مردی که با یک جمله موهایش سپید شد
امام حسین(ع) در گوش مردی چیزی فرمود، بعد از جدایی فوراً تمام موی سر آن مرد سپید شد. با این حال، ما خود را در شمار عبادالرحمن میشماریم، غافل از اینکه تمام اعضا و جوارح انسان فردای قیامت بر کارهایی که انجام داده، شهادت میدهند.
نوشتاری که در ادامه میخوانید برگرفته از کتاب «رحمت واسعه» شامل مجموعه گفتارهای عاشورایی آیتالله محمدتقی بهجت است:
* از ماست که بر ماست
کاری بر سر خود میآوریم که دشمن نمیآورد. آیا هیچ دشمنی میتوانست آن بلا را بر سر عمر سعد بیاورد که خودش در یک شب آورد؟! مؤمنین با این همه پیشامدها، برای نجات اهل ایمان بر تضرع و ابتهال و التجاء محتاج هستند. چنانکه در شبانهروز به نان احتیاج دارند، به دعا و تضرع نیازدارند.
* خود را مریض نمیدانیم
خود را مریض نمیدانیم و گرنه علاج آسان است. در روایت آمده است: «امام حسین(ع) در گوش مردی چیزی فرمود، بعد از جدایی فوراً تمام موی سر آن مرد سفید شد!»
با این حال، ما خود را در عِداد [و شمار] عبادالرحمن میشماریم، غافل از اینکه تمام اعضا و جوارح انسان فردای قیامت بر کارهایی که انجام داده است، شهادت میدهند؛ «الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُکَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُونَ»؛ امروز بر دهانشان مهر مینهیم و دستهایشان با ما به سخن میآیند و پاهایشان به آنچه انجام میدادند، شهادت میدهند.
امروز بشر در فکر ضبط کردن صدای حضرت داود علیه السلام است، غافل از اینکه ملائکه از عمل خود او عکسبرداری میکنند، بلکه گفتار و صدای او را نیز ضبط مینمایند.
* کشتن امام و انتظار عید؟!
در روایت آمده است که وقتی سیدالشهدا علیه السلام را شهید نمودند، خداوند متعال به ملکی دستور داد که ندا در دهد: «أیتها الْأُمتةُ اظالمة القاتلة عترة نبیّها لا وفقکم الله تعالی لِفطرٍ و لا أضْحی»( ای امت ستمکاری که نواده پیامبرتان را کشتید، هرگز خداوند متعال شما را به عید فطر و اضحی موفق نگدارند!).
گویا این دعا باید مصداق داشته باشد؛ لذا اگرچه در رؤیت هلال ماه مبارک رمضان راه احتیاط برای شیعه وجود دارد که تا هلال شوال ثابت نشده، روزه میگیرند، ولی با احتیاط، فطر واضحی درست نمیشود!
در واقع، این روایت میخواهد بگوید که امام را نخواستید، فطر و اَضحی را میخواهید چه کار؟! ناقهای برای شما فرستادیم، خودتان نخواستید و پی کردید!
* مصیبت هزار ساله
وقتی تأمل میکنیم، میبینیم همه قضایای امام حسین علیهالسلام در یک روز واقع شد و وقتی مردم کوفه و بصره از قضیه قتل آن حضرت مطلع شدند، ناراحت شدند و از ابتلای آن حضرت و شهادت و اسارات اهل بیت علیهمالسلام خدا میداند که اهل ایمان چقدر نراحت بودند، به حدی که گویا باورشان نمیشد. در طول این مدت دل اهل ایمان خون بود. اما ما بیش از هزار سال است که گرفتاریم و حضرت حجت(عج) گرفتار است و دشمنها نمیگذارند بیاید و او را حبس کردهاند. آیا حبسی از این بالاتر که نتواند خود را در هیچ آبادی نشان دهد و خود را معرفی کند؟!
در این مافوق هزار سال که آن حضرت در زندان است، خدا میداند که قلوب اهل ایمان چقدر خون است. آیا شایسته است که حضرت غایب علیهالسلام در مصائب و گرفتاری شبیه قضیه حسین بن علی علیهالسلام، به این مدت طولانی گرفتار باشد و ما برقصیم و شادی کنیم؟!
دیدگاه تان را بنویسید