جام جم: بعد از نقشهای متنوعی که در سریالهای تلویزیونی بازی کرده، هنوز نقش «جواد» در سریال آژانس دوستی در خاطرهها مانده است یا همینطور حضورش در سریالهایی چون گمگشته، دریاییها، مرد هزار چهره مرد دو هزار چهره و سریال پایتخت. بازغی این اواخر در تلویزیون حضوری متفاوت داشته است؛ بجز این که در برنامه «چند درجه» در شبکه نسیم به عنوان مجری ظاهر شده، در برنامه محله گل و بلبل نقش برادر زهره خانم با بازی حدیث فولادوند را به عهده دارد. درباره بازی در کنار گروه عمو پورنگ و اجرای برنامه چند درجه که هر شب ساعت 21 از شبکه نسیم پخش میشود، با او گفتوگو کردهایم. آقای بازغی چه چیزی باعث شد که اجرای یک مسابقه تلویزیونی را بهعهده بگیرید؟ من اصلا مجری نیستم و نمیدانم از پس اجرای این برنامه برآمدهام یا نه. حتی قبل از این که اجرای برنامه چند درجه را قبول کنم، بارها با آقای بختیاری، تهیهکننده برنامه صحبت کردهام. غلامرضا بختیاری یکی از دوستان قدیمی من است و وقتی به من گفتند چنین برنامهای در شبکه نسیم دارند، نتوانستم جواب رد بدهم؛ بخصوص از این بابت که شبکه نسیم یکی از شبکههای پربیننده تلویزیون است و این برنامه هم از
هیجان و جذابیتهای ویژهای برخوردار است. شما فقط اجرای بخش استودیویی برنامه چند درجه را عهده دار هستید. همین مقدار برای شما هیجانانگیز است؟ به نظرم برنامه جذابی است و با نمونههای خارجیاش خیلی فرقی ندارد. در این برنامه به همان اندازه که در نمونههای خارجی دیدهایم، افراد خطر میکنند با این تفاوت که اینجا دوستان ورزشکار ما از امکانات و حمایت کمتری برخوردارند. این دوستان با هزینه شخصی این ورزشهای هیجانانگیز را انجام میدهند؛ نه فدراسیون دارند، نه بیمه میشوند و نه مورد حمایت قرار میگیرند. در کنار همه اینها، حتی تماشای این برنامه هم برای تخلیه هیجانها و انرژی جوانی مفید است. فکر میکنید برنامه تاکنون موفق بوده است؟ به نظرم جوانها به آن توجه دارند چون هم آقایان و هم خانمهای جوانی داریم که علاقهمند این کار هستند و از تماشای این برنامه لذت میبرند. در ضمن این برنامه میتواند بهانهای باشد برای توجه به ورزشهای هیجانانگیز. فکر میکنم این ورزشها میتوانند پایهگذار ورزش کشور باشند و به مردم انگیزه بدهند که ورزش کنند. متاسفانه مردم کمتر به ورزش اهمیت میدهند در حالی که هر آدمی باید نیم ساعت تا 40
دقیقه ورزش کند. این تنها کاری است که من میکنم ؛ اما چون دیگران ورزش نمیکنند برایشان عجیب است و به من میگویند ورزشکار! یعنی واقعا به صورت تخصصی ورزش خاصی را دنبال نمیکنید؟ به ورزش تیراندازی کمی حرفهایتر نگاه میکنم و اتفاقا قصد داشتم یک تیم راهاندازی کنم؛ اما این ورزش به اندازه کافی شناخته شده نیست، گران است و نیاز به حمایت مالی دارد اما به نظرم ارزش سرمایهگذاری را دارد. در همین همسایگی خودمان کشور امارات متحده عربی، فقط یک ورزش مدالآور دارد آن هم تیراندازی است؛ چون روی این ورزش سرمایهگذاری کردهاند. حیف است که ما این همه جوان، سرمایه و امکانات داریم، اما در جاهایی سرمایهگذاری میکنیم که به این اندازه نتیجه نمیدهد. شما در بخشهای اجرایی برنامه حضور ندارید. در پشت صحنه همراه گروه بودید یا حضورتان به داخل استودیو محدود بوده است؟ در برخی موارد سر صحنههای خارجی هم که قبلا ضبط شده حضور داشتم و شاهد کار بسیار سخت این دوستان بودهام. بهعنوان مثال یک ساعت و نیم طول میکشد که دوچرخه سواران کوهستان به قله برسند اما سه دقیقه و30 ثانیه کافی است که از قله پایین بیایند. بنابراین تصویربرداری از این
ورزشها کار دشواری است ؛ مخصوصا اگر قرار باشد در شیوه تصویربرداری هیجان هم منتقل شود. من کم و بیش با این ورزشکاران و شرایط آنها آشنا هستم. آنها سالها تمرین کردهاند، وقت گذاشتهاند، استخوان خرد کردهاند و با هزینههای خودشان وارد این رشتهها شدهاند و معمولا در خیلی کارها زبده هستند. مثلا همه بچههای آفرود مکانیکی بلد هستند، میتوانند ماشینهایشان را تعمیر کنند و اگر بخواهند یک جفت لاستیک برای ماشین خودشان بخرند باید رقم قابل توجهی هزینه کنند و کسی نیست از آنها حمایت کند. من امیدوارم این برنامه بتواند کمی نگاه ورزش را از فوتبال و والیبال و کشتی به سمت این ورزشها سوق بدهد. خب این ورزشها واقعا به درد عموم مردم میخورد؟ به نظر نمیرسد هر کسی با هر بضاعتی بتواند این ورزشها را انجام بدهد! نه اصلا این طور نیست. این ورزشکاران همه کارها را خودشان انجام میدهند و در مشاغل دیگر کار میکنند و درآمدشان را در این زمینه هزینه میکنند. نه پولدار هستند و نه درآمد خیلی زیادی دارند. همچنین برخلاف چیزی که همه فکر میکنند، این اتفاق در شهرستانها بیشتر رخ میدهد. البته بخشی از این موضوع به طبیعت متنوع شهرها و وجود
کویر و جنگل و بیابان در کشورمان مرتبط است. اگر قرار بود همراه این ورزشکاران باشید، از پس کار بر میآمدید؟ در برخی صحنهها کنارشان حضور داشتم و قبلا کارتینگ رفتهام و حتی آسیب دیدهام اما تیراندازی را بیشتر دوست دارم و از طرفی باید مراعات سنم را بکنم؛ از 40 سالگی رد شدهام. به اندازه این دوستان قدرت خطر پذیری ندارم! به نظر میرسد بیشتر به خاطر دلتان اجرای این برنامه را قبول کردهاید؟ بله دقیقا. این انتخاب خیلی در دنیای بازیگر نمیگنجد و تازه مجریان تلویزیونی ممکن است خیلی دوست نداشته باشند پا در کفششان بکنیم. بالاخره دوستان مجری حق دارند ناراحت بشوند اما امیدوارم بپذیرند که من این اجرا را به خاطر دلم انجام میدهم. این یک اتفاق است و من از قبل برنامهریزی نکردهام که وارد دنیای اجرا بشوم. انتخابهای اخیرتان مانند بازی در برنامه محله گل و بلبل و اجرای این برنامه با مسیری که تاکنون طی کردهاید، خیلی هماهنگ نیست. چه اتفاقی افتاده است؟ درباره اجرای برنامه چند درجه که توضیح دادم و در برنامه عمو پورنگ هم بهخاطر دخترم بازی کردم. او یکی از بچههای این سرزمین است و من هم به عنوان پدر، دوست داشتم خمس و زکات کارم را
بعد از سالها به این ترتیب پرداخت کنم. اینطور که شما میگویید به نظر میرسد هیچ دستمزدی برای بازی در محله گل و بلبل دریافت نکردهاید! من هیچ قراردادی نداشتم و وقتی همکاری را آغاز کردم اصلا صحبتی از پول و دستمزد نبود، البته دوستان لطف کردند و بعد از انجام کار هدیهای به من دادند. وقتی آقای آقاجانزاده و داریوش فرضیایی با من تماس گرفتند و پیشنهاد بازی در این برنامه را مطرح کردند ، من بدون این که حرف و صحبتی از دستمزد در میان باشد، گفتم حاضرم با کمال میل این کار را بکنم. همزمان در حال بازی در پروژه دیگری بودم اما برنامهریزی کردم که به بازی در این برنامه هم برسم. فکر میکنم در سالهای اخیر اسیر اتفاقاتی شدهایم که باعث شده برخی چیزها مانند سینمای کودک و آثار مربوط به کودکان را فراموش کنیم. در حالی بزرگان سینمای ما در سینمای کودک تجربه اندوختهاند؛ آقای عباس کیارستمی در کانون پرورش فکری کار میکرد، محمد علی طالبی، ابراهیم فروزش و بسیاری دیگر از کارگردانان مطرح کشورمان دستی در سینمای کودک داشتهاند و همینطور بازیگران خوب ما مانند اکبر عبدی، آتیلا پسیانی، ایرج طهماسب، حمید جبلی و بسیاری دیگر از بازیگران
کاربلدی که امروز مایه افتخارمان هستند. بازی در چند قسمت از یک برنامه کودک، برای شما به عنوان بازیگر چقدر میتواند مفید باشد؟ هیچ فایدهای که نداشته باشد، لااقل یاد و خاطره دوران کودکی را زنده میکند و من میدانم اگر به عنوان بازیگر در یک برنامه کودک حضور پیدا کنم، کمک کردهام که دختر خودم دست کم در یک زمان مشخص کارتونهای خارجی تماشا نکند و همین هم بسیار ارزشمند است.
دیدگاه تان را بنویسید