کدام شهیدان مشهور در قاب سینما نشسته اند؟ + تصاویر

کد خبر: 451186

سینمای جنگ یک سینمای اجتماعی است؛ اگر این ژانر از سینما در کشور ما به سینمای دفاع مقدس نام‌گرفته به سبب تفاوتی‌ است که ما برای ماهیت جنگ یا در واقع دفاع خود از مرز و خاک و ایمان‌مان قائل هستیم. پس دور از انتظار نیست، سینمایی که می‌خواهد این‌گونه جنگ را به تصویر بکشد باید به سراغ کسانی برود که بتوانند غایت این قدسیت زمینی را نشان دهند.

کدام شهیدان مشهور در قاب سینما نشسته اند؟ + تصاویر
سرویس فرهنگی فردا _ سیدفرشاد عریضی : سینمای جنگ یک سینمای اجتماعی است؛ اگر این ژانر از سینما در کشور ما به سینمای دفاع مقدس نام‌گرفته به سبب تفاوتی‌ است که ما برای ماهیت جنگ یا در واقع دفاع خود از مرز و خاک و ایمان‌مان قائل هستیم. پس دور از انتظار نیست، سینمایی که می‌خواهد این‌گونه جنگ را به تصویر بکشد باید به سراغ کسانی برود که بتوانند غایت این قدسیت زمینی را نشان دهند. ساختن و پرداختن شهدایی دست‌نیافتنی هیچ گره‌ای از زندگانی امروزی ما باز نمی‌کند. تعریف و توصیف شخصیت‌های زمینی با روحیات آسمانی قدرمسلم کاری‌ست سخت و دشوار اما سرانجام‌ش مسلما شیرین است و گیرا.
حال اینکه در این سی‌واندی سال که از پیروزی انقلاب‌مان می‌گذرد و ربع قرنی که از پایان جنگ‌مان؛ چه کرده‌ایم برای نمایش یک چهره دل‌نشین و واقعی از اسطوره‌های هشت‌سال دفاع مقدس، امری دیگر است که در این چند خط می‌خواهیم به پرونده هنر هفتم از جنس ایرانی‌اش بپردازیم و ببینم کدام‌یک از فیلم‌های سینمایی با موضوع سرداران و فرماندهان دفاع مقدس به روی پرده سینماها رفته است.
در مسلخ عشق / شهید محمود آیت / کمال تبریزی / سال 1369
تماشا، شاید دیگر هیچ‌وقت!
این فیلم دومین فیلم سینمایی کمال تبریزی است و روایت گروهی از رزمندگان است که در محاصره دشمن قرار می‌گیرند و به سبب خیانت فرماندهان ارتش شکست می خورند. محمود آیت، فرمانده یک گروه عملیاتی، در حمله‌ای گسترده علیه نیروها و مواضع دشمن شرکت می‌کند. آیت که به نحوه فرماندهی ارتش بدگمان است اطمینان دارد که در این عملیات، به دلیل آشفتگی در جبهه، به شهادت خواهد رسید. گروه عملیاتی تحت فرمان او در محاصره دشمن قرار می‌گیرد و شکست می‌خورند.
فیلم با اعتراض سازمان عقیدتی سیاسی ارتش، فرصت اکران نیافت اما موضوع سیاسی آن و روایت دوران فرماندهی کل‌قوای بنی‌صدر از نکات جالب توجه است.
***
اسطوره‌های ما در این قاب، می/نمی‌گنجند
خلبان / سال 1374 ؛ عبور از خط سرخ / سال 1376 / شهید عباس دوران / جمال شورجه
«دوران»، سربلند برای همه دوران‌ها
جمال شورجه یکی از کارگردان‌های صاحب سبک در فیلم‌های دفاع مقدس است. تقریبا تمامی 10-11 کار سینمایی وی در این حوزه است و از برجسته‌ترین کارهای وی دو فیلمی است که با محوریت شهید عباس دوران ساخته است.
سروان عباس دوران، خلبان موفق نیروی هوایی که دشمن چندبار در ترور او ناکام مانده، سرپرستی عملیات دشواری بر فراز خاک بغداد را به عهده می گیرد و همراه با یک اسکادران شامل ده هواپیمای جنگنده به بغداد هجوم می برد تا علاوه بر گذشتن از دیوار مستحکم پدافند بغداد، با پرواز در ارتفاع پایین دیوار صوتی را بشکند. هدف از این عملیات ناامن نشان دادن بغداد است که پس از فتح خرمشهر توسط رزمندگان اسلام، جامعه بین‌الملل برای تجدید روحیه ارتش بعثی تلاش می‌کند تا کنفرانس غیرمتعهدها را در آن شهر برگزار کند.
ایران به عنوان عضو غیرمتعهدها و کشور در حال جنگ با عراق، به محل برگزاری کنفرانس اعتراض می‌کند و با یک عملیات برون‌مرزی توسط نیروی هوایی (به ویژه شهید عباس دوران) و بمباران مراکز حساس، بغداد را به عنوان شهری ناامن معرفی می‌کند و محل برگزاری کنفرانس، از عراق به هندوستان منتقل می‌شود. فیلم به سبب جذابیت داستان‌های هوایی و همچنین موضوع ملی آن، مورد توجه مردم قرار گرفت.
***
اسطوره‌های ما در این قاب، می/نمی‌گنجند
به کبودی یاس / شهید عبدالحسین برونسی / جواد اردکانی / سال 1387
نرم، درست مثل خاک‌های کوشک
مرور کارنامه کاری «جواد اردکانی» نشان می‌دهد که وی عرصه‌های مختلف سینمایی نظیر کودک، داستانی و دفاع مقدس را تجربه کرده است اما چند فیلم دفاع مقدسی او بیش از دیگر آثارش مورد توجه مخاطبان قرار گرفت.
فیلم سینمایی «به کبودی یاس» براساس کتاب «خاک نرم کوشک» به روایت زندگی شهید «عبدالحسین برونسی» با نقل خاطرات اطرافیان، آشنایان و همرزمان ایشان می‌پردازد. رهبر فرزانه انقلاب در ۲۶ خرداد ۱۳۸۵ در جمع فیلم‌سازان و کارگردانان سینما و تلویزیون به تمجید از این کتاب می‌پردازند و این امر جرقه‌ای می‌شود برای جواد اردکانی و ساخت فیلمی پیرامون این سردار جنگ.
«به کبودی یاس» چند داستان مرتبط و منفک از هم دارد. بکارگیری بازیگران گمنام و غیرسینمایی، گرچه از جذابیت گیشه‌ای فیلم کاسته اما با نوآوری تکنیکی در روایت غیرخطی قصه، رفت‌وآمد دوربین بین جبهه و پشت جبهه و دیدن بسیجی‌ها در جبهه زندگی، در کنار زندگی در جبهه از امتیازات این فیلم است.
فیلم در سکانس‌هایی به نقد درون گفتمانی هم می‌پردازد و در مجموع توانسته با اثری دراماتیک و تأثیرگذار از زندگی سرداری شهید به مخاطب ارائه دهد که البته با شرایط بد پخش در سینماها، به موفقیتی در گیشه دست نیافت.
جواد اردکانی، جایزه سیمرغ زرین «نگاه ملی» را که از جشنواره فجر دریافت کرده بود به خانواده شهید برونسی تقدیم کرد.
***
کدام شهیدان مشهور در قاب سینما نشسته اند؟
شب واقعه / شهید دریاقلی سورانی / شهرام اسدی / سال 1387
دویدن برای تاریخ
شهرام اسدی، پس از فیلم سینمایی «روز واقعه» که به سبب موضوع و ساخت قوی، بسیار مورد توجه قرار گرفت؛ چند تجربه نه‌چندان دل‌چسب سینمایی و سریالی داشت تا فیلمی با عنوان «شب واقعه» که سرگذشت دریاقلی سورانی را به جشنواره بیست و هشتم فیلم فجر فرستاد.
فیلم روایت مردی خوش‌گذران و بلوف‌زن است که در حاشیه شهر آبادان کار می‌کند. با آغاز جنگ، خانواده خود را به جایی امن می‌برد و به اوراق‌فروشی خود برمی‌گردد اما شبی متوجه می‌شود که عراقی‌ها تصمیم دارند به آبادان حمله کنند. او مسافت زیادی را پیاده و با سرعت می‌دود تا به مقر سربازان ایرانی می‌رسد و خبر را برساند اما کسی حرف او را با توجه به سابقه بلوف‌زنی‌اش، باور نمی‌کند. عاقبت یکی از فرماندهان به او اعتماد می‌کند و سربازان ایرانی با پاتک زدن به عراقی‌ها نمی‌گذارند آبادان را به تصرف درآورند.
داستان اولیه فیلم از همکاری همایون شهنواز و حبیب احمدزاده شکل گرفته است؛ همکاری نویسنده سریال «دلیران تنگستان» و داستان‌نویس خوش‌قلم جنگ، فیلم‌نامه‌ای خوب و واقعی را پدیدآورده که شخصیت‌ها در آن به خوبی پرداخت شده‌اند و انتخاب به‌جای حمید فرخ نژاد که خودش آبادانی و با زیروبم‌های فرهنگی منطقه جنوب آشناست، به این امر کمک کرده است. «شب واقعه» بغیر روایت خط اصلی داستان، روابط انسانی و تحول انسان‌ها در جنگ را به‌خوبی به تصویر می‌کشد.
فرخ‌نژاد برای بازی در فیلم شب واقعه، نامزد دریافت سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر بود. او تصمیم داشت این سیمرغ را به یکی از فرماندهان دوران جنگ تقدیم کند. حتی فرمانده را نیز به این مراسم دعوت کرد اما معلوم نیست به چه دلیل در آخرین لحظات مدیران جشنواره تصمیم گرفتند این سیمرغ را به فرخ‌نژاد ندهند!
***
اسطوره‌های ما در این قاب، می/نمی‌گنجند
شور و شیرین / شهید محمد کاوه / جواد اردکانی / سال 1388
یک کردستان و یک کاوه
جواد اردکانی، دومین فیلم‌ش پیرامون سرداران دفاع مقدس را یک سال پس از ساخت «به کبودی یاس»، به زندگانی سردار شهید محمود کاوه، اختصاص داد. اردکانی این‌بار برخلاف ساخته قبلی‌اش و شاید به دلیل بالابردن میزان تأثیرگذاری اثرش، از بازیگران مطرح سینما استفاده نمود. بجز نقش شهید کاوه، رضا رویگری،جواد عزتی، احمد نجفی، پردیس افکاری، شبنم قلی خانی بازیگران این فیلم بودند. این امر گرچه به بالاتر رفتن کیفیت بازی‌های فیلم منجر شده اما بازی نقش اول فیلم که تجربه اولین کار حرفه‌ای حمیدرضا عمارلو است در کنار رضا رویگری باعث توجه و تمرکز کمتر و ناخودآگاه به شخصیت شهید کاوه شده است.
داستان «شور و شیرین» در اوایل انقلاب و حوادث اشغال کردستان روایت می‌شود که در طی آن منطقه بوکان و سقز توسط حزب دموکرات اشغال و نهایتا با عملیات‌های متعدد سپاه پاسداران با فرماندهی محمود کاوه بازپس گرفته می‌شود. موضوع و سوژه فیلم از نکات و امتیازات برجسته فیلم است و با فضاسازی خوب و روایت مستند و دقیق، حوادث آن روزهای کردستان را به تصویر می‌کشد.
ضعف شخصیت‌پردازی نقش اول داستان و البته بازی تصنعی بازیگر شهید محمود کاوه از نکاتی‌ست که تماشاچی را آزار می‌دهد و فرمانده‌ای جوان، با درایت و تیزهوش و قدرت فرماندهی بالا را در خلال فیلم حس نمی‌کند اما از سکانس‌های خوب فیلم می‌توان به صحنه‌های دردناک بریدن سر پاسداران و همچنین قتل دسته‌جمعی فرمانده آنان توسط حزب دموکرات و سکانس تلخ به آتش کشیده شدن مسجد روستا اشاره کرد. شور شیرین البته یک مینی سریال هم داشت که بلاخره در هفته دفاع مقدس امسال روی آنتن تلویزیون رفت ولی تفاوت چندانی با نسخه سینمایی در سطح کیفی نداشت.
***
اسطوره‌های ما در این قاب، می/نمی‌گنجند
بزرگ مرد کوچک / شهید بهنام محمدی / صادق دقیقی / سال 1390
داستان کوتاه یک زندگی بزرگ
صادق دقیقی برای اولین فیلم سینمایی بلند خود سراغ سوژه‌ای جنگی و مخاطبی نوجوان رفته است.
داستان فیلم به اوایل جنگ و حمله عراق به خرمشهر باز می گردد. نوجوانی به‌رغم سن اندک خود، پا به پای مردان و زنان مجاهد شهر، قصد دفاع از وطن خود را دارد اما در همان ابتدا به دست نیروهای عراقی می افتد و مورد ضرب و شتم قرار می گیرد اما اعتماد عراقی‌ها را جلب کرده و مواد غذایی، مهمات و گرای دشمن را به نیروهای ایرانی می رساند. فیلم قصۀ مقاومت دلیرانۀ مردم خرمشهر در برابر متجاوزان بعثی است که ظرفیت‌های روایی و سینمایی تمام‌ناشدنی دارد اما پرداخت نامناسب در این فیلم از شخصیت حقیقی شهید بهنام محمدی، تماشاچی را زده می‌کند؛ حرکت مستمر و حوصله‌ سربر تانک‌های عراقی و از این کوچه به آن کوچه دویدن‌های بهنام و نهایتا رگبار گلوله‌هایی است که به‌سویش شلیک می‌شود و البته هیچ‌گاه به او نمی‌رسد!
فیلمنامه فیلم پس از یک سال تحقیق و پژوهش درباره زندگی شهید ۱۳ ساله،‌ بهنام محمدی،‌ توسط عبدالجبار دلدار و پروانه مرزبان نوشته شده اما قهرمان حقیقی ما در فیلمی بی قصه و داستان سرگردان می‌شود. در این فیلم شبنم قلی‌خانی، پویا امینی و جمعی از بازیگران اداره تئاتر آبادان به ایفای نقش پرداخته اند.
جالب این‌جاست که در سال 1970 فیلمی سینمایی برگرفته از رمان Little Big Manنوشته توماس برگر با بازی داستین هافمن ساخته شده و همچنین در سال 1387 هم سریالی به کارگردانی مسعود رسام ساخته و پخش شده است.
***
کدام شهیدان مشهور در قاب سینما نشسته اند؟ + تصاویر
زیباتر از زندگی / شهید حسین علم‌الهدی / انسیه شاه‌حسینی / سال 1390
روایتی لطیف از یک فرمانده
انسیه شاه‌حسینی پس از چند تجربه نویسندگی و کارگردانی در حوزه دفاع مقدس به سراغ نقل داستان یک سردار جنگ رفته است.
فیلم «زیباتر از زندگی» زندگی شهید علم‌الهدی را روایت می‌کند. با شروع جنگ تحمیلی‌، حسین علم‌الهدی فرمانده سپاه هویزه، به همراه نیروهای مردمی و با دست‌های خالی به کمک مردم روستاها می‌شتابند. نیروهای ارتش گرچه از بنی‌صدر دستور عدم همکاری گرفته بودند اما با کمک‌های تسلیحاتی، در یک عملیات مشترک، همراه با سپاه و مردم به مقابله با متجاوزین می‌روند.
فیلم روایتی ناقص از شخصیت شهید علم‌الهدی ارائه می‌دهد و شاید یکی از اصلی‌ترین علل آن، بازی تصنعی و نه‌چندان دل‌چسب حامد کمیلی در نقش علم‌الهدی است. برخی منتقدین، فیلم را روایت زنانه از دفاع مقدس می‌دانند و دیگرانی چهره به شدت رئوف و مهربان و لطیف علم‌الهدی در این فیلم را خالی از صلابت و اقتدار یک فرمانده جنگ بیان می‌کنند. گرچه فیلم در صحنه‌های بسیاری دچار شعارزدگی و مستقیم‌گویی می‌شود اما صحنه‌های تأثیرگذاری همانند درگیری نیروهای عراقی با مردم بومی منطقه دهلاویه را به خوبی به تصویر می‌کشد. هر انچه که هست، زندگی شهدا اگر دقیق و همه‌جانبه و به‌همراه داستان‌های پرکشش، برای مخاطب به تصویر کشیده شود، می‌تواند در عین جذب مخاطب و الگوسازی مناسبی برای جوانان نیز محسوب شود.
***
اسطوره‌های ما در این قاب، می/نمی‌گنجند
چ / شهید مصطفی چمران / ابراهیم حاتمی‌کیا / 1392
سرباز روح‌الله
آخرین حرف ابراهیم حاتمی‌کیا در سینما، در واقع آخرین فیلم سینمایی هم هست که تا به امروز درباره یک سردار جنگ ساخته و تولید شده است. گرچه منتقدین این فیلم معتقدند، چون داستان فیلم، روایت آزادسازی پاوه است و چمران یکی از شخصیت‌های این داستان و حتی شاید کم‌رنگ‌تر از اصغر وصالی، باید نام پ را برای آن برگزید اما در هر صورت، چ فیلمی است از یک مقطع زمانی زندگانی شهید مصطفی چمران.
«چ» روایت دوشبانه روز حضور دکتر چمران (فریبرز عرب نیا) درمقام نماینده دولت به اتفاق تیمسار فلاحی (سعید راد) و ... درپاوه کردستان است. دکتر وقتی می رسد که شهر در آستانه سقوط است. اصغر وصالی (بابک حمیدیان) فرمانده نیروهای پاسدار با تعدادی رزمنده تنها حافظان مردم دربرابر هجوم سرتا پا مسلح ضد انقلاب به سرکردگی دکتر عنایت (مهدی سلطانی) است و نهایتا این پایداری مردم با دستور مستقیم رهبر کبیر انقلاب به ارتش برای نجات و حمایت همه‌جانبه از پاوه، به سرانجام خوبی ختم می‌شود.
دو روز از زندگی چمران جز چند موقعیت ساده و چند اتفاق روزمره چیز خاصی ندارد که تصویر کاملی از او ارائه دهد. اما همین‌که حاتمی‌کیا باز سراغ سینمای دفاع مقدس از نگاه امروزی‌اش رفته است و آن را با ساخت خوب و پروداکشن قوی، تحویل مخاطب می‌دهد، جای شکر و سپاس‌گزاری دارد.
***
کدام شهیدان مشهور در قاب سینما نشسته اند؟
یوسف هور / شهید علی‌ هاشمی‌ / علی‌اصغر شادروان / 1392
نمایش، شاید وقتی دیگر
علی‌اضعر شادوران که در کارنامه خود یکی از اولین فیلم‌ها و یا به عبارتی تله‌فیلم‌هایی که به زندگی یک انقلابی شهید پرداخته است یعنی فیلم «تیرباران» در مورد زندگی و شهادت سیدعلی اندرزگو را دارد، این‌بار و پس از 20واندی سال، سراغ ساخت فیلم دیگری با محوریت یک سردار جنگ رفت. «یوسف هور» به زندگی شهید علی هاشمی می‌پردازد. این فیلم در ابتدا با نام «مرغابی دشت سرخ» شروع به تصویربرداری شد اما در هفته های پایانی کار تغییر نام داد؛ همان‌گونه که قرار بود نقش شهید هاشمی را شهاب حسینی بازی کند اما نهایتا آرش مجیدی این نقش را بازی کرد.
«یوسف هور» درباره زندگی، مبارزات و شهادت سردار شهید «علی هاشمی» در منطقه هور است. علی‌ هاشمی یکی از فرماندهان سپاه در جبهه جنوب در استان خوزستان بود که از ابتدای جنگ حضور فعالی داشت و به ویژه در زمانی که جنگ در جبهه سوسنگرد شدت داشت وی در آن منطقه فعال بود، اما نام شهید علی هاشمی با قرارگاه نصرت و تلاش‌های شبانه‌روزی و گروه وی برای بررسی منطقه هورالهویزه برای انجام عملیات خیبر و بدر گره خورده است. وی در سال 66 در جزیره مجنون شهید و مفقود شد و در سال 89 پیکر وی را در جستجوی مفقودین یافته و به کشور بازگردانده شد. دراین فیلم نقش محسن رضایی را «سام رضایی» پسر عموی وی و نقش «علی شمخانی» را برادر وی ایفا می کند. جالب این‌جاست که این فیلم گرچه پروانه نمایش دریافت کرده اما هنوز بعد از 2 سال بلاتکلیف است و به سبب دعوا بر سر تهیه‌کنندگی آن، هیچ اقدامی برای اکرانش صورت نمی‌گیرد. البته یک عامل مهم برای عدم اکران این فیلم به کیفیت ناامید کننده آن و ضعف کلی ساخت این فیلم باز میگردد که به نظر می رسد سازندگان اثر را به این سمت سوق داده که برای دیده شدن آن تلاشی نکنند.
***
همت ، شوشتری، باقری و دیگران
خبرهایی می‌رسد که در آینده قرار است این فهرست مهجور و فقیر از باب کمیّت، اندکی فربه‌تر شود و مسلما با نام‌ کارگردان‌هایی به‌نام، کیفی‌تر. روایت شهید ابراهیم همت را «رضا میرکریمی» با نام «ابراهیم در آتش» می‌سازد. احمد کاوری نیز این‌بار به سراغ شهدای سیستان و بلوچستان و بطور ویژه سردار شهید «نورعلی شوشتری» رفته است تا ضمن گرامی‌داشت یاد و نام این بزرگوار، گامی در جهت وحدت بردارد وبالاخره بعد از جابجایی‌ها و حرف‌وحدیث‌های مختلف گفته می شود قرار است روزی فیلم شهید حسن باقری را بهروز افخمی بسازد اما زمان آن مشخص نیست.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت