ناگفته های سلحشور از سینمای ایران

کد خبر: 341856

خلق و تولید آثار و محصولات هنری متعهد به آرمانها و ارزشهای اسلامی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی بوده است. در این راستا و تا به امروز گامهای بلندی ازسوی هنرمندان متعهد كشورمان برداشته شده است. نكته مهم در این باب میزان نیاز یك هنرمند ارزشی و متعهد بر مقوله تخصص و مهارت است. رابطه تعهد و تخصص در امر هنر به خصوص بحث سینما فحوای گفتگوی ما با فرج الله سلحشور كارگردان تئاتر و سینمای كشورمان را تشكیل داده است كه در ادامه می خوانید.

مرکز اسناد انقلاب اسلامی: به هنرمند و فیلمساز گفتند تو برای رسیدن به اهدافت برای اینكه در عرصه مسابقه زندگی از دیگران جلو بزنی بالاتر باشی برای اینكه در جشنواره‎ها اول بشوی، تو باید هنر را وسیله لذت بردن از دنیا قرار بدهی نه خدمت كردن به‎جامعه ات و هنر یك وسیله تفریحی است كه هم خودت و دیگران باید فقط از آن لذت ببری و به نفسانیات و امور دنیوی ات برسی. درحالی‎كه خودش یعنی نظام سلطه این استفاده را نمی‎كند و از هنر به‎خصوص سینما برای تخریب ملت‎ها استفاده می‎كند و اصلا هم به‎عنوان امر تفریحی از آن استفاده نمی‎كند. خلق و تولید آثار و محصولات هنری متعهد به آرمانها و ارزشهای اسلامی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی بوده است. در این راستا و تا به امروز گامهای بلندی ازسوی هنرمندان متعهد كشورمان برداشته شده است. نكته مهم در این باب میزان نیاز یك هنرمند ارزشی و متعهد بر مقوله تخصص و مهارت است. رابطه تعهد و تخصص در امر هنر به خصوص بحث سینما فحوای گفتگوی ما با فرج الله سلحشور كارگردان تئاتر و سینمای كشورمان را تشكیل داده است كه در ادامه می خوانید. تعهد و تخصص دو مقوله مهم در زندگی یك هنرمند است. در آغاز بفرمایید كه اساسا تعریف شما از تخصص و تعهد چیست؟ به‎نظر من تعهد عهدی است كه فرد با خدا می‎بندد و مسئولیتی است كه در قبال اعتقاداتش دارد. اما تخصص فن، تكنیك یا فرمولی است كه انسان یاد می‌گیرد. برای انسان مومن تخصص‎ تعهد ایجاد می‎كند؛ یعنی از او بازخواست می‎شود چرا این علمی كه داری را به‎كار نبستی و از این توانمندی كه داری استفاده نكردی. متاسفانه خیلی از متخصصین اندوخته‎‎های علمی، فنی و تكنیكی‎شان را فقط شخصی می‎بینند و گمان می‎كنند این اندوخته‎ها فقط مال خودشان است و باید به‎نفع خودشان از آن بهره‎برداری كنند درحالی‎كه این‎طور نیست. آنچه كه انسان دارد از سلامتی و از مال دنیا، زیبایی، جوانی، علم و... همه این‎ها نعمت‎‎هایی است كه خدا به انسان داده و این‎ها را بایستی به‎عنوان انسانی كه در راستای تعبد و بندگی به‎كار ببندد. اگر چه خیلی از مسائل را خدا به انسان داده اما چیز‎های هم هست كه خود انسان تلاش كرده و اندوخته است اما این دلیل نمی‎شود بگویم چون خودم یادگرفتم پس باید در برابرش بایستم و به هیچكس پاسخگو نیستم در مجموع من تخصص را مجموع اندوخته‎‎های شخصی انسان می‎دانم و تعهد و تعبد آن بخش از مسئولیتی است كه انسان در قبال اعتقاداتش دارد. تعهد و تخصص انسان مومن و معتقد باید در جهت تعبد و ایمانش باشد. شما به‎عنوان یك هنرمند در حوزه مسائل هنری كدامیك را مقدم بر دیگری می‎دانید؟ بعضی‎ها می‎گویند تعهد و تخصص مثل دو بال یك پرنده هستند هر كدام كه نباشد آن پرنده نمی‎تواند پرواز كند اما من این اعتقاد را ندارم چون دو بال برای یك پرنده مساوی هستند من تخصص و تعهد را مساوی نمی‎دانم من معتقدم كه یك هنرمند بایستی هم تعهد و تعبد و ایمان و تقوا داشته باشد و در جهت ایمان و تقوایش تلاش كند و هم باید آن رشته‎ای را كه در آن فعالیت دارد خوب بشناسد این دو مساوی نیستند بلكه دو خط تشكیل‎دهنده یك صلیب هستند منتها خط بلند‎تر تعهد و تعبد، و خط كوتاه‎تر تخصص است اما هر كدام كه نباشند صلیبی وجود ندارد اینكه كوتاه‎تر است دلیل این نیست كه نباشد اگر نباشد اصلا صلیب نیست ولی اگر بخواهیم نمره بدهیم به تخصص باید بدهیم هشتاد و به تعبد و تعهد باید بدهیم صد، اما اگر هر كدام نباشد صلیبی شكل نمی‎گیرد. جایگاه این دو مفهوم را در سینمای ایران به‎خصوص سینمای بعد از انقلاب چگونه می‎بینید؟ باید ببینیم سینما را چه كسی بنیان‎گذاری كرده است سینما از كجا به دنیا منتشر و با چه اهدافی ایجاد شده است ما الان انرژی هسته‎ای را پیگیری می‎كنیم در زمینه انرژی هسته‎ای به تخصص رسیدیم این تكنولوژی را برای چه امری یاد گرفته‎ایم اگر برای كسب قدرت باشد خب طبیعی هست كه ما باید بمب اتم بسازیم و ازش استفاده زورمدارانه بكنیم اگر نه و بخواهیم در جهت خدمت به بندگان خدا استفاده بكنیم كما اینكه ما الان داریم همین كار را میكنیم و این برای آمریكا و صاحبان قدرت كه در دنیا به‎دنبال زورگویی هستند قابل فهم نیست كه انسانی می‎تواند صاحب یك تكنلوژی یا یك قدرت باشد و آن‎قدرت توان تخریب و سلطه را داشته باشد اما از آن استفاده‎ای نكند. نمی‎توانند این موضوع را باور كنند چون خودشان از قدرت برای تخریب استفاده كرده‎اند برای سلطه استفاده كرده‎اند عین این هم در زمینه هنر است. به هنرمند و فیلمساز گفتند تو برای رسیدن به اهدافت برای اینكه در عرصه مسابقه زندگی از دیگران جلو بزنی بالاتر باشی برای اینكه در جشنواره‎ها اول بشوی، تو باید هنر را وسیله لذت بردن از دنیا قرار بدهی نه خدمت كردن به‎جامعه ات و هنر یك وسیله تفریحی است كه هم خودت و دیگران باید فقط از آن لذت ببری و به نفسانیات و امور دنیوی ات برسی. درحالی‎كه خودش یعنی نظام سلطه این استفاده را نمی‎كند و از هنر به‎خصوص سینما برای تخریب ملت‎ها استفاده می‎كند و اصلا هم به‎عنوان امر تفریحی از آن استفاده نمی‎كند فیلم می‎سازد برای اینكه ملت خودش را به اوج برساند، از این فیلم‎ها استفاده سیاسی می‎كند و برای اینكه فرهنگ خودش را به دنیا مسلط كند فرهنگ‎‎های دنیا را از بین می‎برد به فیلمساز‎های دنیا می‎گوید كه شما فرهنگ كشور خودتان را نابود كنید. هرچه داستان در فرهنگ و جامعه شماست كه نباید به فیلم تبدیل شود، شما باید در داستان‎ها را خلاقیت به خرج دهید. داستان‎‎های كه تغییر می‎كنند دیگر ماهیتشان عوض شده. داستان‎‎های زیادی در بین ملت ایران اتفاق افتاده است ولی همین داستان بخشی از هویت ایرانی است شما این داستان‎ها را وقتی تغییرش دادید دیگر آن فرهنگ بومی تو نیست بلكه انعكاس فرهنگ توست. ارزش‎‎های اعتقادی هم همین‎طور است شما می‎خواهید در مورد زندگی امام خمینی فیلم بسازید اینكه بخواهید عین امام را بسازید كه كپی كاری است اگر بتواند زندگی ایشان را عوض كند آن موقع زرنگ هستید امام حسین می‎سازید اگر بگوی نظر شخصی من این است و واقعه كربلا را تغییرش بدی آن موقع خلاق هستی به همین لحاظ است كه فیلمسازی مملكت ما در اختیار اعتقادات مان نیست و در اختیار فرهنگ بومی این مملكت نیست فیلمساز ما یك هنرمند در خدمت اعتقادات جامعه‎اش نیست به او گفته‎اند كه تو بایستی زشتی‎‎های جامعه ات را ببینی نه زیبای‎ها و ارزش هایش را، باید منتقد باشی، باید طرح موضوع كنی بعضی از كلمات زیبا را به‎كار می‎برند و و هنرمند هم چون از سطح شعور علم و ادراك پایینی برخوردار است نمی‎گذارند هنرمند از سطح علمی، ادراكی، اخلاقی و تربیتی بالای برخوردار باشد بایستی كسی هنرمند شود كه بتوان فریبش داد و وادارش كرد به ساخت فیلمی كه اسمش سیاه نگری است. در اینجا بحثی كه وجود دارد عده‎ای معتقدند كه فرد متعهد و متخصص اساسا وظیفه‎اش انتقاد كردن است و باید كم و كاستی‎‎های جامعه را نشان بدهد به‎نظر شما این‎گونه نیست؟ اشكال كار همین جاست. آیا اگر شما به من گفتید كه زخمی را در صورت من می‎بینید آیا این در جهت درمان زخم من است این به‎نظر شما كار بزرگی است غیر هنرمند هم می‎تواند این زخم را در صورت من ببیند، دیدن این مسئله بدین معناست كه من بروم و درمانش بكنم؟ نه اگر شما گفتید كه من زخمی در صورت شما می‎بینم و این زخم با نوع فلان است و با این دارو درمان می‎شود حالا كمك كردید به من وگرنه شما به یك فرد عامی بی‎سواد هیچ تفاوتی ندارید. زشتی‎ها این است كه به‎جامعه فحش بدهیم؟ بگوییم جامعه فاسد، جامعه كثیف، جامعه دزد و... ، گفتن این كلمات كه از یك لات هم بر می آید. انسان‎‎هایی كه هیچ بهره‎ای از علم و شعور ندارند می‎توانند وسط چهار راه بایستند به تمام مردمی كه رد می‎شوند فحش بدهند. آیا این شعور می‎خواهد؟ نه این‎گونه نیست. اما اگر شما گفتید جامعه به بیراهه می رود این مسیری كه می‎روی غلط است و راه درست این است اینجا تو به‎جامعه ات خدمت كردی. متاسفانه هنرمند ما اینقدر سطحش نازل است كه فقط می‎تواند بدی‎ها را ببیند یعنی كاری كه هر عوام و ساده لوحی هم می‎تواند انجام دهد. دیدن تاریكی كاری ندارد شما روشنایی را اگر دیدید و توانستید روشنایی را تفسیر كنید آن وقت است كه باید بگویم درست است. دیدن سیاهی‎ها كه كار سختی نیست. به‎نظر شما جشنواره‎‎های سینمایی به‎خصوص جشنواره‎ای كه اخیرا برگزار شد(جشنواره فیلم فجر) توانست در زمینه تخصص و تعهد نمره خوبی را كسب كند؟ برخی از فیلم‎‎هایی كه در این جشنواره پخش ‎شد به‎طور كامل در جهت نابود كردن خانواده، سیاه نمایی و مسائلی از این دست بود. یك تعدادی هم در جهت حمایت و تایید فتنه سال 88 بود. یك تعداد كار ارزشی هم داشتیم كه مردم هم خوب استقبال كردند تكلیف این آثار معلوم است. آیا توانستند دین خودشان را به سینمای متعهد اسلامی ادا كنند؟ در حد یك فیلم بله اما كامل نه، یك فیلمساز فیلمی ساخته و به همان نسبت به‎جامعه‎اش خدمت كرده است اگر بتواند این را تعمیم بدهد مدام فیلم بسازد در حد وسع و توانش كم نگذارد آن موقع می‎گویم وظیفه‎اش را نسبت به‎جامعه ارزشی انجام داده است. یك عدد فیلم باید به اندازه یك عدد فیلم برایش ارزش قائل شد. اگر كسی ده عدد فیلم می‎سازد هم به همان اندازه باید باشد نمی‎توانیم بگویم یك فیلمساز با همان یك فیلم همه تكلیف ش را انجام داده است. به‎طور كلی چه در این جشنواره اخیر یا جشنواره‎‎های گذشته سینمایی ایران یك سری فیلم‎‎های با محتوای دینی پخش می‎شد ولی در عوض صدای بسیاری از دین مداران جامعه من جمله مراجع بلند می‎شد و انتقاد و اعتراض داشتند به این فیلم‎ها به‎نظر شما علت این موضوع تقدم تخصص این افراد است یا جامعه دینی كم تحمل؟ من در آغاز گفتم كه این فرق می‎كند فیلمساز به‎دنبال خدمت به اعتقاداتش به ایمانش و جامعه‎اش است یا به‎دنبال خدمت به خودش؟ من وقتی به ‎دنبال خدمت به خودم باشم همه توانم را می‎گذارم كه یك كاری بسازم با تكنیك بالا كه فیلمبردار، طراح صحنه، طراح لباس، تهیه كننده، كارگردان من بهترین جایزه‎ها را ببرد وقتی دنبال این باشند من دیگر دنبال امام حسین نمی‎توانم باشم. امام حسین وسیله‎ای بود برای اینكه من سازنده رستاخیز بالا بروم فلذا من اصلا نمی‎ایم بروم از نظر بزرگان دین را سوال كنم شما در مورد امام حسین چه می‎گوید من می‎خواهم آنچه را كه شما می‎گویید به تصویر بكشم نه آنكه دلم می‎خواهد. پس به‎نظر شما سینمای متعهد در كشور ما نمره بالایی نمی‎گیرد؟ متاسفانه به ضرص قاطع می‎توانیم بگوییم كه تقریبا 95 درصد فیلمسازی در جامعه ما در جهت مبارزه و عناد با انقلاب اسلامی و آرمان‎‎های آن بوده است و فیلمسازی ابزاری برای اینكه بتواند اهداف دشمن را تحقق ببخشد. من فیلمسازی ایران را اتاق فرهنگی جنگ دشمن می‎دانم یعنی فیلمسازان این مملكت اگر سه، چهار درصدشان را بگذاریم كنار و استثنا كنیم مابقی در جهت اهداف صهیونیست عمل می‎كنند. فیلمساز آمده با فیلمسازی صاحب شهرت محبوبیت، شهوت، ویلا، آنتالیا، اروپا، گرین كارت و... بشود. فیلمساز نیامده كه بگوید ایمان چیست و جامعه باید چگونه ایمانی باشد. در مورد انتخاب بازیگران در یك فیلم این مسئله چگونه است آیا معیار‎های ارزشی و اعتقادی در انتخاب بازیگران دخیل می‎شود؟ البته یك سری بازیگران كه الان برای خودشان جای باز كردند و مشهور شدند این‎ها پول شهرت خودشان را می‎خورند دنبالش بوده‎اند و به آن دست پیدا كرده‎اند حالا وقتی كه می‎گویی بیا فیلم بازی كن می‎گوید 500 میلیون من می‎گیرم. اینكه حالا فلان بدبخت حاصل همه عمرش به 50 میلیون هم نمی‎رسد بازیگر می‎گوید به درك من به آرزو هایم باید برسم. یك عده بازیگر دیگر هم هستند كه اصلا با پول آمده‎اند و بازیگر شده‎اند یعنی تهیه‎كننده از خیلی هاشان پول می‎گیرد و نقش می‎دهد. یعنی این افراد نه متخصص هستند و نه متعهد؟ هیچ‎كدام، فقط آقای تهیه‎كننده یا آقای كارگردان چون توانسته رابطه نا مشروع با فلان بازیگر خانم كه نه تخصص دارد و نه تعهد و فقط علاقه مند است به بازیگری و صرفا به‎خاطر اینكه از او سوء‎استفاده كند نقشی به او می‎دهد یا فلان آقا چون ثروتمند است پول داده و نقش خریده است نه تخصص و نه تعهد دارد. خیلی از نقش‎ها هم این‎گونه معاوضه می‎شود. البته ما هنر پیشه‎‎های زن پاك و مومن هم كم نداریم اما خیلی جا‎ها وقتی زن هنرمند را دعوت می‎كنند برای كار به او می‎گویند اگر اینجا هستید دو منظوره شما را صدا كرده‎اند. در سینمای ایران می‎توانید چند فیلم را نام ببرید كه هم بعد تعهد و هم بعد تخصص را دارا باشند؟ تقریبا می‎شود گفت كه بیش از پنجاه درصد فیلم‎‎های كه در دهه 60 ساخته شد از این نوع آثار بودند كار‎های كه در مورد دفاع مقدس، انقلاب، ارزش‎‎های انقلاب، و برخاسته از شور انقلابی و عشق به مملكت و وطن اگر چه ضعیف ساخته می‎شد آن موقع تخصص كمتر بود ولی ارزش‎ها حاكم بود لااقل بیش از 50 درصد آثار این‎گونه بود ولی در حال حاضر به ضرص قاطع می‎گویم 5 درصد ارزش‎ها حاكم‎اند 95 درصد آثار یا آثار مستهجن و مبتذل و لودگی است یا آثار سیاه‎نمایی و ضد‎ارزشی است. در انتها می‎توانید چند فیلم خوب ایرانی كه تایید می‎كنید بیان بفرمایید؟ فیلم‎‎های خوبی كه از گذشته یادم هست از آن اولین فیلم‎‎هایی كه در ایران ساخته شد مانند برنج خونین، توبه نصوح، پرواز در شب، دیده بان، جزیره مجنون، و اخیرا هم كار‎هایی مانند زیر نور ماه، آژانس شیشه‎ای، ازكرخه تا راین، طلا و مس و قلاده‎‎های طلا از جمله فیلم‎‎هایی است كه من در ذهن دارم و می‎پسندم. با تشكر از شما
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت