پول نفت در خدمت تطهیر سعودی/ فارسیزبانهایی که در فاجعه منا سنگ تمام گذاشتند
رویداد منا، گرچه خشنترین حادثهی رخداده در جریان برگزاری آیین حج تمتع در سرزمین حجاز نیست، ولی در نیمقرن گذشته پر تلفاتترین حادثهی رخداده در مراسم حج تمتع در سرزمین نزول وحی است.
سرویس فرهنگی فردا - جابر خرم نیا ، رویداد منا، گرچه خشنترین حادثهی رخداده در جریان برگزاری آیین حج تمتع در سرزمین حجاز نیست، ولی در نیمقرن گذشته پر تلفاتترین حادثهی رخداده در مراسم حج تمتع در سرزمین نزول وحی است.
پیشازاین رویدادهای فراوانی رخداده بود که منجر به کشته و زخمی شدن حجاج شد. از آتشسوزی چادرهای حجاج در منا گرفته تا بسته شدن یکی از تونلهای منتهی به رمی جمره و خفگی دهها حاجی یا ویران شدن دیوار و پل روی حجاج بیتالله الحرام و صدالبته خشنترین آنها یعنی گلولهباران حجاج حاضر در مراسم برائت از مشرکان.
بههرروی همیشه در این میان رسانههای وابسته به غرب که امپراتوری رسانهای جهان را در اختیاردارند، همهی کوشش خود را در راستای پاکسازی چهرهی خاندان سعودی به کار گرفتهاند. بخصوص در پیشامد منا، رفتار رسانههای بیگانهی فارسیزبان بیکموکاست نشاندهندهی کارگری پولهای نفتی عربستان در این شبکهها بود.
بیبیسی، روباه و دیگر هیچ
سرشناسترین شبکهی خبری فارسیزبان بیگانه، بنگاه خبرپراکنی پادشاهی متحده! یعنی بیبیسی فارسی است. در جریان رویداد ناگوار منا بیبیسی بسیار زود دریافت که امروز میتواند بجای آماج قرار دادن ریشهی رویداد منا، از یک تنش سیاسی در روابط تیرهی میان دولتهای ایران و عربستان پردهبرداری کند و در فضای رسانهای بر آتش اختلافات بدمد. ولی تنها دمیدن در این اختلافات این شبکه را خشنود نمیکرد. در روزهای نخستین این شبکه به بازگویی فاجعهی منا و واخواهی دولتهایی که شهروندانشان در این رویداد ناگوار کشتهشده بودند پرداخت.
این شبکه در چهارم مهرماه در گزارشی از فاجعهی منا کوشش کرد، اینگونه نتیجه بگیرد که گناهکار فاجعهی منا هر که باشد و هرچه باشد، پیامدش سردی و تیرگی بیشتر در روابط میان دولتهای ایران و عربستان خواهد بود. روز پنجم مهرماه پخش گزارشی بانام: «آیا حادثهی منا کاسهی صبر ایران را در مقابل عربستان لبریز میکند؟» نشان داد که شبکهی فارسیزبان روباه پیر، قصد دارد از افزایش تنش میان ایران و عربستان، اینگونه نتیجه بگیرد که خشونتها و تنشهای آینده به دست ایران سازمان داده خواهد شد. بهویژه پرداختن بیشازاندازه به موضعگیری بلندپایگان ایرانی و تکیه کلامهای آنها دربارهی مقصر رویداد منا و توقعات کشور و عدم اشاره به مواضع مقامات عربستانی، یا جریانهای رسانهای وابسته به آنها در شبکهی بیبیسی، بیکم و کاست نشان میداد که این شبکه قصد دارد، بایگانی خبری را از مواضع مردم و مقامات ایرانی گردآوری کند؛ درحالیکه طرف عربستانی با سکوت!!! سعی در آرام کردن اوضاع دارد.
در برابر سیل انتشار مواضع مردم و مقامات ایرانی، تنها موضع تنشآفرینی که از طرفِ عربستان در این شبکه پوشش درخوری داده میشود، سخنان وزیر امور خارجه عربستان در صحن مجمع عمومی سازمان ملل علیه حسن روحانی بود. روز ششم مهرماه گزارش مسعود بهنود از روزنامههای ایران در سایت بیبیسی فارسی با تیتر جالبی منتشر میشود: «روزنامههای تهران: موقع تقدس زدایی از سعودی است». این گزارش تلاش میکند خیلی نرم نشان دهد که ایرانیها و رسانههای ایرانی تمایل دارند از رویداد منا و خون حجاج ستمدیدهی بیتالله الحرام، بهعنوان یک ابزار سیاسی در آسیب زدن به دودمان سعودی بهره ببرند.
این شبکه تلاش می کرد به بینندگان خود القا کند که اعتراض جمهوری اسلامی ایران، به کشته شدن شهروندانش و دیگر مسلمانان در رویداد منا یک اعتراض با اغراض سرتاسر سیاسی است.
زمانی که رهبر معظم انقلاب پس از کارشکنیهای پیاپی سعودیها، ادامهی توهین به حجاج ایرانی و عدم همکاری آنها در شناسایی و انتقال پیکر جانباختگان ایرانی، در سخنرانی خود در آیین دانشآموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری ارتش در نوشهر، قاطعانه دولت عربستان را به عکسالعمل خشن و سخت از سوی کشورمان تهدید کرد، شبکهی بیبیسی کوشش کرد تا در روندی یکطرفه، اینجور القا کند که بهزودی درگیری نظامی رخ خواهد داد.
سایت بیبیسی فارسی نوشت: «کار ایران و عربستان به تهدید نظامی کشید؛ گام بعدی چیست؟». این در شرایطی بود که بیبیسی بدون انتشار اخبار پیرامون رفتارهای تنشآفرین سعودیها، کوشش داشت طرف ایرانی را بهشدت پرحرارت و خشمگین و شیفتهی درگیری نشان دهد. بیبیسی اگرچه به پیشواز جنگ ایران و عربستان هم رفت و نوشت: «ایران و عربستان، دو رقیب دیرین، پیشانی به پیشانی هم چسباندهاند و خیره در چشم هم مشتهای خود را گره کردهاند، اما آیا آنها واقعاً آمادگی یک رویارویی مستقیم نظامی را دارند؟ کوچکترین درگیری نظامی بین ایران و عربستان کل منطقه را به آتش میکشد. قدرتهای بزرگ نمیتوانند تماشاچی جنگ مستقیم میان دو تولید کننده بزرگ انرژی جهان، آن هم در منطقه ای با حساسیت خلیج فارس باشند. هر دو کشور میدانند که در چنین جنگی، حد اکثر میتوانند زیانهای بزرگی به حریف بزنند، اما سودی عاید خودشان نخواهد شد. به نظر میرسد که تنش میان ایران و عربستان به اوج خود نزدیک میشود، اما چه بسا پس از آن گشایشی در کار باشد».
در این راه این شبکه حتی یکی از برنامههای نوبت شما را به موضوع انتظار مردم ایران برای رویارویی با دولت عربستان اختصاص داد که خب سرانجام آشکار بود. این شبکه بسیار نرم کوشش میکرد نشان دهد مردم ایراننژاد پرست هستند و تفکرات ضد عربی دارند. جمعبندی این روند در انتشار اخبار و گزارشها این بود که شبکهی بیبیسی فارسی در گزارش مکتوب سایت خود در سیزدهم مهرماه پرسید: «چرا ایران مماشات را کنار گذاشته و عربستان را تهدید نظامی میکند؟».
این گزارش بهروشنی جمهوری اسلامی ایران را خواستار آفریدن یک جنگ تمام عیار با عربستان نشان داده بود، گزارشی که به بینندگان بیبیسی میگفت دولت ایران با پیگیری چرایی رویداد منا و اعتراض به آن میخواهد وارد جنگ با عربستان سعودی شود. پدیدهای که شاید به دست خود ایران آفریدهشده تا دستاویزی برای جنگ باشد. بیبیسی دراینباره نوشت: «حملات لفظی عربستان بیشتر با نصیحت و اندرز دستگاه سیاست خارجی ایران همراه بود تا مقابله به مثل. شروع این روند جدید و برخورد سخت با عربستان نشانگر آن است که رهبری ایران در نظر دارد خود، بار دیگر، ابتکار عمل را به دست بگیرد». روباه پیر همچنان به مانور رسانهای خود در این زمینه ادامه میدهد.
این آلمانیهای مرموز
خبرگزاری دویچه وله فارسی نیز کوشش فراوانی کرد تا نشان دهد که ایران تنها معترض به رژیم آل سعود در فاجعهی منا است. همچنین در گزینش و پوشش اخبار بهگونهای کارکرد تا نشان دهد تنشآفرینی از سوی مقامات ایرانی صورت میگیرد. در همین زمینه این خبرگزاری در گزارش سیزدهم مهرماه خود بانام «اظهارات متناقض مسئولان ایران دربارهی حادثه منا» کوشش کرد تا موضع مقامات کشورمان در رویداد منا را دگرگون از یکدیگر نشان دهد.
همچنین این بنگاه پیامرسانی کوشش فراوانی کرد تا موضعگیریهای قاطعانهی برخی از کارگزاران کشورمان را برجسته کرده و اینگونه وانمود کند که دولت عربستان هم زخمخوردهی رویداد ناگوار منا است و هم مورد پرخاش دولت ایران قرار میگیرد.
نکته درخور نگرش اینجا بود که خبرگزاری دویچه وله همواره شمار کشتهشدگان فاجعه منا را 717 تن (آمار اعلامی از سوی دولت عربستان) اعلام میکند و هرگز کاوش جدی برای آشکار شدن شمار کشتهشدگان نداشته است، درحالیکه شبکهی بیبیسی به آمارهای غیررسمی و گمانهزنیها پرداخته بود. دویچه وله در همهی این مدت منابع عربستانی را ارزشمندترین منبع اعلام چرایی رخداد دانسته و همواره چرایی رخداد فاجعه منا را از زبان آنها بازگو میکرد و کوشش کرد نشان دهد که جمهوری اسلامی ایران تنها کشوری است که عربستان را متهم به سوء مدیریت یا عمدی بودن فاجعه میکند.
بهعنوان نمونه این خبرگزاری در گفتگو با امیر طاهری کارشناس کشورهای عربی، تلاش کرد تا همهی مشکلات را به گردن ایران بیندازد. امیر طاهری که در این گفتگو در قامت یک اسلامشناس هم ظاهرشده بود گفت: «رفتار مقامات ایران مطابق با آموزههای اسلامی هم نبود، در سنت اسلامی و حتی در سنت قبیلهای پیش از حضرت محمد این گونه است که وقتی یک عزا پیش میآید، تمام مسائل فراموش میشود و توجهها جلب خود مسئله عزا و سوگواری برای آنهایی که رفتهاند میشود. بنابراین سعودیها از این نظر هم فکر میکنند ایران سنتشکنی کرده و این مسئله را تبدیل به یک مسئله سیاسی کرده است».
دولت عربستان در شناسایی و تحویل پیکرهای قربانیان ایرانی رویداد ناگوار منا کارشکنی میکرد، ولی درست پس از سخنان برندهی رهبر معظم انقلاب اسلامی تغییر رویه داد. دویچه وله که سرشار از پولهای نفتی سعودی سعی در تطهیر عربستان داشت، نمیدانست با این خبر چگونه باید برخورد کند.
گزارش این خبرگزاری از دگرگونی رویکرد دولت عربستان در برابر قربانیان ایرانی رویداد گنگ و دوپهلو بود. از یکسو تلاش داشتند تا سخنان رهبر انقلاب را بیتأثیر نشان دهند و از سوی دیگر انگیزهی روشنتری برای این دگرگونی ناگهانیِ رویکرد سعودیها پیدا نمیشد. دویچه وله بیشتر در گزارش خود تلاش کرد رایزنیهای دیپلماتیک دو کشور را در این زمینه کارآمد نشان دهد، ولی پیدا نبود که چرا این دگرگونی رویکرد در فاصله چند ساعت و پیش از دیدار رسمی وزیر بهداشت با مقامات آنها رخ داد؟
دیگر خبرگزاریها
شبکهها و خبرگزاریهای دیگر معاند و فارسیزبان هم آکنده از پولهای بخششی دربار سعودی، تلاش داشتند تا به تطهیر عربستان سعودی و متهم کردن ایران بپردازند. یکی از پرکارترین مزدوران رسانهای در این زمینه، یکی از کسانی که پای ثابت این تحلیلها بود تا خاندان پادشاهی عربستان را تطهیر کرده و به محکوم کردن جمهوری اسلامی بپردازد، علیرضا نوری زاده بود که با حضور در شبکههایی مانند صدای آمریکا بندگی به آل سعود را ادامه دهد.
دیدگاه تان را بنویسید