سرویس فرهنگی فردا؛ محمدرضا باقری: درباره جشنواره سی و چهارم فیلم فجر، رویکردهای سازمان سینمایی، وزارت ارشاد و دولت در فضای سینما چند نکته قابل طرح است که همه در نحوه مواجهه با "بادیگارد" حاتمی کیا متبلور شده است: 1. جشنواره فیلم فجر امسال تنها در تهران برگزار شد، و همزمان در هیچ یک از مراکز استان ها نمایشی وجود نداشت، این بهترین مصداق برای آشنایی با نحوه مواجهه و نگاه معاونت سینمایی با سینماست. نگاهی محلی و مرکز محور که به مسایل کشور اهمیتی نمی دهد.
2. دکتر ایوبی، رییس سازمان سینمایی دانش آموخته علوم سیاسی در دانشگاه امام صادق و رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در فرانسه بوده است، از همان موقع مجذوب سبک سینمای هنری فرانسه و بویژه عباس کیارستمی بوده و در گفتگوهای قدیمی وی می توان رد پای این علاقه را دید. سکانداری چنین فردی در سازمان سینمایی قطعا هدایت کشتی سینما را به سمت مخاطب عام و قصه و قهرمان نبرده است و نمی برد.
3. بخش رو به رشد "انیمیشن" در این دوره تقریبا نادیده گرفته شد به طوریکه آثار فاخر انیمیشن به صورت بسیار محدود در دو یا سه سینما اکران شد. در مقابل بخش "هنر و تجربه" که عمدتا آثار کسل و نامفهوم به اصطلاح جشنواره ای و هنری است در بهترین سئانس در سینمای منتقدان و هنرمندان(برج میلاد) اکران می شد. این موضوع هم نشان می دهد سیاست گذاری سینمایی در مدیریت فرهنگی با مخاطب سروکار ندارد، مقایسه فروش انیمیشن شاهزاده روم(3میلیارد و 700 میلیون تومان) با موفق ترین اثر هنر و تجربه ماهی و گربه (حدود 470 میلیون تومان) نشان می دهد که کدام بخش می توانست مخاطب سینماها را ارتقا دهد و برای مخاطب اهمیت بیشتری دارد.
4. علی رغم پیام اولیه رییس جمهور در سال 92 ، سیاست های کلان سازمان سینمایی و گفته های آقای ایوبی رییس سازمان سینمایی، جشنواره امسال، مانند دو سال گذشته نسبتی با "امید" نداشت. فقر و اعتیاد و فلاکت و خیانت و تجاوز همچنان دستمایه اصلی آثار بودند و از سینمای استراتژیک تقریبا هیچ خبری نبود. حتی بودجه های دولتی هم صرف ساخت فیلهایی "مثل ابد و یک روز" و "دختر" شده بودند.
5. در جشنواره امسال ثابت شد تصمیم گیران حوزه سینمایی وزارت ارشاد تاب پذیرش کوچکترین انتقاد را نداشته اند و حتی فیلم " سینما نیمکت" اثر محمدرضا رحمانیان که از محتوای سالمی برخوردار نیست و اتفاقا مورد پذیرش طیف روشنفکران است را بدلیل انتقادات کارگردانش به جشنواره، به گروه کم اهمیت و بی مخاطب هنر و تجربه منتقل میکنند و در داوری ها هم به آن توجهی نمی کنند تا به نوعی سازندگانش را متنبه کنند. 6. در این میان جایزه دادن بی بهانه و بدون مناسبت هرساله داوران بخش سودای سیمرغ و حتی بخش بین الملل جشنواره به "هومن سیدی" شائبه های زیادی ایجاد کرده که ممکن است در ارتباط با اهدای سیمرغ دو سال پیش وی به رئیس جمهور تفسیر و تاویل شود.
7. فیلم بادیگارد به گواه منتقدان و کارشناسان یک سر و گردن از اغلب نامزدان رشته های اصلی جشنواره بالاتر است. این گزاره نه تنها توسط انقلابی های سینما بلکه حتی منتقد سختگیری چون مسعود فراستی و روشنفکری مانند خسرو نقیبی سردبیر روزنامه سینما و نویسنده فیلمنامه پل چوبی، تایید می شود که فارغ از محتوای فیلم بادیگارد، اثر از لحاظ کارگردانی یک سر و گردن از سینمای ایران بالاتر است و ابراهیم حاتمی کیا تراز جدیدی در کارگردانی ایجاد کرده است. فیلم در نهایت با اقبال وسیع مخاطبان مواجه می شود و سئانس های ویژه ی متعدد در سینماها، حال و هوای مخاطبان خسته از فضای چرک و کثیف فیلم های جشنواره را عوض میکند و گرما می بخشد.
8. حاتمی کیا در فیلم بادیگارد انتقاداتی را علیه سیاست بازی مسئولان مطرح کرده است. در جریان اکران هم در مصاحبه ای به سیاست های سازمان سینمایی تاخته بود، هم دبیر جشنواره و رییس سازمان سینمایی و وزیر ارشاد را پشت سر گذاشته و از آقای روحانی نسبت به کم لطفی به سازندگان آثار استراتژیک در سینما، سخت انتقاد کرده بود.
9. حذف و گوشمالی بادیگارد حاتمی کیا واکنش طبیعی از سوی دولت و وزارتخانه ای است که انتقاد را برنمی تابد و سیاست گذاری های کلانش در راستای راضی کردن جمع معدودی از سینماگران است که قبله آمالشان کن و گولدن گلوب و برلیناله و اسکار است.
دیدگاه تان را بنویسید