علیک حرفی با همدیگر ندارند. خدا کند اتفاقی بیفتد که ما اهالی سینما بیشتر با هم در ارتباط باشیم، همدیگر را بشناسیم و بیشتر همدیگر را ببینیم و از هم دور نباشیم.
دیدگاه تان را بنویسید