هنرنیوز: تاریخ ناگفتهها بسیار دارد. جایی خوانده بودم در سرزمینی که مردمانش تاریخ میخوانند، کودکانش چون بزرگان میاندیشند و در سرزمینی که مردمانش تاریخ نمیخوانند، پیرانش چون کودکان میاندیشند. تاریخ هر سرزمین شناسنامهی مردمانی است که از زیر چکمههای زنگار گرفته زمان بیرون آمده تا نشان دهد این خانه بر پاهای کهن خویش ایستاده و نمیخواهد فروریزد. اما هر از گاهی شایعاتی صفحات تاریخ را به سخره میگیرند. و تاریخشناسان و تاریخدانان سعی میکنند با کنار زدن خاکستر این شایعات واقعیتهای اعصار را به نمایش بگذارند. یکی از این موارد داستانی است از حضور آلمانها در جنگ جهانی در ایران و گم کردن ۲۰ تن طلا در سمنان که نگارنده را وا میدارد صحت و سقم آن را از بزرگان حوزه تاریخ جویا شود و از خوش حادثه هم دکتر تفرشی در ایران حضور دارد و هم پروفسور شهریار عدل. دکتر مجید تفرشی تاریخ نگار و پژوهشگر تحولات معاصر درباره وجود ۲۰ تن طلای احتمالی از حضور آلمانها در سمنان میگوید: « این شایعه هیچ وقت به اثبات نرسیده است. این حجم طلا بسیار بعید است که در ایران وجود داشته باشد. شایعه ورود طلا به ایران بیشتر در همان زمان جنگ این
گونه مطرح شد که آلمانها برای سرمایهگذاری و همچنین برای توزیع طلا بین عوامل خودشان میخواهند چنین کاری را انجام دهند. اما هرگز ورود آن به این حجم نبوده است. همیشه نیروهای خارجی در ایران مقداری پول، طلا و مسکوکات برای خرج در مورد امورات مختلف به همراه داشتند اما به لحاظ تاریخی هیچگاه این موضوع به طور مستند به اثبات نرسیده است مخصوصاً در این حجم عجیب!» این دانش آموخته دانشگاه لندن تصریح میکند: « اصلاً حمل و نقل چنین حجمی از طلا در آن زمان امکانپذیر نیست.» وی درباره محل استقرار نیروهای آلمانی در جنگ جهانی اول و دوم توضیح میدهد:« بخشی از این نیروها در تهران و بخشی در جنوب و فارس مستقر بودند. ممکن است برای عبور، سمنان را انتخاب کرده باشند اما در این استان مستقر نبودند و این منطقه جزو قرارگاه و پایگاهشان نبوده است.» این سند پژوه و محقق مطالعات معاصر ایران، تشیع و بریتانیا درباره این که آیا نیروهای آلمانی به طلا و مسکوکات ایران در بانکها دسترسی داشتند، میگوید:« به هیچ وجه، بانکها و سیستم مالی ایران در جنگ جهانی اول بیشتر زیر نظر انگلیسیها و بانک «شاهنشاهی ایران» بود که بخشی از اسناد آن منتشر شده و بخشی
دیگر در آرشیو بانک بانک «اچاسبیسی خاورمیانه لندن» موجود است. در جنگ جهانی دوم هم بانک « ملی» موجود بود که ریاست آن در هنگام جنگ برعهده « ابوالحسن ابتهاج » بود و مستشار آمریکایی «آرتورمیلسپو» برآن نظارت داشت. بنابراین آلمانیها هیچ گونه دسترسی به سیستم مالی و شبکه ارزی ایران نداشتند. خودشان به صورت قاچاق پول و طلا را در ایران بین شبکههای جاسوسیشان توزیع میکردند اما نه در این حجم. اصلاً چنین امکانی برای آنها وجود نداشت. » او ادامه میدهد:« همچنین در کتاب « ستون پنجم» نوشتهی « کاوه بیات» که اسناد جاسوسی آلمانیها در ایران را من در اختیار ایشان گذاشتم به تفصیل در مورد اسناد جاسوسی MI۵ و IM۶ و سازمان امنیت داخلی و خارجی انگلیس سخن گفته شده است و در این کتاب به توزیع محدود مسکوکات و طلا در بین عوامل آلمانیها طبق اسناد اشاره شده که باز هم هرگز در این حجم نبوده است.» تفرشی یادآور میشود :« مسأله طلا در ایران یکبار پس از ملی شدن صنعت نفت مطرح شد که قرار بود بخشی از مقروضات جنگ را روسها به ایران به صورت طلا تحویل دهند که تا پس از سقوط دولت دکتر مصدق ادامه پیدا کرد و به دولت زاهدی تحویل دادند که این موضوع
نیز مربوط به شهریور ۱۳۲۰، تقریباً ده سال پس از جنگ است.» پروفسور شهریار عدل نیز نظری مشابه دارد. او که در مدرسه عالى علوم تاریخى در سوربن؛ و همزمان در مدرسه موزه لوور، تاریخ عمومى هنر، باستانشناسى مشرق زمین و تاریخ هنرهاى دوره اسلامى را خوانده و دكترا در رشته تاریخ ایران و آسیاى میانه دارد در گفت و گو با هنرنیوز ضمن بی پایه و اساس خواندن شایعه گم کردن ۲۰ تن طلا در سمنان توسط آلمانها در جنگ جهانی اظهار میکند:« آلمانها اصلاً در سمنان نبودند. میدانید ۲۰ تن طلا یعنی چقدر؟! با کدام وسیله نقلیه در جنگ جهانی میشد این حجم طلا را جابه جا کرد. تریلیهای ۱۸ چرخه امروزی فقط قابلیت جابهجایی ۱۸ تن را دارد، دو تن هم کم میآوریم آنوقت در جنگ جهانی چگونه چنین کاری شدنی بود. آن هم این حجم و توسط آلمانها!! طلاهایی را که ایران از شوروی طلب داشت و در واگن به ایران آمد کاملاً در تاریخ مشخص است. اما موضوع طلا در مورد آلمانها در جنگ جهانی دوم که اصلاً مطرح نیست، چون ایران شهریور۱۳۲۰ توسط متفقین اشغال شد و قسمت سمنان و شمال کشور هم کاملاً زیر نظر روسها بود بنابراین به هیچ وجه چنین حجم طلایی از سوی آلمانها نمیتوانست در
جنگ جهانی دوم در سمنان رد و بدل شود. در مورد جنگ جهانی اول هم صحیح است که آلمانها در ایران یک مخارجی میکردند اما هیئتهای آلمانی که در ایران حضور داشتند، بیشتر در جنوب کشور مستقر شدند نه شمال کشور، یک هیئت هم به سرپرستی « نیدر مایر» به افغانستان رفت و برگشت، اما آنها هم در موقعیتی نبودند که ۲۰ تن طلا حمل کنند چرا که جان خودشان را هم به سختی نجات دادند. یک هیئت بزرگ آلمانی هم در جنوب بود که رییس آن مأمور بسیار مشهور آلمانی «ويلهلم واسموس» به قیاس لورنس عربستان که مامور انگلیسی بود، « لورنس ایران» یا«لورنس آلمان» خوانده میشد. او هم مطلقاً پولی نداشت و برای مخارج حواله میداد که پس از جنگ جهانی اول آلمانها مقداری از حوالهها را پرداختند بنابراین این شایعه از اساس بیپایه و غیرمنطقی است. » او تصریح میکند:« مخصوصاً سمنان، اگر گفته بودند طرف کرمانشاه شاید معقولانهتر میبود چرا که هم مرز عثمانی بود و در آنجا نیروهای بیشتری حضور داشتند اما باز هم غیر منطقی است.» هوشنگ طالع که تحصیلات عالی خود را در دانشگاههای آلمان و اتریش گذرانده است و دارای مدرک دکترای علوم اقتصادی و سیاسی از دانشگاه کارل فرانس-گراتس
اتریش است نیز در این باره میگوید:« من تا به حال چنین شایعهای نشنیدم. آلمانها به صورت ستون پنجم وارد ایران شدند. دارای ارتش نبودند. یکسری افراد اطلاعاتی آنها سعی کردند نیروهایی را در ایران به دور خود جمع کنند اما هیچگاه به صورت یک نیروی منظم وارد ایران نشدند. ۱۱ تن طلا طلب ایران از شوروی بود چون در سال ۱۳۲۰ که ایران توسط متفقین اشغال شد، این نیروها برای خرید نیاز به ریال داشتند بنابراین دولت ایران پوند و دلار را قبول میکرد اما روپل روسی را جایگاهی نداشت و روسها در حقیقت به ایران بابت ریالی که میگرفتند، «رسید» میدادند که در آخر این بدهی نزدیک ۱۱ تن طلا و بیش از ۵۰ میلیون دلار شد که اینها را پرداخت نکردند. به دولت ملی دکتر مصدق هم تحویل ندادند. و پس از کودتا تحویل دولت کودتا - اردشیر زاهدی- دادند و در ازای آن قریه« فیروزه» را از ایران گرفتند. وگرنه ۲۰ تن طلا در آن روزها چیز غریبی است مخصوصاً برای آلمانها که اصلاً جزو عجایب و غیر قابل تصوراست. بنابراین چنین شایعهای اصلاً نه سندیت دارد و نه منطقی است.» این نگارنده چند جلد کتاب تاریخ معاصر نیز تأکید میکند:« تعداد اندکی از آلمانها در جنگ جهانی دوم بین
قشقاییها بودند که توسط آنها به انگلیسیها تحویل داده شدند. همچنین تعدادی از آنها در جنوب و بوشهر حضور داشتند اما حضور آنها در سمنان را هرگز نشنیدهام. ممکن است محل عبور آنها بوده باشد اما اقامت هرگز.» علیاکبر تشکری - مدیر گروه تاریخ و عضو هیئت علمی دانشگاه یزد - نیز میگوید:« تا آنجا که اطلاع دارم نیروهای آلمانی به سرکردگی «اسكار فن نيدر ماير » از طریق یزد وارد کشور میشوند و یک جناحشان به رهبری «زوگ مایر» وارد کرمان شده است. آنها در مسیرشان خیلی از بانکهای شاهی که اصطلاحاً بانک شاهنشاهی نامیده میشود را غارت میکنند اما آنچه درباره ۲۰ تن طلا مطرح میشود اصلاً جایگاهی در تاریخ جنگ جهانی و بویژه سمنان ندارد. برای تحقیق بیشتر میتوانید به کتاب " زیر آفتاب سوزان" اثر «اسكار فن نيدر ماير » و " تاریخ ایران" اثر « ژنرال سر پرسی سایکس» مراجعه کنید. ژنرال«سر پرسی سایکس» بعدها برای تعقیب نیروهای آلمانی وارد ایران شده و تشکیل «پلیس جنوب » را داده است. کتاب او سند خوبی برای روایت آن چیزی است که در جنگ جهانی بر ایران گذشته است.»
دیدگاه تان را بنویسید