«شطرنج با گرگها» مستندی از سختی های مذاکره با غربی ها / از پلمپ 82 تا پلمپ 92
مستند دوباره سراغ همان خبرنگاران میرود و آنها هم از روز آخر لوزان و قرائت بیانیه مشترک ایران و 5+1 می گویند و به نقطه پایان مذاکرات سوئیس و سوار شدن بر هواپیما می رسند. همان لجظهای که وزیر امور خارجه کشورمان خسته اما خندان در جواب احوالپرسی خبرنگارها میگوید: «با این دروغهایی که آمریکاییها میگویند، آدم خسته میشود.»
سرویس فرهنگی فردا- زهرا شاهرضایی؛ دومین قسمت سهگانه سالهای هستهای برنامه ثریا، تلاشهای ابرقدرتهای جهان برای کیش و مات کردن ایران در شطرنج مذاکرات را روایت میکند. «شطرنج با گرگها» سعی کرده تا تصویری متفاوت از کشورهای آن طرف میز مذاکرات هستهای ارائه کند. در روزهایی که شایعات مربوط به توافق نهایی هر بار جهت و فضای تازه ای پیدا می کند دیدن این فیلم می تواند بخشی از دشواری کار تیم مذاکره ایرانی دربرابر طرف غیر قابل اعتماد غربی را به خوبی به تصویر بکشد.
ادعای ابرقدرتی
«شطرنج با گرگها» با روایت خبرنگاران و عکاسان اعزامی به لوزان سوئیس آغاز میشود. خبرنگارانی که از نزدیک مقامات آمریکایی را مشاهده کردهاند و الان دیدههای خود را بازگو میکنند. تشریفات خاص ورود جان کری، اخم کردنهای مستمر وندی شرمن برای دوربین ایرانیها و ادعای استثنایی بودن کشور آمریکا از نظر اوباما نشاندهنده این است که آمریکا هنوز اداعای ابرقدرتی دارد. ادعایی که سالهاست آمریکا از طریق رسانهها، فیلم و هنر به مردم خود و جهانیان القا میکند و حالا این ابر قدرت و 5 ابرقدرت دیگر قرار است بر سر یک میز با ایرانی مذاکره کنند که حاضر به عقبنشینی از حقوق خود نیست.
نظر مردم
بعد از خبرنگاران نوبت به مردم کوچه و بازار میرسد که نظر خود را راجع به مذاکرات هستهای بگویند. مستندساز اینجا از راننده تاکسی تا دانشجوی دانشگاه شریف درباره نتایج مذاکرات میپرسد. البته شاید در اینجا مقداری یک طرفانه عمل کرده و اغلب از منتقدان مذاکره نظرخواهی کرده و شاید بهتر بود که موافقان هم در این قسمت مستند حضور داشته باشند. سوالهای جهتدار مستندساز هم در این یکطرفی بیتاثیر نیست.
به هر صورت تمام مردم چه منتقدان و چه اندک موافقان حاضر در این مستند، در یک حرف با هم مشترک هستند: طرف مذاکره منطقی نیست؛ چرا که اگر منطقی بود، خود از این انرژی استفاده نمیکرد؛ در حالی که کشور دیگری را از آن منع کند! مستند این حرف منطقی مردم را با ارائه مدارکی، مستدل هم میکند و نشان میدهد که آمریکا 104 نیروگاه هستهای و فرانسه و انگلستان هر کدام به ترتیب 59 و 23 نیروگاه هستهای دارند و حتی امارات هم 4 نیروگاه هستهای دارد. کاربرد این نیروگاهها تا حدی است که کشوری مثل فرانسه 80درصد برق خود را از این نیروگاهها تامین میکند. با این مقدمه به نظر میرسد انرژی هستهای در آینده به یکی از نیازهای اصلی بشر تبدیل خواهد شد.
ایران چه چیزهایی را از دست میدهد؟
کوتاه آمدن از منافع، از اصول دیپلماسی است و ایران هم لاجرم میبایست در این دیپلماسی از یک سری از حق و حقوقش صرف نظر میکرد. در این قسمت مستند به مواردی که ایران در این توافق از دست میدهد، اشاره شده است. گوشهای از این موارد این است که در این توافق به مدت 10 سال تعداد سانتریفیوژهای نیروگاه هستهای نطنز از 16هزار به 5060 و در فردو این میزان از 3هزار تا به هزار عدد میرسد. همچنین این نیروگاه از یک مرکز غنیسازی به یک مرکز تحقیقات هستهای به مدت 15 سال تغییر کاربری میدهد.
راکتور تحقیقاتی تهران هم به مدت 4 سال سوخت 20 درصد را متوقف میکند و در نتیجه به خرید سوخت برای تولید رادیودارو از خارج نیاز پیدا میکند. ذخایر اورانیوم غنیشده هم از 10هزار کیلوگرم به 300 کیلوگرم خواهد رسید. مدت اعتبار این بند توافقنامه هم 15 ساله است. راکتور تحقیقاتی تهران هم تغییر کاربری خواهد داد و همچنین ایران حق احداث راکتور جدید آب سنگین نخواهد داشت. UF6 اصفهان هم باید سوخت 20درصد خود را به 5 درصد کاهش دهد. علاوه بر اینها، امکان بازرسی نامحدود از تاسیسات هستهای کشور را هم به موارد قبلی اضافه کنید.
ایران چه چیزهایی به دست میآورد؟
بازرسی یا بازجویی؟ بدترین نوع کاپیتولاسیون چیست؟
اینجا مستند به سراغ دانشمندان هسته ای کشور میرود و آنها از ماجرای بازدیدهای سرزده از مراکز هستهای می گویند. از اینکه هیچ کشوری اجازه بازدید مستقیم تاسیسات خود را به آژانس نمیدهد؛ اما ایران طبق پروتکل الحاقی این قضیه را قبول کرده. دکتر بیژن پیروز درباره این پروتکلها میگوید: «پروتکلی که ایران پذیرفته متفاوت از پروتکالی است که آمریکا و چین و روسیه و غرب پذیرفتهاند.
پروتکل آمریکا بیشتر برای آموزش آژانس برای چگونگی بازرسی از دیگر کشورها است؛ اما این قضیه باز در ایران متفاوت است؛ چرا که آژانس در ایران به جای حسابدار وحسابرس به کاراگاه و بازجو تبدیل میشود.» امری که به زعم دکتر «ابومحمد عسکرخانی»، استاد روابط بینالملل دانشگاه تهران، طی سه پروسه نظارت، بازرسی و مصونیت در ایران انجام میشود که بدترین نوع کاپیتولاسیون محسوب میشود! و در حالی که تمام کشورها روی برنامههای هستهای خود حساسیت ویژهای دارند، جزئیات فناوریهای هسته ای ایران از طریق آژانس منتشر و جهانی خواهد شد. این قضیه وقتی جدی میشود که بدانیم ما خاطره تلخی از این درزهای اطلاعاتی داریم و قبلا چند تن دانشمندان هستهای کشورمان را به همین علت از دست دادهایم.
از شیوع ایدز در ایران تا مخالفت هسته ای با ایران
مستند اینجا به سراغ یکی از اعضای 5+1 میرود. یکی از کشورهایی که خواستار برخورد شدید با ایران در زمینه هستهای و تعلیق سوخت 20 درصد است. فرانسه کشوری است که سال ها پیش با وارد کردن خون های آلوده به ویروس اچ آی وی به ایران تعداد زیادی مردم کشور را به این ویروس آلوده کرد و در برابر این اقدام نه تنها غرامتی پرداخت نکرد که حاضر به عذرخواهی هم نشد و متهم اصلی این ماجرا هم در دادگاه تبرئه شد. رفتار ظالمانه فرانسه حالا از خونهای آلوده به مخالفتهای هستهای با ایران کشیده شده است.
از پلمپ82 تا پلمپ 92
سالهای هستهای، قسمت دوم خود را باز با یک یادآوری تاریخی به اتمام رساند. ماجرای اتفاقاتی که سال 82 در قرارداد سعد آباد افتاد و ایران متعهد شد که تمام فعالیتهای هسته ای خود را تعلیق کند. توافقی که ایران آن زمان انتظار داشت در قبال آن امتیازات اقتصادی دریافت کند. انتظاری که هیچ وقت محقق نشد و درواقع قماری که برنده اصلی آن کشورهای 5+1 بودند. پس از اینکه این اعتمادسازی کارساز نبود، در سالهای بعد این پلمپها شکسته میشود و ایران میتواند خود به سوخت 20درصد دست پیدا کند تا اینکه در سال 92 بخشی از تاسیسات هستهای کشور مثل مجتمع غنیسازی شهید«احمدی روشن» دوباره پلمپ میشود.
مستند در انتها دوباره سراغ همان خبرنگاران میرود و آنها هم از روز آخر لوزان و قرائت بیانیه مشترک ایران و 5+1 می گویند و در نهایت هم به نقطه پایان مذاکرات سوئیس و سوار شدن بر هواپیما می رسند. همان لجظهای که وزیر امور خارجه کشورمان خسته اما خندان در جواب احوالپرسی خبرنگارها میگوید: «با این دروغهایی که آمریکاییها میگویند، آدم خسته میشود.»
برای دانلود مستند شطرنج با گرگها می توانید اینجا کلیک کنید یا به سایت برنامه ثریا مراجعه نمایید.
دیدگاه تان را بنویسید