تهاجم فرهنگی بیش از مردم بر مدیران ما تاثیر گذاشته است
در حقیقت امروز دشمن همچنان به هجوم فرهنگی خود در سایه غفلت ما مبادرت می کند، اما جالب تر اینکه تهاجم فرهنگی بیش از اینکه روی مردم ما تاثیرگذار بوده باشد، روی مدیران ما تاثیر گذاشته است. اکنون مدیران و خانواده های آن ها بیش از همه از فرهنگ غرب تاثیر پذیرفته اند. چندان بیراه نیست، اگر بگوییم بخشی از آدم هایی که امروز بر سر کار هستند از یک خانم بدحجاب بیشتر از هجمه فرهنگی دشمن صدمه و آسیب دیده اند.
فرهنگ، حرف اول را در سطح جهان می زند، زیرا ملتی که فرهنگ قوی تری داشته و نسبت به تبلیغ آن کوشاتر است، دارای نفوذ و قدرت عمل بیشتری بوده و می تواند مردم جهان را با مجموعه باورها و اعتقادات خود همراه سازد. دامنه نفوذ و تاثیرگذاری فرهنگ بالاست و یک ملت به پشتوانه، پیشینه و داشته های فرهنگی بیش از هرمقوله دیگری نیاز دارد، البته باید این داشته ها و ظرفیت ها به سایر کشورهای جهان نیز صادر شود تا در این رهگذر شاهد تحقق نفوذ فرهنگی باشیم. در همین زمینه با حجت الاسلام علی جعفری، دانش آموخته فرهنگ و ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) به گفتگو پرداخته ایم. وی در ادامه به سوالات ما پیرامون مسئله روش های نفوذ فرهنگی پاسخ گفته است.
مهمترین بسترها و روش ها برای نفوذ فرهنگی کدامند؟ در حقیقت به اعتقاد شما چگونه می توانیم بر روی سایر کشورها و ملت های جهان نفوذ بالایی به لحاظ فرهنگی داشته باشیم؟
کشور ما دارای گستره ای وسیع در حوزه فرهنگ است و از طرف دیگر انقلاب ما نیز دارای ماهیتی فرهنگی و اسلامی بوده بنابراین می توانیم بسترهای لازم را برای نفوذ فرهنگی بر سایر کشورهای جهان فراهم سازیم اما برای تحقق این امر نیازمند تدوین راهکارها و سند اجرایی هستیم.
البته در این رهگذر می توان با اعزام تیم هلال احمر به سایر کشورهای جهان، در قالب اقدامات درمانی، کارهای فرهنگی را هم انجام داد .یعنی اعضاء و تیم هلال احمر تنها بر روی مقوله درمان تمرکز نکنند، بلکه داشته های فرهنگی ما را نیز تبلیغ کنند. همچنین ما به روحانیون پزشک نیز نیازمندیم. روحانیونی که با اعزام به سایر نقاط جهان، می توانند باورها و اعتقادات فرهنگی انقلاب و نظام اسلامی را در میان مردم مناطق مختلف ترویج، تبلیغ و اطلاع رسانی کنند.
فرآورده های نمایشی چه سهمی در زمینه نفوذ فرهنگی دارند؟
مسئله رسانه، تلویزیون و فرآورده های نمایشی نیز می تواند سهم بسزایی در نفوذ فرهنگی ما بر سایر کشورهای جهان داشته باشد، همان طور که می دانید سریال حضرت یوسف جزء ده پر بیننده ترین محصولات فرهنگی جهان است و در میان کشورهای منطقه بازتاب زیادی داشته است در واقع ما باید با ساخت سریال هایی از این دست و مجموعه های نمایشی، اسلامیت، ایرانیت و به طور کلی فرهنگ ایرانی - اسلامی را به مردم جهان نشان دهیم و از این طریق راه را بر تهاجم فرهنگی دشمن نسبت به این ملت و نظام اسلامی ببندیم.
در واقع تمامی کشورها به ویژه کشورهای معاند با نظام اسلامی از تریبون رسانه و تلویزیون در جهت رسیدن به منافع و اهداف خود بهره گرفته اند، لذا ضرورت ایجاب می کند تا ما نقشه های دشمن را با اتکا بر همین مسئله باطل کرده و به واسطه تولیدات فاخر نمایشی و عرضه آن در سطح جهان، نفوذ فرهنگی خود را ثابت کنیم و اصلا از این رهگذر فرهنگ واقعی خویش را به نمایش گذاشته و مورد قضاوت مستقیم ملت های جهان قرار دهیم.
توسعه مناسبات فرهنگی با ملل مختلف جهان، تمرکز بر روی مقوله وحدت و اتحاد اسلامی و برنامهریزی به منظور پیاده سازی گفتمان فرهنگی و گفتمان انقلاب اسلامی به واسطه ابزار رسانه امکان پذیر است و این اقدامات در واقع به معنای نفوذ فرهنگی است. در همین راستا باید به این مسئله اشاره کنم که سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با فرهیختگان، افراد دانشگاهی و هنرمندان در جهان بیرون، به لحاظ فرهنگی پل زده و ارتباطی ویژه برقرار می کند که این امر نقطه عطفی در حوزه معرفی فرهنگ ایرانی اسلامی محسوب می شود.
ما باید به ملت های جهان این مسئله را ثابت کنیم که ایران حامی ملت های ستمدیده است و در حقیقت فرهنگ انقلاب ما بر این مبنا شکل گرفته است، در این میان برپایی همایش هایی در زمینه حمایت از ملت های ستمدیده و چاپ کتاب هایی با این مضمون، می تواند در این رابطه تاثیرگذار باشد. ما می خواهیم به مقوله پشتیبانی و حمایت کشورمان از ملت های مظلوم جهان بپردازیم و به عینه ثابت کنیم که فرهنگ ایران اسلامی ظلم به مظلومان و خاموش شدن در برابر زورگویان را نمی پذیرد.
البته توجه به مسئله ایرانشناسی و توسعه کرسی های زبان فارسی در دانشگاه ها و مراکز علمی و فرهنگی سایر کشورهای جهان نیز می تواند در مسئله نفوذ فرهنگی و شناختن فرهنگ ایرانی به سایر ملل موثر واقع شود.
این روش ها در مورد کشورهای اسلامی به کار رفته است؟
خیر! بخشی از این راهکارها که به آن اشاره کردم، تاکنون به هیچ وجه در مورد کشورهای اسلامی به کار نرفته و در واقع باید ساده و صریح بگویم که ما کمتر بر روی مقوله نفوذ فرهنگی؛ سرمایه گذاری و هدف گذاری انجام داده ایم.
علت اینکه کمتر در زمینه نفوذ فرهنگی برنامه ریزی انجام داده ایم، چیست؟
ما بیش از حد درگیر مسائل داخلی هستیم و قدر فضای بین المللی را نمی دانیم. در واقع نسبت به این مسئله غافل و جاهل هستیم در حالی که دشمنان ما از همین طریق هدف گذاری انجام می دهند و اهداف فرهنگی خود را در سایر کشورها پیاده سازی کرده و به نفوذ فرهنگی می رسند.
مسئولان ما به جای اینکه به ظرفیت های فرهنگی کشورمان بپردازند و از آن در سطح جهان بهره بگیرند، منافع باندی خود را به کنش های بین المللی گره می زنند.
متاسفانه ما به محض اینکه با یک تهدید در عرصه بین المللی مواجه می شویم، کل سیاست داخلی خود را عوض کرده و زمینه را برای نفوذ و تهاجم فرهنگی دشمن فراهم می سازیم.
به اعتقاد شما ما در چنین شرایطی می توانیم بر روی دیگر کشورها به لحاظ فرهنگی اثرگذار باشیم؟
بی تردید نمی توانیم، چون دغدغه مسئولان ما چیز دیگری است، دغدغه مسئولان ما باید بر روی این مسئله معطوف شود تا بتوانیم در این حوزه موفق عمل کرده و گام های مثبتی برداریم.
در حقیقت امروز دشمن همچنان به هجوم فرهنگی خود در سایه غفلت ما مبادرت می کند، اما جالب تر اینکه تهاجم فرهنگی بیش از اینکه روی مردم ما تاثیرگذار بوده باشد، روی مدیران ما تاثیر گذاشته است. اکنون مدیران و خانواده های آن ها بیش از همه از فرهنگ غرب تاثیر پذیرفته اند. چندان بیراه نیست، اگر بگوییم بخشی از آدم هایی که امروز بر سر کار هستند از یک خانم بدحجاب بیشتر از هجمه فرهنگی دشمن صدمه و آسیب دیده اند.
در شرایط فعلی ثمرات نفوذ دشمن بیش از گذشته است، سال های قبل این قدر در معرض تهدید آمریکا نبودیم، اما اکنون به خاطر بی توجهی به ظرفیت های فرهنگی خود و ترسیدن از تهدیدات آنان، مدام مورد تهدید و اهانت از سوی دشمن قرار می گیریم زیرا کمتر تلاشی برای القاء و صدور این باورها و ظرفیت های خود در حوزه فرهنگ انجام نداده ایم.
چه راهکارهایی برای تحقق این نفوذ وجود دارد؟
راهکار تحقق نفوذ فرهنگی علیرغم تمامی مواردی که در ابتدا به آن اشاره کردم این است که مدیران و مسئولان جهادی به کار گرفته شوند، مدیرانی که اتفاقا تمام هم و غم و دغدغه شان ترس از تهدیدات دشمن نیست، بلکه تمام وجود آنان سراسر ایستادگی و استقامت است. این دسته از مدیران قطعا می توانند در جریان نفوذ فرهنگی موفق و کارآمد عمل کنند.
همچنین، ما باید در زمینه داشته های فرهنگی خویش به خودباوری برسیم، زیرا ما دارای پشتوانه فرهنگی لازم هستیم و می توانیم از دریچه انقلاب اطلاع رسانی، میزان قدرت فرهنگی خود را به نمایش بگذاریم، ما کشوری ضعیف نیستیم که بخواهیم مغلوب فرهنگ سایر کشورها شده و از آن ها تقلید کنیم.
بنابراین تبلیغ جزو ارکان اساسی محسوب می شود؟
همین طور است! مقام معظم رهبری با صراحت می فرمایند: «دشمن از راه اشاعه فرهنگ غلط - فرهنگ فساد و فحشاء - سعی می کند جوان های ما را از ما بگیرد. کاری که دشمن از لحاظ فرهنگی می کند نه یک تهاجم فرهنگی، بلکه باید گفت یک شبیخون فرهنگی و یک قتل عام و غارت فرهنگی است». ایشان در جای دیگری هم فرموده اند: «در مسئله تهاجم فرهنگی یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای رسیدن به مقاصد خاص خود و اسارت یک ملت، به بنیان های فرهنگی آن ملت هجوم می برد. در این هجوم، باورهای تازه ای را به زور و به قصد جایگزینی بر فرهنگ و باورهای ملی آن ملت وارد می کنند». این سخنان رهبرانقلاب نشان می دهد که مسئولان ما باید بیش از این ها به فکر موضوع مقابله با تهاجم فرهنگی باشند، بی تردید یکی از مهمترین راه های مقابله با این مسئله این است که خودمان دست به نفوذ فرهنگی زده و بر سایر کشورهای جهان به لحاظ فرهنگی، تاثیرات ماندگاری به جای بگذاریم. بنده اعتقاد دارم که کشورهای جهان برای پذیرش فرهنگ ایرانی - اسلامی، آمادگی دارند اما باید به درستی سیاستگذاری انجام داد و از سلاح تبلیغ غافل نشد. اگر از ظرفیت و نفوذ رسانه های دیداری و شنیداری و تولیدات نمایشی خود در قالب فیلم های سینمایی و ساخت فیلم هایی با رویکرد ارزشی و انقلابی بهره بگیریم، می توانیم توجهات جهانی را به سوی فرهنگ ایرانی جلب کنیم.
پس در این زمینه باید سرمایه گذاری بیشتری در بحث سینما صورت گیرد
بله! از قاب سینمای ایران می توانیم به معرفی و تبیین شخصیت حضرت امام خمینی(ره)، معرفی شخصیت های برجسته فرهنگی و هنری و اصول و مبانی انقلاب اسلامی بپردازیم، این ها بخشی از کارهایی است که می تواند نفوذ فرهنگی را به دنبال داشته باشد.
از سوی دیگر امروزه شاهد گستردگی و توسعه وسایل ارتباطات جمعی هستیم و ضرورت ایجاب می کند تا کشورها و جوامع مختلف از تمام ظرفیتهای خود به منظور اشاعه فرهنگ خویش در سطح جهان استفاده کنند، به عبارت دیگر این اقدام تا حدود زیادی سبب حفظ منافع ملت ها می شود و از میزان تهاجمات فرهنگی می کاهد لذا کشوری همچون ایران در این زمینه دارای تمدن و پیشینه ای عظیم است، چرا باید دست روی دست بگذارد و در این رابطه قدم از قدم برندارد؟ ما می توانیم در این خصوص به خوبی عمل کنیم اما اگر واقعا بخواهیم.
بدون شک معرفی و شناساندن الگوهای مناسب اسلامی و هنرمندان متعهد و انقلابی کشورمان در کنار حمایت از این افراد به منظور گسترش تبلیغات در بخش فرهنگ ایران اسلامی می تواند یکی دیگر از راه های نفوذ فرهنگی کشور ما بر روی سایر ملت های جهان باشد.
اکنون ما درابتدای دهه چهارم انقلاب اسلامی هستیم و دشمن با تغییر تاکتیک، سربازان فرهنگی خود را مسلح کرده تا با اتکا بر تهاجم فرهنگی، مانع اثرگذاری فرهنگ ما بر روی سایر ملل جهان شود.
در تعریف فرهنگ آمده است: «مجموعه دست آوردهای مادی و معنوی هر جامعه، اعم از دانش، هنر، اخلاقیات، قواعد، آداب، رسوم، عادات و دیگر قابلیت های اکتسابی که از نسلی به نسل دیگر انتقال می یابد». این تعریف نشان می دهد که دشمنان ما با سرمایه گذاری بر روی مقوله آداب و رسوم، اخلاقیات، تکنولوژی و دانش خود به بهانه انتقال و عرضه آن به سایر نقاط جهان، به کشور هدف نفوذ کرده و با زیرسوال بردن داشته های فرهنگی آن کشور، ارزش ها و مباحثی را در قالب فرهنگ عرضه می کنند که هیچ خط و ربطی به فرهنگ آن کشور ندارد.
اما ما می توانیم به شکلی سازنده و اثرگذار بدون اینکه بخواهیم فرهنگ کشورمقصد را از بین ببریم، مجموعه فرهنگ های خود در حوزه های هنر، اخلاقیات، آداب و رسوم وعادات را به کشورهای مختلف صادر کرده و زمینه ای را فراهم کنیم که ملت های جهان با فرهنگ اصیل ما آشنا شده و دیگر گوششان بدهکار القائات دشمنان نباشد.
منبع: هفته نامه عصر انتظار استان کهگیلویه و بویر احمد
دیدگاه تان را بنویسید