سرویس فرهنگی فردا - مهدی بوشهریان؛ این روزها با عبور از خیابان انقلاب میتوان کتابهایی را روی زمین دید که سالهاست که دیگر در کتابخانهها موجود نیست و نامهای نویسندگان و شاعرانی را دید که سالهاست نام آنها خط قرمز بازار نشر و چاپ شده است. در چند سال اخیر بازار چاپ کتابهای افست بسیار پررونق شده و عدهای با چاپ کتابهایی که یا مجوز چاپ مجدد دریافت نمیکنند یا دچار ممیزی ارشاد میشوند در این صورت آن کتابی که در تیراژ هزار نسخه به فروش نمیرسید به شدت دچار دگرگونی شده و با قیمتی چند برابر در چندین هزار نسخه با دستگاههای ریسو گراف و کپی به چاپ رسیده و مخاطبین هم آن را تهیه میکنند از سوی دیگر کیفیت چاپ این کتابها در شرایط مطلوبی قرار ندارد و چشم خوانندگان را به شدت خسته میکند. از این رو هیچ تلاشی برای جمعآوری این پدیده تا بهحال صورت نگرفته است. چون دو ارگان وزارت ارشاد و نیروی انتظامی حق جمعآوری آنها را ندارند و تنها شهرداری میتواند آنها را بهعنوان سدمعبر جمعآوری کند که بعضی از آنها کارشان از دستفروشی گذشته و دفتر فروش کتاب دارند.
آیا چاپهای افست حصار محدودیتها را میشکند؟
محدودیتهایی که این روزها برای چاپ برخی آثار به وجود آمده باعث به وجود آمدن این بازار شده است. در مرحله اول این آثار به راحتی و بدون محدودیت بهدست مخاطبان میرسد و چاپ افست باعث میشود که حصار محدودیتها شکسته شود و کتابها به دست مخاطبین عام و خاص برسد. اما از طرف دیگر بهدلیل مشکلات چاپ و دستگاههای آنها این کتابها بیکیفیت هستند و خواندن آنها چشم را اذیت میکند. نکته مهم این است که این کتابها کالای قاچاق محسوب میشوند چون بعضی از کتابها در حال چاپ هستند و بدون اجازه ناشر و مولف این اقدام صورت میگیرد و این قاچاق ضربه به اقتصاد نشر وارد میکند.
زمانی جمعیت ایران 30 میلیون نفر بود و حداقل تیراژ کتابهای ادبی به سه هزار نسخه میرسید و حال که جمعیت به 75 میلیون نفر رسیده حداکثر چاپ کتابها به هزار نسخه رسیده است. در برخی از آثار تیراژ کتابها به 200 نسخه هم رسیده و حداکثرهای ما به حداقل رسیده است. در مملکتی که ادبیات و نشر قدمتی چند هزارساله دارد واقعا شرمآور است که یک کتاب در 200 نسخه چاپ شود. متأسفانه با وجود تورم و بحرانهای پول، قشر متوسط جامعه که قشر کتابخوان نیز هستند درگیر مشکلات معیشتی شدهاند و اولین حذف سبد خانواده را در کتاب میبیند. از سوی دیگر هجوم ابزارهای مدرن مانند ماهواره و اینترنت باعث رکود کتاب شده است. البته پدیدآورندگان خود این امکانات که در خارج از کشور هستند، بر این باورند که این ابزارها باعث رکود مطالعه آنها نشده اما در کشور ما این اتفاق رخ داده است. و شاید تنها کتابهای ارزشمند را در بازارهای قاچاق کتاب و نشر افست میتوان پیدا کرد.
کتابهای افست با چند برابر قیمت به فروش میرسد
وجود ممیزی باعث شده که برخی از مؤلفانی که با قوانین سازگار نیستند، عطای چاپ را به لقایش ببخشند و کتاب را به سمت بازار چاپ افست بفرستند. از سوی دیگر این امر باعث نابودی انتشاراتیهایی است که با وضعیت نامناسب قیمت کاغذ در جامعه حضوری کمرنگ دارند و با تداوم چاپهای افست، آنها نیز به تاریخ میپیوندند.
در این مسئله به وضوح میتوان متضررشدن ناشر و مولف را دید. کتابهایی که میتوانند به چندین چاپ برسند اما در نسخه اول سر از بازار نشر قاچاق درمیآورند و این برای مؤلفان و ناشران، سودی ندارد اما مخاطبان از این وضعیت استقبال کرده چون کتابها بسیار راحت در دسترس آنهاست.
حالا بحث اصلی اینجاست که این وضعیت چرا به وجود آمده است در نگاه اول به کتابهای که به صورت افست به چاپ رسیدهاند میتوان کتابهایی را دید که اجازه چاپ مجدد به آنها داده نشده و سودجویان با قیمت بسیار بالاتر و کیفیت پایینتر کتاب را به دست مخاطب میرسانند.
دفتری در خیابان انقلاب
هر کتابی که ممنوع چاپ اعلام شده مخاطب برای تهیه آن حریصتر میشود و حاضر است برای تهیه آن پول بیشتری پرداخت کند. بهعنوان مثال کتاب «خاطره دلبرکان غمگین من» نوشته گابریل گارسیا مارکز در کنار خیابان دیده میشود و با قیمتی چندین برابر قیمت واقعی فروخته میشود. و مخاطب هم توجهای به مترجم و انتشارات آن ندارد که با چه زحمتی آن را تهیه کرده است. متأسفانه این امر به وضعیت اقتصادی نشر ضربه هولناکی وارد میکند.
گویا اراده هیچ نهادی برای برخورد با ترویج و فروش چاپ افست قرار ندارد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیروی انتظامی نمیتوانند کاری در این خصوص انجام دهند و تنها شهرداری است که میتواند بهدلیل سدمعبر آنها را جمعآوری کند اما برخی از فروشندگان کتابها آنقدر قدرتمند شدهاند که برای خود یک دفتر و اتاق مجزا در خیابان انقلاب تهیه کردهاند. در گذشته این کتابها را غیرمجاز و ممنوع چاپ اعلام کردند و یک عده دیگر این کتابها را به دست سودجویان میرسانند و مخاطب آن را تهیه میکرد و تنها کسی که متضرر میشد ناشر و مولف بود. تیراژهای پایین کتاب خلاف جهت رشد جامعه حرکت کرده است.
دیدگاه تان را بنویسید