نقشم مرا به چالش ميکشيد
سرویس فرهنگی « فردا »: ساعد سهيلي بازيگرنقش اول فيلم «کلاشينکف» است و اين موضوع ربطي به کارگردان بودن پدرش ندارد. او در چند سال اخير بازي خوبي را از خود در فيلم هاي مختلف به نمايش گذاشته و يکي از درخشان ترين آنها را به زودي در «چند متر مکعب عشق» شاهد خواهيم بود. اين روزها اما فيلم تلخ سهيلي روي پرده است و تماشاگر، از تماشاي توأمان بازي ساعد و رضا عطاران، غم و لبخند را با هم تجربه مي کند. با او گفت و گويي داشتيم که پيش روي شماست:
*********
*معمولا در اکران هاي عمومي آثار سينمايي، نسبت به نمايش هاي جشنواره اي ارتباط بهتري از جانب مخاطب عام و حتي مخاطب حرفه اي صورت مي گيرد. فکر مي کنيد اين اتفاق براي «کلاشينکف» هم افتاده؟ -دقيقا. در اکران عمومي «کلاشينکف» هم مثل روزهاي جشنواره با استقبال خوبي روبرو شديم، اما به نظرم اين بار مردم ارتباط بهتري با فيلم برقرار کردند، شايد به خاطر حذف شدن 9 دقيقه از فيلم و خوش ريتم تر شدن آن، جذابيت فيلم بالاتر رفته است. اين 9 دقيقه حذفيات، مربوط به بازي همه بازيگران است که به نفع کليت فيلم تمام مي شود. ولي نمي توان انتظار داشت فيلمي مورد پسند صد در صد تماشاگران واقع شود، اما فکر مي کنم کار خودمان را انجام داده ايم.
*بازي کردن در فيلمي که کارگردان آن پدر آدم باشد، براي او امتيازاتي را به وجود مي آورد؟! مثلا شما حق بداهه پردازي ويژه اي داشتيد؟ -ما نود درصد طبق فيلمنامه جلو مي رفتيم. البته هميشه بازيگران سعي مي کنند از خودشان چيزي به نقش اضافه کنند و من هم از اين قاعده مستثني نبودم. مثلا آن شيريني نقش رضا عطاران نيز بر اساس فيلمنامه طراحي شده است. البته خيلي از ديالوگ هاي طنازانه هم حذف شد تا فيلم به سمت کمدي نرود. مي خواستيم فضاي فيلم، شيرين باشد و نه کمدي.
*اما به گمانم از راهنمايي هاي ويژه سعيد سهيلي هم بهره مند مي شديد. -خب راهنمايي هاي کارگردان براي بازيگرش، طبيعي ست. به هر حال چون شخصيت «عادل» از من دور بود، پيش مي آمد که ايشان به من مي گفت فلان ري اکشني که نشان دادي، مربوط به اين شخصيت نبود؛ و مي گفت: من او را بهتر از تو مي شناسم و در اين موقعيت نمي تواند اين کار را انجام بدهد و ... . من در «گشت ارشاد» هم براي پدرم بازي کردم، ما هنگام همکاري با هم راحت هستيم، سعي ميکنم هر چه را که مي گويد بفهمم و در راه اجراي درست آن تلاش کنم.
*شما در صحنه هاي متعددي مورد ضرب و شتم واقع مي شويد. چه کرديد که اين سکانس ها به درستي در بيايد؟آسيب نديديد؟ -اصلا اينطور نبود که بازيگري به طوري واقعي ضربه بخورد و آسيب ببيند. ما گروه بدلکاري هم داشتيم، اما اين گونه نبود که کسي جاي من بازي کند؛ بلکه من آموزش مي ديدم که چطور در قبال ضربه ساختگي واکنش نشان بدهم که طبيعي جلوه کند يا اينکه چطور زمين بخورم که آسيب نبينم. سينماي حرفه اي، آسيب عوامل فيلم را براي خلق يک صحنه به هيج وجه قبول نمي کند.
*شما راوي اصلي فيلم «کلاشينکف» هستيد و حتي شخصيت رضا با بازي عطاران هم در مسير روايت شماست که معرفي مي شود. درباره اين محور قرار گرفتن صحبت کنيد که به گمانم در فيلم هاي قبلي تا اين حد براي شماگسترده نبود. - صادقانه بگويم، سعيد سهيلي مي توانست از من بخواهد هر کدام از نقش هاي موجود را بازي کنم و من هم قبول مي کردم، هر چه از من بخواهد انجام مي دهم، اما واقعيت اين بود که عادل يک شخصيت پيچيده بود و تلاش براي پيداکردن روحيات و درونيات آن آدم، يک چالش بزرگ .
*بازيگران همسن و سال شما عموما در اولين تجربه هاي حضور در سينما در نقش پسرهاي مرفه يا به قولي امروزي ظاهر مي شوند، اما شما جالب است که در هيچ کدام از اين چند تجربه اي که در سال هاي اخير پشت سر گذاشته ايد، در چنين قالبي قرار نگرفته ايد. اين به چه چيز بر مي گردد؟خصوصيات ظاهري شما يا انتخاب هايتان؟ -من براي بازي کردن در قالب هاي مختلف هيچ مشکلي ندارم اما دوست ندارم کاري را فقط به خاطر اينکه ژانر خاصي را بازي کرده باشم، قبول کنم. هميشه فيلمنامه اي را براي بازي انتخاب مي کنم که بعد از خواندنش احساس کنم که من چقدر با اين داستان ارتباط خوبي برقرار کرده ام. هيچ وقت به چيزهاي ديگر فکر نمي کنم، ضمن اينکه يکي از ابزار بازي خوب، قرار گرفتن در نقش جذاب است و من هم هميشه دوست دارم اين ابزار را داشته باشم.
*سبک کاري سعيد سهيلي و مسعود کيميايي به هم نزديک ست و شما با هر دو کار کرده ايد. درباره اين تجربه ها صحبت کنيد. -خب اينکه تو بازيگر فيلم مسعود کيميايي باشي يک اتفاق فوق العاده است. پدرم نيز علاقه شديدي به سينماي ايشان دارد.
*«کلاشينک» به لحاظ توليدي فيلم سختي است. اين حجم ازدشواري تا چه حد بر دوش بازيگران بود؟ -نمي توان درصد خاصي داد اما اينکه چقدر براي اين فيلم صادقانه، زحمت کشيده شده برکسي پوشيده نيست و اصلا از همين جهت است که «کلاشينکف» فيلم محترمي است.
*از تجربه همکاري با ابوالحسن داوودي هم صحبت کنيد. کسي که بعد از چند سال دوباره دارد فيلم مي سازد. -بله. اين روزها بر سر فيلمبرداري «رخ ديوانه» آقاي داوودي حاضر مي شوم. او کارگردان جالبي است! در عين حال که انعطاف پذير است، گاهي خيلي هم خشک مي شود. من درهمکاري با ايشان توانسته ام به نقطه اي برسم که تا قبل ازاين هيچ وقت نرسيده بودم. او از هر حرکت و اقدام تازه اي استقبال مي کند. سر صحنه فضايي را ايجاد مي کند که بازيگر بتواند تا جايي که لازم است پيش برود. خيلي خوشحالم که با او يک تجربه تازه و البته متفاوت را درکارنامه ام ثبت مي کنم.
منبع: بانی فیلم
دیدگاه تان را بنویسید