پس از پيروزي انقلاب اسلامي، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي» یکی از مهمترین نهادهاي انقلابی بوده است که به فرمان امام خميني (ره) در ارديبهشت ماه سال 1358 تشکیل شد.
به گزارش « فردا » ، ماجرای نامگداری این نهاد انقلابی و این که چه کسی اولین نفری بوده که این نام را برگزیده است، یکی از حواشی شنیدنی در تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی است.
در این گزارش کوتاه که به طور ویژه از کتاب «تاریخ شفاهی تاسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» (با عنوان اختصاری "ک-تاریخ شفاهی") برای نگارش آن بهره گرفتهایم، نگاهی گذارا خواهیم داشت به گروههای مختلفی که در روزهای آغازین انقلاب، هر یک فعالیت پاسدارای نظامی از انقلاب را برعهده گرفته بودند و سرانجام این که هرکدام در جریان تاسیس گروههای خود چه نامی برایش برگزیدند.
ماجرای فعالیت چهار گروه موازی برای «پاسداری» از انقلاب اسلامی
در ابتدای انقلاب و قبل از فرمان صریح امام خمینی (ره) بر تشکیل سپاه پاسداران چهار گروهه مسلح موازی برای حفظ انقلاب تشکیل شده بودند:
- دولت موقت نیروی مسلحی بنام گاردملی به وجود آورد. به همین منظور حجت الاسلام حسن لاهوتی به عنوان نماینده امام خمینی (ره) سرپرست این گروه شد و در پادگان عباس آباد تهران مستقر شدند. هاشم صباغیان، محسن سازگارا و تهرانچی در این گروه فعالیت داشتند.
- پاسا به سرپرستی حجت الاسلام محمد منتظری و مورد حمایت آیت الله سید محمد بهشتی و شورای انقلاب از سوی دیگر فعال شدند. این گروه عمدتاً عدهای از مبارزانی بودندکه در فلسطین آموزش نظامی دیده و به کشور برگشته بودند. این گروه در ساختمان گارد شهربانی (اداره گذرنامه فعلی) مستقر بودند.
- انقلابیون باقی مانده از حزب ملل اسلامی از جمله جواد منصوری، عباس آقازمانی ( ابوشریف) و عباس دوزدوزانی در پادگان جمشیدیه مستقر و فعالیت میکردند.
- نیروهای مسلح سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به سرپرستی محمد بروجردی، مرتضی الویری و بعدها محسن رضایی هم از سوی دیگر فعال شده بودند.
چه کسی اولین بار گفت «سپاه»؟!
شهید منتظری و ایدهای از سپاه صلح و تاسیس"پاسا"
علی محمد بشارتی عضو اوّلین شورای فرماندهی سپاه و وزیر کشور در دولت دوم هاشمی رفسنجانی در این باره می گوید: شبی در یکی از پادگان های تهران در حضور آیت الله بهشتی، محمد غرضی و محمد منتظری و چند نفری دیگر گفتم که ما باید ارگانی مثل گارد حفاظت درست کنیم تا از انقلاب نگهداری نماییم. مرحوم محمد منتظری که به لبنان رفته بود و در آنجا "سپاه صلح" را دیده بود، گفت که ما باید سپاه درست کنیم و اسمش را سپاه پاسداران بگذاریم. دو سه شب دیگر در این باره بحث کردیم تصمیم گرفتیم که اصطلاح "انقلاب" را نیز به آن اضافه کنیم و با تاخیر واژه ی "اسلامی" هم به آخر آن افزوده شد. ( کتاب عبور از شط شب، خاطرات علی محمد بشارتی ص 228)
محمد منتظری در آن دوران پر التهاب روزها و هفته های اول پیروزی انقلاب با دغدغه حفظ دستاوردهای انقلاب به تربیت نیروی نظامی به تاسیس پاسا همت گذاشت. او تمام امور مربوط به پاسا را خودش اداره می کرد و از کسی دستوری نمی گرفتو در اندیشه ایجاد یک سپاه مستقل و بدون وابستگی به دولت فعالیت هایش را پیش می برد...گروه پاسا...پس از حدود دو ماه و اندی فعالیت بلافاصله پس از تاسیس رسمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در تشکیلات جدید ادغام شد. (ک-تاریخ شفاهی ص 92 و 96)
همچنین امیرعباس انتظام به عنوان سخنگوی دولت موقت در مصاحبه مطبوعاتی روزانه دو اسففند 57 اعلام کرد: بر اساس تصمیم هیات دولت سپاه پاسداران ایجاد خواهد شد. آئین نامه آن تدوین شده و دردست مطالعه است و تا چند روز دیگر، پس از تصویب اعلام خواهد شد و "گارد ملی" به وجود خواهد آمد تا برادرانی که در انقلاب شرکت داشتند در این تشکیلات جدید و با انضباط لازم و لباس مخصوص به پاسداری ادامه دهند. ( روزشمار جنگ ایران و عراق ج 1 ص178)
ابراهیم یزدی: گاردملی را در شان جمهوری اسلامی نمیدانستم، عنوان "سپاه پاسداران" را برگزیدم
اما ابراهیم یزدی معاون نخست وزیر در امور انقلاب در مصاحبه ای گفته است: من از گاردملی خوشم نمی آمد زیرا آنرا در شان جمهوری اسلامی نمی دانستم، لذا عنوان "سپاه پاسداران" را برگزیدم. (ک- تاریخ شفاهی)
محسن سازگارا: این اسم پیشنهاد مهندس محمد توسلی بود
روز بیست و سوم بهمن آقای لاهوتی نزد آقای [امام] خمینی [ره] رفت و از ایشان حکمی برای جمع آوری سلاح های تهران گرفت. اعلامیه ای هم تنظیم شد که بارها از رادیو تلویزیون ملی کشور پخش شد و از مردم خواسته شد تا سلاح ها و اموالی را که از پادگان ها برده بودند به باغشاه آورده و تحویل بدهند. من به همراه آقای لاهوتی از دبیرستان رفاه عازم باغشاه شدم و در آن جا ظرف یک هفته ضمن جمع آوری سلاح های شهر، طرح تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را هم نهایی کردیم.
این اسم هم پیشنهاد آقای مهندس محمد توسلی بود که کمی بعد در دولت آقای مهندس بازرگان مسئولیت شهرداری تهران را پذیرفت. طرح تهیه شده برای سپاه توسط آقای دکتر یزدی معاون نخست وزیر در امور انقلاب به دولت و شورای انقلاب رفت. ستاد مرکزی این نیروی نظامی تازه تأسیس از باغشاه به عباس آباد و در کمتر از یک هفته به یک ساختمان خالی و تازه ساز متعلق به ساواک منتقل شد که ظاهراً قرار بود اداره چهارم ساواک در آن ساختمان باشد. (سایت شخصی سازگارا)
ماچرای گلایه امام خمینی از تعدد فرماندهان سپاه !
یادگار امام (ره) هم ماجرای جالبی را از تعدد فرماندهان گروه مختلفی که به نام سپاه فعالیت میکردند روایت کرده است: یادم هست که آقا یک بار فرمودند: "این سپاه چه جوری است، مگر چند تا فرمانده دارد، هر روز عده ای به اینجا میآبند و به عنوان فرمانده هان طراز اول سپاه با ما ملاقات می کنند" واقعا نمی شد فهمید که فرمانده سپاه چه کسی است. (مصاحبه با سید احمد خمینی؛ ک-تاریخ شفاهی ص99)
به هر ترتیب این گروهها همگی در سپاه پاسداران ادغام شدند و جواد منصوری به عنوان فرمانده سپاه انتخاب شد. به فاصله اندکی پس از او عباس آقازمانی (ابوشریف) فرماندهی سپاه و فرماندهی عملیات آن را برعهده گرفت. پس از ادغام، محسن رضایی، محسن رفیقدوست و عباس دوزدوزانی در اواخر فروردین ۱۳۵۸ به دیدار امام در قم رفتند و خواستار استقلال سپاه از دولت موقت شدند.
امام خمینی نیز دستور تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی زیر نظر شورای انقلاب را صادر کرد. در پی این فرمان، گروهی دوازده نفره اساسنامهای را در ۹ ماده و ۹ تبصره تهیه کرد که به تصویب شورای انقلاب رسید. به دنبال آن شورای فرماندهی سپاه تشکیل شد و اعضای آن احکام خود را از شورای انقلاب دریافت کردند. به این ترتیب در ۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با انتشار بیانیهای رسما اعلام موجودیت کرد.
دیدگاه تان را بنویسید