سبک زندگی آیت‌الله مجتهد تهرانی

کد خبر: 456613

روزهایی که بر ما می‌گذرد،تداعی‌گر ارتحال یکی نامدارترین معلمان اخلاق و فضیلت در تهران و ایران، فقید سعید‌ آیت‌الله حاج شیخ احمد مجتهدی تهرانی است.

فارس: روزهایی که بر ما می‌گذرد،تداعی‌گر ارتحال یکی نامدارترین معلمان اخلاق و فضیلت در تهران و ایران است. فقید سعید‌ آیت‌الله حاج شیخ احمد مجتهدی تهرانی درطول عمرپربرکت خویش،ده‌ها هزار سرباز اندیشمند برای تبیین معارف شیعی تربیت نمود که اینک در ایران و جهان مشغول فعالیتند.در تکریم یاد و خاطره آن بزرگمرد، با یکی از شاگردان مکتب آن بزرگوار،حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی جاودان گفت‌وگوی انجام دادیم که درپی می‌آید.

*ابتدا شرح مختصری در باره خانواده و سوابق تحصیلی مرحوم آیت‌الله مجتهدی بفرمایید؟

مرحوم آیت‌الله مجتهدی (رضوان الله تعالی علیه) اصالتاً تهرانی و پدر ایشان از متدینین بنام تهران بودند. بنده ایشان را زیارت کرده بودم. مرحوم آیت‌الله مجتهدی به‌رغم اینکه پدرشان چندان موافقتی با تحصیل ایشان در حوزه نداشتند، اما ایشان با شور و علاقه زیادی به آموختن علوم دینی پرداختند و به‌ رغم مشکلاتی که تحصیل در حوزه در آن دوره داشت، این راه را برگزیدند و در محضر اساتید بزرگی تلمذ کردند. ایشان مقدمات علوم حوزوی را در مدرسه آیت‌الله برهان، از شاگردان مرحوم آیت‌الله سید علی قاضی طباطبایی، استاد اخلاق در حوزه نجف اشرف بودند.

*ویژگی‌های برجسته اخلاقی و شخصیتی آیت‌الله مجتهدی از نظر جنابعالی کدامند؟

مرحوم آیت‌الله مجتهدی حقیقتاً استاد اخلاق بودند و به آنچه می‌فرمودند، قبل از هر کسی خودشان عمل می‌کردند. خداترسی، ادب و تدین در تمام گفتار و رفتار ایشان مشهود بود. به اعتقاد بنده ایشان بیشترین تأثیر را از مرحوم آیت‌الله برهان گرفتند.

*ایشان چه زمانی به حوزه علمیه قم رفتند؟

به نظرم تا اوایل سطح مقدماتی را در تهران خواندند و سپس به قم رفتند. شاید قسمتی از مطول را هم در قم خوانده باشند. به هر حال لمعه را نزد آیت‌الله شهید صدوقی و رسائل، مکاسب و کفایه را نزد آیت‌الله نجفی مرعشی خواندند. مدتی هم از محضر آیت‌الله بروجردی کسب فیض کردند، اما به دلیل مشکلات و فشار زندگی، ناچار شدند به تهران برگردند. در تهران در محضر آیت‌الله خوانساری به مدت یازده سال درس فقه را ادامه دادند. ایشان وقتی به تهران آمدند، سخت در مضیقه مالی قرار گرفتند، به‌طوری که حتی مدتی می‌خواستند تغییر لباس بدهند و به کار در بازار بپردازند! اما خداوند عنایت کرد و نگذاشت حوزه علمیه این مرد بزرگ را از دست بدهد.

چه اتفاقی سبب شد ایشان از تصمیم خود برای کار در بازار منصرف شوند؟

ملاقات با آیت‌الله حق‌شناس. ایشان تصادفاً در خیابان 15 خرداد فعلی در کنار سقاخانه نوروزخان به آیت‌الله حق‌شناس برمی‌خورند و ایشان از کار آیت‌الله مجتهدی می‌پرسند و ایشان می‌گویند: کاری ندارند! آیت‌الله حق‌شناس می‌گویند: شب به مسجد امین‌الدوله تشریف بیاورید! مسجد امین‌الدوله در آن مقطع نماز جماعت پرجمعیتی داشت و بزرگان و علمای زیادی در منطقه اطراف آن زندگی می‌کردند. امام جماعت مسجد هم مرحوم حاج شیخ محمدحسین زاهد تهرانی بودند که مربی و معلمی بزرگ و نزد همگان مشهور به زهد و تقوا بودند. نقل شده است ایشان 5 هزار طلبه را تربیت کرده و در آن دوران خفقان و ضدیت آشکار رژیم پهلوی با دین چراغ معارف دینی را در این مسجد روشن نگه داشتند. آیت‌الله حق‌شناس از آیت‌الله مجتهدی دعوت می‌کنند که پس از نماز مرحوم آقای زاهد، برای مردم صحبت کنند. ایشان هم این کار را می‌کنند و بسیار مورد تأیید ایشان قرار می‌گیرند و بنا می‌شود شب‌های بعد هم به مسجد بیایند و به ایراد سخنرانی بپردازند. مرحوم آقای زاهد دیگر از پا افتاده بودند و از این زمان به بعد، بیش از دو سال زنده نماندند. آیت‌الله مجتهدی در این دو سال به ایشان کمک کردند. مرحوم زاهد وصیت کرده بودند اداره مسجد را آیت‌الله حق‌شناس به عهده بگیرند، طلاب را آیت‌الله مجتهدی درس بدهند و مناجات را آقای سیدعلی میرهادی بخوانند.

به این ترتیب آیت‌الله مجتهدی آموزش طلاب را در مسجد امین‌الدوله به عهده گرفتند. در آن ایام افراد زیادی به آموختن علوم دینی روی نمی‌آوردند، اما مرحوم آقای زاهد محفلی مخلص و نورانی را به راه انداخته بودند و آیت‌الله مجتهدی نیز همان راه را با قدرت و پشتکار ادامه دادند، لذا بزرگان زیادی از این مکتب نورانی بهره بردند، افرادی که بعدها هر یک منشاء خدماتی بزرگی شدند.

مرحوم آیت‌الله مجتهدی همزمان با تدریس در مسجد امین‌الدوله، در مسجد آقا عزیزالله در درس آیت‌الله خوانساری شرکت می‌کردند و همه وقت‌ ایشان صرف تحصیل و تدریس طلاب و رسیدگی به امور آنها می‌شد.پس از این مقطع موضوع احیای مسجد ملا جعفر پیش آمد. این مسجد قدمتی صد ساله داشت و علمای بزرگی چون ملا محمد جعفر تهرانی در دوره قاجار و پسر ایشان آقا شیخ عیسی در آن امام جماعت و صاحب مسند قضاوت بودند. مرحوم آقای مجتهدی این مسجد نیمه خراب را آباد کردند و از آن پس حوزه درسی به آنجا منتقل شد. ایشان روزها به طلاب و عصر و شب به افراد غیر روحانی که علاقمند به آموختن معارف دینی بودند درس می‌دادند.

*به شیوه آموزشی حوزه هم اشاره‌ای بفرمائید.ایشان در این باره از چه روشی استفاده می کردند؟

امروز شیوه درس خواندن در حوزه با قدیم خیلی فرق کرده است. این روزها افراد بعد از گرفتن دیپلم در امتحانات ورودی حوزه شرکت و پس از قبولی در امتحان و مصاحبه، مدرسه مورد نظر خود را انتخاب می‌کنند. دروس طلبگی هم به نسبت قدیم خیلی زیاد شده که لازم هم هست. طلبه باید یک دوره تجوید، یک دوره فقه ساده فارسی و عقاید و ادبیات عرب را بخواند که معمولاً سه تا چهار سال طول می‌کشد. طلبه در این مدت باید زبان عربی را به شکلی بخواند که بعدها بتواند قرآن را تفسیر کند و تحقیقات فقهی در باره آیات و روایات را بفهمد.

*از جمله در مدرسه خود آیت‌الله مجتهدی؟

همین ‌طور است. در این مدرسه یادگیری مکالمه زبان عربی برای طلاب جزو دروس اصلی است و باید امتحان بدهند. درس فقه هم در تمام دوران طلبگی این مدرسه ثابت است. فقه درس بسیار مهمی است و در میان علوم دینی از همه پیشرفته‌تر است و نوابغ دینی ما در این زمینه از همه بیشترند. بدون فقه، حتی فلسفه، کلام و عرفان هم درست آموخته نمی‌شوند و تحصیلات اسلامی تکمیل نمی‌شود.

چرا؟

چون برای دستیابی به اطلاعات، اسناد و مدارک راهی غیر از فقه و اصول وجود ندارد. اگر انسان بخواهد کار خاص تفسیری یا عقلانی انجام بدهد یا مثلاً در رشته تاریخ، تخصص اسلامی داشته باشد، عقاید اسلامی یا تخصص اسلامی دیگری را بخواند، لاجرم باید دوره‌ای از فقه و اصول را بگذراند.

*از ساده‌‌ زیستی مرحوم آیت‌الله مجتهدی بسیار گفته‌اند. شنیدن سخنان شما هم در این باره مغتنم است؟

آیت‌الله مجتهدی به‌قدری متقی بودند که حتی از نذرهای فراوانی هم که مردم برای شخص ایشان می‌کردند و پول طیب و طاهری بود، چیزی را صرف زندگی خود نمی‌کردند. یادم هست یک بار فردی نذر کرده بود پیکانی را به شخص ایشان بدهد. ایشان فرمودند نیازی به ماشین ندارم و آن را به حوزه دادند و گفتند خدا برای ما می‌رساند.

لباس ایشان تا آخر عمر ارزان‌ترین عبای موجود در بازار بود و لباس ما که شاگرد ایشان بودیم، بسیار گران‌تر بود! عبای ایشان شاید 8 هزار تومان هم قیمت نداشت و همان را هم ده سال استفاده می‌کردند و تا پاره نمی‌شد، عبای جدید نمی‌خریدند. در زندگی طلبگی، ساده‌زیستی اصل بسیار مهمی است و ایشان در این زمینه از همه طلاب جلوتر بودند. می‌فرمودند: اگر کسی نمی‌تواند ساده زندگی کند، بهتر است طلبگی را رها کند و به دنبال کسب و کار و تجارت برود، و گرنه از زندگی سالم طلبگی نمی‌شود به پول رسید. می‌فرمودند: زندگی یک روحانی باید در حد مردم عادی و حتی پائین‌تر باشد تا آنها بتوانند به روحانی اعتماد کنند.

*توصیه‌های ایشان برای زی طلبگی غیر از ساده‌زیستی چه بود؟

اصل دیگری که ایشان سخت بر آن تأکید داشتند، پرهیز از شهرت بود. می‌فرمودند: طلبه اگر بتواند از مال و شهرت بگذرد، امیدی به پاکدامنی و تقوا و رستگاری او هست. طلبه فقط از این طریق است که می‌تواند به معنویتی که شایسته مقام روحانیت است.

*شیوه انتخاب طلاب توسط آیت‌الله مجتهدی شیوه جالبی بوده است. بد نیست در این مورد هم صحبت کنید؟

بله، ایشان یک شیوه بسیار جالب و شخصی داشتند و به نکاتی دقت و اشاره می‌کردند که دیگران کمتر به آنها توجه داشتند، لذا می‌فرمودند قبل از اینکه فردی بخواهد طلبه شود، باید او را ببینم و با او صحبت کنم. عجیب شمّ قیافه‌شناسی داشتند و با اندکی صحبت با فرد، با ضریب بالایی او را می‌شناختند و تشخیص عجیبی داشتند. بیش از نیم قرن کار تعلیم و تربیت طلاب، همراه با تیزهوشی و درایت ذاتی ایشان سبب می‌شد در همان برخورد اول بفهمند آیا فرد به درد طلبگی می‌خورد یا نمی‌خورد. ایشان در زمینه آموزش به جوانان به فنونی دست یافته بودند که کم‌نظیر بود، به همین دلیل طلبه‌هایی که در محضر ایشان تربیت شدند، معمولاً در علم، تعلیم، تبلیغ و تدریس افراد برجسته‌ای شدند.

*علل موفقیت ایشان را چه می‌دانید؟

غیر از پشتکار در تدریس که صفت بارز ایشان بود، مرحوم آقای مجتهدی فوق‌العاده مردمدار بودند. ایشان تا زمانی که بیمار و ضعیف نشده بودند، از صبح تا ظهر درس می‌دادند، ظهر برای مردم صحبت می‌کردند، عصر درس می‌دادند و شب باز برای مردم سخنرانی می‌کردند و تفسیر و اخلاق می‌گفتند. تمام وقت ایشان در طول سال پر بود و فقط گاهی چند روزی به مشهد تشریف می‌بردند. تمام مدت درس و مسئله می‌گفتند و به همین دلیل شاگردان ایشان هم عموماً انسان‌های مفیدی از آب در آمدند.مردم هم می‌دیدند وجوهاتی را که به دست ایشان می‌رسانند، به‌جا صرف می‌شود و حیف و میل نمی‌شود، با طیب خاطر وجوهات‌شان را به ایشان می‌پرداختند و فرزندان‌شان را برای آموزش به دست ایشان می‌سپردند و با ایمان، عشق و علاقه در نماز به ایشان اقتدا می‌کردند.

آیت‌الله مجتهدی در تمام عمر به آنچه که دیگران را دعوت و سفارش می‌کردند، ابتدا خود عمل می‌کردند. از همین‌روی سخن ایشان تأثیر داشت و در طی 55 سال شاگردان بزرگی را تربیت کردند که هر یک منشاء خدمات بزرگی بودند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت