فارس: نشست تخصصی نقد و بررسی و رونمایی از کتاب «سینمای ملی و جهانی شدن» با حضور دکتر عماد افروغ، مهدی فضائلی، شهاب اسفندیاری نویسنده کتاب و جمعی از اصحاب سینما، فرهنگ، هنر و رسانه عصر روز گذشته در انتشارات سروش برگزار شد. در این مراسم ابعاد مختلف کتاب بررسی و سرفصل های مختلف آن به اختصار مورد نقد و واکاوی جدی دکتر افروغ قرار گرفت. مدیرعامل انتشارات سروش در این نشست با اشاره به موضوع کتاب «سینمای ملی و جهانی شدن» گفت: یک جریانی در غرب وجود دارد که پیشینه آن را صاحبنظران حداقل 150 سال ذکر میکنند و این جریان که به عنوان جریان اشاعهگری اروپامدار معرفی میشود، طی این سال یکسری باورهایی را در خود اروپا و هم در نقاط دیگر نهادینه کرده است که ماحصل این گزارهها این بود که همه خوبیها و امتیازات و پیشینه را ما باید در اروپا بیابیم. مهدی فضائلی افزود: این جریان بیان میکند که علاوه بر اینکه مردم اروپا باهوش ترین، نجیب ترین، شجاعترین و خیلی ترینهای دیگر نسبت به مردم دیگر دنیا هستند، به حوزههای مختلف هندسه قدرت نیز آن را تعمیم دادهاند. وی ادامه داد: این تفکر در خود اروپا سبب اعتماد به نفس بالا و ایجاد گرایش
ناسیونالیستی فراوانی شده و از طرفی تحقیر مردم دیگر نقاط دنیا و روحیه و احساس خود کم بینی آنان در مقابل غرب را در پی داشت که اتفاقا اروپائیان بسیار هنرمندانه و دقیق روی این موضوع کار کردند. مدیرعامل انتشارات سروش افزود: این تفکر اما در دهههای اخیر به تدریج به چالش کشیده شده و انقلاب اسلامی که احیاگر اسلام ناب است از نمونههای بارز به چالش کشیدن این تفکر به شمار میرود و در حقیقت میتوان گفت نقش اسلام در هندسه قدرت جهانی، امروز مهمترین و جدیترین چالش غرب محسوب میشود. فضائلی تاکید کرد: در این تحولاتی که پیش رو داریم هنر و سینما نقش بسیار مهمی را میتوانند و باید ایجاد کنند و امروزه باری که بر دوش سینماگران و هنرمندان ما وجود دارد این است که این واقعیات را درست ببینند و سهم خود را در مقابل تحولات مختلف ایفا کنند. هرچند متاسفانه در بین سینماگران و هنرمندان و حتی اقشار دیگر جامعه، شاهد غربزدگی و از خود باختگی هستیم اما سینماگران متعهد ما باید واقعیات روز دنیا را ببینند و با درک صحیح از آن هم راستا با این تحولات حرکت کنند. مدیرعامل انتشارات سروش افزود: به گمان من یکی از کارها همین بحث جهانی شدن نسبت به
سینمای ملی است. سینماگر امروز ما نباید کار خود را فقط در داخل مرزهای ایران تعریف کنند بلکه باید مخاطب جهانی را هم ببینیم که البته این مسئله با نگاه جشنوارهای متداول متفاوت است. وی به ضرورت توجه فیلمسازان و فعالان عرصه سینما به موضوع جهانیشدن در عین ایرانی ماندن، گفت: اگر فیلمساز ما با زبان فطرت با مقوله انسان برخورد کرده و با این زبان با مخاطب جهانی ارتباط برقرار کند قطعا میتواند ظرفیت پیشتازی در دیگر کشورها پیدا کند و تحولات گستردهای در این عرصه را شاهد خواهیم بود. فضائلی درپایان با اشاره به فعالیت انتشارات سروش در حوزه های مختلف به ویژه نشر اندیشههای برتر و قابل توجه در عرصه جهانی از آمادگی این انتشارات برای فعالیت بیشتر در این عرصه خبر داد و از تلاش دکتر شهاب اسفندیاری و اهتمام وی به انتشار این کتاب به زبان انگلیسی و بعد فارسی تقدیر کرد. در این نشست همچنین دکتر عماد افروغ استاد دانشگاه و دکتر شهاب اسفندیاری نویسنده کتاب به بیان منابع محتوایی و ویژگیهای مختلف کتاب «سینمای ملی و جهانی شدن» پرداخته و با ارائه نظرات خود درباره کتاب، دستاوردهای ورود سینمای ملی به عرصه جهانی شدن را تشریح کردند. دکتر
عماد افروغ پژوهشگر و استاد دانشگاه گفت: سینمای ملی میتواند جایگاهی رهایی بخش و روشنفکرانه در سطح جامعه جهانی برای ما داشته باشد. به گزارش روابط عمومی انتشارات سروش، وی در نشست تخصصی نقد و بررسی و رونمایی از کتاب " سینمای ملی و جهانی شدن" در انتشارات سروش، افزود: سینمای ملی نقشی موثر در شناخت فرهنگها، هویتها و سینمای دیگران خواهد داشت و فعالیت جدی در این عرصه قابل توجه و ماندگار خواهد بود دکتر افروغ کتاب سینمای ملی و جهانی شدن را کتابی مناسب و قابل توجه دانست که می خواهد بگوید: سینمای ملی عاملی برای عاملیت استعمارشدگان است و به رغم همه قابلیتها و وجوه مثبت سینمای ملی، نباید در تعریف و تشریح آن دچار آرمانگرایی و خیالات فانتزی شد. وی تاکید کرد: انتشار این کتاب در غرب گام خوبی بوده و شروعی است که باید استمرا داشته باشد تا حرف ما و سخن ما در حوزه سینما در چهارچوب فراملی یا تراز بین المللی عرضه شده و مورد نقد و بررسی و توجه جدی قرار گیرد. رئیس کمیسیون فرهنگی مجلس هفتم که خود مولف کتاب هایی در موضوع جهانی شدن است، ادامه داد: در جلسهای که سال ها پیش با حضور علیرضا رئیسیان و ایرج میرکریمی داشتم وقتی صحبت از
تعریف سینمای ملی و نظریهای در تشریح آن شد، رئیسیان اشاره کرد که پاسخ به این پرسشها نیاز به چندین تحقیق و رساله آکادمیک دارد و تا امروز این کتاب اولین پژوهش در ساختار آکادمیک است که به مسئله سینمای ملی ایران پرداخته و حائز اهمیت است. وی با بیان این مطلب که نقطه قوت کتاب توجه به بخش فرهنگی جهانی شدن است، افزود: نویسنده در این کتاب از یک نگاه ترکیبی از تئوری های جهانی شدن استفاده کرده است. اختیار کردن یک نظریه ترکیبی به یک مبنای نظری منسجم نیاز دارد و گرنه حالت انقطاعی می شود که می توان چیزهای زیادی به آن اضافه و کم کرد اما اگر مبنای منسجم فلسفی اختیار شود آن ترکیب هم توجیه پیدا می کند. افروغ افزود: در نهایت عصاره آنچیزی را که نویسنده در تعریف جهانیشدنِ فرهنگی ارائه میدهد همان «توجه و احترام متقابل فرهنگها» است که بسیار مورد توجه است. وی با ارائه تحلیلی از مباحث نظری کتاب ادامه داد: در این کتاب به سه نظریه " میدانی" ، "جریانی" و " گشتارهای جهانی" توجه شده است. در نظریه میدانی نویسنده به یک نظریه دیالکتیک در عرصه جهانی شدن اشاره کرده است. این دیالکتیک را ما در تمام عرصه ها باید مورد توجه قرار دهیم و
تنها در بحث جهانی شدن نیست. نویسنده کلیتی که از این نظریه اختیار کردند کلیت یافتن جزئی گرایی و جزئی شدن کلی گرایی است یعنی دیالکتیک کل و جزء که این کل می تواند جهانی شدن را شامل شود و جزئیت می تواند هویت ملی و هویت های خرد دیگر باشد که این حکایت از یک درهم ریختگی بین هویت ملی و جهانی است. این استاد دانشگاه، ادامه داد: در نظریه جریانی نویسنده یک رویکرد جدیدی مطرح می کند که منقطع از همه گذشته هاست و به دو مولفه رسانه ها و مهاجرت تاکید می شود و در این بین تخیل هم جایگاه ویژه ای در فرآیندهای جهانی شدن دارد و بالاخره در نظریه گشتارهای جهانی نویسنده تلاش کرده یک نظریه بین رشته ای در مورد جهانی شدن پیدا کند و یک تاکیدی هم بر رژِم حکمرانی جدید داشته باشد که این هم یکی از نقاط قوت کتاب محسوب می شود. افروغ افزود: جان کلام نویسنده از ترکیب این سه نظریه را به طور کلی می توان در چند مورد خلاصه کرد. اول اینکه ما باید به تغییرات درون ذهنی در سینمای ملی توجه کنیم و ببینیم متن فیلم ها در ارتباط با یک کارگردان قبل و بعد از جهانی شدن چه تغییراتی کرده است. دوم اینکه بیاییم ببینیم در ارتباط با افرادی که ایشان انتخاب کردند،
واکنش ها از جمله واکنش هایی که بوی مقاومت نسبت به جهانی شدن دارد؛ از چه حال و روزی برخوردار است و در این زمینه فیلم های مختلف را از نظر محتوا مورد واکاوی قرار دهیم. کارشناس این نشست تصریح کرد: نکته سوم اینکه باید ببینیم بازنمایی هویت تولیدات سینمای ملی چگونه است حال این هویت می تواند قومی، نژادی و یا مذهبی و غیره باشد و چهارم اینکه تاثیرات فراملی گرایی بر ابعاد سیاسی کار فیلمسازان ملی ما به چه شکل بوده و چه استقبالی از این گونه فیلم ها در بافت های محلی و بومی صورت گرفته است. وی ادامه داد: پنجم اینکه ببینیم براساس این چارچوب ترکیبی چه نشانه هایی از افول یا رفع نگرانی از آمریکایی شدن در میان سینماهای محلی مختلف است. نتیجه گیری ششم در مورد سینمای ملی این است که آیا می توانیم بررسی کنیم که مداخله دولت ها در عصر جهانی شدن رو به افول بوده یا نه و اینکه سیاست فرهنگی حمایتگر از صنایع فیلم ملی را در عهد جهانی شدن شاهد هستیم یا خیر. هفتم اینکه تفاوت دوره کنونی جهانی شدن در تاریخ فیلم را با توجه به رویدادهای دهه اولیه سینما مورد بررسی قرار دهیم. افروغ افزود: نکته هشتم اینکه بررسی کنیم سینمای ملی و این تجربه تحولاتی
که صورت گرفته تا چه اندازه سینمای ملی را تحت الشعاع قرار داده است و بالاخره اینکه تحولات اخیر دنیا و تاثیر آنها بر موقعیت و مفهوم سینمای ملی و همچنین نسبت مصرف تولیدات داخلی و خارجی در چند سال اخیر را مورد واکاوی قرار دهیم. وی با اشاره به اینکه نویسنده به چند نکته مهم در ارتباط با سینمای ملی در کتاب مذکور پرداخته است، گفت: نویسنده کتاب، هویت ملی را بر ساخت گرایی می داند یعنی یک امر ثابت ذات گرایانه ای برای هویت ملی قائل نیست که این مورد جای بحث فراوانی دارد چون من معتقدم هویت هم امر ثابت دارد و هم امر متغییر و در غیر این صورت هویت اصلا معنا نمی دهد. نویسنده کتاب تعاریف وجوهی را که برای سینمای ملی ذکر کرده که به نظرم بسیار ستودنی است و ایشان در جایی کتاب سینمای ملی را فرصتی برای بازنمایی به حاشیه رانده ها معرفی کرده که به نظرم بسیار قابل تامل است. وی با بیان ارزیابی خود از کتاب حاضر گفت: نقطه قوت کتاب این است که وجه فرهنگی جهانی شدن و بازتابش در ارتباط با سوال جهانی شدن و سینمای ملی را به خوبی مورد بررسی قرار داده است و نکته دوم اینکه نویسنده بسیار دقیق و عالمانه و منصفانه به ارزیابی و نقد چند فیلمساز
شناخته شده کشور در ذیل جمع بندی پرداخته که بسیار مورد توجه است. من در اینجا به نویسنده تبریک می گویم که ادبیات و مضامین انسانی، عرفانی و انقلابی برخی از فیلم های ایرانی از جمله آثار حاتمی کیا را به دنیای دیگر منتقل کرده است. دکتر افروغ بخش پایانی سخنانش گفت: به رغم همه قابلیتها و وجوه مثبت سینمای ملی، نباید در تعریف و تشریح آن دچار آرمانگرایی و خیالات فانتزی شد. وی همچنین با طرح پرسشی از ابراهیم حاتمی کیا گفت: من برای آثار ایشان احترام زیادی قائلم و با برخی از آنها هنوز هم زندگی می کنیم از کرخه تا راین یا آژانس شیشه ای... البته امروزه نقدهایی به ایشان وارد می کنند که شما در آثارتان درد جنگ را داشته باشید و به پس از جنگ کاری نداشته باشید که البته این حرف اشتباه است و به معنای نگاه منقطع به تاریخ است که من قبول ندارم. البته انتقال جنگ و مفاهیم آن به نسل های آینده کار ارزشمند آقای حاتمی کیاست. اما یک نتکه از ایشان را نتوانستم هیچ گاه هضم کنم که در نشست سینماگران با رهبر انقلاب اسلامی گفتند به ما سینماگران درجه بدهید که این سخن مرا شکست چون هرچه می کشیم از این درجات، تیترها و عناوین است و خود وی چه زیبا در
فیلم دیدبان روابط طولی را به تصویر کشیده بودند و د رآنجا هم درجه و ... معنا نداشت. دوست دارم به گوش آقای حاتمیکیا برسانید که هر چه می کشیم از این تمدن سازی صوری و کاذب است که تمام عرصه کشور را هم فرا گرفته است. وی در پایان از اهتمام انتشارات سروش برای انتشار آثار فاخر در حوزه های مختلف تقدیر کرد. حمایت دولت از صنعت سینمای ملی یک مفهوم مفید است در ادامه نشست، شهاب اسفندیاری نویسنده کتاب با بیان نکاتی درباره کتاب و محتویات گفت: تصویری که از ایرانیان و هنرمندان ملی ایران نه فقط در رسانه غربی بلکه در آکادمیهای آنها هم رایج است، تصویری بسیار خشن و طالبانی است. لذا وقتی استادان من در این کتاب با متن دکتر افروغ که آن زمان رئیس کمیسون فرهنگی مجلس شورای اسلامی بود مواجهه میشدند برایشان جالب توجه و حتی عجیب بود. زیرا هیچ یک از آن تفکرات و رویکردهای جزمی را در آن نوشته نمی دیدند. وی با اشاره کرد به اینکه نسخه انگلیسی کتاب در بردارنده متن مصاحبه نویسنده با دکتر افروغ و عباس کیارستمی، مجیدمجیدی و محمدرضا جعفری جلوه بوده که در ترجمه فارسی آن حذف شدهاند تا در کتابی جداگانه گردآوری شوند. اسفندیاری افزود: امیدوارم در
نگارش کتاب توانسته باشم رویکردی مسئله محور و کاربری را برای دردهای سینمای ایران پیش گیردم زیرا دغدغه اصلی من آن بوده که سینمای ما چگونه میتواند جهانی شود؟ و اساسا جهانی شدن در عرصه سینما چه می تواند باشد؟ آیا همان مدرنیزاسیون است یا چیزی متفاوت؟ مولف کتاب " سینمای ملی و جهانی شدن" ادامه داد: در بحث سینمای ملی نظرات بسیار متنوع، متضاد و حتی متعارضی از سوی سینماگران و صاحبنظران مطرح شده است که در این کتاب سعی کردهام یک جمع بندی از آنها ارائه کنم تا به نوعی به سمت قداست بخشی به سینمای ملی به آن معنای صد در صد آرمانی پیش نروم. این نویسنده توضیح داد: سینمای ملی از منظر کمک به تقویت سیاست گذاری های سینمایی و حمایت دولت از صنعت سینمای ملی یک مفهوم مفید است. در هر کشوری که این مفهوم در عرصخ سیاست گذاری وارد شده می بینیم که چقدر موثر بوده است. پس اگر مفهوم سینمای ملی را کلی کنار بگذاریم معنایش این خواهد شد که دولت هیچ گونه حمایت و سیاست گذاری در این عرصه نداشته باشد که قطعا این تفکر در عرصه جهانی شدن و مقابله با هالیوود نابود خواهد شد. در حقیقت این نوع نگاه به سینمای ملی به ضرر سینما خواهد بود. وی در توضیح
نکته مذکور به دو فصل از کتب که به سینمای آرژانتین و سینمای کره جنوبی میپردازد اشاره کرد و گفت: سینمای آرژانتین با خصوصی شدن و حذف کامل سرمایهگذاریها و متقابلا دخالتهای دولتی در نهایت ورشکسته شد. اما از سوی دیگر در کره جنوبی میبینیم که حمایتهای دولتی توانسته چه تاثیر چشم گیری را بر تولیدات فیلم سریال این کشور داشته باشد. اسفندیاری ادامه داد: با همه اینها اصلا موافق نیستم که باید نگاهی آرمانی و غیر واقعی به سینمای ملی در پیش گرفت، بلکه معتقدم سینمای ملی از آن رو که مردم طبیعتا سلایق متفاوتی دارند، دارای تولیداتی است که لزوما آرمانی و کمالطلبانه نیستند. وی در ادامه گفت: من در نگارش این کتاب به جایگاه نویسنده و مخاطبان بسیار دقت کردم. بخشی از مخاطب کتاب من مخاطب بین المللی است چرا که وقتی من شروع به تحقیق کردم دیدم اغلب منابع آکادمیک در مورد سینمای ایران در غرب تمرکز دارد به چند دیدگاه و یک گونه خاصی از سینمای ایران که اصلا بازنمایی کل سینمای ایران را نمی کند. مثلا در بحث آثار آقای حاتمیکیا بیشتر از چند پاراگراف پیدا نکردم و این امر برای من مسئولیتی را ایجاد کرد که نگاه این فیلمساز را به مخاطبان غربی
نشان دهم تا آن تفکر غلطی که معتقدند حاتمیکیا صرفا یک فیلمساز تبلیغاتیکار است را بشکنم. اسفندیاری اظهار داشت: تفکری که غرب به عنوان فضایی از سینمای ایران ارایه می دهد این است که تنها یک عده فیلمساز آزاد اندیش و مستقل وجود دارد و بقیه همه در خدمت نظام هستند که این تفکر در اغلب منابع بود و من سعی کردم در جهت این موضوع قدم موثری را بردارم. وی تاکید کرد: یکی دیگر از بخش های کتاب که به آن توجه شده سوالات مربوط به داخل بود. اینکه سینمای ما چطور می خواهد جهانی شود و بخشی دیگر هم به بیان تجربیات مفیدی اشاره دارد که برای کسانی که می خواهند در این عرصه سیاست گذاری کنند می تواند بسیار مفید باشد. اسفندیاری در انتها با تقدیر از اهتمام انتشارات سروش در انتشار این اثر و آثاری از این دست، از توجه و دقت بالای دکتر افروغ و نقدهای ایشان بر کتاب استقبال کرد. در پایان کتاب «سینمای ملی و جهانی شدن» توسط میهمانان مراسم رونمایی شد و نسخهای از کتاب در اختیار علاقمندان قرار گرفت.
دیدگاه تان را بنویسید