فارس: شیخ مفید که نام کاملش «محمد بن محمد بن نعمان» است، در شب جمعه سوم مضان سال 413 هجری قمری در بغداد پس از 75 سال تلاش و خدمت ارزنده درگذشت و مورد تجلیل مردم، علما و فضلا قرار گرفت و به تعبیر شاگردش شیخ طوسى که خود حاضر در صحنه بوده است، روز وفات او از کثرت دوست و دشمن براى اداى نماز و گریستن بر او، همانند و نظیر نداشته است، 80 هزار نفر از شیعیان او را تشییع کردند و سیدمرتضى علمالهدى بر او نمازگزارد و در حرم مطهر امام معصوم جواد الائمه(ع) پائین پاى آن حضرت و نزدیک قبر استادش ابن قولویه مدفون شد، شیخ مفید از چهرههاى بسیار درخشان شیعه در جهان اسلام است. ابن ندیم در فن دوم از مقاله پنجم «الفهرست» که درباره متکلمان شیعه بحث مىکند، از او به عنوان «ابن المعلم» یاد کرده و او را ستایش مىکند. حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای رهبر انقلاب هم در پیامی که به کنگره جهانی هزاره شیخ مفید داشتند درباره جایگاه این مفاخر شیعه این چنین مینویسند: ... اینجانب بر آنم که با طرح نکته مهمی درباره شخصیت علمی شیخ عظیمالشأن مفید، خود را در کار بزرگ دستهجمعی شما شریک سازم و در نمایش چهره نورانی این مرد قرون و اعصار
سهیم گردم، این نکته درباره «جایگاه مفید در خط سیر تفکر علمی تشیع در دو زمینه کلام و فقه» است و من به کمک قرائن قابل اعتمادی از گفتهها و نظرات علمی و آثار مکتوب خود آن بزرگوار یا از گفتههای کسانی که دربارهی آن بزرگمرد سخن گفتهاند - از شاگردان یا مترجمان او - بدان قانع شدهام . آن نکته در عبارتی کوتاه این است که: شیخ مفید در سلسله علمای امامیه، فقط یک متکلم و فقیه سر آمد و برجسته نیست، بلکه فراتر از این، وی مؤسس و سرحلقه جریان علمی رو به تکاملی است که در دو رشته کلام و فقه تا امروز در حوزههای علمی شیعه امتداد یافته و با وجود برکنار نماندن از تأثرات تاریخی جغرافیایی و مکتبی، ویژگیهای اصلی و خطوط اساسی آن همچنان پابرجاست مانده است، تبیین و اثبات این نکته از آنجا اهمیت مییابد که این جریان علمی، در دوران متصل به زندگی شیخ مفید تا نزدیک به نیم قرن پس از درگذشت او، به چنان تحول و تکامل سریع و شگرفی نائل گشته که در برابر آن، نقش تأسیسی شیخ مفید مورد غفلت قرار گرفته است.(1) بر این اساس، درباره شیخ مفید کرامات مختلفی در تاریخ بیان شده است، اما آنچه بیشتر از همه نمود دارد، نامهای است که صاحب الزمان(عج)
برای شیخ مفید نگاشته است که اهمیت و جایگاه این عالم شیعی را نزد اهل بیت(ع) میرساند، در ادامه به دو کرامات شیخ مفید اشاره میشود: -از جمله فضائل و کرامات شیخ مفید چند فقره توقیع خطاب به او است که از ناحیه مقدس حضرت ولی عصر(عج) بدین عنوان صادر شده است: «للاخ السدید و الولی الرشید الشیخ المفید ابی عبدالله محمد بن محمد بن نعمان (ادام الله اعزازه) …»؛ این نامهاى است به برادر با ایمان (محکم در دین) و دوست رشید أبوعبداللَّه محمّد بن محمّد بن نعمان؛ شیخ مفید که خداوند عزت و ارجمندی او را مستدام گرداند … ما در رعایت حال شما کوتاهى نمىکنیم و یاد شما را از خاطر نبردهایم، اگر جز این بود از هر سو گرفتارى به شما رو مىآورد و دشمنانتان، شما را از میان مىبردند. تقوا پیشه سازید و به ما اعتماد کنید و چاره این فتنه و امتحان را که به شما رو آورده است از ما بخواهید، امتحانى که هر کس مرگش رسیده باشد، در آن نابود مىشود و آن کس که به آرزوى خود رسیده باشد از ورطه آن به سلامت مىرود …».(2) -کرامت دیگر اینکه شیخ مفید پس از فراغت از تحصیل در بغداد، به تدریس مشتاقان علوم دینی پرداخت و شاگردان بزرگی را که هر یک به نوبه خود
از نامآوران و نوادر جهان اسلام شدند، در محضر خویش نظیر نجاشی، ابوالفتوح کراکچی، شیخ طوسی، سلّار دیلمی، سیدمرتضی و سیدرضی تربیت کرد که از مرحوم مفید درباره این دو برادر بزرگوار رؤیایی نقل شده است که ابن ابی الحدید معتزلی نیز در بخشی از شرح نهجالبلاغه خود آن را بیان کرده است،(3) مضمون آن چنین است: شیخ مفید شبی در خواب دید که در مسجد کرخ بغداد نشسته که در این هنگام حضرت فاطمه(س) در حالی که دست امام حسن و امام حسین(ع) را گرفته، بر او وارد شده فرمودند: «ای شیخ به این دو فرزند من علم فقه بیاموز!». شیخ وقتی بیدار می شود از این خواب به حیرت می افتد که مقصود چه بود؟! و نتیجه آن چه خواهد بود؟! صبحگاه در وقت موعود به مسجد مذکور میرود، مرحوم مفید (بعد از استقرار در مکان درس خود) میبیند که فاطمه، مادر سیدمرتضی و سیدرضی دست دو فرزندش را گرفته و همان درخواست را از او میکند، به این ترتیب، شیخ از تعبیر خواب خود آگاه میشود.(4) *پینوشتها: 1-رهبر انقلاب، پیام به کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، 1372/01/28 2-طبرسى، احمد بن على، الإحتجاج على أهل اللجاج، محقق،مصحح: خرسان، محمدباقر، ج 2، ص 497 3-ابن أبی الحدید، عبدالحمید
بن هبه الله، شرح نهجالبلاغه لابن أبی الحدید، محقق،مصحح: ابراهیم، محمدابوالفضل، ج 1، ص 41 4-شریف الرضى، محمد بن حسین، خصائص الأئمه علیهمالسلام(خصائص أمیرالمؤمنین(ع))،محقق، مصحح: امینى، محمدهادى، ص 29
دیدگاه تان را بنویسید