ما و میراث نسل جنگ
دفتر خاطرات شهیدان ایران زمین را که ورق میزنی ذهن و خیال شما به سوی یک دنیای آرمانی پر میکشد. مدینه فاضلهای که آنها پیش روی شما مجسم میکنند، سرشار از ارزشها و زیباییهای انسانی و اجتماعی است. در این فضای رؤیایی نشانی از دروغ، نیرنگ و ریا نیست. برای کسانی که در پی شناخت بیواسطه و واقعی از افکار و رفتار نقش آفرینان جنگ 8 ساله هستند، دفتر خاطرات آنان یک منبع اطمینان بخش است. در لابلای این خاطرات، آنها با ادبیاتی صریح و صمیمانه، نگاه خویش را به انسان و جامعه و جهان پیرامون توصیف کردهاند. فقط از این مسیر است که میتوان دنیای آرمانی قهرمانان گمنام دفاع مقدس را حس کرد. نسل امروز ایرانی نگاهی رازآلود به دوران دفاع هشت ساله دارد. فیلمها، کتابها و آثار تجسمی و هنری مختلف هنوز از این دوران رمزگشایی نکرده است. طیف جوان جامعه کم و بیش دریافته که اتفاقات شگفتی در برش هشت ساله تاریخ ایران رقم خورده است. آنها حس کردهاند که بار جنگ بر دوش انسانهایی متفاوت از نسل امروزی حمل شده است. خبر دارند که سنگربانان آن روز مرزهای ایران بهره چندانی از سلاح و ساز و برگ جنگهای مدرن نداشتهاند اما پاسخی برای این سؤالات عمیق نیافتهاند که براستی شخصیت بازیگران این معرکه سخت و طاقت سوز چگونه شکل گرفته بود. پس برای برطرف کردن عطش پرسشگری نسل امروز نسبت به تاریخ رازآلود هشت ساله باید پنجرهای تازه گشود. آشنایی با زبان و فرهنگ رزمندگان دفاع مقدس، بینیاز از مترجم است. آنها با مجموعهای از هنجارها و ارزشها زیست میکردند. این ارزشها هر کدام قطب نمایی برای یافتن افق زندگی ناپیدای آنها است. حال چارهای جز این نیست که این ارزشها را با همان زبان صدق و صراحت دلدادگانش بازگو کرد. هرم مدافعان آن روز میهن را که از نظر میگذرانی، اولین چیزی است که نگاه شما بر آن متوقف میشود. دامنه این بخشش از پیشقدم شدن آنها در کارهای روزمرّه زندگی در چادرها و سنگرها شروع میشود و به سبقت جستن در میدان رزم و کارزار خصم امتداد مییابد. آنها به معنای واقعی بر غول «منیت و خودخواهی» غلبه کرده بودند. رنگ لباس خاکی و فروتنی به تار و پود زندگی آنها در سنگر سرایت کرده بود. افراد از هر نژاد، قشر و مناطق مختلف، رنگ خاکستری خانواده بسیجی را میگرفت. بیدلیل نبود که دوستیها و رفاقتهای ایام جنگ عمیقترین پیوند بود و هنوز بچههای بازمانده هشت سال نوستالژی آن روزها را دارند. در فضای آرمانی و پر مهری که شکل گرفته بود حتی اسیران جنگی هم احساس امنیت میکردند. تردید نکنیم که میراث واقعی و گرانبهای آن هشت سال چیزی جز همین «ارزشها» نیست؛ ارزشهایی که هر گاه در رفتار و زندگی مردمی بروز و ظهور یابد، حوادثی شگفت و خارقالعاده را رقم خواهد زد. امروز حفاظت از این نهال و میراث معنوی، نیازمند سلوکی صادقانه است. نسل امروز که در مرز تردیدها و شبهات بازمانده، نیازمند لمس و چشیدن آن ارزشها است، کسانی که سودای گام نهادن در مسیر همتها، باباییها، شیرودیها، باکریها، زین الدینها و میثمیها را دارند. لاجرم باید صادقانه رفتار و سلوک خویش را به الگوی زیست آنها نزدیک سازند. باید همیشه به خاطر آوریم که رزمندگان روزهای طلایی دفاع مقدس فروتن بودند. مهر و عطوفت و عشق به ایران و ایرانی، وجود آنها را لبریز کرده بود. دست نوازشگر آنان حتی اشک شوق و حسرت را برگونه اسیران مینشاند. با همه این اوصاف، عاطفه و احساس آنها عجین آگاهی و علم بود. مرزداران آن روز تشنه آگاهی و دانستن بودند حتی در روزهای سخت جنگ از آموختن و مطالعه غفلت نمیکردند، کتاب و قلم جزو جدا نشدنی زندگی در سنگر بود. این ارزشها وقتی دست به دست هم میداد از رزمنده جوان ما یک «نیروی حقیقت جو» را میساخت. حس حقیقت خواهی ترجمه دیگری از همان ایمان تزلزل ناپذیری است که نیروی محرکه رویدادهای شگفت دوران دفاع از میهن به حساب میآید. منبع: روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید