پورمحمدی، فردوسی پور، ظریف / آن که باد می کارد طوفان درو می کند
این اتفاق اگرچه تجربه ی تلخی را برای مدیران سازمان رقم زد اما شاید آن ها را قدری به خود آورد که نمی توان بی جهت به برنامه سازان اعتماد کرد و اجازه داد آن ها آبرو و اعتبار بزرگترین رسانه کشور را به هر سو که می خواهند بکشانند و رسانه ملی را تبدیل به تریبونی منطبق بر سلیقه شخصی و میل جناح سیاسی خاصی کنند
سرویس فرهنگی فردا - سید مهدی نظام الدین - برخی از رسانه ها داشتن معیار دوگانه برای اتفاقات مشابه را بدل به قوانین ثابت خود در حوزه ژورنالیست کرده اند و داشتن چنین رویکردی را برای خود بد نمی دانند. جالب اینجاست که این معیار دوگانه را در خصوص رسانه های دیگر نیز اعمال می کنند.
اتفاق نه چندان مهمی که این روزها عده ای سعی می کنند از آب گل آلود آن برای خود کوسه صید کنند عدم پخش بخش مصاحبه ی عادل فردوسی پور با وزیر امورخارجه در برنامه نود هفته گذشته است. ماجرایی که از سوی برنامه ورزشی نود و ضبط مصاحبه با محمد جواد ظریف بدون اطلاع مدیران سیما آغاز شد و با عدم پخش آن خاتمه یافت. اتفاقی که رسانه های نزدیک به دولت بنا دارند آن را نمادی از جناحی بودن سازمان صدا و سیما معرفی کنند که این هم در نوع خود جالب و تأمل برانگیز است.
مرسوم است که در رسانه های مختلف دنیا برای همه امور مشاوران رده بالا و تصمیم گیرانی وجود دارد. کسانی که بر مشی اصلی آن رسانه مسلط هستند و همه چیز را با سیاست های از پیش تعیین شده ارزیابی می کنند. این امر معمول و مرسوم در دنیا سال هاست که در رسانه ی ملی ما فراموش شده و در سازمان صدا و سیما به قول معروف هر کس ساز خودش را می زند.
چنین رفتارهای خودسرانه از سوی برنامه سازان اگر چه گاهی باعث افزایش اعتبار سازمان شده اما بسیاری از اوقات هزینه های گزافی را بر دوش این سازمان گذاشته است. نمونه اخیر آن ماجرای این روزهای برنامه ورزشی نود است. اتفاقی که خبر از عمق سرپیچی و خودمختاری فردوسیپور و نود نسبت به مدیران بالا دستی می دهد. مدیرانی که البته خود مقصران اصلی این اتفاق هستند.
زمانی که مدیر وقت شبکه سه که امروز سکاندر سیمای رسانه ملی است در مقابل باز شدن پای هنرمندان سینما و برخی از سیاسیون به برنامه هیچ بازخورد منفی نشان نداد، باید می دانست که این بادی که می کارد حاصلش آن است که در آینده طوفان درو کند.
با این وجود نمی توان مقصر اصلی را معاون سیمای امروز و مدیر شبکه سه دیروز دانست چرا که بیش از وی مدیران وقت سیما و ریاست سازمان در این اتفاق مقصرند. زمانی مشی آن ها این بود که فضا را برای تربیت این چنین برنامه سازانی در صدا و سیما تقویت می کرد و البته همان روزها این نوع مدیریت بی ثبات، ممنوع التصویری مجریان فراوانی را در پی داشت. به همین خاطر به نظر می رسید مدیران آن روز سازمان هیچ رویکرد مشخصی را در مواجهه با مجریان و برنامه سازان خود ندارند.
آن چه که امروز معاونت سیما را درگیر و به خود مشغول کرده است را باید حاصل سهل انگاری های فرایند مدیریتی سازمان صدا وسیما عنوان کرد. جایی که هیچ گاه مشخص نشد دلیل این همه حمایت بی قید و شرط از حرکات خارج از قاعده نود و مجری نه چندان مستقل آن چیست؟
تصمیم امروز همین تیم مدیران سیما در خصوص عدم پخش این مصاحبه نشان از عزم آنان برای جلوگیری از هرگونه کج روی توسط برنامه سازان داشت. عزمی که می تواند موجب هدایت رسانه ملی به مسیری شود که افزایش اعتماد و اعتبار این رسانه نزد مردم را در پی داشته باشد. اتفاقی که صدا و سیما را از هرگونه شائبه سوگیری جناحی تبرئه می کند.
این اتفاق اگرچه تجربه ی تلخی را برای مدیران سازمان رقم زد اما شاید آن ها را قدری به خود آورد که نمی توان بی جهت به برنامه سازان اعتماد کرد و اجازه داد آن ها رسانه ملی و آبرو و اعتبار آن را به هر سو که می خواهند بکشانند و رسانه ملی را تبدیل به رسانه ای منطبق بر سلیقه شخصی و میل جناح سیاسی خاصی کنند که این روزها روزنامه هایشان در سوگ عدم پخش مصاحبه وزیرامور خارجه در برنامه نود نشسته اند.
دیدگاه تان را بنویسید