ماجرای خلق تابلوی «ضامن آهو»فرشچیان

کد خبر: 365840

امروز یکشنبه ۱۶ شهریور محمود فرشچیان نقاش مطرح ایران به مناسبت میلاد امام رضا در برنامه «ویتامین ۳» شبکه سه سیما حضور پیدا کرد.

مهر: امروز یکشنبه 16 شهریور محمود فرشچیان نقاش مطرح ایران به مناسبت میلاد امام رضا در برنامه «ویتامین 3» شبکه سه سیما حضور پیدا کرد. او سخنانش را با نام خدا آغاز کرد و پس از سلام دادن به امام رضا (ع) خطاب به بینندگان برنامه گفت: هموطنان عزیز و مهربانم فرد فرد شما را دوست دارم و به شما علاقمندم و خدا می‌داند که چقدر وطن دوستم و ایران را دوست دارم. وی در پاسخ به اینکه آیا تا به حال ضامن کسی شده‌اید، اظهار کرد: همواره حضرت امام رضا (ع) ضامن من شده و به آن صورت یاد ندارم ضامن کسی شده باشم. اما همیشه سعی کرده‌ام هر کاری از دستم برمی‌آید برای دیگران انجام بدهم. این استاد مینیاتور در پاسخ به اینکه دوست دارید با کدام اثر شما را معرفی کنند، گفت: نمی‌خواهم به دین داری و دین باوری تظاهر کنم. من سعی می‌کنم خدمتی انجام دهم و آنقدر که توان ناچیزم اجازه می‌دهد کار خیر انجام هم خواهم داد. من تابلو عاشورا را از همه بیشتر دوست دارم. تأثیر تابلوی «عصر عاشورا» بر بانوی خارجی وی افزود: خودم هم نمی‌دانم چه حس و حالی داشتم که این اثر تولید شد. یادم می‌آید روزی در منزل ما یک خانم خارجی و همراهانش حضور داشتند. آن خانم ایستاده بود مقابل تابلو و مدتی به آن نگاه می‌کرد و تکان نمی‌خورد. دیدم اشک از گونه‌های او سرازیر است. از من پرسید این حسین (ع) است؟ فرشچیان ادامه داد: این نقاشی روی بسیاری از افراد اثر گذاشته است. استوارت کری ولش که از بزرگترین منقدین هنر در دنیا و استاد دانشگاه هاوارد است، روی کتابی که این نقاشی در آن چاپ شد مقدمه نوشت و شرح داد که تاثیر این اثر باورکردنی نیست. فکر می‌کنم خداوند به من رخ کرد و عنایتی کرد تا این نقاشی را کشیدم. در ادامه این برنامه محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در گفتگوی تلفنی با برنامه شرکت کرد و عید را به همه مردم تبریک گفت. به لطف امام رضا (ع) لباس خادمی‌اش را پوشیدم وزیر امور خارجه در پاسخ به اینکه چه زمانی اولین بار لباس خادمی امام رضا (ع) را به تن کرده گفت: نخستین بار روز مبعث این افتخار نصیبم شد و توانستم لباس خادمی امام رضا (ع) را بپوشم. آرزویی بود که سالها با خودم داشتم و به لطف امام رضا و کرم او توانستم این جامه مقدس را بپوشم. ظریف درباره آرزوهایش اظهار کرد: من برای همه آرزوی عاقبت بخیری کردم. مخصوصا مردم خوبمان که افتخار داریم در خدمتشان باشیم. در ادامه فرشچیان هم خطاب به ظریف گفت: خدا می‌داند من چقدر دعاگوی شما و روحانی هستم. همیشه وقتی اسمتان می‌آید می‌گویم خدایا آنها را موفق بفرما و انشالله به همه مشکلاتشان فائق شوند. ظریف هم پاسخ داد: استاد شما افتخار همه ما هستید. هفته گذشته در حرم حضرت اباعبدالله ضریحی را که به زحمت شما تهیه شده با افتخار زیارت کردم. مهم‌ترین دلواپسی‌ام شرمندگی مقابل مردم است وزیر امور خارجه در پاسخ به اینکه مهم‌ترین آرزویش چیست، افزود: عاقبت بخیری از همه مهم‌تر است. آرزویی هم که بنده دارم این است در این چند صباحی که این مسئولیت را خدا به بنده داده بتوانم خدمت کنم و به مشکلات مردم برسم و از حقوقشان پاسداری کنم. امیدوارم خدا کمک کند از مشکلات کم کنیم. وی در این باره که مهم‌ترین دلواپسی‌اش چیست؟ اظهار کرد: خدا نکند آدم نتواند از پس مسئولیتش بربیاید و در برابر مردم و خداوند و اولیا خدا شرمنده باشد. او با بیان اینکه تهران به دنیا آمده و بزرگ شده اما پدرش اصفهانی و همشهری استاد فرشچیان است، درباره آرامشی که در رفتارش وجود دارد، توضیح داد: من فکر می‌کنم آرامش همه ما از توکل و توسل به خدا و معصومان است. من هر وقت دلم می‌گیرد یاد این آیه می‌افتم: «الیس الله بکاف عبده» و همین آیه دل آدم را قرص می‌کند. «عصر عاشورا» را شلوغ نکردم تا حس و حال فضا منتقل شود در ادامه فرشچیان درباره تابلو «عصر عاشورا» گفت: برای من ساده بود این تابلو را شلوغ کنم و حوادث عاشورا را بگنجانم اما این اثر حالتی دارد که غربت، تنهایی و مظلومیت در آن مشهود است. در این تصویر اسب خم شده و غلاف شمشیر به چشم می‌خورد. وجود حضرت زینب در این اثر نمایان است و شکستگی درختان خرما، تیرهای شکسته، زین اسب که فرو افتاده و چادری که آنجا قرار دارد، عواملی است که حس کار را تشدید می‌کند. وی افزود: کبوترهایی که بالشان را در خون مقدس امام حسین (ع) مالیده‌اند در این تصویر پیام‌آور آن اتفاقات برای اهل بیت امام هستند. من از عناصر و المان‌هایی استفاده کردم که این مسئله و حالت را تشدید می‌کند. از چشم اسب هم اشک می‌ریزد و حالت بچه‌هایی که خودشان را به پای اسب انداخته‌اند حس فضا را نشان می‌دهد. ماجرای تابلوی ضامن آهو چیست؟ فرشچیان درباره تابلو «ضامن آهو» نیز توضیح داد: من این اثر را با 14 تابلوی دیگر به آستان مقدس رضوی اهدا کردم. ماجرای این تابلو از این قرار است که شکارچی آهویی را دنبال می‌کند و آن آهو خودش را به پای حضرت رضا می‌اندازد. امام از شکارچی (ع) می‌خواهد آهو را رها کند و او جواب می‌دهد که این حیوان روزی او است. حضرت از او می‌خواهد آهو را رها کند تا او برای شیر دادن به بچه‌اش برود و بیاید. شکارچی هم می‌گوید اگر نیاید چه؟ امام هم اشاره می‌کند که شترش را به او خواهد داد. در ادامه آهو می‌رود و برمی‌گردد، شکارچی هم متنبه می‌شود و کمانش را می‌شکند و توبه می‌کند. پشت میز کار که می‌نشینم جوان می‌شوم این استاد نقاشی درباره حس و حال خود زمان آفرینش یک اثر گفت: همیشه وقتی پشت میز کارم می‌نشینم احساس میکنم یک جوان نقاش 40، 50 ساله و مشتاق هستم. گاهی بی وقفه تا سه بعد از نصفه شب کار می‌کنم. می‌توانم این ادعا را داشته باشیم که من همیشه در خود «حال» هستم. حال خاصی که هنرمند را به آفرینش دچار می‌کند. وی درباره ماجرای ساختن ضریح امام حسین (ع) توضیح داد: سال 85 نامه‌ای از هیات امنای قم و مردمان خوب، درستکار و شریف آنجا به من رسید. آنها گفته بودند که ضریح امام حسین (ع) را دیده‌اند و برای حرم مطهر امام رضا (ع) از من نمونه کار خواستند. من 6 ماه تمام درس و دانشگاه و کارم را گذاشتم و 6 طرح متفاوت طراحی کردم و برای دوستان مدبرم در قم فرستادم. آنها هم فراخوان دادند و عده‌ای طرح فرستادندو آثار با یکدیگر مقایسه شد تا سرانجام قرعه کار به نام من دیوانه زدند. قرعه کار به نام من دیوانه زدند و کار به مقصود رسید خالق تابلو کمال الملک یادآور شد: مدت‌ها به قم در رفت و آمد بودم و تا زنگ می‌زدند خودم را به آنها می‌رساندم تا بالاخره ضریح ساخته شد. خدادادزاده استاد فوق العاده ماهر قلم زنی هم کمک کردند و در زمینه خط نیز استاد موحد همکاری داشتند تا کار سرانجام به مقصود رسید. فرشچیان با بیان اینکه آدم متظاهری نیست، ادامه داد: من بارها سجده و خدا را بابت این سعادت شکر می‌کردم. من بسیاری از کتاب‌هایی را که داشتم به فرهنگستان هنر تقدیم کردم هنوز هم کتاب‌های خوبی با قدمت 200 سال دارم. روزی در اتاق کارم راه می‌رفتم که پایم به یکی از کتاب‌ها خورد و زمین خوردم. همانجا برخاستم و به درگاه خدا سجده کردم که خدایا شکرت به من آنقدر کتاب داده‌ای که از زیادی آنها زمین می‌خورم. ضریح و کاشی‌کاری بهانه تقرب به درگاه الهی است وی در بخش پایانی سخنانش اعلام کرد باید نکته مهمی بگوید و گفت: منظور از ساختن ضریح و کاشی‌کاری‌های زیبا و... فقط و فقط به خاطر ستایش و تقرب به درگاه الهی است و بس. این‌ها فقط وسیله هستند. برخی از ساخت این ضریح‌ها گله داشتند. جالب اینکه اتفاقا مردم فقیر هم پول دادند و کمک و همراهی کردند تا این ضریح‌ها ساخته شد. زائر خودش را در مقابل ضریح قرار می‌دهد، چوپ و سنگ و قلم زنی و طراحی وسیله است و هدف و منظور این است که به درگاه الهی نزدیک شویم. فرشچیان در پایان خطاب به مردم گفت: هموطنان عزیز، سلام این نقاش گوشه گیر منزوی کوچک را بپذیرید. من فرد فرد شما را خیلی دوست دارم.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت