آخرین خواسته حضرت خدیجه (س) چه بود

کد خبر: 426710

هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبر(ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت، ناگهان جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول الله! خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفن‌اش را به عهده بگیریم.

فارس: هنوز مدت زمان زیادی از خروج مسلمانان از شعب ابیطالب نگذشته بود که پیامبر اکرم(ص) دو یار وفادار خویش را از دست داد، یکی حضرت ابوطالب(ع) و دیگری حضرت خدیجه کبری(س) که به فاصله کوتاه از هم دارفانی را وداع گفتند، آن سال را به علت این دو مصیبت بزرگ، سال «عام الحزن» نامیدند، مادر گرامی حضرت فاطمه زهرا(س) نخستین بانویی که مسلمان شد و در مدت 25 سال از مال و جان خویش در راه اعتلای اسلام هزینه کرد، پس از رنج‌ها، فداکاری‌ها‌ و ایثارهای فراوان در روز دهم ماه مبارک رمضان در سال دهم بعثت چشم از جهان فرو بست و همسرش حضرت محمد مصطفی(ص) را میان دشمنان در فراق جانسوزی تنها گذاشت، به همین مناسبت به گوشه‌ای از فضیلت‌های این بانوی بزرگ اسلام اشاره می‌شود:

*بصیرت

از بالاترین فضائل حضرت خدیجه(س) می‌توان به اندیشه بلند و بصیرت عمیق ایشان اشاره کرد که در مراسم خواستگاری‌اش در قبل از بعثت خطاب به حضرت محمد(ص) فرمود: «یَابْنَ عَمّ! اِنّی قَدْ رَغِبْتُ فِیکَ لِقِرابَتِکَ مِنّی وَ شَرَفِکَ فی قَوْمِکَ وَ اَمانَتِکَ عِنْدَهُمْ وَ حُسْنِ خُلْقِکَ وَ صِدْقِ حَدِیثِکَ»(1)؛ ای پسر عمو! من به خاطر خویشاوندی‌ات با من و شرف و امانتداری‌ات در میان قوم خود و به جهت اخلاق نیک و راستگویی‌ات، به تو تمایل پیدا کردم.

این نوع نگاه بر اثر معرفت و شناخت عمیق حاصل شده است، به گونه‌ا ی که حضرت خدیجه(س) در پاسخ به گروهی از زنان قریش که وی را درباره این ازدواج ملامت و سرزنش می‌کردند، فرمود: «ای زنان! شنیده‌ام شوهران شما و خودتان در مورد ازدواج من با محمد خرده گرفته‌اید و عیب‌جویی می‌کنید، من از خود شما می‌پرسم آیا در میان شما، فردی مانند محمد وجود دارد؟ آیا در شام و مکه و اطراف آن شخصیتی به سان ایشان در فضائل و اخلاق نیک سراغ دارید؟ من به خاطر این ویژگی‌ها با او ازدواج کردم و چیزهایی از او دیده‌ام که بسیار عالی است.(2)

*نخستین بانوی مسلمان

«ابن عبد البر» به سند خود از پدر ابی رافع نقل می‌کند که پیامبر خدا در روز دوشنبه (مبعث) نماز گذارد و خدیجه در (ساعات) آخر همان روز نماز خواند(3)، همچنین امام علی(ع) نیز بر ایمان و اسلام خدیجه این گونه صحه گذاشت «لَمْ یَجْمَعْ بَیْتٌ واحِدٌ یَؤْمَئِذٍ فیِ اْلاِسْلامِ غَیْرَ رَسُولِ اللّه وَ خَدیجَةَ وَ اَنَا ثالِثُهُمْ. اَری نُورَ الْوَحْیِ وَ الرِّسالَةِ وَ اَشُمُّ ریحَ النُّبُوَّةِ»(4)؛ خانه‌ای واحد در آن روز در اسلام جمع نشد غیر از رسول خدا(ص) و خدیجه و من که سومین آنان بودم، نور وحی و رسالت را می‌دیدم و بوی نبوت را استشمام می‌کردم»

*برترین زنان جهان هستی

ابن اثیر از انس بن مالک از پیامبر اسلام(ص) نقل کرده که فرمود: «خَیْرُ نِساءِ الْعالَمینَ مریمُ، آسِیةُ، خدیجةُ وَ فاطِمةُ»(5)؛ برترین زنان عالم مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه هستند.

عکرمه از ابن عباس نقل می‌کند که پیامبر اعظم(ص) فرمود: «اَفْضَلُ نِساءِ اَهْلِ الْجَنَّةِ خَدیجةُ بِنْتُ خُوَیْلَدٍ وَ فاطِمةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ مَرْیَمُ ابْنَةُ عِمْرانَ وَ آسِیَةُ بِنْتُ مُزاحِمٍ اِمْرَأةُ فِرْعَوْنَ»(6)؛ بهترین زنان بهشت اینانند: خدیجه دختر خویلد، فاطمه دختر محمد و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم، همسر فرعون.

*برترین همسر پیامبر(ص)

پیغمبر(ص) همسران متعددی داشتند، ولی از نظر درجات یکسان نبودند، حضرت خدیجه(س) با تمام وجود در راه اطاعت از خدا و جلب رضایت پیامبر(ص) کوشید، شیخ صدوق از امام صادق(ع) نقل می‌کند که آن حضرت فرمود: « تَزَوَّجَ رَسُولُ اللّهِ بِخَمْسَ عَشَرَ اِمْرَأَةً اَفْضَلُهُنَّ خَدیجَةُ بِنْتُ خُوَیْلَدٍ»(7)؛ رسول خدا(ص) با پانزده زن ازدواج کرد که برترین آنان خدیجه دختر خویلد بود.

*مادر ام‌الائمه

حضرت خدیجه(س) مادر حضرت زهرا(س) است که یازده امام از نسل او از طریق فاطمه زهرا(س) پدید آمد، با این وجود از میان فرزندان پیامبر(ص)، حضرت فاطمه(س) از مقام ممتازی برخوردار است، چرا که هم دارای عصمت است(9) هم امامت و وصایت از طریق نسل او استمرار یافت.

*انفاق اموال در راه اسلام

ثروت حضرت خدیجه(س) به قدری زیاد بود که مالداران درجه یک قریش همچون ابوجهل و عقبة بن ابی معیط نزد او ناچیز به شمار می‌رفت، مورخان ثروت حضرت(س) را این چنین نقل کردند:

- هزاران شتر که اموال تجارتی او را حمل می‌کردند.

-قبه‌ای از حریر سبز با طناب‌های ابریشمی بر بام خانه‌اش افراشته بود، این امر نمایانگر ثروت فراوان او بود و فقرا نیز از روی این علامت برای استعانت و کمک مراجعه می‌کردند.

-چهار صد غلام و کنیز که خدمات او را انجام می‌دادند.(10)

پس از ازدواج حضرت خدیجه(س) با پیامبر(ص) تمامی این ثروت را در اختیار رسول خدا قرار داد و فرمود: «اَلْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ اَنَا اَمَتُکَ»؛ خانه (من) خانه تو و من هم کنیز تو هستم.(11)

*صبر در برابر مشکلات

تحمل فشارهای مختلف مشرکان مکه، سرزنش‌های بستگان، محاصره اقتصادی در شعب ابیطالب و محاصره اقتصادی سخت او را اذیت و آزار داد.

*وصیت حضرت خدیجه(س)

حضرت خدیجه(س) سه سال قبل از هجرت بیمار شد، پیامبر(ص) به عیادت وی رفت و فرمود: ای خدیجه آیا می‌دانی که خداوند تو را در بهشت نیز همسرم ساخته است!؟ آنگاه از خدیجه دلجویی کرد؛ او را وعده بهشت داد و درجات عالی بهشت را به شکرانه خدمات او توصیف فرمود.

چون بیماری خدیجه(س) شدت یافت، عرض کرد: یا رسول الله! چند وصیت دارم: من در حق تو کوتاهی کردم، مرا عفو کن.

پیامبر(ص) فرمود: هرگز از تو تقصیری ندیدم و نهایت تلاش خود را به کار بردی، در خانه‌ام بسیار خسته شدی و اموالت را درراه خدا مصرف کردی.

عرض کرد: یا رسول الله! وصیت دوم من این است که مواظب این دختر باشید و به حضرت فاطمه(س) اشاره کرد و فرمود: چون او بعد ازمن یتیم وغریب خواهد شد،. پس مبادا کسی از زنان قریش به اوآزار برساند، مبادا کسی به صورتش سیلی بزند، مبادا کسی بر اوفریاد بکشد، مبادا کسی با او برخورد غیر ملایم و زننده‌ای داشته باشد.

اما وصیت سوم را شرم می‌کنم برایت بگویم، آن را به فاطمه می‌گویم تا برایت بازگو کند، سپس فاطمه را فراخواند و به وی فرمود: نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو، مادرم می‌گوید: من از قبر در هراسم؛ از تو می‌خواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتی، کفن کنی.

سپس حضرت فاطمه(س) از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبر(ص) گفت، رسول خدا(ص) آن پیراهن را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد، هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم(ص) غسل و کفن وی را به عهده گرفت، ناگهان جبرئیل در حالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و فرمود: یا رسول الله! خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: ایشان اموالش را در راه ما صرف کرد و ما سزاوارتریم که کفنش را به عهده بگیریم.(12)

*پی‌نوشت‌ها:

1. سیره نبوی، ابن هشام، ج1، ص201؛ تاریخ طبری، ج1، ص521.

2.بحارالانوار،ج16،ص81 و ج103،ص374.

3.استیعاب، ج2، ص419، ش13.

4.تاریخ طبری، ج2،ص208 وشرح نهج البلاغه ابن ابی‏الحدید، ج13،ص197.

5. خصال صدوق، باب خصال اربعه.

6.اسدالغابة، ج5، ص437؛ استیعاب، ج4، ص1821.

7.خصال شیخ صدوق، باب خصال اربعه.

8.احزاب/5.

9. احزاب/33.

10.الوقایع و الحوادث، محمد باقر ملبوبی، ص13؛بحارالانوار،ج17،ص309 وج16،ص22.

11.همان.

12.بحارالانوار،ج9،ص14

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت