حرفهای شنیدنی حاتمی‌کیا در هفت

کد خبر: 368481

ابراهیم حاتمی کیا شب گذشته با حضور در برنامه سینمایی هفت گفت: نسبت سینمای امروز با من بسیار غم انگیز است. یعنی وقتی من به جشنواره می‌روم و جشنواره به عنوان حاصل کارنامه سینمای ایران را می‌بنیم احساس می کنم که آنجا یک سیاره دیگر است.

مشرق: ابراهیم حاتمی کیا شب گذشته با حضور در برنامه سینمایی هفت گفت: نسبت سینمای امروز با من بسیار غم انگیز است. یعنی وقتی من به جشنواره می‌روم و جشنواره به عنوان حاصل کارنامه سینمای ایران را می‌بنیم احساس می کنم که آنجا یک سیاره دیگر است. دویست و بیست و پنجمین برنامه هفت این هفته به صحبت ابراهیم حاتمی کیا کارگردان متعهد سینمای ایران اختصاص یافت. ابراهیم حاتمی کیا در ابتدای صحبت های خود با اشاره به فیلم چ عنوان کرد: اینکه تازه نیست، من مدتها به این موضوع فکر میکردم و پی این بودم که کدام شخصیت در این زمان جواب می‌دهد، و دیدم چ جواب میدهد. چمران هم در حوزه علمی هم مرد عرفان و هم اینکه چریک است و هم کسی که در سیستم تا نمایندگی دولت پیش می رود و این زنگ ها را کنار هم قرار می‌دهم می بینم چمران بهترین شصخیت من است. وی افزود: من ادعا نمی‌کنم که «چ» می تواند همه این ها را جواب دهد. بخشی که بیشتر در تلویزیون درباره آن صحبت شده است بحث عرفانی چمران است که این سختی شخصیت چمران است چون او مردی بود که در خلوت و هم در جلوت هم این ها را داشت که این در سینما بسیار سخت است که همه اینها را بگوییم و من تا حدی که در حد وسعم بود از آن گفتم. * از ساخت فیلم «چ» وحشت داشتم حاتمی کیا در پاسخ به این سئوال که هنگام ساخت فیلم «چ» اضطراب و دلهره نداشتید گفت: خیلی سخت بود، واقعا وحشت می‌کردم و برای همین اینقدر طول کشید. از خودم که آیا میتوانم این کار را انجام دهم و آیا در می آید یا خبر من را به وحشت می انداخت که خدایی نکرده عده ای را با گفتن این حرفها درباره چمران عصبانی کنم برای همین هم فیلمنامه را که قبلا نوشته بودم درباره بهانه بودم که نسازم چون سن که بالا میرود کمی محافظ کاری ببشتر میشود. وی خاطرنشان کرد: من وقتی «دیده بان» را ساختم این فیلم درباره شهیدی به نام شهید عاطفی بود که در عملیات والفجر 8 در منطقه فاو اتفاق افتاده بود که من وحشت میکردم و می‌گفتم این دیده بان قصه من است و این نه به این معنی که خودم را سربالا بگیرم بلکه این را فقط من میتوانم بسازم چون خودم به آن نظم می‌دهم. خدا رحمت کند علی حاتمی را که اگر می‌خواست از جنگ بگوید قطعا چیز دیگر می‌گفت حتی اگر یک موضوع واحد داشتیم. حاتمی کیا تاکید کرد: واقعیت این است که چمران فیلم چ چمرانی است که بالاخره خالق آن من هستم و مواردی برای من مسئله است که انها را بیشتر بلد میکنم و چیزهایی هم مسئله ام نیست که آنها را بلد نمیکنم، برایش استدلال هایی دارم.چطور میشود که زندگی 50 ساله دکتر چمران را در دو روز روایت کنم نه اینکه باقی جاها گفتن ندارد ان‌شاءالله که بقیه دوستان بیایند و جاهای بهتر این شهید بزرگوار را بگویند ولی برای من این نقطه نقطه حساسی بود که حس میکردم که یک جایی است که دو نیرو که جفت آنها هم ایرانی هستند یک جایی شاخ به شاخ هم قرار میگیرند که هر دو هم میگویند ما سهمی از انقلاب داریم و میخواهیم این پیاده شود که جریان کردها و معترضین آنها است که میخواستند ادعای حقانیت کنند و چه این طرف که انقلاببیونی که آزاد شدند و میخواهند حافظ انقلاب باشند و نگذارند شکافی بین کشور رخ بدهد. حاتمی کیا در پاسخ به این سئوال که آیا هنوز خود را فرزند زمان خود میدانید گفت: اگر این را به معنی فضیلت بگویید که اصلا کار من نیست. اگر این قطب نما را از من بگیرند که به قصد این نباشم که حرفی را بزنم که مسئله ای که در جامعه است جواب ندهد برای من حرام است چیزی که من در بعضی همکاران خودم می‌بینم که طرف میگوید که من کلی فیلمنامه دارم و نمیدانم کدام را بسازم و اصلا برایش مهم نیست و 10 سال بعد هم میگوید که من بازهم اینها را دارم پس زمان چه میشود؟ کارگردان بوی پیراهن یوسف افزود: مشکل سینمای ما از روزی آغاز شد که هنرمند را از زمانش گرفتند که دلایل مختلف داشت و کوته بینی ها و ممیزی ها مطرح شد و نتیجه اش این شد که من فیلمساز از آنچه که جامعه به آن احتیاج داشت فاصله گرفتم و به سمتی رفتیم که اصلا نسبتی با ما ندارد. * نسبت سینمای امروز ما با من غم انگیز است وی تاکید کرد: نسبت سینمای امروز با من بسیار غم انگیز است یعنی وقتی من به جشنواره می‌روم و جشنواره به عنوان حاصل کارنامه سینمای ایران را می‌بنیم احساس میکنم که یک سیاره دیگر است. ما یک افقی دارم که من اینها را در فیلم نمی بینم. چرا ملت به سینما نمی‌روند که تنها بخشی از آن به اقتصاد مربوط میشود ولی مهمتر از همه اینها این است که مخاطب به سینما می آید تا چه چیزی را ببیند؟ چه مسئله ای را ببیند تا با آن ارتباط ایجاد کند؟ من هنرمندم و آینه نمی‌گیرم، من یک دهه آرمانهایی برای سینما داشتیم و می‌خواستیم عرفان را در سینما مطرح میکردیم و برای آن جنگ میکردیم و گفتند که اتفاق نیفتد اما عرفان اتفاق نیفتد که چه چیزی در سینما رخ بدهد؟ خوب ما که سینمای قبل از انقلاب داشتیم و همه ام زندکی خودشان را میکردند. مسئله این است که سینما قرار بود که سربازانی باشند که مردانه مسئله جامعه خود را بیان کنند اما این اتفاق در سینما رخ نمی‌دهد. حاتمی کیا با بیان اینکه برخی منتقدین که دم از اتمام جنگ میزنند تاکید کرد: وقتی منتقد می‌گوید که جنگ تمام شده و دیگر حرف های عادی بزنیم و هنوز نمیفهمد که 1200 کیلومتر این کشور با یک کشور بیگانه درگیر بوده و هشت سال 300 هزار شهید دادیم من در اینجا باید با او چه کنم؟ او که راهنمایی می کند و چراغ قوه بر مسیر من می اندازد، کاری می کنند که من به نظر آدم کهنه ای بیایم. وی با اشاره به فیلم وصل نیکان خاطرنشان کرد: من در این فیلم گفتم که این حرف ها چیست که می‌زنید و وارد بحث جامعه شویم. الان در سال 93 می‌بینیم که اگر آن هویت ها نبود الان چه می شد؟ دوست منتقد ما نسبت به این مسائل به چشم یک موضوع خسته ای نگاه میک ند و میگوید که دیگر تمام شده و برگردیم به زندگی عادی. کوچه ها به نام شهدا شده که اینها هنوز التیام پیدا نکرده است. چطور می شود که سینما می خواهد به اینها پشت کند و به آنها اعتنا نکند. * فیلم فاخر در مملکت ما به یک متلک تبدیل شده است کارگردان چ در پاسخ به این سئوال که خیلی ها شما را دوست دارند اما احساس می کنیم که برخی به شما انتقاد میکنند گفت: فیلمسازان در ایران سه مدل هستند که یکی سینمای بدنه است و دکان دارند که حلالشان هم باشند یک گروه سینمای جشنواره ای و روشنفکری است و دیده بانش آن طرف آب است و یک سینمای بومی است که با درد وارد این حوزه شده، آقای تبریزی که از روی دیوار سفارت آمریکا بالا رفت تا از آن روزها فیلمبرداری کند مسئله داشته که به سینما آمده است، من قصدم این بود که باید بجنگم و از جایی حس کردم که با فیلمم حیرت های جنگ را تصویر کنم و این نوع فیلمساز همیشه بین دو جناح له میشوند. آنهایی که با آن طرف آب در ارتباطند خدا را شکر همیشه دلارشان میرسد و مارکوپولو هستند و در آن سوی آبها رنگ عوض می کنند و عکس های مختلف می اندازند این طرفی ها هم که میگویند که ما پول جیب کار میکنیم که می توانند 20 روزه بسازند اما فیلمسازی هم هست که زمان می برد و اینجا حساسیت نسبت به آن بیشتر می شود. وی افزود: سیاستگذاران باید کمی حوصله می‌کردند و وقت می‌دادند تا این‌ها بتوانند حرف بزنند. الان فیلم فاخر در مملکت ما به متلک تبدیل شده است که اگر ما فیلمی می‌سازیم که فاخر است تعبیر متلک پیدا کرده است و این را بعضی از بازیگرانی می گویند که اتفاقا قیمت آنها از روزی بالا رفت که فیلم فاخر مطرح شد. این نوع فیلمسازی باید وقت ببرد و سیستم به آن کمک کند و فیلمی باشد که مردم آن را بفهمند که متاسفانه این شاخه در سینما ضعیف است. کارگردان «آژانس شیشه ای» تاکید کرد: من از سال 58 فیلم ساختم که با عمر انقلاب یکی است و ادعا دارم که قصدم ایجاد تغییر بوده است. برای گفتن این موضوع باید بجنگم و حوصله کنم که به نظر می آید که بعضی اوقات حاتمی کیا هر کاری دلش میخواهد را انجام میدهد که اگر خواستید من بعدا با خود شما این را مطرح خواهم کرد. این که حوصله کنیم و این نوع فیملسازی آدمهایی را می‌طلبد که تحمل کنند و نپذیرند که جهت را عوض کنند. حاتمی کیا در پاسخ به این سئوال که عوامل فنی آثار دفاع مقدسی هم قرار بود در کنار یکدیگر کار را جلو ببرند، گفت: هر کسی نظر خود را می آورد و ما هم به عنوان فیلمساز باید بجنگیم که این جنجگویی را از ما گرفتند و بهشت و جهنم ما را تعیین میکنند که این حرف جفنگی است!. کارگردان «مهاجر» گفت: باید فیلمساز برای چیزی که میخواهد بگوید مقاومت کند. خدا رحمت کند آقای داد که مسئول سینما شد و من از همان روز با ایشان دعوایم شد. پشت میز رفتن قواعدی دارد برای خودش اما واقعیت این است که باید برای ایده آل ذهن خود بجنگیم ولی الان فیلمسازان ما میگویند که نمی‌گذارند بسازیم.من روی حرفم با کسانی است که خون دیده اند ، چرا تفنگ جبهه را در جای دیگری استفاده میکنی؟ چه اتفاقی برای ما افتاده است، اینها نمیشود جز وسواس الخناس هایی مثل برخی منتقدانی که گفتند از این نسل حرف نزنید در حالی که طرف در حوزه خودش ژنرال بود اما به حوزه ای رفت اصلا ربطی به او ندارد. * در حوزه اندیشه و فکر جای خالی امثال آقا مرتضی احساس می‌شود حاتمی کیا در ادامه با اشاره به حواشی حضور فیلم سینمایی «شیار 143» در سی و دومین جشنواره فیلم فجر عنوان کرد: چرا باید در جشنواره سال گذشته فیلم شیار بیاید و برخورد مردم اینگونه شود؟ مگه شیار حرف تازه ای زد؟ نه اصلا حرف تازه ای نزد ولی چه میشود که در جشنواره نسبت به این نوع نگاه ها غریبگی وجود دارد؟ حرف این است که چرا این جو علیه من فیلمساز جنگ به راه افتاده است، من نمیگویم فیلم تفنگی و هفت تیر کشی بساز، کدام فیلم من تفنگ زیاد دارد؟ من جامعه را مطرح می‌کنم و مسائلم را می‌گویم. من از نسلی میگویم که اگر من و تو از آن نگوییم بچه های ما نسبت به آن غریبه میشوند و میگویند کدوم چمران و کدام پاوه؟ وی تاکید کرد: متاسفانه در حوزه اندیشه، فکر و حوزه نرم افزار امثال آقا مرتضی ها را کم داریم که باعث گمراهی ما می‌شود و تن میدهم به آنچه که الان میگویند و به زندگی عادی خود میپردازم. حاتمی کیا ادامه داد: بنده خدا قرار بود شهید شوی چطور شد که الان عوض شدی؟ چرا فکر می کنی که بباید معاشت را با سینما چفت کنی و روز به روز هم بالاتر بروی؟ عادی تر باش و هر وقت توانستی فیلم بساز. من بارها پای حرف این بچه ها نشسته ام و میبینم که اصلا از خود چیزی ندارند. وی افزود: فیلمسازانی که ازجنگ آمدند باید از این فضا حرف بزنند نه اینکه کهنه شوند، شرم بر فیلمسازی باد که بخاطر نان به این بخش ورود پیدا کند از باب اینکه من حرف‌هایی دارم که حرف های زمانم است. آنچه که من میگویم در همین گربه ای که ساخته شده مسئله است که هویت است آن فضا قرار بود که بخشی از آن بشود آقای ظریف در حوزه سیاست خارجی کار خودش را انجام دهد اما بخشی از آن باید بشود مسولیت من فیلمساز. حاتمی کیا یادآور شد: من به جلوی درب پادگان میرفتم و یک سرباز کار من را متوقف میکرد و منتظر میماندم. اینها باید باعث شود تا من دیگر فیلم نسازم. آقای ایوبی روی سر بنده جای دارند ولی من کار خودم را میکنم. من حرف الانم را پاسخ میدهم. متاسفانه دوستان من سلوک را فراموش کرده اند.تو به سراغ باکری برو ولی به چه دردی میخورد؟ کدام بخش باکری؟ باکری خیلی کارها کرده است ولی کدام بخش آن به درد این میخورد که جوان الان من را پای این بحث بنشاند. وی در ادامه با ابراز تاسف از کم کار شدن بهزاد بهزادپور در سینما گفت: در فیلم آقای بهزادپور سینما شکست محض خورد اما بهترین فیلمی بود که از تلویزیون پخش شد و من متاسفم برای بهزاد که دیگر فیلم نمی سازد و ساکت نشسته است. چرا همچین فیلمسازانی گوشه نشین شده اند؟ بنابراین گزارش، در ادامه این برنامه بخشی از آثار حاتمی کیا نظیر آژانس شیشه ای، بوی پیراهن یوسف، ارتفاع پست و مهاجر پخش شد. حاتمی کیا در بخشی دیگر سخنان خود با اشاره به دیدار خود با مقام معظم رهبری عنوان کرد: این فرصت خیلی مغتنمی شد که نفسی تازه شد. ایشان فیلم چ را دیدند و خیلی زیبا در مورد آن صحبت کرده بودند. * نسل بچه‌های جنگ پوتین‌هایشان خاکی است و روی موکت‌ها رد می‌اندازد وی با اشاره به آثار ضعیف حال حاضر سینمای دفاع مقدس تاکید کرد: وقتی ما میدان را خالی کنیم بچه هایی ضعیف وارد میشوند ضعیف به این معنا که طرف اینجا را به سکوی پرتاب تبدیل میکند. چرا فیلم هایی که با بودجه های اندک ساخته میشوند ضعیف می شوند؟ مگر نباید بعدا پاسخ بدهیم؟ چطور می شود این موارد پیش می آید. چطور می شود مسئول سینمایی و تلویزیونی ما غیرت به خرج نمی‌دهد و فرصت به بهترین ها برای ساخت نمی دهد؟ به اینجا که می رسد همین قدر که طرف لباس بسیجی بپوشد فیلم می سازد و بخش از این به جا خالی کردن من برمی گردد و بخشی هم اینکه متاسفانه آن نوع سینما حرف‌هایش خشونت می‌دهد. وی افزود: نسل بچه های جنگ پوتین هایش خاکی است و روی موکت هایتان جا می اندازد و بعضی ها تحمل این را ندارند که اصلا چنین چیزی نمی شود. ما درباره بچه های جنگ این کار را نکردیم و کسانی که تازه الفبای فیلمسازی را یاد گرفته اند الفبای خود را با جنگ آغاز می کنند و من از چنین آدمی چه انتظاری می توانم داشته باشم. حاتمی کیا ادامه داد: چیزی به نام واقعیت از آن حرفهاست که مطرح می شود، واقعیت از زاویه نگاه من روایت میشود، اینکه می گویند من بر اساس مستندات حرف میزنم جک است و برای آرام کردن ذهن مخاطب است. واقعیت چیزی است که من گزینش میکنم. اصلا از جزیره مجنون فیلم بسازند و در آن پنگوئن پخش کنند و در قاب طوری پخش کنند که واقعیت در بیاید. * انجمن سینمای دفاع مقدس را جدی نمی‌گیرم وی خاطرنشان کرد: من تا بحال به انجمن سینمای دفاع مقدس نرفته ام و اصلا آنجا را جدی نمی‌گیرم، الان به لابی رنتی رفتم که عده ای نشستند و نظرات عجیب و غریبی دارند که شرف الدین فقط نماد است، اما سئوال اینجاست که از آن تشکیلات شما چه چیزی در آمده است و خروجی چه چیزی بوده است؟ اگر خروجی نداشته ببندید این در را. وقتی میخواستم «برج مینو» را بسازم در آن زمان در انجمن از 10 نفر 9 نفر گفتند این کار بشود و یکی گفت که نشود که به من گفتند برو و فیلمت را بساز، من وقتی به آبادان رفتم تماس گرفتند و گفتند کار را تعطیل کن که من تلفنی هم با ان یک نفر صحبت کردم که قبول نکرد به پای صحنه بیاید و تهیه کننده هم ترسید و من پیکانم را فروختم ولی کار را تعطیل نکردم و برای تهیه مواد منفجره از میدان مین مواد انفجاری در آوردیم و دست ساز آن را ساختیم، فیلم را ساختیم که اتفاقی هم نیفتاد و در جشنواره به من جایزه دادند. حاتمی کیا ادامه داد: بعضی از دوستان آنجا یک جور هستند و وقتی بیرون می آیند به رادیکال شدید تبدیل شدند، آن تشکیلات هیچ کاری نکرد و تنها پول خوردند و من می گویم که عزیزان شما در آنجا مانع شده اید. * همه ما فیلمسازان پر از اشتباه هستیم وی اظهار داشت: ما فیلمسازان پر از اشتباه هستیم و به آنها افتخار میکنیم چون از نسل ذریه حضرت آدم هستیم و اصلا این را از ما نگیرید، ابراهیم حاتمی کیا هم یکسری فیلم ساخته که در نیامده است، چه کسی این مسئولیت را به گردن ما انداخته که اصلا اشتباه نکنیم؟ فیلمی مثل «شیار 143» خانم آبیار ساخته میشود که مادری برای تنها بچه اش بال بال میزند و او را به جبهه میفرستد که بچه برنمیگردد و کل فیلم انتظار مادر را نشان میدهد که آخر هم جنازه بچه اش را تحویل میگیرد؛ من با دیدن این فیلم نمیگویم که چه غلطی کردیم که جنگیدیم اما از آن طرف فیلمی دیگری ساخته میشود که یک بچه خوشگل و چشم آبی را نشان میدهد که به جنگ میرود و از دست میرود و این را طوری میگوید که اشتباه کردیم جنگیدیم که این درد است. درد این است که فیملساز بگوید که من از آبادان فیلم میسازم و میگویم که آبادان شبیه دزد دوچرخه ویتوریو دسیکا است و دزد دوچرخه ای که از کشور فاشیم زده حرف میزند و کشور من را هم فاشیم زده است ، درد این است فیلمساز آبادانی ما از دالامب دلومب قبل از انقلاب حرف بزند و من را با فاشیسم یکی کنی؟ بعد بگویی من استایل دزد دوچرخه را اینطور برداشتم، دسیکا مختصات آن کشور است و ماجرایی که برای موسیلینی رخ داده است، آیا من در کشورم موسیلنی داشتم؟ من برای ارسال این فیلم به لوکارنو گریه کردم و گفتم باید از فرستادن این فیلم که کشور ما را ذلیل میکند خجالت بکشید و با جیغ و داد از فارابی بیرون آمدم. * امثال ما در این مملکت اقلیت هستیم حاتمی کیا تصریح کرد: این دلیل دارد که فیملساز آن طرف را نمی‌بیند چون با اولین تقه او به تهران آمده است.مسئله مردم است، مسئله کوچه هایی که هنوز اسمش دارند و بعضی ها برای عوض کردن اسامی کوچه ها مقاومت میکنند، هنوز تخت طاووس برای ما مهم تر از اسم شهید مطهری است که باعث تاسف است. وی تاکید کرد: امثال ما در این مملکت اقلیت هستیم و جریان حاکم بر این هرم لعنتی سینما طوری شده که ما اقلیت قرار گرفتیم و ما را به بازی میکشند که باید در آنجا صفر شویم ولی خدا ان‌شاءالله به ما مقاومتی بدهد که بچه های این حوزه اصلا کوتاه نیایند و به مسیر خود ادامه بدهند. کارگردان «به رنگ ارغوان» با اشاره به فیلمسازان جوان عرصه دفاع مقدس تاکید کرد: سینما که ورشسکته است، من کار ندارم که الان «شهر موش ها» خوب میفروشد که ان‌شاءالله این روند فروشش هم ادامه پیدا کند و 100 میلیارد بفروشد اما مگر میلیارد چقدر است. یا من باید وارد چرخ‌دنده شوم و حرف های پائین تنه ای بزنم تا ملت به سینما بیایند که این اتفاق برای بچه های ما افتاده است که وای بر ما و وای بر آینده ما، یا اینکه ما فقط مواظب شترهای خودمان باشیم و بچه های خود را بچسبیم. من عشقم این است که فیلمم را در شهرستان ببینند چون ما باید بشارت خود را بدهیم. وی افزود: سینمای دفاع مقدس تنها ژانری است که هویت دارد و این سینما خیلی حرف ها برای گفتن دارد که با مطرح شدن آن باید سر از لبنان در بیاوریم. حاتمی کیا در ادامه حرف های صریح خود فیملسازان جوان ارزشی را خطاب قرار داد و تاکید کرد: مبادا خالی بودن سینماها شما را گمراه کند، شما حرفتان را بزنید. بعدا شرم از فیلمی که ساختیم نکنیم، به اندازه کافی فیلمسازانی را داریم که سینماها را به بتکده تبدیل کنند. این کارگردان متعهد سینمای دفاع مقدس تصریح کرد: چون من در «گزارش یک جشن» زمان خود را توضیح میدهم برای آن کتک میخورم وگرنه من در آن فیلم نگاهم جوان ها هستند منتها دوستان مصلحت اکران آن را نمی‌بینند. من در سینما حامل پیام هستم و برای آن درد وارد سینما شدم که اگر این را از من بگیرند دیگر حرفی برای گفتن ندارم. حاتمی کیا در پایان صحبت های خود عنوان کرد: من مخلص سینما هستم. خدا را شاکرم که مردم من را به عنوان فرزند خود در این خانواده پذیرفتند و معتقدند که حرف هایی را میزنم که برای این جامعه است. حاتمی کیا خطاب به گبرلو درباره دعوت از برخی منتقدین در برنامه هفت با صراحت کامل عنوان کرد: شما بعضی اوقات کسانی را می آورید که اصلا این بحث مسئله او نیست و وقتی ارزش های این ماجرا مسئله او نیست و افتخارش این است که تلویزیون جمهوری اسلامی را نگاه نمیکند و فقط بی‌بی‌سی و من‌و‌تو را نگاه میکند و به فیلمهای ایرانی اه اه اه می‌کند، چه توقعی میتوان از این افراد داشت؟! وی در پایان گفت: خدا ان‌شاءالله ما را عاقبت به خیر کند و شرمنده آینده نشویم و در صحرای محشر خر ما را نگیرند و ما بگوییم که ما این کارها را انجام داده ایم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت