یک تله فیلم؛ راضی باش!/ شیرین مثل قصه های مادربزرگ/ همه چیز با یک نشست خبری حل می شود/ دردسر های عظیم 4

کد خبر: 489599

جشنواره فیلم فجر چهارمین روز خود را پشت سر گذاشت. چهار روز آرام و البته با فیلم هایی که نسبت به سال گذشته ما را امیدوار تر کرده اند.

یک تله فیلم؛ راضی باش!/ شیرین مثل قصه های مادربزرگ/ همه چیز با یک نشست خبری حل می شود/ دردسر های عظیم 4
سرویس فرهنگی فردا؛ حامد یامین پور: جشنواره فیلم فجر چهارمین روز خود را پشت سر گذاشت. چهار روز آرام و البته با فیلم هایی که نسبت به سال گذشته ما را امیدوار تر کرده اند. روز چهارم جشنواره آثار مهم بالآخره شروع شد. نفس به کارگردانی نرگس آبیار و لانتوری رضا درمیشان فیلم هایی هستند که پیش از آغاز جشنواره فیلم فجر بسیاری منتظر تماشای آن ها بودند.
یک تله فیلم؛ راضی باش!/ شیرین مثل قصه های مادربزرگ/ همه چیز با یک نشست خبری حل می شود/ دردسر های عظیم 4
شیرین؛ مثل قصه های مادر بزرگ
نفس(نرگس آبیار): شیار 143 انتظارات را از نرگس آبیار به یکباره بالا برد و بسیاری علاقه مند شدند که جنس سینمایی که در فیلم او بود را دنبال کنند. نوعی از سینما با روایت زنانه -مادرانه- که دنیا را از زاویه ای متفاوت تصویر می کند و البته با هوشمندی به دام فمنیست نمی افتد.
نفس نیز ادامه همین روند به حساب می آید. فیلم اگر چه از سبک کلاسیک فیلمنامه پیروی نکرده اما دارای جزئیات و فضا سازی های فراوانی است که مخاطب را به این واسطه با خود همراه می کند. فیلم شبیه به قصه هایی است که مادربزرگ ها برای بچه ها تعریف می کنند . شاید فراز و فرود زیادی نداشته باشد اما با رساندن احساسات موجود در درون قصه یک تجربه شیرین را برای شنونده رقم می زند.
مزیت دیگری که می توان برای نفس بر شمرد سوژه آن است. آبیار بار دیگر سراغ یکی از سوژه های دفاع مقدس رفته و کوشیده است تا این مسئله را از درون کتاب های تاریخ شفاهی به روی پرده سینما بیاورد. فیلمساز در روایت زندگی پر جزئیات دختر بچه بسیار موفق است و مخاطب را کاملاً با خود همراه و به او علاقه مند می کند.
یک تله فیلم؛ راضی باش!/ شیرین مثل قصه های مادربزرگ/ همه چیز با یک نشست خبری حل می شود/ دردسر های عظیم 4
یک تله فیلم؛ راضی باش!
متولد 65(مجید توکلی): فیلم یک ایده بانمک دارد و بنای قصه نیز بر آن گذاشته شده. پسر و دختری می کوشند تا خود را از طبقه ای مرفه جا زده با تست کردن خودرو های لوکس برای خرید و رفتن به خانه های بالا شهر به قصد معامله کردن آن مدتی را در این فضا بگذرانند. این کار اما برای آن ها دردسری را به همراه دارد. در یکی از خانه ها که آن ها برای دیدنش رفته اند توسط صاحبخانه با فرزند یک کلاهبردار اشتباه گرفته شده و درگیر ماجراهایی می شوند.
ابتدای فیلم قصه می بینیم و با شخصیت ها همراه می شویم. فضا های عاشقانه ای تصویر می شود که می توان با اغماض آن ها را موفق دانست. مسئله اما اصل بحران فیلم است. جایی که به نظر این گره می تواند به راحتی باز شود و فیلمساز می کوشد تا با دورن زدن بدیهیات قصه فیلم را تا پایان ادامه دهد.
رابطه دوست دختر و دوست پسری در این فیلم به صورت گل درشتی عادی است و به نوعی در فیلم مشروعیت یافته. شخصیت ها با افتخار و چند بار از دوستی دو ساله خود با هم می گویند و آن را مرور می کنند.
فیلم سرپاست فیلمساز تلاشش را برای بیان یک موقعیت به نسبت کمدی به کار گرفته اما نکته ای که وجود دارد شباهت فراوان فیلم هم از لحاظ قصه و هم بازی و کارگردانی به یک تله فیلم تلویزیون است . فیلم سینمایی خواندن این اثر می تواند قضاوت های سخت تری را در پی دارد. پس بهتر است فیلمساز به تله فیلم بودن کارش راضی باشد.
دردسر های عظیم 3
زاپاس(برزو نیک نژاد): می توان نه قصه گفت و نه مسئله داشت اما در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر حضور داشت. فیلمساز بدون کوچکترین خلاقیتی در نوشتن موقعیت کمدی و خلق شخصیت های جدید تلفیقی از کاراکتر های تلویزیون را به شمال برده و یک چیزی ساخته است.
هر کدام از شخصت ها شباهتی به یکی از کاراکتر های تلویزیون دارد. امیر جعفری و احمد مهران فر ما را یاد بازی در کار های سیروس مقدم می اندازند و جواد عزتی و الناز حبیبی کپی شخصیت های دردسر های عظیم هستند با این تفاوت که این ها هر کدام در نقش های اصلی خود بسیار موفق تر ظاهر شدند.
خیلی خطرناک است که نیک نژاد می کوشد تا ثابت کند که قصه ای برای تعریف کردن ندارد . چرا که او با نوشتن وارد این حوزه شده و اگر متن هایش تمام شده اند زنگ خطر حیات هنری اش به صدا در آمده است.
همه چیز با یک نشست خبری حل می شود
لانتوری(رضا درمیشیان): فیلم با چند نمای اکستریم کلوزآپ آغاز می شود و تدوین آن ها را با ریتم بالا پشت سر هم نمایش می دهد. یک بازی فرمی اعصاب خورد کن.
فیلمساز حرف هایش را در دهان کارکتر هایی گذاشته که به نظر مصاحبه شوند های یک مستند هستند. مستندی که به ظاهر خود درمیشیان پشت دوربین است.
درمیشان هنوز قادر نیست فیلم بسازد و در حال امتحان کردن دوربین و تدوین نما ها برای رسیدن به فرمی است که به نظر می رسد نمی داند چیست. در سینما بیانیه سیاسی- اجتماعی می خواند و سعی می کند با تکه انداختن های مختلف تشویق هایی در سالن از مخاطب خود بگیرد.
فیلم را نمی توان جدی گرفت چون فیلمساز مخاطب را جدی نگرفته است. درمیشیان در عصبانی نیستم فیلمساز تر بود. به نظر می رسد حجم حرف هایی که می خواهد بزند به او اجازه فیلم ساختن نمی دهد. شاید بهتر است او ابتدا در یک نشست همه حرف هایش را بگوید و سپس شروع به ساخت فیلم کند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد