چرا گوشت خوک در ادیان الهی قبل از اسلام حرام نبود؟

کد خبر: 446972

چرا گوشت خوک در زمان حضرت عیسی(ع) و پیامبران قبل و بعد از او حرام نبود ولی در اسلام حرام شد؟

اسلام کوئست: چرا گوشت خوک در زمان حضرت عیسی(ع) و پیامبران قبل و بعد از او حرام نبود ولی در اسلام حرام شد؟ پاسخ اجمالی بر اساس تعالیم اسلام، ادیان الهی دارای شریعت بودند. در این شرایع بنابر مصالح و مفاسد، حکم به تحریم گوشت برخی از حیوانات شده است. با توجه به مفسده‌ای که در گوشت خوک وجود دارد، در دین یهود حرام و نجس اعلام شده و خوردن آن حرام است: «همچنین گوشت خوک را نیز نباید خورد؛ زیرا هر چند شکافته سم است اما نشخوار نمی‌کند. پس نباید این حیوانات را بخورید و یا حتی دست به لاشه آنها بزنید؛ زیرا گوشت آنها حرام است».[1] این حکم، امروزه نیز توسط یهودیانی که خود را مقید به اجرای شریعت می‌دانند، رعایت می‌شود. اما در مسیحیت امروز که شریعت به کنار نهاده شده و عموم مسیحیان به صورت کلی، شریعت یهود را برای خود منسوخ می‌دانند، اعتقادی به اصل شریعت ندارند.[2] در نتیجه‌ی این بدعت، مسیحیت دچار تحریفات بسیار شد و احکام مختلف از جمله حرمت گوشت خوک‌ نیز عملاً کاربردی نداشت. در همین راستا، از برخی روایات اسلامی نیز چنین استفاده می‌شود که برخی مسیحیان زمان پیامبر اسلام(ص) و اهل بیت(ع) نیز از گوشت خوک استفاده می‌کردند: دو نفر از بزرگان نجرانی‌ها [که مسیحی بودند] پیش پیامبر اسلام(ص) آمدند. پیامبر، آنان را به اسلام دعوت کرد. آنها گفتند ما نیز به نوعی مسلمان هستیم؛ تنها سه مورد سبب اختلاف ما و شما است: خوردن گوشت خوک، نپذیرفتن واقعه صلیب،‌ و کلام شما در مورد عیسی بن مریم‌.[3] شخصی از امام صادق(ع) پرسید: مرد مؤمن می‌تواند از زنان یهودی یا مسیحی همسر اختیار کند؟ امام فرمود: «هنگامى که می‌تواند با زن مسلمان ازدواج کند؛ چرا به دنبال ازدواج با زن یهودى و نصرانى است؟!» گفت: به او دل‌داده است؟ فرمود: «اگر چنین کارى کرد او را از خوردن شراب و گوشت خوک باز دارد».[4] البته طبیعی است که ما چنین امری را تحریفی در دین مسیحیت می‌دانیم که با احکام اسلامی نیز در تعارض است. [1]. لاویان، 11: 4 - 7، ترجمه قدیم، انتشارات ایلام، انگلستان، 1996م. [2]. ر.ک: 58712؛ بندگی و آزاد بودن در نگاه اسلام و مسیحیت [3]. فرات کوفی، ابوالقاسم، تفسیر فرات، تحقیق، محمودی، محمدکاظم، ص 86، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، 1410ق. [4]. اشعرى قمى، احمد بن محمد بن عیسى‏، النوادر، ص 119، قم‏، مدرسة الإمام المهدی(ع)، چاپ اول، 1408ق؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، محقق، غفاری، علی اکبر، ج 3، ص 407، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، 1413ق.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت