احوال حر در کربلا

کد خبر: 454344

در روزشمار وقایع حسینی به روزی می رسیم که حر ریاحی دچار تردید می شود و در پاسخ به یکی از سپاهیان می گوید که تابحال در برابر اهل بیت رسول الله نایستاده است.

مهر: مجتبی فرآورده نویسنده و کارگردان سینما با سلسله یادداشت هایی که از روز هفتم ذیحجه شروع شده است و تا اربعین ادامه دارد، قرار است روزشمار وقایع کاروان حسینی در این ایام را روایت کند و امروز بیست و نهم ذیحجه بیست و سومین یادداشت وی را می خوانید: بیست و نهم ذیحجه «در غربت خاکستری غروب، مشعل ها یک به یک روشن شدند و سو سو زدند و خیمه گاه، در محاصرۀ مردان سپاه حُر، آماده شد برای نماز. حُر ریاحی با فاصله از خیمه گاه، و در اندیشه و تنها به آنان زُل زده بود. حارث نزدیک شد و با احتیاط نگاهی به او کرد. گفت؛ تا بحال ندیده بودم اختیار بدست احساس و عاطفه دهید. حُر او را برانداز کرد. گفت: اکنون نیز همانگونه ام. و سپس در سکوتی طولانی نگاه اش را به خیمه گاه سپرد. حارث گفت: پس چرا علی رغم فرمان امیر، مجال دادید به راهشان ادامه دهند؟ حُر مدتی ساکت ماند، و سپس آهی کشید. گفت؛ چون تا بحال در برابر اهل بیت رسول الله نایستاده ام.»
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت