ایام محرم چه مقتلی بخوانیم؟

کد خبر: 454871

تلاش می‌کنیم تا در این مقاله به معرفی برخی از مهمترین مقتل‌های حسینی بپردازیم تا ضمن ارج نهادن بر تلاش راویان مقاتل حسینی، شما را با نحوه انتقال این پرشورترین حماسه دینی یعنی کربلا آشنا گردانیم.

مهر: تلاش می‌کنیم تا در این مقاله به معرفی برخی از مهمترین مقتل‌های حسینی بپردازیم تا ضمن ارج نهادن بر تلاش راویان مقاتل حسینی، شما را با نحوه انتقال این پرشورترین حماسه دینی یعنی کربلا آشنا گردانیم. ۱. مقتل «ابی‌مخنف» آغاز محرم که همواره همراه است با مشارکت مردم در بزرگترین تجربه دینی سالانه یعنی عزاداری اباعبدالله الحسین(ع)، مقاصد فراوانی در بطن خویش برای دینداران دارد. این بزرگترین تجربت دینی اما نقل شده است بر دوش راویان صدیق و درست کرداری که گزارشگران مقاتل حسینی نام گرفته‌اند. تلاش می‌کنیم تا در این مقاله به معرفی برخی از مهمترین مقتل‌های حسینی بپردازیم تا ضمن ارج نهادن بر تلاش ایشان، شما را با نحوه انتقال این پرشورترین حماسه دینی یعنی کربلا آشنا گردانیم. در اینکه نخستین مقتل حسینی، یعنی اولین گزارش جامع از زمینه‌ها و نفس حادثه کربلا، از آن ابومخنف لوط‌بن‌یحیی‌بن‌سعیدبن‌مخنف ازدی غامدی (م۱۵۷ ه. ق) است، تقریبا اختلافی میان رجال‌نویسان به چشم نمی‌خورد؛ هرچند برخی، از ابوالقاسم اصبغ بن نباته تمیمی نام برده‌اند که از ویژگان و یاران امیرمومنان (ع) بوده و پس از عمری دراز در حوالی سال ۱۰۰ه. ق وفات کرده است (الفهرست شیخ طوسی، صص ۳۷و۳۸، ش۱۰۸؛ الذریعه الی تصانیف الشیعه شیخ آقا بزرگ تهرانی، ج۲۲، صص۲۳و۲۴، ش۵۸۳۸). اما از آن‌رو که بر فرض صحت چنین باوری، هرگز اثری از این مقتل یافت نشده است، به نحو قطعی نمی‌توان بر تقدم ابی‌مخنف در میان مقتل‌نویسان خدشه وارد کرد. هرچند از مقتل ابی‌مخنف نیز جز در تاریخ الامم و الملوک محمدبن جریر طبری (م۳۱۰ه. ق) یعنی بزرگترین مورخ ایرانی تاریخ اسلام، نمی‌توان نشانی یافت. طبری در مجموع در جلد پنجم تاریخ خویش ۱۲۵ روایت درباره تاریخ کربلا گزارش کرده که از این تعداد، ۱۰۰ روایت را به صورت مستقیم و البته با واسطه‌هایی از ابی‌مخنف نقل کرده است. ۱۰ روایت را نیز با واسطه هشام بن محمد کلبی از ابی‌مخنف روایت کرده است؛ از ۱۵ روایت باقیمانده، ۱۴ روایت از آن هشام و یک روایت از آن عمار دهنی است که منبع آن امام محمدباقر(ع) است. گزارش‌های ابومخنف باتوجه به این امر که خود او در صحنه کربلا حاضر نبوده، بر دوگونه‌اند: الف) آنهایی که در کربلا بوده‌اند. اینان نیز خود بر چند دسته‌اند: ۱- گروه نخست خود از آل‌هاشم‌اند که در کربلا بوده‌اند و از حادثه جان به سلامت برده‌اند؛ مانند امام سجاد و امام باقر(ع) ۲- یاران امام حسین از غیر آل‌هاشم مانند عقبه بن سمعان و همسر زهیر بن قین ۳- ناظران بی‌طرفی چون عبدالله بن سلیم و مذری بن مشمعل ۴- شاهدان حاضر در سپاه عمر بن سعد؛ برخی از ایشان چون عبدالله شعبی و هانی بن ثبیت در کشتار دست داشتند و برخی چون حمید بن مسلم که از قضا مهمترین منبع ابی‌مخنف به شمار می‌رود. با آنکه در سپاه ابن سعد مشارکت داشتند ولی در کشتار دست نداشتند. برخی از ایشان از جمله خود حمید از امضاکنندگان نامه دعوت برای امام حسین(ع) بودند. ب) گروه دوم آنانی هستند که در کربلا حاضر نبوده‌اند. اینان را می‌توان در ۵‌گروه دسته‌بندی کرد. ۱- محبان امام حسین(ع) چون علی‌بن حنظله که پدرش جزو شهدای کربلا بود و نیز پسر حربن‌یزید ریاحی که در کربلا شهید شد. ۲- طرفداران امویان مانند قاسم بن‌عبدالرحمان ۳- طرفداران زبیریان مانند حسان بن قائد. ۴- محدثین بی‌طرف چون محمد بن بشر همدانی پدر هشام بن محمد کلبی همدانی. ۵- خویشان نزدیک ابومخنف چون عبدالرحمان بن جندب ازدی. مقتل ابومخنف را که در واقع مهمترین «مقتل الحسین» است. می‌توان از چند جهت مورد بررسی قرار داد؛ هرچند نتیجه این بررسی هرچه باشد، باید به این نکته اذعان داشت که این مقتل اساس کار تمام مقاتل بعدی است. و از این جهت می‌توان به این نتیجه دست یافت که لااقل این مقتل از نگاه راویان بعدی که آن را گزارش کرده‌اند، کاملا مورد اعتماد بوده است. از نظر رجال‌شناسی، راویان ابومخنف طیف وسیعی از گرایش‌های فکری و سیاسی آن روز را شامل می‌شوند و از این حیث می‌توان مقتل الحسین را پرگستره‌ترین مقتل به شمار آورد. این امر بی‌شک بر اعتبار آن می‌افزاید. ۲. مقاتل الطالبیین الف) درباره نویسنده؛ ابوالفرج، علی‌بن‌حسین بن‌محمدبن احمدبن هیثم‌بن عبدالرحمان‌بن مروان‌بن عبدالله‌بن مروان معروف به مروان حمار آخرین خلیفه اموی. ابوالفرج در سال ۲۸۴ هـ. ق برابر با سال ۸۹۷ میلادی در اصفهان زاده شد و از این‌رو ابوالفرج اصفهانی لقب گرفت. اما در بغداد رشد کرد و آن شهر را موطن و مسکن خود قرار داد. جالب آنکه ابوالفرج در الاغانی، خانه‌ای را که در آن سکونت داشته به وصف آورده است و آن خانه‌ای بوده است مشرف به رودخانه دجله در مکانی میانه پل دجله و پل سلیمان که کنار خانه وزیر فرهیخته عباسی ابوالفتح بریدی قرار داشته. شخصیت فرهنگی ابوالفرج، شخصیتی جامع‌الاطراف و بی‌نظیر است. قاضی ابوالمحسن تنوخی درباره او چنین گفته: «او به گونه‌ای، شعر، اغانی، اخبار، آثار، حدیث مسند و نسبت‌ها را حفظ بود که تا آن روزگار مثل آن ندیده بودم. در این علوم تخصص بالایی داشت و نیز علومی مثل: لغت، صرف و نحو، خرافات، سیره، مغازی، علم هجو و طنز، داروشناسی و علومی مانند طب، نجوم و... گذشته از این ابوالفرج را باید یکی از دامپزشکان اولیه جهان اسلام به شمار آورد. حرص و ولع او در درمان حیوانات مثال‌زدنی بود. نمونه‌ای از این شوق را می‌توان در درمان یک سنجاب دید که در اشعار او در الاغانی منعکس شده است.» ب) درباره کتب ابوالفرج؛ مهم‌ترین کتاب ابوالفرج را باید «الاغانی» دانست. او با همین کتاب نزد شعرا، ادبا و فصحاء معروف و مشهور شد. این اثر به واقع از مهم‌ترین موسوعات ادبی است. تا آنجا که برخی ثروت ادبی فراهم آمده در این کتاب را با هیچ قیمتی برابر نمی‌دانند. برخی آن را مرجع شعرشناسی و برخی آن را بزرگ‌ترین مایه لذت و تفریح به شمار آورده‌اند. ج) درباره مذهب ابوالفرج؛ او بر مذهب شیعی زیدی بوده است. قاضی تنوخی بر تشیع او تصریح کرد. ابن‌اثیر نیز در کتاب «الکامل فی‌التاریخ» بر تشیع وی تصریح کرده است و البته آن را مایه تعجب به شمار آورده است. شاید آنچه مایه تعجب ابن‌اثیر شده، وابستگی شدید ابوالفرج به خاندان اموی است و این وابستگی و مذهب تشیع ابوالفرج برای ابن‌‌اثیر سازگار نمی‌آمده‌اند. اما چنانکه ابوالفرج نیز در الاغانی بیان کرده است: عقیده و باور، وطن و نژاد نمی‌شناسد و بسیار فراتر از آنند که در زندان تنگ وابستگی‌های خونی گرفتار آیند. د) درباره مقاتل‌الطالبیین، یکی از واضح‌ترین ادله‌ای که می‌توان به سبب آن بر تشیع ابوالفرج اصرار کرد، کتاب مقاتل‌الطالبیین است؛ کتابی که ابوالفرج در آن به ذکر تمام شهدا آل عبدالمطلب از ابتدا تا سال ۳۱۳ هـ. ق، یعنی سالی که کتاب در آن تالیف شده پرداخته است. ابوالفرج معیار جالب توجهی برای تعریف واژه شهید ارائه کرده است. در نظر او شهید، فراتر از کشته شده در جنگ است. چرا که آنکه در حالت صلح نیز مسموم شده شهید است. یا آنکه در زندان به حیلت یا به فرتوتی و بیماری کشته شده و نیز آنکه در اثنا فرار از دست سلطان هلاک شده است. تمام این امور همانگونه که ابوالفرج در مقدمه کتاب بیان کرده، از مصادیق مفهوم شهید به شمار می‌رود. ابوالفرج تصویر شگفت‌انگیزی را از رشادت‌ها و جنگ‌آوری‌های آل‌ بوطالب ارائه کرده و در ضمن همدردی و احساس احترام شدید خود را نثار ایشان کرده است. او در شهادت آل‌هاشم جز مجد و بزرگواری و اصرار بر باور صالح چیزی دیگری را دخیل نمی‌داند. ایشان را بر سبیل حق می‌داند و امویان را با آنکه خود به ایشان منتسب است و به این انتساب نیز معترف است بر باطل. اولین شهید آل بوطالب، جعفر‌بن‌ابوطالب و آخرین ایشان به نقل ابوالفرج، عبدالرحمان‌بن محمد است که بنی سلیم او را در جنگل کشتند. ۳. تاریخ دمشق الف) درباره نویسنده: علامه شمس‌الدین ذهبی در «سیر اعلام النبلاء» درباره نویسنده کتاب می‌گوید: «امام، علامه، حافظ بزرگ و چیره‌دست، محدث شام، ثقه‌الدین، ابوالقاسم دمشقی شافعی، صاحب تاریخ دمشق در آغاز ماه محرم سال ۴۹۹ متولد شد. در سال ۵۲۰ به عراق کوچید. در سال ۵۲۱ حج گزارد و در سال ۵۲۹ از راه آذربایجان، به خراسان رفت. او علی‌بن‌حسن‌بن هبه‌الله‌بن‌عبدالله‌بن حسین است. شمار شیوخ او که در معجم او یاد شده‌اند ۱۳۰۰ تن از طریق سماع، ۴۶ شیخ از طریق انشاء و ۲۹۰ شیخ از طریق اجازه و هشتاد و چند زن هستند که مجموعه آنها تقریبا ۱۷۱۶ می‌شود. او آثار فراوانی از خویش بر جای نهاده است. او مردی بود تیزفهم، حافظ، پرکار، ذکی، بصیر در کار و در روزگار خود یگانه عصرش بود. او در شب دوشنبه ۱۱ ماه رجب سال ۵۷۱ درگذشت، قطب نیشابوری بر او نماز گزارد و سلطان بر جنازه وی حاضر شد. او را نزد پدرش در قبرستان باب‌الصغیر در دمشق به خاک سپردند.» (سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، صص۵۵۴تا۷۱۵، ش ۳۵۴ با تلخیص و تصرف) چنان که در متن شرح حال ابن‌عساکر آمده است او شافعی مذهب و از اهل سنت است. ب) درباره کتاب: چنان‌که از نام کتاب هویداست، کتاب معجمی است فراخ‌دامن درباره تاریخ دمشق، یعنی شهر زادگاه مصنف کتاب، علی‌بن‌حسن معروف به ابن‌عساکر. دمشق روزگاری پایتخت امویان به‌شمار می‌رفت. از این‌رو خلفای فراوانی را شاهد بوده‌است که در آن شهر به حکمرانی پرداخته‌اند و این طبیعتاً دستمایه مناسبی بوده‌است تا شخصی چون ابن‌عساکر به تبیین تاریخ این شهر بپردازد. علامه ابن‌ منظور انصاری صاحب معجم بزرگ لسان العرب، سال‌ها بعد کتاب تاریخ دمشق را که در چاپ‌های جدید در مجموعه‌ای ۵۰‌جلدی فراهم آمده است، خلاصه و مختصر کرد. این کتاب را که مختصر تاریخ دمشق نام دارد، احمد راتب حمدویش و محمد ناجی الحمر به سال ۱۴۰۵ در قاهره و توسط انتشارات دارالفکر به همراه تحقیق و تصحیح عرضه کرده‌اند. در خود کتاب تاریخ دمشق ابن‌عساکر، چیزی در حدود ۴۰۰‌روایت به بررسی تاریخ عاشورا و مقتل‌الحسین پرداخته‌اند؛ هرچند تا سال ۱۴۱۵ هـ. ق این ۴۰۰ حدیث هرگز به صورت مجزا و تحت عنوان مقتل‌الحسین یا چیزی شبیه به آن منتشر نشده بودند. در این سال فاضل گرانقدر محمدرضا حسینی‌جلالی مجموعه این ۴۰۰‌حدیث را تحت عنوان «الحسین(ع) : سماته و سیره» یعنی سیره و سیمای امام حسین‌(ع) به صورت مجزا فراهم آورد. در این کتاب به چند دلیل که به ظاهر منطقی به نظر می‌رسند اسانید روایات چهارصدگانه حذف شده است و البته برای سهولت شناسایی متون اصلی و متونی که بعدا به کتاب افزوده شده‌اند، احادیث در مجموعه‌هایی مجزا قرار داده شده‌اند. توضیحات و شروح فراوانی بر متون روایات نگاشته شده و متن از جنبه‌های لغوی، تاریخی و روش‌شناختی وارسی شده است. فراهم‌کننده کتاب خود را مقید داشته تا به متن ابن‌عساکر وفادار باقی بماند و جز در پاره‌ای موارد مطلبی بر متن اصلی نیفزاید. یکی از ویژگی‌های مثبت کتاب «الحسین‌(ع) : سماته و سیرته» تخرج احادیث و مطابقت احادیث دو کتاب تاریخ دمشق ابن‌عساکر و تاریخ دمشق خلاصه شده علامه ابن‌منظور انصاری است. ترجمه کتاب را انتشارات اساطیر به سال ۱۳۸۳ منتشر کرد. این ترجمه از آن جویا جهان‌بخش است. ج) نمونه‌هایی از متن کتاب: «معاویه در شب نیمه رجب سال شصتم بمرد و مردمان از برای یزید بیعت نمودند؛ پس یزید به واسطه عبدالله‌بن‌عمر عامری به ولیدبن‌عقبه بن‌ابوسفیان که امیر امویان بود در مدینه نامه نوشت که: مردمان را بخوان و از برای من از ایشان بیعت بگیر و آغاز کن از بزرگان قریش و باید اول کسی که بیعت‌گرفتن را از او آغاز می‌کنی حسین‌بن‌علی‌بن‌ابی‌طالب باشد. پس ولیدبن‌عقبه همان‌دم، نیمه‌شب، به حسین‌بن علی پیغام فرستاد. حسین همان شب به سوی مکه بیرون شد و مردمان بامداد برخاستند و برای بیعت یزید روان شدند؛ پس حسین را جستند و نیافتند. حسین برای آنکه در ایام حج با دولتیان در حرم درگیر نشود، دوشنبه دهه نخست ذی‌الحجه سال ۶۰ در میان خاندان خود و ۶۰ چهره متوجه کوفه به سوی عراق روان گردید.»‌ ۴. الخصائص الحسینیه نویسنده کتاب الخصائص الحسینیه، آیت‌الله حاج‌شیخ جعفر شوشتری است. او در سال ۱۲۳۰ هـ. ق متولد و در سال ۱۳۰۳ هـ. ق در زادگاهش جان‌به‌جان آفرین تسلیم کرد. حاج‌شیخ عباس‌قمی درباره او می‌گوید: «جلالت شأنش زیاده از آن است که ذکر شود. کسی که به کتاب «منهج‌الرشاد» آن بزرگوار مراجعه کند، خواهد دانست که در چه درجه و مقامی بوده است؛ در وعظ و تذکر مردم، در تحقیقات شریفه و اطلاع بر دقایق و اشارات مصائب و آثار اطائب. مصنفات مشهوره او در فن وعظ و تذکر و مصائب اباعبدالله از این امر خبر می‌دهد. شیخ ما محدث نوری نورالله مرقده در کتاب «دارالسلام» از ایشان مدحی بلیغ کرده است.» (فوائد الرضویه، ص ۶۷). هر چند شیخ جعفر شوشتری را نباید نخستین فراهم‌آورنده خصائص (اختصاصات) دانست و پیش از او نیز بزرگانی چون سیدرضی، حاکم حکانی و ابن‌بطریق نیز خصائص ائمه نگاشته‌اند. اما باید کمال خصائص‌نویسی را در آثار شیخ جعفر شوشتری جست؛ چرا که خصائص‌نویسی در آثار ایشان علاوه بر جنبه‌های نظری با جنبه‌های عملی- رفتاری و اخلاقی نیز مرتبط شده است. ضمن آنکه ایشان خصائص را در بستر مصیبت‌خوانی ارائه و این امر یعنی مصیبت‌خوانی را به نحوی برگزار می‌کرده که حاوی تأثیر فراوانی بر مخاطبان بوده است. در ابتدای کتاب شیخ ابتدا خویش و مؤمنان را به پرهیزگاری و مرگ‌اندیشی که البته وجه غالب اندیشه خود او نیز بوده است، خوانده و سپس راه‌های رهایی از نفس و شیطان و دنیادوستی را برشمرده است. این طرق که در ایمان و عمل صالح مختصر است در نظر ایشان به نحوی با مصیبت اباعبدالله مرتبط می‌شود. ماتم‌زدگی به هنگام رسیدن محرم و مرگ‌اندیشی در وجه مثبت آن در نظر شیخ زمینه ایمان و در نتیجه عمل صالح را به نحو مناسب‌تری فراهم می‌آورد. «الخصائص الحسینیه» را صادق حسن‌زاده با عنوان «امام‌حسین(ع) اینگونه بود» به فارسی برگردانده و انتشارات آل‌علی‌(ع) قم نیز آن را به زیور طبع آراسته است. ۵. یوم الطف «یوم الطف، مقتل‌الامام ابی‌عبدالله ‌الحسین‌الشهید.» این مقتل را فاضل گرانقدر هادی نجفی فراهم آورده است و مربوط است به سال ۱۴۱۳ هـ. ق. این‌ مقتل را باید از مقاتل متأخری به‌شمار آورد که از حسن تألیف و گردآوری نیکو برخوردار است. مقتل‌نویس تلاش کرده تا از تمام مقاتل که در دسترس خویش داشته و البته گستره وسیعی از مقاتل و کتب تاریخ عمومی را دربرگرفته است، به نحو مناسب در تبیین موضوع موردبحث استفاده کند. کتاب در ۵ فصل و یک خاتمه سامان یافته است. فصل نخست به تمهیدات جنگ و مقدمات آن اختصاص دارد. آغاز این فصل با حدیثی است از امام‌حسین(ع) که ابن‌قولویه در کامل‌الزیارات و مسعودی در اثبات‌الوصیه آن را نقل کرده‌اند: «چون صبح عاشورا شد. حسین با یارانش نمازگزارد و پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: خدای تبارک و تعالی امروز، اذن به قتل شما و من داده است، پس بر شما باد که صبر و تحمل پیشه کنید.» فصل دوم به شهدا و یاران امام اختصاص دارد. این فصل با شهادت نعیم‌بن عجلان انصاری آغاز و با شهادت سوید‌بن‌عمروبن‌ابی‌الطاع به‌پایان می‌رسد. شیوه نویسنده در این بخش آن است که در پاورقی به ذکر منابع شهادت یاران و اهل‌بیت امام اشاره می‌کند. فصل سوم نیز به شهدای طالبیان یعنی اهل بیت امام اختصاص دارد. این فصل با شهادت علی‌بن‌حسین آغاز و با شهادت عبدالله‌بن حسن‌بن علی‌بن ابی‌طالب پایان می‌رسد. فصل چهارم نیز به کیفیت شهادت امام اختصاص دارد. در مجموع نویسنده کتاب از شهادت ۹۸ تن از یاران و اهل بیت امام و شرح شهادت ایشان در واقعه عاشورا و قبل و بعد از آن سخن گفته است. فصل پنجم کتاب نیز به فاش‌گویی‌های امام‌زین‌العابدین(ع) در شام و رسوایی حکومت اموی و حرکت کاروان اسرا به شام اختصاص دارد. در خاتمه نویسنده برخی از اخبار فریقین را درباره روز طف وارسیده است. ۶. الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد الف) درباره نویسنده؛ نجاشی که خود از شاگردان نویسنده کتاب مورد نظر بوده است درباره وی چنین می‌نویسد: «محمد بن محمد بن نعمان بن عبدالسلام معروف به ابن معلم و شیخ مفید» (رجال نجاشی، ص۳۱۱) شیخ مفید در ۱۱ذیقعده سال ۳۳۶ یا۳۳۸ هجری در روستای «سویقه ابن بصری» که از توابع عکبرا بود به دنیا آمد. برخی او را از ارکان خمسه تشیع به شمار آورده‌اند. ابن حجر عسقلانی که از بزرگترین رجال‌شناسان اهل سنت است، می‌گوید: «او عالم شیعه و دارای تالیفات بسیاری است که به ۲۰۰ می‌رسد... به سبب عضدالدوله دیلمی دارای صولتی عظیم بود. در سال ۴۱۳هـ. ق از دنیا رفت. ۸۰هزار مسلمان او را تشییع کردند. او مردی بود زاهد و با خشوع و در فراگیری علوم حریص. گروه زیادی از او استفادت کردند. گویند عضدالدوله دیلمی در خانه او به دیدارش می‌رفت و به هنگام بیماری عیادتش می‌کرد. ابویعلی جعفری که داماد شیخ بوده است درباره او می‌گوید: شب‌ها اندکی می‌خوابید، سپس برمی‌خاست و به نماز، مطالعه، درس و یا قرائت قرآن مشغول می‌شد.» (لسان المیزان، ج۵، ص۳۸۶) ب) کتب شیخ: کتاب‌های شیخ چنانکه در معرفی او نیز گفته شد بسیار پرشمار و غیرقابل احصاء است اما اهم کتب او در علوم مختلف از این قرار است: ۱- الارشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، مولد النبی و الاوصیاء، الافصاح فی الامامه در پیامبرشناسی و امام شناسی ۲- الارکان فی دعائم الدین و تصحیح الاعتقاد در اصول دین ۳- اوائل المقالات فی المذاهب و المختارات در فروع مسائل کلامی ۴- المقنعه و احکام النساء در فقه ۵- اعجاز القرآن و البیان فی تالیف القرآن در باب اعجاز قرآن ۶- الاختصاص در مسائل متفرقه ج) درباره الارشاد؛ این کتاب به شرح حال ائمه ۱۲گانه اختصاص یافته است و می‌توان آن را در زمره قدیمی‌ترین کتاب‌های امام شناسی و در ردیف کتاب الحجه الکافی شیخ محمدبن یعقوب کلینی (م۳۲۹ه. ق) به شمار ‌آورد. باب نخست این کتاب به شرح حال امیرمومنان (ع) اختصاص دارد و بیشترین حجم کتاب را نیز در بردارد. باب سوم به امام حسین(ع) و شرح ماجرای کربلا و شهدای آن اختصاص دارد. به واقع می‌توان باب سوم الارشاد را مقتل حسین و اصحابش به شمار آورد. شیوه شیخ در کتاب، نقل مستند و مسند حوادث نیست و کتاب به گونه‌ای منسجم و بدون نقل اسناد روایات بیان شده است. هرچند در برخی روایات شیخ به ذکر اسناد پرداخته است. در بیشتر این موارد، راویان شیخ را استادان خود او مثل شیخ صدوق و محمد ثانی در رده او مثل ابوالقاسم جعفربن محمد بن قولویه تشکیل می‌دهند. ۷. نفس‌المهموم این مقتل از آن خاتم‌المحدثین، مرحوم حاج‌شیخ عباس قمی (۱۳۵۹-۱۲۹۴ هـ. ق) است. شیخ عباس قمی از شاگردان محدث نوری و در زمره علمای خبیر به اخبار و البته با گرایش اخباری به‌شمار می‌رود. شیخ عباس قمی، علاوه بر نفس‌المهموم در ۲ کتاب دیگر نیز به مصائب اهل‌بیت به‌صورت عام و به مقتل حسینی به‌صورت خاص پرداخته است. نخست بیت‌الاحزان که به مصائب حضرت‌زهرا(س) اختصاص دارد و کتاب منتهی‌الآمال که مجموعه مفصل تاریخ اهل‌بیت(ع) است و بالطبع، مقتل امام حسین نیز در آن وارسیده شده است. هر چند باید مفصل‌ترین مقتل شیخ‌عباس قمی را نفس‌المهموم دانست. نفس‌المهموم در ۵باب و یک خاتمه سامان یافته است. فصل نخست به برخی کرامات و ویژگی‌های امام می‌پردازد. این فصل، بسیار مختصر است. فصل دوم که مفصل‌ترین بخش کتاب است، به مقدمات جنگ و خود جنگ پرداخته است. در این بخش به تفصیل با اسامی شهدای کربلا و شهدای پیش از کربلا، مانند مسلم‌بن عقیل و دیگران آشنا می‌شویم. فصل سوم به نحوه سیر کاروان اسراء به شام و احتجاجات امام‌سجاد با اهل شام اختصاص دارد. فصل چهارم به بیان عزاداری مخلوقات بر حضرت می‌پردازد. فصل پنجم در ذکر فرزندان حسین(ع)، زوجات آن حضرت و فضل زیارت قبر شریف ایشان است. ستم خلفا بر قبر شریف ایشان از دیگر بخش‌های این فصل است. خاتمه کتاب نیز به شرح قیام توابین در سال۶۵ می‌پردازد که سلیمان‌بن صرد خزاعی و برخی دیگر از کوفیان آن را پدید آوردند. قیام مختار و انتقام‌گیری او از قاتلان شهدای کربلا و ازجمله عمر سعد و عبید‌الله‌بن زیاد، آخرین بخش کتاب است. ساختار کتاب نفس‌المهموم هرچند روایی است و شیخ عباس قمی به‌بیان منابع خود به‌صورت مختصر پرداخته است اما انسجام روایی ممتاز آن را که از ویژگی‌های نوشتاری شیخ است، نمی‌توان نادیده گرفت. اهمیت کتاب تا آنجاست که علامه ابوالحسن شعرانی (م ۱۳۹۳ هـ. ق) آن را تحت‌عنوان «دمع‌السجوم» به فارسی ترجمه کرده است و این خود نشانگر گرانقدر بودن نفس‌المهموم است. ۸ . مقتل مقرم نویسنده این مقتل، سید عبدالرزاق موسوی مقرم (۱۳۹۱- ۱۳۱۶ هـ. ق) است. او از علمای معاصر عراق به‌شمار می‌رود که عمر علمی خود را در نجف سپری کرده است. از میان این آثار ۳ اثر وی یعنی «علی‌اکبر(ع)»، «سیده سکینه» و «مسلم‌بن عقیل» به‌وسیله دکتر پرویز لولاور به فارسی ترجمه شده است. انتشارات آرام‌دل فراهم‌آورنده این اثر است. نویسنده در این کتب، به‌خصوص مقتل‌الحسین(ع) سعی کرده تا با توجه به مقاتل متعدد و گوناگون و نیز کتاب‌های تاریخی و حتی رجالی چون رجال شیخ طوسی که در آن به تعداد بسیاری از شهدای کربلا و یاران امام‌حسین(ع) اشاره شده است و جمع‌بندی داده‌های به‌دست آورده و تحلیل آنها به نتیجه‌گیری مناسبی دست یابد. انتقاد شدید نویسنده از مقتل‌نویسانی چون ابوالفرج اصفهانی و محمد‌بن جریر طبری شاید تنها در همین زمینه یعنی تحلیل داده‌های آنها و انطباق‌سنجی آن با باورهای خود، قابل توجیه باشد. مقتل مقرم را نمی‌توان از مقاتلی به‌شمار آورد که در میان مردم مورد توجه است. شاید ترجمه دیگر آثار نویسنده بر میزان توجه به نوشتارهای او بیفزاید.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت