‌‌معراجی‌ها یاد شهدای گمنام را زنده نگه می‌دارند

کد خبر: 372042
سرویس فرهنگی « فردا »: نیما شاهرخ‌شاهی فارغ‌التحصیل رشته مهندسی عمران است، اما علاقه او به سینما باعث شد تا سال 1382 با بازی در فیلم سینمایی مکس به کارگردانی سامان مقدم وارد عرصه سینما شود.

او بعد از این فیلم در آثار سینمایی همچون پارک وی، دایره زنگی، مجنون لیلی و کیش و مات بازی کرد. البته شاهرخ‌شاهی رشته عمران را رها نکرد و تا پنج سال پیش بازیگری و عمران را با هم کار می‌کرد، اما از آن زمان همه تمرکزش را در بازیگری گذاشت.

شاهرخ‌شاهی فعالیت در تلویزیون را هم با ایفای نقش مهران خواستگار لیلا در سریال شمس‌العماره ساخته سامان مقدم آغاز کرد و بعد از آن در سریال‌های فاصله‌ها، ملکوت، موج و صخره، دختران حوا، مرد نقره‌ای و میلیاردر به ایفای نقش‌های مختلف پرداخت و این روزها سریال تلویزیونی معراجی‌ها به کارگردانی مسعود ده‌نمکی را در حال پخش از شبکه یک دارد.

او در این سریال ایفاگر نقش اشکان، سردسته گروه تجسمی‌های دانشگاه است. زمانی که ده‌نمکی بازی در معراجی‌ها را به او پیشنهاد داد، شاهرخ‌شاهی در منزل خواهرش که در خارج از کشور زندگی می‌کند، بود. شاهرخ‌شاهی قرار بود چند ماهی نزد خواهرش در سوئد بماند، اما بعد از این پیشنهاد به ایران بازگشت و پس از مطالعه فیلمنامه که برایش داستان جالبی داشت، بازی در سریال معراجی‌ها را پذیرفت. او معتقد است با این‌که روزانه بیش از 12 ساعت کار می‌کردند، اما به دلیل رفتارهای صمیمانه گروه هیچ وقت خسته نمی‌شد و با انرژی به کارش ادامه می‌داد.

اشکان در سریال معراجی‌ها به دلیل این‌که سردسته گروه تجسمی‌هاست، بیشتر مواقع با تنش روبه‌روست. طبیعی است که این تنش‌ها برای شما جذابیت داشته که بازی در این نقش را پذیرفتید. وقتی فیلمنامه را خواندید، تحلیل‌تان درباره این نقش چطور بود؟

آقای ده‌نمکی نسبت به من لطف داشت و پیشنهاد ایفای نقش اشکان را به من داد. وقتی از من برای بازی در این سریال دعوت شد، من منزل خواهرم بودم که در خارج از کشور زندگی می‌کند. قرار بود چند ماهی نزد خواهرم بمانم، اما بعد از این پیشنهاد به ایران برگشتم. وقتی فیلمنامه را مطالعه کردم از قصه آن خوشم آمد و به نظرم داستان جذابی داشت.

در این سریال نقش پسر دانشجویی را بازی می‌کنم که سردسته دانشجویانی است که مخالف تدفین شهدای گمنام در محل تندیس‌هایی است که آنها ساختند. البته باید اشاره کنم که عقاید اشکان به دور از عقاید شخصی من است، چون شخصا برای شهدا، جانبازان و ایثارگران احترام زیادی قائل هستم و بشدت اعتقاد دارم اگر ما الان در آرامش زندگی می‌کنیم، به خاطر این عزیزان است که با هر طرز فکر و عقیده‌ای که داشتند راهی جبهه شدند، جنگیدند و جانشان را از دست دادند تا امروز من و شما در آرامش زندگی کنیم.

وقتی آخر سریال را خواندم و متوجه شدم این دانشجویان معترض بعد از اتفاقاتی به نتایج درستی از دوران دفاع مقدس می‌رسند و دیدم که عقاید آنها به عقاید من نزدیک می‌شود، بازی در سریال را پذیرفتم. ضمن این‌که این دانشجویان با شهدا مخالف نیستند، بلکه آنها نسبت به مکان دفن شهدا معترض هستند که چرا باید در جایی دفن شوند که آنها تندیس‌هایشان را نصب کرده‌اند.

در مجموع فیلمنامه برایم خیلی جالب بود و به نظرم رگه‌های طنز خوبی داشت. معتقدم طنز موقعیت سریال معراجی‌ها با انتخاب‌های درست بازیگران و شخصیت‌پردازی مناسبی که نقش‌ها دارد و با هدایت کارگردان خیلی خوب درآمده است. این سریال شیرین است و با پیشرفت قصه برای مخاطبان جذاب‌تر هم خواهد شد.

اطمینان دارم اگر این سریال در هر زمان دیگر هم پخش شود با استقبال مخاطبان رو‌به‌رو خواهد شد. این سریال موضوع روز ندارد، بلکه اگر چند سال دیگر هم بازپخش شود، باز هم برای تماشاگران جذاب خواهد بود. یکی از امتیازات سریال معراجی‌ها همین مساله است که قابلیت این را دارد که در هر زمانی پخش شود.

باتوجه به این‌که شخصیت اشکان از شخصیت واقعی خودتان دور است. برایتان سخت نبود این نقش را بازی کنید؟

همان‌طور که گفتم اشکان و دیگر بچه‌های گروه تجسمی ابتدا معترض هستند؛ اما به مرور عقاید آنها تغییر می‌کند. بنابراین اشکان در انتهای قصه به شخصیت خودم نزدیک می‌شود. من از روزی که وارد عرصه سینما شدم تا امروز حدود 80 اثر بازی کرده‌ام. هنر بازیگر این است که بتواند نقش‌های متفاوت و دور از شخصیت خودش را بازی کند.

اگر من مدعی بازیگری هستم و 13 سال است در این حرفه هستم و برای کارم وقت و انرژی می‌گذارم، بنابراین باید بتوانم هر نقشی را درست اجرا کنم. بارها برایم پیش آمده که نقش منفی بازی کرده‌ام که شخصیتی دور از خود واقعی‌ام بوده، اما این کار را انجام دادم.

ممکن است در این مواقع سختی‌هایی برای بازیگر به وجود بیاید، اما همین سختی‌ها و چالش برای بازیگر جذاب است. بدون تردید وقتی نقشی را بپذیرم که روحیات شخصیت شبیه به خودم باشد نه‌تنها راحت‌تر هستم، بلکه فشاری روی من نیست، اما هر کاری سختی‌های خودش را دارد و هنر بازیگری در این مساله نهفته است.

در مجموع سریال معراجی‌ها فیلمنامه بسیار منسجمی دارد و به نظرم قصه نویی را تعریف می‌کند که تا امروز به آن توجه نشده است. همین تازگی قصه برای بینندگان هم جذاب است.

آیا تاکنون پیش‌ آمده در یک اثر ضعیف هم بازی کنید؟

واقعا بازیگر نمی‌تواند مانع این مساله شود. اگر همه بازیگران نگاهی به کارنامه هنری‌شان بیندازند، متوجه می‌شوند که چند کار ضعیف یا متوسط هم دارند. من هم ادعایی ندارم که همه آثاری که بازی کردم، خوب بوده و هیچ وقت در انتخابم اشتباه نکرده‌ام.

البته در این سال‌ها سعی کردم فیلمنامه خوب قبول کنم و کار خوب انجام بدهم، اما گاهی پیش‌ آمده در اثر ضعیفی هم بازی کرده‌ام، این ضعیف بودن ممکن است به سبب بازیگرانی باشد که روبه‌رویم قرار گرفته‌اند یا این‌که خیلی با عجله کار را جمع کرده‌اند. من در این سال‌ها در فیلم‌های سینمایی، نمایش خانگی و تله‌فیلم هم بازی کردم، اما معتقدم بازیگر در انتخاب سریال باید دقت بیشتری داشته باشد، چون فیلم‌های سینمایی بیننده محدودی دارد، اما میلیون‌ها نفر بیینده یک سریال هستند. بنابراین در سریال جای اشتباه وجود ندارد و تا جایی که می‌شود باید مانع این مساله شد، چون سریال خیلی دیده می‌شود.

یعنی حساسیت شما برای بازی در سریال‌ها بیشتر از فیلم‌های سینمایی است؟

نمی‌شود گفت من برای انتخاب فیلم‌های سینمایی دقت نمی‌کنم. همیشه سعی می‌کنم کار خوب انتخاب کنم. مخاطب برایم اهمیت دارد و به نظرش توجه می‌کنم، ولی برخی مواقع هم پیش می‌آید شرایطی ایجاد می‌شود و در اثری بازی می‌کنم که خیلی خوشایند مردم نیست و آن اثر را دوست ندارند.

آیا تا به حال برایتان پیش آمده مخاطب نسبت به اثری که بازی کردید و آن را دوست نداشته واکنش نشان دهد؟

خدا را شاکرم من جزو بازیگرانی هستم که عموم کارهایم مورد پسند مردم واقع شده است، ولی گاهی هم پیش آمده که مردم فیلم‌هایم را دوست نداشتند. در این مواقع سعی می‌کنم در نهایت آرامش با فردی که نسبت به کارم نقد منفی دارد، صحبت کنم و دلایلش را بشنوم.

ولی برخی بازیگران در این مواقع واکنش خوبی نشان نمی‌دهند.

به نظرم وقتی با منطق صحبت کنیم، حتما به نتایج بهتر و رضایتبخش می‌رسیم، اما برخی مواقع شاهد هستیم نقدهایی که برخی مطبوعات چاپ می‌کنند، منصفانه نیست و حتی گاهی به اشتباه قضاوت می‌کنند. معتقدم وقتی یک نفر یک‌بار در زندگی‌اش مقابل دوربین نرفته و سختی کارهای نمایشی را درک نمی‌کند، حق ندارد نظرات شخصی‌اش را به‌عنوان نقد بنویسد، بلکه باید این شرایط را لمس کرده باشد یا از نزدیک دیده باشد تا نقد کارشناسانه بنویسد.

ما پنج ماه در سریال معراجی‌ها کار کردیم و شرایط کار سخت بود. باید روزانه صحنه‌های زیادی را ضبط می‌کردیم، حتی یک روز قبل از انفجار که به از دست دادن چند همکار عزیزمان منجر شد، ما در همان نقطه کار می‌کردیم. به نظرم بهتر است اول شرایط را ببینیم و بعد خیلی راحت بگوییم این فیلم خوب است یا بد. باید منتقد دقت زیادی داشته باشد و تا زمانی که اطلاعات کافی ندارد، نقد منفی ننویسد.

متاسفانه گاهی شاهد حسادت و بخل برخی آدم‌ها در سینما و تلویزیون هستیم. در حالی که اگر یک کار خوب است باید دوستانمان را تشویق کنیم و اگر کاری هم متوسط یا ضعیف است در نهایت آرامش آن را نقد کنیم. برایتان مثالی می‌زنم. چندی پیش سریال دردسرهای عظیم از شبکه سه پخش شد که به نظرم سریال خیلی خوبی بود. بازی‌ها، کارگردانی، فیلمبرداری، قصه و... انسجام خوبی داشت. وقتی این سریال خوب است، برای چه نقدهای منفی درباره‌اش می‌نویسیم و می‌گوییم این سریال بد است. البته نمی‌دانم سریال دردسرهای عظیم چند درصد بیننده داشت، اما با صحبت با اطرافیان متوجه شدم بینندگان، این سریال را خیلی دوست دارند و هر شب دنبال می‌کنند.

به نظرم اگر سریالی خوب است باید به آن بها بدهیم و حرف‌های بیهوده را کنار بگذاریم. سریال معراجی‌ها هم جزو آثار خوش‌ساخت است. کارگردانی و بازی‌ها خوب است و کسی نمی‌تواند از بازی‌های این سریال کوچک‌ترین ایرادی بگیرد. پس بهتر است به جای این‌که بخل‌ورزانه نگاه کنیم با انرژی مثبت این سریال را تماشا کنیم.

پس با خواندن نقد غیرمنصفانه عصبانی می‌شوید؟

بستگی دارد نقد را چه کسی نوشته باشد. من پنج تا شش نفر را با عنوان منتقدان کاربلد در ایران می‌شناسم که کارشان درست است و بقیه را خیلی قبول ندارم. به نظرم آنها کسانی هستند که عشق بازیگری و کارگردانی داشته‌اند، اما به هیچ جا نرسیدند و حالا منتقد شدند و نقدهای سطحی می‌نویسند. در مجموع نقد منصفانه را دوست داشته و قبول دارم، اما وقتی غرض‌ورزی باشد، توجهی نمی‌کنم و عصبانی هم نمی‌شوم.

شما اشاره کردید که سریال دردسرهای عظیم را می‌دیدید و از تماشای آن هم لذت می‌بردید. این در حالی است که بازیگران می‌گویند فرصت تماشای سریال‌های تلویزیون را ندارند. پس فکر می‌کنم شما سریال‌بین خوبی هستید.

من سریال‌‌بین و تلویزیون‌بین حرفه‌ای هستم و آثاری را که دوست داشته باشم، حتما دنبال می‌کنم. سعی می‌کردم تمام قسمت‌های سریال دردسرهای عظیم را ببینم. البته اگر سر کار بودم و نمی‌توانستم در زمان پخش ببینم، حتما خلاصه آن را می‌دیدم. به هر حال شغل بازیگری به گونه‌ای است که شب و روز ندارد، اما تا جایی که بتوانم سریال‌های خوب را دنبال می‌کنم.

به همین دلیل معتقدم سریال‌های خوب دیده می‌شود. البته ما در یک رقابت نابرابر با تعدادی از شبکه‌های ماهواره‌ای هستیم، اما اطمینان دارم اگر سریال خوب بسازیم، می‌توانیم این شبکه‌ها را کنار بگذاریم. همه ما دنبال این هستیم که نتیجه کار دیده شود. گرچه برخی بر این باور هستند که ما به دلیل محدودیت‌هایی که داریم، نمی‌توانیم با سریال‌های ماهواره‌ای رقابت کنیم، اما به نظرم با ساخت سریال‌های خوب می‌توان مردم را به سمت تلویزیون خودمان کشاند.

شاید به این دلیل سریال‌های تلویزیونی را پیگیری می‌کنید که اگر در آثار همان کارگردان بازی کردید نسبت به کارهای قبلی‌اش شناخت داشته باشید؟

بله، در طول این سال‌ها با کارگردانان، تصویربرداران و بازیگران زیادی کار کرده‌ام و علاقه‌مندم کارهایشان را دنبال کنم که در تازه‌ترین کارشان چه کرده‌اند. ضمن این‌که با ساختار و فضای کار کارگردانان مختلف آشنا می‌شوم تا اگر روزی قرار بود با او کار کنم نسبت به جنس کارش شناخت داشته باشم.

در مجموع دوست دارم نسبت به هر کاری اطلاعات داشته باشم. این احترام دو طرفه است و مطمئن هستم وقتی کارگردانی برای کارش از من دعوت می‌کند، دوست دارد با فضای کارهای قبلی‌اش آشنا باشم، چون زودتر می‌توانیم به نتیجه مشترک برسیم.

اما معمولا بازیگران این کار را انجام نمی‌دهند و علاقه‌ای ندارند به این شناخت برسند.

متاسفانه برخی اهالی سینما غرض‌ورز هستند و چشم دیدن همدیگر را ندارند. خانم و آقا هم فرقی ندارد. نمی‌دانم چرا برخی چشم ندارند موفقیت همکارشان را ببینند. من وقتی با چنین صحنه‌هایی روبه‌رو می‌شوم، خیلی ناراحت می‌شوم. درواقع این مساله یکی از عواملی است که نمی‌توانیم کار یکدیگر را ببینیم.

من تا جایی که می‌توانم، سعی می‌کنم از این آدم‌‌ها دوری کنم، چون این افراد حالم را بد می‌کنند. دلم می‌خواهد همیشه حالم خوب باشد. به نظرم این آدم‌ها جز این‌که حالت را خراب کنند، کار دیگری انجام نمی‌دهند.

چطور به این نگاه رسیدید و آن را در خودتان رشد دادید؟

نمی‌دانم! اما یک چیز را خیلی خوب می‌دانم. خدا من را از نقطه صفر به این مقطع رساند و بشدت مدیون او هستم. معتقدم در سپاسگزاری از خدا باید سعی کنم نگاهم را عمیق کنم و بتوانم پیشرفت و موفقیت دیگر دوستانم را ببینم.

وقتی می‌بینم آدمی که زحمت می‌کشد، کارش دیده می‌شود و حقش را می‌گیرد، خیلی خوشحال می‌شوم، چون همه ما برای کارمان سال‌ها تلاش می‌کنیم. من سال 1380 وارد سینما شدم، سال 1382 مقابل دوربین رفتم و سال 1384 اکران شد. یعنی عملا چهار سال زحمت کشیدم و سال 1385 هم در فیلم پارک‌وی بازی کردم. در طول این سال‌ها خیلی زحمت کشیدم.

بنابراین وقتی می‌بینم که دوستم جواد عزتی بهترین بازی را در سریال تلویزیونی دردسرهای عظیم دارد و خیلی پخته نقش‌اش را اجرا می‌کند، خوشحال می‌شوم. به نظرم اگر کسی کمبود نداشته باشد، برای همه خوبی می‌خواهد. به همین دلیل می‌دانم خدا هر چه برای من می‌خواهد خیر و حق است. از این رو به جای این‌که حسدورزی کنم خدا را برای همه موفقیت‌هایم شکر می‌کنم و از دیدن موفقیت‌های دیگران هم خوشحال می‌شوم. خوشبختانه چون این نگاه را دارم، همیشه پیشنهادهای خوب کاری هم به من می‌شود.

شما در طول این سال‌ها با کارگردانان مختلف کار کردید که هر کدام از آنها سلیقه خودشان را دارند. ممکن است برخی از آنها خیلی خوب به پیشنهادهای بازیگران توجه کنند و برخی دیگر فقط خودشان را مولف کارشان بدانند. شما در این موارد چقدر انعطاف‌پذیر هستید؟

کار هنر تعامل دو طرفه است. متاسفانه برخی کارگردانان پیشنهادپذیر نیستند و این اشتباه است. کارگردانی موفق است که به نظرات همه گوش بدهد و این به نفع خود او هم هست که همه نظراتشان را بگویند و او بهترین نظر را انتخاب کند، ولی اگر کارگردان بگوید که هر چه او می‌گوید درست است و نظر بقیه را قبول نداشته باشد به ضرر خودش رفتار کرده است.

البته باید بگویم برخی مواقع کارگردان به حدی کارش درست است که بازیگر باید خودش را به او بسپارد، مثل فریدون جیرانی که من در فیلم پارک‌وی خودم را به او سپردم و هیچ نظری نمی‌دادم و تمام ایده‌ها برای او بود.

شخصا علاقه دارید در کاری بازی کنید که بتوانید ایده بدهید یا این‌که دوست دارید کاملا خودتان را به کارگردان بسپارید؟

سعی می‌کنم کاری را انتخاب کنم که کارگردانش را می‌شناسم. دوست دارم در کاری حضور پیدا کنم که حالم را خوب کند و دستمزدم را بموقع پرداخت کنند. وقتی ما در یک فیلم یا یک سریال بازی می‌کنیم مثل یک خانواده دور هم جمع می‌شویم بهتر است حالمان خوب باشد و با این حال هر روز سر کار برویم، نه این‌که وقتی کار تعطیل می‌شود، خوشحال شویم.

اگر در اثری بازی کنید که به دلیل شرایط موجود حالتان خوب نباشد، آن وقت چه کار می‌کنید؟

خدا خدا می‌کنم که زودتر تمام شود!

پس خیلی سخت می‌گذرد.

بله، ولی تحمل می‌کنم.

این حال خوب را در سریال معراجی‌ها هم داشتید؟

صد درصد. سریال معراجی‌ها جزو یکی از کارهای بسیار خوبم است. وقتی اثری را می‌بینید که با استقبال مخاطبان روبه‌رو شده و حال همه بازیگران از پخش آن خوب است، مطمئن باشید این حال خوب در پشت دوربین هم وجود داشته که به کل کار منتقل شده است.

سریال‌ معراجی‌ها از آن دست کارهایی بود که دوست نداشتم، تمام شود. همه چیز خیلی نظم و ترتیب داشت. تهیه‌کننده نسبت به کارش اشراف داشت و بدرستی گروه را هدایت می‌کرد و شرایطی را ایجاد کرد تا همه ما بدون کوچک‌ترین مشکل کارمان را انجام بدهیم.

گرچه روزانه بیش از 12 ساعت کار می‌کردیم و سکانس‌های زیادی را ضبط می‌کردیم، اما حال همه ما خوب بود. کارگردانی خوب ده‌نمکی و بازی در کنار بازیگران کاربلد باعث شد تا همه با انرژی کار کنیم و تا جایی که می‌توانیم برای کار زحمت بکشیم و وقت و انرژی بگذاریم.

وقتی ارتباط خوب و سازنده میان عوامل یک مجموعه برقرار باشد، مطمئن باشید نتیجه کار هم رضایتبخش می‌شود و مردم هم از تماشای اثر لذت می‌برند.

باتوجه به این‌که نقش اشکان یکی از شخصیت‌های اصلی است، آیا تعامل و همفکری لازم را با مسعود ده‌نمکی داشتید؟

بله، من پیشنهادهای خود را می‌دادم و کارگردان برخی را قبول می‌کرد و بعضی دیگر را نه. البته برخی مواقع متوجه دیدگاهش نمی‌شدم که چرا می‌‌خواهد مثلا فلان سکانس اینجوری اجرا شود، اما الان که سریال را می‌بینم، متوجه می‌شوم که حق با او بوده و دیدگاهش چقدر درست است.

شما روزانه بیش از 12 ساعت کار می‌کردید. باتوجه به این‌که کشمکش‌های این سریال زیاد است، این مساله شما را خسته نمی‌کرد و تمرکزتان را هنگام بازی به‌هم نمی‌ریخت؟

خیر! وقتی شما به کاری علاقه داشته باشید، بنابراین ساعت زیاد کار اذیتتان نمی‌کند. گرچه زمان تصویربرداری در سریال معراجی‌ها فشرده بود و گاهی حتی ما با پنج دوربین کار را ضبط می‌کردیم، اما چون فضا صمیمانه بود، مشکلی نداشتیم.

شاید باور نکنید، اما ما روزانه بالای 15 دقیقه ضبط مفید داشتیم و اگر عوامل درست در کنار هم انتخاب نمی‌شدند، مطمئن باشید نتیجه دلخواه گرفته نمی‌شد.

در سریال معراجی‌ها بده و بستان‌های خوبی بین شما و علی صادقی رد و بدل می‌شود. همه این موارد در فیلمنامه بود یا بداهه هم داشتید؟

بله، بداهه هم داشتیم، اما فیلمنامه به حدی منسجم و چفت و بست‌دار بود که کمترین تغییر سر صحنه داده می‌شد. من و علی صادقی در سریال موج و صخره نیز مقابل هم بازی کردیم و این‌گونه بده و بستان‌ها را آنجا هم داشتیم و تجربه آن سریال به ما در معراجی‌ها کمک کرد.

شما در اکثر کارهایتان ته‌ریش دارید. آیا این مساله اتفاقی پیش آمده یا خودتان اصرار دارید که گریم شما این‌گونه باشد.

هر کاری طراح گریم دارد. برای من فرقی ندارد که گریمم چطور باشد. من جزو آن دسته بازیگران هستم که می‌گذارم هر اتفاقی برای گریمم بیفتد. از موی قرمز گرفته تا مدل‌های مختلف ریش. هر چقدر گریم من را به نقش نزدیک کند برایم بهتر است و به نفعم هست. شاید دلیل این‌که بیشتر ته‌ریش دارم، به این دلیل است که گریمورها این‌طور می‌پسندند و می‌دانند چهره من این‌گونه بهتر می‌شود.

منبع: جام جم آنلاین

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت