تسنیم: آدمی با قبول مسئولیّت امانت خداوندی و به امر الهی قدم به عالم خاکی نهاده است. او از دارالکرامه الهی و بعد از توقّفی کوتاه دردار دنیوی به سوی دارالجزای اخروی در سفر است، و (إنَّا للهِ وَ إنَّا إلَیهِ رَّ اجِعُونَ) (بقره ـ 156) بر این سفر او گواهی روشن است.
خوشا به حال عارفان این سفر که میدانند از کجایند و در کجایند و به چه سوئی رهسپارند.
چنانکه امام علی(ع) فرمود:
رَحِمَ اللَّه إمرء أعَدَّ لِنَفسِه و استَعَدَّ لِرَمسِه و عَلِمَ مِن أین و فی أین و إلى أین)
رحمت کند خداوند کسی را که مقدمات تعالی نفس خود را آماده سازد و خود را برای عالم قبر آماده کند و بداند که از کجا آمده است و در کجاست و به کجا میرود. (الوافی ج 1 ص 116)
آدمی با نفخه روح الهی بدین جهان خاکی به مأموریتی بزرگ و برای خلافت از طرف خدا آمده است. او آمده تا زمین را تجلّیگاه اسماء خداوند متعال نماید و به دنیا رنگ و بوی خدایی بدهد.
در این حال او باید دنیا را در راستای اَوامر و نواهی خداوند سبحان بسازد، بیاراید و ببیند. در این صورت زندگی برایش دلربا است و ادامه سفرش شیرین و نهایت کارش دلنشین میشود، و الاّ سفری مشکل و طاقت فرسا خواهد داشت.
در بینش الهی و جهان بینی اسلامی دنیا فینَفسه مذموم نیست، بلکه عنصر آدمی و عملکردش، به دنیا هویت میبخشد و دنیا را زشت یا زیبا میکند.
مطلبی که در پیش رو دارید، حقیقت دنیا را از دیدگاه قرآن و روایات اهلالبیت (علیهمالسلام) معرفی مینماید.
1. ثروت فتنه انگیز
گاهی ثروت در دست افرادی مایه سعادت آنان میشود، و مراقب خود هستند که هیچگاه وقتِ عبادت و کارهای واجب خود را صرف حرص دنیا نکنند و برای کار دنیا، کار آخرت را زمین نمیگذارند و به موقع امور دنیوی خود را هم اداره میکنند. این افراد مورد مدح و ستایش قرآن و روایات هستند.
امّا گاهی انسان اگر ثروتمند شود آخرت خود را فدای دنیایش مینماید و از پرداخت واجبات کوتاهی میکند، وقت نماز و عبادت را هم صرف کار دنیا میکند. قرآن کریم این چنین ثروت و دنیایی که موجب فراموشی آخرت باشد را نکوهش میکند و میفرماید:
«کَلاّ بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَ تَذَرُونَ الآخِرَةَ» (هرگز، بلکه تمام دنیای نقد عاجل را دوست دارید و به کلّی کار آخرت و نشانه قیامت را رها کردید. (قیامهًْ ـ 20-21)
آری! کسی که همّ و غمش فقط دنیا باشد از رحمت خداوند متعال دور، و بنده دنیا میشود، و از چنین دنیایی که موجب فراموشی آخرت است باید برحذر بود.
جناب لقمان حکیم به فرزندش میفرماید:
(یَا بُنَیَّ لَا تَدْخُلْ فِی الدُّنْیَا دُخُولاً یَضُرُّ بِآخِرَتِکَ وَلَا تَتْرُکْ تَرْکَاً کَلّاً عَلَی النَّاسِ) (فرزندم آنچنان به دنیا مشغول مشو که به آخرت تو زیان رساند و همین طور آنگونه هم دنیا را رها مکن که برای مخارج و نیاز خود، محتاج دیگران شوی و بار زحمتت بر دوش دیگران باشد، که این هم مذموم است. (بحارالانوار: ج70 ص 124)
بنابراین ثروتی که باعث شود انسان به دیگران محتاج نشود و از امور اخروی غافل نکند، نه تنها مذموم نیست بلکه مَمدوح است.
2. دنیا، سرگرمی کودکانه
بدرستی که دل خوش کردن به لذّتها و نعمتهای دنیا در مقابل لذّتها و نعمتهای بیپایان و متنوّع آخرت، کاری کودکانه است. کودک از لذّتهای این دنیا چیزی غیر از شکلات و شیرینی نمیفهمد، و ما به این تصور کودکانه او میخندیم؛ اولیای خدا نیز به اینکه ما در مقابل بهشت بیانتهای خداوند به دنیای پر مرارت و محدود دلخوش کردهایم، خندهشان میگیرد. و براستی که ترجیح دنیا بر آخرت، نهایت جهل و بیخردی است.
به همین دلیل که زندگی دنیا در مقایسه با آخرت کاری کودکانه و نابخردانه است، قرآنکریم در آیات متعددی آن را بازیچه، و زندگی آن را شِبه واقعی دانسته و زندگی واقعی را زندگی آخرت معرفی میکند.
«وَ مَا هَذِهِ الْحَیَاهًْ الدُّنیَا إلاّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ وَ إنَّ ألدَّارَ ألآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (این زندگی دنیا جز سرگرمی و بازیچه نیست، و زندگی حقیقی همانا سرای آخرت است؛ ای کاش میدانستند) (عنکبوت ـ 64)
آری! زندگی واقعی تنها در آخرت است. آنجائی که زندگی از نظر طول مدّت، نوع و شمار برخورداری از نعمتها و لذائذ، حدّ و حصری وجود ندارد. جایی که هیچ غم و غصّه و درد و رنجی در آن راه ندارد. آیا در مقابل چنین زندگی، میتوان این زندگی دنیا را جز سرگرمی و بازیچهای بیش دانست؟! و آیا انسان عاقل به چنین دنیائی اعتماد مینماید؟!
امام علی (ع) میفرمایند: (ألرُّکُونُ إلَی الدُّنْیَا مَعَ مَا یُعَایَنُ مِنْ غِیَرِهَا جَهْلٌ) (اعتماد کردن به دنیا، با وجود مشاهده تغییرات و دگرگونیهای آن، نادانی است.( محمد محمدی ری شهری، میزان الحکمه ج 4، حدیث 6114)
بنابراین اگر انسان به دنیایی که پسمانده دهان گذشتگان است و از او هم باید بماند تا به آیندگان برسد، خود را دلخوش و سر گرم نماید، کاری بس جاهلانه است.
امام علی(ع) به عمّار فرمود: ای عمار! بر دنیا غم مخور که تمام لذّات آن شش چیز است: خوردنی، آشامیدنی، پوشیدنی، آمیزشی، سوارشدنی و بوییدنی.
امّا لذیذترین خوردنیها عسل است که آن شیره گیاهی آمیخته به بُزاق زنبور است؛ گواراترین آشامیدنیها آب است که تمام حیوانات از آن مینوشند؛ و بهترین پوشیدنیها ابریشم است که از آب دهان کرمی باشد؛... بهترین سوار شدنیها اسب است و آن کُشنده است و مردان بیشماری را بر پشت خود بههلاکت میرساند، ارزشمندترین بوییدنیها مُشک است و آن خون ناف حیوان ( آهو) است. پس دنیا چه زیبایی دارد؟ و چگونه میشود به آن دلبستگی داشت و تفاخر نمود!
3. چه کنیم تا در دنیا راحت باشیم؟
اگر هنگام رفت و آمد به بانک، به کارمند آن توجّه نماییم، میبینیم که او یک روز مسئول دریافت پول مردم، و روز دیگر مسئول پرداخت پول به مردم میشود، او نه آن روزی که پول میگیرد خوشحال است و نه آن روزی که میپردازد. زیرا او میداند هر دو روز، امانتداری بیش نبوده است.
اگر نگاه ما هم به دنیا این گونه باشد، دیگر نه آن روزی که مالی از دنیا نصیبمان میشود، خوشحالیم؛ و نه آن روزی که چیزی از دست میدهیم، ناراحتیم.
خداوند در قرآنکریم میفرماید:
«لِکَیلا تَأسَوْا عَلَی مَا فَاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِمَا آتَاکُمْ» (تا هرگز، بر آنچه از دست شما رود، دلتنگ نشوید و به آنچه به شما رسد، دلشاد نگردید) (حدید 23)
انسان اگر محبّت به دنیا و متاع آن نداشته باشد، دیگر هیچ وابستگی به آن ندارد که هنگام از دست دادن آن بخواهد ناراحت شود. امّا اگر شیفته دنیا باشد تمام تلاشش را میکند که از دست ندهد و هنگام جدایی حسرت فراوان میخورد.
حضرت علی(ع) میفرماید:
(مَنْ کَانَتِ الدُّنْیا هِمَّتَهُ إشْتَدَّتْ حَسْرَتُهُ عِندَ فِرَاقِهَا) (کسی که دنیا همت او باشد، بهنگام مرگ زیاد حسرت میخورد) (بحارالأنوار، ج74، ص 378)
علاوه بر آن مرگ برای چنین افرادی ترسآور میشود چون مرگ جدایی بین او و معشوق و محبوبش، دنیاست. و این جدایی بر او سخت میآید به حدّی که موجب تزلزل ایمانش میگردد و فرصتی مناسب برای نفوذ شیطان، تا در آخرین لحظات ضربه کاری خود را وارد نماید.
4. زهد، ترک دنیا نیست
بعضی میپندارند که برای بهرهمندی از زندگی آخرت، باید زندگی دنیا و لذائذ آن را به کلّی کنار گذاشت و ترک نمود. تاریخ، افراد متعددی را سراغ دارد که گوشه عزلت گزیدهاند و زندگی خود را به دور از مردم و جامعه، در غاری یا صومعه و دیری با کمترین بهره از مواهب و لذائذ دنیا سپری کردهاند. البته عدّهای به دروغ و برای جلب نظر مردم این کار را کردند، امّا همانهایی هم که به قصد واقعی سیر و سلوک و پیمودن مسیر تکامل و قرب الی الله چنین مسلکی را پیشه میکنند، قطعاً کاری نادرست انجام داده و اشتباه کرده و میکنند.
خداوند هیچگاه نفرموده که دنیا را رها کنید، بلکه فرمودهاند: دل به آن مبندید و فریفته آن نشوید. و هدف این بوده، که ما را متوجّه کنند که لذّتهایی بسیار بالاتر و بیشتر در پیشِ روی انسانها وجود دارد که قابل مقایسه با لذّتهای دنیا نیست.
اگر معنای بهتر بودن آخرت از دنیا، این است که بطور کلّی دنیا را رها کنیم، پس خداوندمتعال این همه نعمتها را برای چه کسی آفریده است؟!
«قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللهِ الَّتِی أخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ ألطَّیبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ» (بگو، زیورهایی را که خدا برای بندگانش پدید آورده، و روزیهای پاکیزه را چه کسی حرام گردانیده است؟) (اعراف ـ 32)
خداوند خود میفرماید: این نعمتها را برای استفاده شما آفریدهام؛ آن گاه ما از کجای قرآن ِخدا، استفاده میتوانیم کنیم که باید تارک دنیا شد و گوشهی عزلت گزید و نعمتهای دنیا را بر خود حرام کرد؟!
پیامبر عظیم الشأن اسلام حضرت محمّد مصطفی(ص) میفرماید:
دنیا شیرین و دوست داشتنی است، هر که در دنیا مالی از حلال بدست آورد و به حق خرج کند، خدایش پاداش دهد و به بهشت درآورد و هر که مالی از غیر حلال به دست آورد و به ناحقّ خرج کند، خدا او را به جهنّم در آورد. (نهجالفصاحه، ص 487،حدیث 1596)
بنابراین، بحث حرام کردن نعمتهای دنیا بر خود نیست، بلکه صحبت از درست استفاده کردن است.
5. دنیا وسیله است یا هدف؟
در اکثر آیات و روایات از دنیا نکوهش شده و در برخی از آنها ستایش گردیده است. جمع میان این دو دسته از آیات و روایات این است که اگر دنیا ابزار و وسیله رسیدن به آخرت باشد، از آن ستایش، و اگر دنیا هدف و مطلوب بالذّات باشد، از آن نکوهش شده است.
لذا خداوندمتعال در قرآنکریم میفرماید: «وَابتَغِ فیمَا آتاکَ اللهُ الدّارَ الآخرهًْ وَلا تَنْسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنیا» (با آنچه که خدا به تو ارزانی داشته، سرای آخرت را بجوی و بهره خود را از دنیا فراموش مکن) (قصص ـ 77)
بله، اگر دنیا هدف انسان باشد در این صورت اسباب لهو و لعب میشود، و آدمی را به خود وابسته و از آخرت غافل مینماید، که این نوع توجّه به دنیا مورد مذمّت واقع شده است. ولی اگر دنیا نردبان و مزرعه آخرت باشد، در این صورت نه تنها منفور نیست، بلکه قابل ستایش است.
امام محمد باقر (ع) چنین دنیایی را بهترین یاری کننده، جهت سعادت و ساختن سرای آخرت میداند.
قَالَ إمَامُ البَاقِر(ع): (نِعْمَ العُونُ، اَلدُّنْیا عَلَی ألآخِرَةِ) (دنیا چه خوب یاریکنندهای، برای آخرت است. (بحارالانوار، ج 70، ص 127)
چیزی که در آیات و روایات ما نکوهش شده وابسته شدن به دنیا است نه داشتن دنیا. بسیار افرادی هستند که سرمایهدار میباشند، ولی ذرّهای به آن وابسته نیستند. و چه بسا افراد فقیری که وابسته به یک لباس خود هستند.
6. دنیا، عامل غفلت
انسان بطور فطری، موحّد و خداجو است؛ امّا کافر آن را فراموش میکند و در زمان حوادث تلخ و ناگوار دنیا و با ظهور حقّ در قیامت، فطرت اصیل او آشکار میشود. (فَإِذا رَکِبُوا فِی الْفُلْکِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصینَ لَهُ الدِّینَ) (زمانی که سوار بر کشتی شوند، خدا را با اخلاص می خوانند) (عنکبوت ـ 65) زیرا هنگام بروز حوادث، عوامل غرور و پایههای فریب درهم میریزد و انسانِ فراموشکار متوجّه فطرت خود میشود.
با توجّه به اینکه دنیا پستترین عالم است، زیرا خداوند در هیچ عالمی (نه در عوالم قبل از دنیا و نه در عوالم بعد از دنیا) معصیت نمیشود و تنها در این دنیا معصیت میشود ( نهج البلاغه، حکمت 185) بنابراین یکی از عواملی که موجب نسیان و فراموشی خداوند میشود، تعلّق و وابستگی به آن است.
انسانی که وابسته به دنیا شد، دیگر به توحید و فضائل توحیدی راه نمیبرد و به همین دلیل که دنیا بزرگترین مانع شکوفائی فطرت اوست، خداوند انبیاء و رسولان را فرستاد تا پرده دنیاگرایی را از جلو چشم جامعه کنار بزنند و فطرت انسان را بیدار نگه دارند، تا غافل از یاد خدا نباشند.
قرآنکریم به انسانهای با ایمان هشدار میدهد که مبادا اموال دنیائی موجب غفلت شما از ذکر و یاد خدا شود: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا تُلْهِکُمْ أَمْوالُکُمْ وَ لا أَوْلادُکُمْ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ وَ مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ» (اى اهل ایمان! ثروتهایتان و فرزندانتان باعث نشود که از یاد خدا باز مانید و کسانى که چنین کنند، از گروه زیانکارانند) (منافقون ـ 9)
آری! آنها آمدند تا زرق و برق دنیا، موجب غفلت انسان از یاد خداوند، که مقتضای فطرت اوست، نشود. کلام وصیّ بر حقّ پیامبر اکرم(ص)، امامعلی(ع) بیانگر آن است، آنجا که میفرمایند: (وَ هُوَ الَّذِی أسْکَنَ الدُّنْیَا خَلْقَهُ وَ بَعَثَ إلَی الْجِنِّ وَ الْإنْسِ رُسُلَهُ لِیَکْشِفُوا لَهُمْ عَنْ غِطَائِهَا وَ لِیُحَذِّرُوهُمْ مِنْ ضَرَّائِهَا)
(خداوند مخلوقاتش را در دنیا اِسکان داد و رسولش را به سوی جنّ و إنس مبعوث کرده تا پرده از چهره زشت دنیا برگیرند و آنها را از زیانهایش بر حذر دارند) ( نهج البلاغه، خطبه 183)
وقتی انسان با تعلیم و تذکّر أنبیاء و رسولان پرده تعلّق به دنیا را از جلو چشمش برداشت، با عالَم باطن و ملکوت آشنا شده، در این صورت میتواند فضیلت و تقوا را در خود پیاده کند.
7. روز حسرت
بسیاری از انسانها هستند که تا پایان عمر به جمع آوری مال مشغولند، و سرانجام برای دیگران وا میگذارند، حسابش را خودشان باید بدهند و بهرهاش نصیب دیگران است.
این افراد، فردای قیامت بسیار حسرت میخورند که چرا خودمان استفاده نکردیم؛ بطوری که آرزوی برگشت دوباره به دنیا را دارند ولی آرزو بدل میمانند. «کَذلِکَ یُریهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَیْهِمْ» (اینگونه خدا کردار زشت جاهلانه آنها را مایه حسرت و پشیمانیشان قرار دهد) (بقرة ـ 167).
امام صادق(ع) در تفسیر این آیه شریفه میفرماید: این آیه درباره کسی است که مالی را وا گذارد و به خاطر بخل، در راه طاعت الهی انفاق نمیکند، پس میمیرد و آن را برای کسی مینهد که در طاعت الهی یا در معصیتش مصرف کند.
سپس امام افزود: اگر آنها مال او را در طریق اطاعت خدا صرف کنند، آن را در میزان عمل دیگری میبیند و حسرت میخورد، چرا که مال، از آن ِاو بوده؛ و اگر در معصیت الهی صرف کنند، سبب تقویت آنها در انجام گناه شده است.(و باز عقوبت و حسرت متوجّه او میشود) (بحار ألانوار، ج73، ص 142)
آری! بیشترین حسرت را افرادی میخورند که از اموالشان به نفع خود، استفاده نکرده، بلکه یک عمر تلاش نمودند و با حرص و ولع برای دیگران اموال جمع نمودند.
از امیرالمؤمنین علی (ع) سؤال شد: (مَنْ أَعْظَمُ النَّاسِ حَسْرَةً؟) (چه کسی حسرتش از همه بیشتر است؟)
حضرت فرمود: (مَنْ رَأَى مَالَهُ فِی مِیزَانِ غَیْرِهِ وَ أَدْخَلَهُ اللَّهُ بِهِ النَّارَ وَ أَدْخَلَ وَارِثَهُ بِهِ الْجَنَّةَ) (کسی که اموال خود را در ترازوی سنجش اعمال دیگران ببیند، و خداوند او را به خاطر اموال وارد دوزخ کند، و وارث او را به خاطر آن وارد بهشت سازد) (بحار الانوار، ج 70، ص 142)
بنابراین ای برادر بجاست که نگرانی و دلسوزیمان بیشتر نسبت به اموال خود باشد، نه نسبت به اموال ورّاث، چنانکه پیامبر اسلام (ص) به اصحاب خود فرمود: اموالی را که از آن استفاده نموده و ذخیرهای برای عالم قبر و قیامت خود قرار دهید از آنِ شماست، امّا اموالی که پس از شما باقی میماند از آنِ ورّاث است.
8. دنیا، انگیزه آرزوهای دراز
مهمترین عامل و انگیزه طول أمل، و سرچشمه درازی آرزو، محبّت و علاقه به دنیاست. چون انسان با دنیا و لذّات آن أنس پیدا کرد، مفارقت و جدایی آن سنگین میگردد و دوست دارد که دوام داشته باشد. پس هرگز در مورد مرگ فکر نمیکند، که باعث مفارقت و جدائی از دنیاست.
«ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ» (ای رسول ما؛ رهایشان کن تا بخورند و بهرهور شوند، تا آمال و آرزوهای دنیوی آنان را غافل گرداند، تا نتیجه این کامرانی بیهوده را بزودی بیابند (حجر ـ 3)
فردی که چیزی را دوست دارد، تفکّر در عوامل زایلکننده و تباهگر آن را مکروه میشمرد، پس آرزو میکند که همیشه در آن باقی بماند و اسباب و شرایطی که فرض میکند در بقای آن مؤثر است، مانند: فرزند، مال، وسایل و ابزار زندگی گردآوری میکند و فکر او، غرق در این مسائل است. هرگز مرگ به فکرش خطور نمیکند و اگر هم مرگ و توبه یا توجّه به امور اخروی به قلبش خطور نماید، آنها را از امروز به فردا و از این ماه به آن ماه، و از این سال به آن سال به تأخیر میاندازد، و میگوید: بعد از سپری شدن دوران جوانی، در کهولتِ سنّ انجام میدهم و هنگامی که به کهولت رسید، گوید: آن وقت که پیر شدم. آن وقت هم که پا به پیری نهاد، میگوید: پس از اتمام این ساختمان، یا پس از ازدواج فلان فرزندم و... بدین ترتیب توبه را، از امروز به فردا و از این ماه به آن ماه و از این سال به آن سال به تأخیر میاندازد تا آنکه ناگهان پیک أجل او را در مییابد، در حالی که او غافل از مرگ شده و حاضر و آماده آن سفر نیست.
بنابراین حبّ دنیا و دلبستگی به آن موجب تولید آرزوهای دراز میشود و آرزوهای طولانی، موجب غفلت از مرگ و سرای آخرت میگردد. لذا امام علی(ع) در نهج البلاغه، مردم را از داشتن آرزوی دراز بر حذر میکند.
قال امیرالمؤمنین علی (ع):
(ای مردم وحشتناکترین چیزی که از آن بر شما میترسم، دو چیز است: پیروی از هوای نفس و آرزوی دراز؛ امّا پیروی از خواستههای نامشروع نفس، انسان را از حقّ باز دارد و امّا آرزوی دراز موجب فراموشی آخرت میشود (نهجالبلاغه، خطبه 42)
آرزوهای دور و دراز به این دلیل موجب فراموشی آخرت میشود که تمام نیروهای انسان را به خود جلب میکند و با توجه به اینکه نیروی انسان به هر حال محدود است، هنگامی که آن را در مسیر آرزوی بیپایان سرمایهگذاری کند، چیزی برای سرمایهگذاری در طریق آخرت نخواهد داشت، بخصوص اینکه دامنه آرزوها هرگز محدود نمیشود.
9. اموال ماندگار
طبیعتِ زندگی این جهان مادّی، فناء و نابودی است، محکمترین بناها و بادوامترین حکومتها و قویترین انسانها، و هر چیز که از آن مستحکمتر نباشد، سرانجام کهنه و فرسوده، سپس نابود میشود. امّا اگر بتوان این موجودات را به نحوی با ذات پاک خداوند پیوند داد و برای او و در راه او به کار انداخت، رنگ جاودانگی به خود میگیرد، چون که ذات پاکش ابدی است.
به همین دلیل، قرآن مجید به ما هشدار میدهد که بیائید، سرمایههای وجود خود را از فناپذیری نجات بخشید و صندوق پساندازی درست کنید که گذشتِ شب و روز، آنرا به فناء و نیستی سوق ندهد.
بیایید سرمایههای خود را برای خدا و جلب رضای او به کار اندازید تا مصداق عندالله گردد.
«مَا عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَ اللَّهِ باقٍ» (آنچه نزد شما هست، همه نابود خواهد شد و آنچه نزد خداست، تا ابد باقی خواهد بود) (نحل ـ 96)
وجود نازنین امام علی(ع) نیز سفارش میکند که اموالتان را با اموال خدایی که فناپذیر نیست، معاوضه کنید.
(جُودُوا بِمَا یفْنَی، تَعْتَاضُوا عَنْهُ بِمَا یبْقَی) (آنچه را از بین می رود، [در راه خدا] ببخشید تا در عوض، آنچه را ماندنی است بدست آورید. (غرر الحکم و درر الکلم،حدیث 8577)
دیدگاه تان را بنویسید