باشگاه خبرنگاران:خندوانه و 90 اگرچه در ردیف پر مخاطب ترین برنامه های تلویزیون ایران قرار دارند اما تفاوت های جدی و ماهوی نیز دارند. تفاوت خندوانه و 90 را باید در تفاوت بین رامبد جوان و عادل فردوسی پور جست و جو کرد. رامبد جوان برخلاف عادل فردوسی پور با هیچ یک از افراد جامعه هدف خود مشکل شخصی ندارد یا اگر دارد در برنامه بروز نمی دهد، فلذا نیازی به پوزخند زدن و متلک پرانی نیست. صمیمیت او با هنرمندان و ادای احترام او به هم صنفانش اصلی ترین عامل و سرمایه شکل گرفتن رقابت خنداننده برتر است، بزرگترین کمدین ها و نویسنده های طنز با اعتماد به رامبد جوان ریسک رقابت و دوئل طنز را به جان می خرند. اکبر عبدی به عنوان شاخص ترین بازیگر پیشکسوت طنز حامی جدی رامبد جوان و از جمله اجرا کنندگان ایستاده با طنز در خندوانه است و چهره ای چون بهروز بقایی برای او میان برنامه ضبط می کند. در مقابل برنامه 90 بارها و بارها به صحنه تسویه حساب شخصی عادل فردوسی پور با مربیان، بازیکنان، مدیران و بدتر از همه پیشکسوتان فوتبال تبدیل شده است. رامبد جوان هر اندازه در خدمت وحدت جامعه هنری گام بر می دارد، در مقابل عادل فردوسی پور خود عامل اصلی
تفرقه و در برابر هم قرار دادن اهالی فوتبال است. رامبد جوان از قضاوت درباره سخن و منش مهمان دوری و آن را به مخاطب محول می کند، در مقابل فردوسی پور اصرار به قضاوت شخصی و علنی کردن آن دارد. رویکرد رامبد جوان کاملا مساله محور است. مساله رامبد جوان به چالش کشیدن فضای ناامیدی، خلق نشاط و خنداندن مردم و شاید آموختن تواضع به چهره های مشهور جامعه و یادآورای دین آن ها به مردم است. او کاری می کند که سوپر استاری چون امین حیایی روی صحنه سینه خیز برود تا مردم ایران شاد شوند و ساعتی بخندند. خندوانه در کوتاه مدت توانسته برای مسائلی که برای خود تعریف کرده، چاره اندیشی کند و اثرگذاری ملموسی در رفع آن ها بر جای گذارد. رامبد جوان مردم را وادار می کند به زشتی های خودشان پوزخند بزنند و برای حلشان چاره ای بیاندیشند، فردوسی پور اما ناهنجاری ها را نشان می دهد تا جذابیت کاذب بیافریند و در نهایت آن ها را حل نشده رها می کند. با گذشت 15 سال از پخش برنامه 90، مشکلات فوتبال ایران نه تنها رفع نشده که تشدید شده است. باید پرسید مساله عادل فردوسی در فوتبال ایران چه بود و بعد از 15 سال این مسائل چه وضعیتی پیدا کرده اند؟ روشن است که قرار
نیست همه معضلات فوتبال توسط یک برنامه تلویونی حل و فصل شود و این مساله خارج از ظرفیت های 90 است، اساسا عوامل گوناگون فوتبالی و غیر فوتبالی در وضعیت امروز این ورزش پرطرفدار دخیل و محل اثر است. با این وجود سهم برنامه 90 در قبال این مسائل چه بوده و آیا این برنامه توانسته است سهم خود را ادا کند؟ لااقل در مساله اخلاق و احترام به پیشکسوتان و وحدت جامعه ورزشی که هیچ عاملی در آن به اندازه برنامه 90 و عادل فردوسی قدرت مانور ندارد، عملکرد برنامه 15 ساله شبکه سوم سیما چگونه بوده است؟ آیا فردوسی پور می تواند از حل یک معضل فوتبالی توسط این برنامه بعد از 15 سال سخن بگوید؟ نحوه برخورد با سیاست نیز یکی دیگر از تفاوت های رامبد جوان با عادل فردوسی پور است. طبیعتا هر چیزی که توجه مردم را جلب کند از دایره طمع گروه های سیاسی بیرون نمی ماند. در خندوانه هرگز ردپایی از هیچ گرایش سیاسی دیده نمی شود. همانقدر که اکبر عبدی و جناب خان حق به چالش کشیدن کلید حسن روحانی را دارند، شقایق دهقان نیز می تواند به دفاع از دیپلماسی ظریف بپردازد. رامبد جوان با دریافت درست از فضای سیاسی ایران و شناخت دو جریان واقعی سیاسی کشور، ابراز امیدواری می
کند تا محمود احمدی نژاد و حسن روحانی روزی در خندوانه حضور پیدا کنند. در مقابل گرایش سیاسی عادل فردوسی پور همواره توی ذوق بخش مهمی از مخاطبان برنامه 90 زده است. برای عادل فردوسی پور کاملا تفاوت می کند که بی تدبیری در فوتبال از ناحیه فردی مانند محمد عباسی بروز پیدا کرده باشد یا محمود گودرزی. رویکرد دوگانه او در برخورد با افتضاح خصوصی سازی دو باشگاه پرطرفدار پایتخت می تواند ضرب المثل سیاسی کاری در ورزش باشد.
دیدگاه تان را بنویسید