قهوههای بدون کافئین، حذفشدگانی که ضدآمریکایی نیستند
سرویس فرهنگی « فردا »: دو سال پیش، جشن مفرح سالیانه و مشهوری در کاخ سفید برگزار شد. یک گروه موسیقی مشهور و عامهپسند آمریکایی میهمان ویژه مراسم بود. باراک اوباما رئیسجمهور خاص این سالهای آمریکاییها یک سخنرانی کوتاه و دوستانه در این مراسم داشت. در انتهای این سخنرانی کوتاه، اوباما برای همه حاضرین یک غافلگیری ویژه داشت از جنس همان شوخیهای خاص اوباما که ظاهرا هیچوقت تکراری نمیشوند. نگاهی به جمعیت انداخت و بدون اینکه خودش بخندد (سبک خاصی شوخیهای جمعی اوباما) خطاب به اعضای جوان این گروه موسیقی گفت:"دخترهای من عاشق گروه شماهستند. اما حواستان باشد که فکر بد نکنید؛ هواپیماهای بدون سرنشین ما همه جا مراقب شما هستند". حاضرین به قهقهه افتادند...
**
«هموسیکر» اصطلاحی حقوقی در روم باستان است. «هموسیکرها» آدمهایی بودند که مشمول هیچ قانون مدنی، حکومتی و الهی نمیشدند. از کلیه حقوق شهروندی مستثنی شده بودند، در این حد که هر شهروندی میتوانست آنها را بکشد و قانون معترض آنها نمیشد. آنها به راحتی میتوانستند کشته شوند؛ اما حتی طبق سنتهای الهی روم باستان نمیتوانستند موردی برای قربانی شدن باشند، چون از دایره تعریف انسانهای حقوقی خارج شده بودند.
***
دیروز عصر اعلام شد که جایزه صلح نوبل امسال به صورت مشترک به ملاله یوسفزی و کایلاش ساتیارتی یک وکیل هندوستانی رسیده است.
ملاله یوسفزی یک دختر هفده ساله پاکستانی است که در ایالت سوات پاکستان تا همین دو سال پیش مشغول یک زندگی عادی بود. با تسلط چند سال پیش طالبان بر این منطقه تحصیل دختران ممنوع میشود و همه مدارس دخترانه با حمله و تهدید اعضای گروه طالبان مجبور به تعطیلی میشوند. ملاله که پدرش مدیر یک مدرسه در همان منطقه است این شرایط را نمیپذیرد و شروع به تلاش برای ایجاد امکان تحصیل دختران در سوات میکند .مطالبی در دفاع از حق تحصیل دختران در روزنامههای محلی و بینالمللی چاپ میکند و خیلی زود تبدیل به پرچمدار تلاش برای احقاق حق تحصیل دختران در آن منطقه میشود.
با کاهش تسلط طالبان بر آن منطقه بهتدریج برخی مدارس دخترانه در سوات مجدداً راهاندازی میشود و عدهای از دخترها مشغول به تحصیل میشوند. در حالی که بسیاری از آنان ملاله را نجاتدهنده وضعیت قبلیشان میدانند. روز سهشنبه 9 اکتبر 2012 [18 مهر ماه 91] اعضای مسلح شبهنظامیان وابسته به طالبان سرانجام به مدرسه محل تحصیل او حمله میکنند و جلوی چشمان هراسناک همکلاسیهایش با شلیک چند گلوله به بدنش او را زخمی میکنند.
ملاله بهسرعت روانه بیمارستانی با مراقبتهای امنیتی و نظامی میشود. سر او آسیب دیده است و شرایطش بحرانی است. برای یافتن مضروب کننده او 100 هزار دلار جایزه تعیین میشود و یک خط هوایی بین المللی به مقصد آمریکا اجاره میشود تا بهمحض به خطر افتادن سلامتی او بدون اتلاف وقت روانه بیمارستانی در آمریکا شود. با بهبود نسبی حال او و خارج شدن وضعیتش از بحران ملاله به بیمارستان سلطنتی ملکه الیزابت در بیرمنگام انگلستان منتقل میشود. ملاله یک روز جمعه به هوش می آید و اولین سؤالی که می پرسید این است که در چه کشوری است.
***
«معلوم نیست که باید از هواپیماهایی که در آسمان افغانستان و پاکستانی با پرچم آمریکا دیده میشوند بترسیم یا از آنها استقبال کنیم»، شاید نمادی بهتر از این برای نمایش مواجهه غرب با «هموسیکر»های جدید، حذفشدگان نظم جدید، پاکستانیها، افغانها، عراقیها، فلسطینیها، آفریقاییها و ... گیرمان نیامد. هواپیماهایی که معلوم نیست از آسمان آبی افغانستان و پاکستان، بستههای کمک غذایی برای مردم به پایین میریزند؛ یا بمب فرو میریزند و حالا یک «حذف شده» برنده جایزه صلح نوبل شده است.
حذفشدگان جدید دنیا، همه دنیایی که در چارچوب نظم جدید جهانی قرار نگرفته است، دو راه بیشتر ندارند، یا در مقابل حذف «مقاومت» میکنند، سرکوب میشوند و یا مقاومت نمیکنند و تحت بندهنوازی بزرگمنشانه لیبرالی قرار میگیرند،دستی به سرشان کشیده میشود و تشویق میشوند که «چه قدر بزرگ و عاقل شدهای» و در هر دو صورت هیچ یک از حقوق اولیه شهروندی در دنیای امروز را ندارند. یا اردوگاههای کار اجباری یا اردوگاههای پناهجویان برای کمکهای انساندوستانه.
و اینجا، دقیقا در همینجا در قرن 21 گزاره «اورولی»؛ «جنگ همان صلح است» بالاخره رقم میخورد. جنگهای جدید نام مداخلههای بشردوستانه میگیرند و دیگر سازمان صلیب سرخی وجود ندارد که بین طرفین جنگ میانجیگری کند و حقوق بشر را سامان دهد که اصولا یکی از طرفین دعوا ادعا میکند که برای همین کار وارد میدان شده است و به این ترتیب آفرینندگان جنگها نیز صلح نوبل میگیرند (در سال 2009 اوباما و سه سال بعد اتحادیه اروپا جایزه صلح نوبل را گرفت) و اینجاست که اتفاقا «مقاومتِ» حذفشدگان سندی میشود برای تعبیر «تروریست» بودن و «حذف» آنها. به نوار غزه حمله میشود؛ آنها از خود دفاع میکنند، پاسخ آتش را با آتش هر چند به شدت محدودتر و کمحجمتر میدهد و همین پاسخ سندی میشود بر تروریست بودن و دلیلی برای حذف.
و به این ترتیب حذفشدگان جدید دنیا یا «موردی» برای نمایش اقدامات انساندوستانه هستند و نمایش بزرگمنشی لیبرالی و یا «موردی» برای اقدامات سخت تنبیهی، اگر تمکین نکنند به «حذف».و در هر دو صورت تفاوتی نمیکند، حذفشدگان، همچنان حذف شدهاند.
ما در دنیای امروز با انبوهی از محصولات تجاری تهیشده از عنصر جوهری آنها روبروایم. قهوههای بدون کافئین، خامههای بدون چربی، روغنهای بدون کلسترول و... . این ظاهرا الگوی خوبی برای ساخت دنیای جدید برای غرب است. آدمهایی که از جوهر واقعیشان تهی شدند و آنها به عنوان انسان الگوی «هموسیکر» ها با استراتژیهای رسانهای مختلف بزرگنمایی میشود.تکثرگرایی لیبرالی جدید، ادعای به رسمیت شناختن و احترام به حذفشدگان را دارد، اما نه حذفشدهای که از عنصر جوهری «مقاومت» هنوز خالی نشده باشد. همان عنصری که اتفاقا سبب حذف او شده است. پاکستانیها، مشهورترین آدمها به ضدیت و دشمنی با آمریکا و هضم نشدن در نظم جدید جهانی هستند و حالا «ملاله یوسفزی» برنده جایزه صلح نوبل شده است.
یوسفزی سال پیش دیدار مهربانانهای با اوباما داشت. علاقهمندترین آدم دنیا به هواپیماهای بدون سرنشین در دنیا.
***
درست یک هفته بعد از حمله به ملاله در پاکستان یک اتفاق دیگر در ایالت هلمند در افغانستان فقط کمی دورتر از ایالت سوات پاکستان رخ میدهد. «برجان» 12ساله «ولی» 10ساله و «خانبیبی» 8ساله کشته میشوند. با یک هواپیمای بدون سرنشین تحت یک عملیات نظامی که تازگیها با اصرار زیاد نظامیان ارشد آمریکایی مبنی بر کنترل و بالابردن حداکثری میزان دقت حملات این هواپیماها «عملیات دقیق» نام گرفته است.
آنطور که مقامات آمریکایی میگویند: چند عضو گروه طالبان مشغول بمبگذاری در جاده بودهاند که هواپیماهای بدون سرنشین به آنها حمله میکنند و این بچهها هم کشته میشوند. "حتماً خوششانس نبودهاند".
در ابتدای کار آمریکاییها کشتار کودکان را مثل همیشه تکذیب میکنند، میگویند چنین اتفاقی نیفتاده است و سه نظامی وابسته به طالبان در جریان یک بمبگذاری کشته شدهاند اما بهتدریج با آشکار شدن بیشتر شواهد آمریکا دوباره رویّه معمول این مواقع را تکرار میکند: «متأسفیم».
ما بیشتر متاسفیم.به احترام «ملاله» که ضد طالبان و برای تحصیل دختران میجنگد میایستیم اما نمیتوانم «برجان»، «خان بیبی» و «ولی» را هم نبینیم.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید