نظر رهبر انقلاب درباره غزل‏‌های شاعر «مرغ حق»

کد خبر: 464486

اگر بخواهیم با موازین کهن - که چندان اعتباری هم ندارد- سبک شعر رهی را تعیین کنیم، باید او را در مرزی میان شیوه اصفهانی و عراقی قرار دهیم. رنگ عاشقانه غزل رهی، با این زبان شسته و مضامین لطیف عامل اصلی اهمیت کار اوست.

تسنیم:محمدحسن (بیوک) معیری فرزند محمدحسین‌خان مؤیدخلوت در دهم اردیبهشت‌‌ماه سال 1288 در تهران متولد شد. در 17 سالگی اولین رباعی‌‌اش را سرود:

کاش امشبم آن شمع طرب می‌آمد وین روز مفارقت به شب می‌آمد آن لب که چو جان ماست دور از لب ماست ای کاش که جانِ ما به لب می‌آمد

هرچند در دیوان اشعار رهی معیری سروده‌های سیاسی و طنز که جان‌مایه‌اش نقد اجتماع و سیاست باشد،‌ دیده می‌شود و روزنامه‌های آن روزگار در خود اشعاری از این شاعر در این‌باره جای داده‌اند، اما هر چقدر هم که بخواهیم او را شاعری چند وجه از نظر موضوع معرفی کنیم، باز به این نکته می‌رسیم که او قلمی توانا و طبعی سرشار در غزل‌های عاشقانه دارد.

زبان روان رهی و طبع لطیف او در غزل هر خواننده‌ای را به یاد سعدی شیراز می‌اندازد. او به واقع یکی از غزلسرایان تأثیرگذار دوران معاصر ماست. رنگ عاشقانه غزل رهی، با این زبان شسته و مضامین لطیف تقریباً عامل اصلی اهمیت کار اوست، زیرا جمع میان سه عنصر اصلی شعر - آن هم غزل- از کارهای دشوار است. اگر بخواهیم با موازین کهن - که چندان اعتباری هم ندارد- سبک شعر رهی را تعیین کنیم، باید او را در مرزی میان شیوه اصفهانی و عراقی قرار دهیم، زیرا بسیاری از خصوصیات هریک از این دو سبک را در شعر او می‌بینیم، بی آنکه بتوانیم او را به طور مسلم منتسب به یکی از این دو شیوه بشماریم.

از شعرهای معروف او می‌توان به خزان عشق به عبارتی همان تصنیف مشهور «شد خزان گلشن آشنایی»، نوای نی، دارم شب و روز، شب جدائی، یار رمیده، یاد ایام، بهار، کاروان، مرغ حق اشاره کرد.

رهبر معظم انقلاب در یکی از جلسات دیدار دانشجویان با معظم‌له به طبع لطیف رهی معیری در غزل اشاره می‌کنند. شرح سخنان ایشان در این‌باره در کتاب «پرسش و پاسخ»، متن کامل پاسخ‌های حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای به پرسش‌های دانشجویان در 9 دیدار (طی سال‌های1382-1377) درج شده است. این اثر شامل پرسش‌های دانشجویان در موضوعات مختلف است که معظم‌له با صبر و کامل به آنها پاسخ داده‌اند. یکی از سؤالات مطرح شده در این جلسات به علاقه شخصی مقام معظم رهبری نسبت به شاعران معاصر مربوط می‌شود که ایشان در جواب این پرسش فرمودند:

من شعرای معاصر را تقسیم می‌کنم به شعرایی که غزلسرا بودند، شعرایی که قصیده‌سرا بودند و شعرایی که نوسرا بودند. هر کدام چند نفری هستند که من به ایشان علاقه داشتم. در غزل، مرحوم «امیری فیروزکوهی» است که من با ایشان دوست هم بودم و ایشان به من هم خیلی علاقه داشتند و سال‌ها تا بعد از انقلاب، با یکدیگر رفت و آمد داشتیم. در زمان ریاست جمهوری من، ایشان از دنیا رفتند.

البته غیر از «امیری» هم یکی، دو نفر شاعر غزلسرا بودند که شعرهایشان را دوست می‌داشتم؛ یکی مرحوم «رهی معیّری» بود که او را از نزدیک ندیده بودم، یکی مرحوم «شهریار» بود که از شعرش خیلی خوشم می‌آمد. با ایشان هم آشنا بودم. البته من بعد از انقلاب با ایشان آشنا شدم؛ قبل از انقلاب، هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشتیم.

در درجه اوّل، قصیده‌سرا «ملک‌الشّعرای بهار» بود که قصیده‌هایش مرا خیلی به خودش جلب می‌کرد. مرحوم «امیری فیروزکوهی» هم یک نوع قصیده سبک خاقانی می‌گفت که آن هم در نوع خودش قصیده بسیار فخیم و برجسته‌ای بود؛ از آن هم من خیلی خوشم می‌آمد.

در شعر نو، دو، سه نفر بودند که شعرهایشان را خیلی می‌پسندیدم. یکی از آنها «اخوان» بود. ما با «اخوان» آشنا بودیم و شعرش، شعر بسیار برجسته‌ای بود. یکی دو نفر دیگر هم هستند که دوست ندارم از آنها اسم بیاورم. کسانی بودند که آن وقت در زمان جوانی ما، جزو اساتید و برجسته‌های شعر نو بودند و به اعتقاد من اینها از خود «نیما یوشیج» بهتر شعر نو می‌گفتند. اگر چه او شروع کننده این راه بود؛ اما به نظر من اینها از او بهتر و پخته‌تر و برجسته‌تر شعر می‌گفتند. البته صفای «نیما یوشیج» را هیچ‌کدامشان نداشتند؛ نه اخوان داشت، و نه آن یکی، دو نفر دیگری که من از ایشان اسم نیاوردم.

نیما یوشیج - برخلاف آن چیزی که می‌گفتند - مردی متدیّن بود. مرحوم «امیری» با «نیما یوشیج» از نزدیک دوست بود. او برای من نقل می‌کرد و می‌گفت «نیما یوشیج» آدم متدیّنی است. او به شعر سنّتی هم علاقه‌مند بود؛ منتها این سبک را هم می‌پسندید. البته می‌دانید که ایشان این سبک را هم از اروپایی‌ها گرفته بود. اصلاً سبک شعر نوِ ما، سبک ابتکاری به معنای حقیقی نیست؛ سبک شعر اروپایی است، با خیلی از خصوصیاتی که آن شعرها دارد. حتّی سبک جمله‌بندی انگلیسی، در شعر نوِ فارسی ما گرته‌برداری شده است.

در بین شعرایی که الآن هستند، چند نفر شاعر خوب داریم. هم شعر غزلی خوب داریم و کسانی که می‌گویند، انصافاً خوبند؛ هم شعر نو داریم. در میان شعرای انقلاب، بعضی‌ها واقعاً خوب و برجسته‌اند. به من اجازه بدهید که از شعرای معاصر و زنده اسم نیاورم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت