خط ویژه متولد آقازاده​ها است

کد خبر: 334167

سرویس فرهنگی « فردا »: «خط ویژه» عنوان سومین فیلم مصطفی کیایی‌ است که این روزها در برنامه اکران نوروزی 93 روی پرده رفته و با استقبال خوبی هم از طرف مخاطبان روبه‌رو شده است.

این در حالی است که این فیلم در جشنواره فیلم فجر امسال سیمرغ بهترین فیلم از نگاه تماشاگران را هم از آن خود کرد. البته «ضد گلوله» فیلم قبلی کیایی نیز توانست در اکران عمومی با استقبال مخاطبان روبه رو شود.

خط ویژه یک فیلم پربازیگر و درباره جوانانی است که درگیر مشکلاتی می شوند. از این رو فیلم می تواند با طیف گسترده ای از جوانان امروز جامعه ارتباط برقرار کند. یکی از ویژگی های این فیلم در کنار فیلمنامه خوب آن که یک مساله روز جامعه را نشان می دهد و یک اثر نقد اجتماعی محسوب می شود، ترکیب بازیگران آن است که کاملا هوشمندانه و در خدمت فیلمنامه است.

در میان بازیگران این فیلم همچون مصطفی زمانی، هانیه توسلی، هومن سیدی، میترا حجار، محسن کیایی و... میلاد کی مرام نیز توانست برای حضور در این فیلم و ایفای نقش شاهین دیپلم افتخار بازیگری را از جشنواره فیلم فجر دریافت کند. البته کی مرام پیش از این در فیلم «ملکه» محمد باشه آهنگر به ایفای نقش پرداخته بود و برای این حضور هم تقدیر شد.

از این رو با مصطفی کیایی، نویسنده و کارگردان و میلاد کی مرام بازیگر خط ویژه درباره این همکاری گفت وگو کردیم.

خط ویژه یکی از فیلم هایی است که امسال در جدول اکران نوروزی توانسته به تنوع آثار کمک کند. همچنین می تواند در رده بالای جدول اکران در ابتدای سال 93 قرار بگیرد؛ چرا که هم سیمرغ بهترین فیلم تماشاگران را دریافت کرده و هم به لحاظ قصه می تواند برای مخاطب جذاب باشد. البته طبیعی است فیلمی که این جایزه را گرفته در بهترین شرایط اکران روی پرده برود. چون مخاطب هم از آن به دلیل جشنواره ذهنیت دارد. این فرصت خوبی است که نصیب شما شده است. این شرایط با وجود فروش خوبی که در همان چند روز ابتدایی اکران داشتید راضی کننده است؟

کیایی : زمان به عقیده من خوب است، اما فکر می کنم امسال هم کمی فضا به سمت توزیع ناعادلانه فیلم ها رفته و سالن های سینمایی بیشتر در اختیار فیلم های دیگر است. چند روز ابتدایی اکران فیلم نشان داده خط ویژه فیلمی است که فروش می کند. از طرف دیگر فیلم در جشنواره فجر در کنار دریافت سیمرغ بلورین نشان داد در تمام مدت در رده جدول قرار دارد و با فیلم هایی همچون «قصه ها»، «عصبانی نیستم» و «شیار 143» رقابت کرد.

اما در حال حاضر تعداد سالن های سینمایی راضی کننده نیست. البته نمی دانم، شاید این تعداد سالن ها به لابی هایی برمی گردد که پخش کننده ها با سالن داران دارند.

البته فیلم قبلی شما «ضد گلوله» هم با وجود این که با چند فیلم پرفروش دیگر اکران عمومی شده بود، اما به رقم خوبی در گیشه دست یافت.

بله. این فیلم با آثاری همچون «کلاه قرمزی» اکران عمومی شد. فروش این فیلم در هفته اول پایین تر از مابقی فیلم ها بود، اما از هفته دوم کاملا برعکس شد و حتی از فیلم های دیگر بیشتر شد، اما متاسفانه با فروش خوبی که داشت آن را از روی پرده برداشتند که هم خلف وعده شورای صنفی همان زمان بود و هم مدیریت فیلمیران در آن زمان چند فیلم با هم اکران کرده بود و خیلی نتوانست به این فیلم رسیدگی کند که البته لطمه خورد ولی بالای یک میلیارد فروش کرد.

نباید فراموش کنیم شرایط خط ویژه کاملا متفاوت است؛ چرا که این فیلم پربازیگر است، قصه آن یک نقد اجتماعی است که قطعا طیفی از مخاطبان به دنبال چنین قصه هایی در سینما می روند. همچنین خیلی از جشنواره فجر فاصله نگرفتیم و مخاطب منتظر دیدن فیلمی است که درصدر آرای مردمی قرار داشته است. این چند برگ برنده برای فیلم شماست.

کیایی : من خیلی به اکران فیلم خوشبین هستم و می دانم با گذشت زمان با مخاطبان بیشتری روبه رو می شویم. من در سینماها با مردم فیلم را دیدم و جالب است که برای آن خود مردم تبلیغ می کنند. سلایق مختلف با بخش هایی از خط ویژه ارتباط برقرار می کنند و من این را در نمایش هایی که با مردم داشتم متوجه شدم. در جشنواره هم منتقدان بخشی از فیلم را دوست داشتند و با آن ارتباط برقرار کردند و مردم با بخش دیگر. این برای من خوب است که به این دلیل خط ویژه می تواند طیف گسترده ای از مخاطب را داشته باشد.

شما در این فیلم به مسأله روز اجتماعی اشاره می کنید. مساله ای که در چند سال اخیر بیش از گذشته برجسته شد پرونده های اختلاس بود. البته شما در فیلم اولتان هم به موضوع جوانان و دغدغه های آنها پرداختید. قبل از این هم قرار بود فیلمی با عنوان «آقازاده ها» بسازید. این نوع نگاه و دغدغه از کجا می آید؟

کیایی : قبل از دغدغه، من همیشه دنبال یک سوژه خوب برای کار کردن هستم. سوژه ای که ابتدا فیلمساز را راضی می کند تا به یک فیلم سینمایی تبدیل شود. قطعا وقتی در زمینه اجتماعی قرار است کار کنیم، خیلی سوژه وجود دارد که به آن پرداخته نشده است.

من خودم هم از نسل همین جوانان هستم و به نوعی این فضا را طی کردم. گاهی برای رسیدن به موقعیت ها در جامعه شرایط برابر بر اساس استعدادها نیست. آدم هایی رشد می کنند که ممکن است منتسب به جریان یا شخصیت خاصی باشند. این موضوع همیشه ما را رنج می دهد. در فیلم اولم هم به این موضوع پرداختم که جوانان برای این که به شرایطی دست یابند ممکن است چقدر سختی بکشند. ما از مسئولان زیاد در این مدت بحث عدالت محوری را شنیدیم و انتظار داریم این دیدگاه ها در حد شعار باقی نماند. این موضوع شاخک های هر شخصی را که دوست دارد در فضای اجتماعی فعالیت کند و آیینه جامعه خود باشد تحریک می کند. من همیشه چنین مسائلی اذیتم می کرد به همین دلیل سراغ نوشتن فیلمنامه آقازاده ها رفتم و وقتی این فیلم مجوز ساخت نگرفت، این موضوع باز هم مرا رها نمی کرد به همین دلیل سراغ خط ویژه رفتم. شاید به نوعی خط ویژه متولد آقازاده هاست. اما خط قصه این دو فیلم با هم تفاوت دارد، اما من تنها کاری که کردم شخصیت های آقازاده ها را وارد قصه خط ویژه با یک داستان و فضای جدید کردم.

بگذارید پرسشی هم از آقای کی مرام داشته باشم، چقدر فیلمنامه برای شما به عنوان بازیگر دغدغه بود.

میلاد کی مرام: خیلی زیاد. وقتی فیلمنامه را می خواندم دلم خنک می شد. حالم خوب می شد. چون حرف خیلی از مردم بود. وقتی ما در فیلمی حرف دل مردم را می زنیم و آنها می بینند حالشان خوب می شود، مطمئنم خدا هم کمک می کند و در اکران، چنین فیلم هایی با مخاطب ارتباط برقرار می کند.

از طرف دیگر ما بهترین جایزه در فجر را از مردم گرفتیم و همین مردم هستند که در اکران هم به گیشه کمک می کنند. جا دارد از وزارت ارشاد و سازمان سینمایی برای این که اجازه می دهند چنین فیلم هایی ساخته شود که حرف مردم را می زنند تشکر کنم. البته امیدوارم به اکران هم کمک کنند. مطمئنم مردم از دیدن این فیلم در سینما پشیمان نمی شوند و بلکه حتی دیدن آن فیلم را به دیگران پیشنهاد می کنند.

یکی از ویژگی های این فیلم ترکیب حرفه ای بازیگران است که بخوبی انتخاب شدند. شاید اختلاف سلیقه برای حضور یک یا دو بازیگر در این ترکیب وجود داشته باشد، اما در یک نگاه کلی شما به ترکیبی رسیدید که بخوبی توانسته در خدمت قصه باشد. هر کدام از این بازیگران در جای درستی قرار گرفته اند. به طوری که شاید نمی توان هر کدام از آنها را جای دیگری تصور کرد. در میان این تعدد بازیگران میلاد کی مرام توانست جایزه نقش مکمل مرد جشنواره فجر را دریافت کند. آیا به هر کدام از این بازیگران بخصوص کی مرام در زمان نوشتن فیلمنامه فکر کردید.

کیایی : به دلیل تعدد شخصیت ها در زمان نوشتن فیلمنامه و حتی زمان انتخاب بازیگران من به نوعی خیلی پروسه سختی را گذراندم. از طرفی دنبال بازیگرانی بودم که انعطاف داشته باشند و جنس بازی آنها بیشتر رئال باشد. از طرف دیگر می خواستم ترکیب بازیگران به گونه ای باشد که این ترکیب یک رنگ آمیزی داشته باشد که برآیند آن بشود شخصیت اصلی فیلم ما که یک گروه بودند. این، کار را برای من سخت کرده بود. شاید برخی بازیگران فیلم انتخاب اولیه من نبودند، ولی کی مرام جزو کسانی بود که ما شروع به پیش تولید کردیم به وی زنگ زدم. قرار بود در فیلم «ضد گلوله» با وی همکاری کنم که نشد به همین دلیل از قبل آشنایی داشتیم. وقتی میلاد آمد دفتر، فیلمنامه را به وی دادم تا بخواند، البته نگفتم او را برای چه نقشی می خواهم. چون از ابتدا نقش دیگری را برای وی در نظر داشتم، اما وقتی فیلمنامه را خواند نقش شاهین را انتخاب کرد.

کدام نقش را برای وی در نظر داشتید؟

نقش کاوه (هومن سیدی) .

اصلا نمی توانم تصور کنم. چون یکی از انتخاب های خوب دیگر این فیلم هومن سیدی برای نقش کاوه است با گریم متفاوتی که دارد.

میلاد کی مرام: شخصیت کاوه از ابتدا این گونه نبود. در اصل کیایی آن را تغییر داد.

کیایی : بعد از انتخاب هومن سیدی، من شخصیت کاوه را تغییر دادم.

شما پیشنهاد کی مرام را برای نقش شاهین براحتی پذیرفتید؟

کیایی : بعد از این که فیلمنامه را میلاد خواند و پیشنهاد نقش شاهین را داد، احساس کردم خیلی به این نقش علاقه مند است. وقتی بازیگری خیلی برای نقشی رغبت نشان می دهد و این انتخاب خیلی از ذهنیت من نیز دور نیست، سعی می کنم آن انگیزه را حفظ کنم.

شخصیت شاهین را با توجه به انتخاب کی مرام تغییر ندادید؟

کیایی : نه، چون او فیلمنامه را خوانده بود و بر اساس همین شخصیت پردازی شاهین را انتخاب کرده بود.

کی مرام: این شاید خودخواهی من بود، چون اگر هر نقش دیگری را پیشنهاد می داد، باز من تاکید داشتم که در نقش شاهین حضور داشته باشم.

کیایی : میلاد دلایلی برای من مطرح کرد که متقاعد شدم وی انتخاب درستی برای نقش شاهین است. این اتفاق برای هانیه توسلی هم افتاد. من وی را برای نقش دیگری انتخاب کرده بودم. قبل از این که در دفتر قرارداد بنویسیم، در دیدار حضوری احساس کردم وی را باید برای نقش دیگری انتخاب کنم و حتی به خود او هم مساله را گفتم. اتفاقا او هم نقش سمیرا را دوست داشت و ما قرارداد بستیم.

آیا دست بازیگر را باز می گذارید که برای بازیگر مقابل خود پیشنهادی ارائه کند.

کیایی : من اصولا شنونده خوبی هستم. البته به کار گروهی خیلی اعتقاد دارم و می دانم این گونه ذهنیت ها کامل می شود. شاید تنها کسی که خیلی به من برای انتخاب بازیگران پیشنهاد داد، محسن کیایی برادرم بود. چون از اول کار حتی در نوشتن فیلمنامه با من همراه بود.

پس بر اساس هیچ کدام از این بازیگران نقشی را ننوشتید که در طول فیلمنامه هم به آن فکر کنید.

کیایی : نه در این فیلم برای هیچ کدام نقشی ننوشتم.

خوشبختانه این ترکیب خیلی خوب در قالب فیلم جا افتاده است و من حتی این را زمانی که فیلم را با مخاطب دیدم هم حس کردم. مخاطبان با تک تک این شخصیت ها همذات پنداری می کردند. نگرانشان بودند، دوستشان داشتند و سرنوشت آنها برایشان مهم بود. در سینمای ایران ما خیلی محدود قهرمان داریم که مخاطب در طول فیلم با تمام واکنش ها و رفتارهای شخصیت ها همراه می شود.

در کنار این ترکیب بازیگران به عقیده من یکی از بهترین پارتنرهای این فیلم کی مرام و محسن کیایی است (شاهین و منوچهر) که بخوبی در کنار هم قرار گرفته اند و به هم کمک می کنند.

کیایی : این که شما عنوان می کنید بازی ها خوب و یکدست است و مثال پارتنر منوچهر و شاهین را می زنید، بیشتر به این موضوع برمی گردد که من فکر می کنم بازیگران فیلمنامه را دوست داشتند. در چنین شرایطی همه انرژی خود را برای کار گذاشتند. من هم فضایی ایجاد کردم تا گروه بتوانند براحتی در قالب نقش های خود قرار بگیرند.

وقتی کی مرام به من گفت می خواهم در نقش شاهین بازی کنم و قبول کردم، وی واقعا برای این نقش زحمت کشید و همه انرژی خود را گذاشت. اگر میلاد توسط داوران تقدیر شد به دلیل همین زحمتی است که کشیده است. من در فیلم هایم روی بازی خیلی حساسیت دارم. در دو فیلم قبلی هم این موضوع را دنبال می کردم و در بیشتر نقدهای فیلم به این مساله اشاره شده است. من سعی می کنم به گونه ای با بازیگر برخورد کنم که خلاقیتش از بین نرود. انرژی پشت صحنه کار بشدت جلوی دوربین هم تاثیر گذاشت. من بشدت در کارهایم شانس می آورم و با آدم های خوب کار می کنم. خوشبختانه همه با فیلم همراه بودند و به اندازه ای این ارتباط خوب بود که حتی روزهایی که بازی نداشتند، عمدتا سر صحنه بودند.

شخصیت های شما ما به ازای بیرونی داشتند.

کیایی : بله تک تک این شخصیت ها ما به ازای بیرونی داشتند. برای بیشتر شخصیت ها در این باره توضیح دادم، اما برای نقش کاوه که یک هکر است من با آن فرد قرار گذاشتم و هومن سیدی او را دید و با هم صحبت کردند. این فرد حتی در کار ما فعالیت هم می کرد و همه نرم افزار های واقعی هک را برای ما نوشت.

کمی هم درباره پارتنر خوب شاهین و منوچهر صحبت کنید. شما با محسن کیایی خیلی خوب همراه شدید و بشدت به کمک هم آمدید و در این فیلم مکمل هم هستید.

کی مرام: اگر این نمود بیرونی که شما عنوان می کنید رفاقتی است که بین من و محسن در این فیلم شکل گرفت، حضور خود من یکی از پیشنهادهای محسن بود که به مصطفی داده بود. ما خیلی از هم انرژی گرفتیم. به نوعی از ابتدا می دانستیم می خواهیم چکار کنیم.

البته در فیلمی همچون خط ویژه کار کردن و یک حضور خوب داشتن کار سختی است؛ چراکه قصه محور است و یک گروه نقش اصلی را بازی می کنند. به همین دلیل باید همیشه همراه با گروه بود و کم و زیاد نکرد. چون قطعا کوچک ترین کوتاهی می تواند ضربه بزند. من و محسن هم برای این که به این فضا نزدیک شویم به نوعی با هم زندگی می کردیم. از طرفی مصطفی کیایی هم بشدت سرکار سختگیری می کرد. من هم خیلی انعطاف پذیر هستم، اما باید برایم دلیل بیاورند. همه بازیگران در این فیلم از روز سوم فیلمبرداری می دانستند باید کجا قرار بگیرند و کاملا خود را در فضا قرار داده بودند. البته کیایی هم رهبری خوبی داشت و می دانست چه چیزی می خواهد. به همین دلیل تکلیفش با خودش روشن بود. درست برعکس برخی کارگردانان که اصلا نمی دانند چه چیزی می خواهند. کیایی از قبل فیلمش را در ذهنش ساخته بود.

آیا شده بود مثلا در طول کار با محسن کیایی برای رسیدن به یک فضای مشخص یا بهتر به هم مسائلی را یادآوری کنید یا حتی به هم کمک کنید؟

کی مرام: محسن در تمام مدت نوشتن فیلمنامه کنار کیایی بود. با توجه به این موضوع این شخصیت ها را از همان ابتدای خلق، می شناخت. به همین دلیل ما خیلی با هم راحت بودیم. تمام این گروه بازیگران به هم کمک می کردند و یک تعامل همه جانبه برای رسیدن به فضای بهتر انجام می شد. بیشتر تلاش می کردیم مدام به هم انرژی بدهیم.

شخصیت پردازی های فیلم بشدت کامل است و به هر کدام از آنها به یک اندازه و براساس نیاز قصه می پردازید، اما از میان این شخصیت ها، شما بیشتر سراغ شناسنامه و روابط شاهین می روید و خواهر این شخصیت (شهرزاد ـ میترا حجار) را وارد قصه می کنید. چطور تصمیم گرفتید از میان این گروه زندگی یک شخصیت را پررنگ تر کنید؟

کیایی: از همان ابتدا براساس فضای فیلم، نوع شخصیت پردازی ها و روایت مشخص است. «خط ویژه» ماجرامحور است و ماجراها قصه را جلو ببرند. در چنین کاری فرصتی برای پرداختن به جزئیات شخصیت ها وجود ندارد. ما باید در دل ماجرا شخصیت ها را معرفی می کردیم. در فیلم هم چون این ویژگی در فیلمنامه وجود داشت من سعی کردم براساس نیاز درام این اتفاق را شکل دهم. به همین دلیل سعی کردم به همان اندازه که نیاز است به شخصیت های فریدون (مصطفی زمانی)، سمیرا (هانیه توسلی) و کاوه بپردازم. فکر می کنم سینما با این نوع فیلم ها به همین اندازه نیاز به شخصیت پردازی دارد.

اما شخصیت شاهین و منوچهر از یک بخشی به شخصیت های پیش برنده داستان اضافه می شوند. براساس نیاز داستان فکر می کردم این شخصیت ها نیاز دارند برای این که در بخشی از قصه به جای امنی پناه ببرند، بهتر است به خانه یکی از نزدیکان بروند. به همین دلیل سراغ خواهر شاهین می رویم که اتفاقا نشان دهیم زندگی شاهین هم پردغدغه است.

از طرف دیگر می خواستم به زندگی کسانی مانند شهرزاد بپردازم که به نوعی یک معضل اجتماعی است که ما در جامعه شاهد آن هستیم. برای رسیدن به این فضا فکر کردم مناسب ترین فرد می تواند خواهر شاهین باشد.

از یک بخشی از قصه نامزد منوچهر هم به این گروه اضافه می شود (مرجان ـ پریناز ایزدیار) که اتفاقا من فکر می کنم حتی می شد این شخصیت از سوی مخاطب دیده هم نشود و همان تماس های تلفنی بین منوچهر و مرجان کافی باشد.

کیایی: شخصیت مرجان در راستای درام شکل می گیرد. هر جایی که نیاز بود من شخصیت ها را وارد قصه کردم. از طرفی من در کارهایم به نمادگرایی اعتقاد ندارم. مرجان ضد تمام کاراکترهای ما عمل می کرد. همه آنها آنقدر مشکلات داشتند که می خواستند این پول را به دست بیاورند تا مشکلاتشان را حل کنند، اما دنیای مرجان کمی با آنها متفاوت بود. او دوست دارد یک زندگی آرام و بی دغدغه داشته باشد مثل خیلی از دخترهایی که در جامعه هستند. من در قصه به این تضاد نیاز داشتم.

حتی در نسخه اولیه فیلمنامه مرجان فقط در یک سکانس آن هم در پایان فیلم حضور داشت، اما در بازنویسی احساس کردم حضور مرجان در فیلم بالانس خوبی ایجاد می کند.

مسیر بازی شما در سینما از فیلم «ملکه» به نوعی تغییر کرد. این فیلم بشدت توانست در نوع انتخاب های شما و حتی شکل بازیتان تاثیرگذار باشد. اگر در شرایط فعلی میلاد کی مرام توانسته توسط داوران جشنواره فجر دیده شود فکر می کنم به تجربه خوب بازی در فیلم «ملکه» برمی گردد. البته بعد از حضور در این فیلم مخاطب هم از شما یک توقع دیگری دارد و این موضوع اتفاقا کار شما را سخت تر می کند.

کی مرام: من در تلویزیون هم سعی کردم دست به انتخاب های متفاوتی بزنم. در سریال «نابرده رنج» در نقش جوانی آرام حضور پیدا کردم که اتفاقا توسط مخاطبان بخوبی دیده شد و نقدهای بسیار خوبی درباره این حضور خواندم که برایم خیلی لذتبخش بود. البته من مخاطب تلویزیون و سینما را از هم کاملا جدا می کنم. به همین دلیل بعد از آن در سریال «بچه های نسبتا بد» بازی کردم که کاملا با کار قبلی در تلویزیون تفاوت داشت. با این حرف شما هم موافقم. اتفاق بزرگ بازیگریم با ملکه بود. دوستی من و کیایی هم از همین فیلم شروع شد. من دعوتش کردم و آمد فیلم را دید و از بازی من هم خوشش آمد. قرار بود در ضدگلوله با هم کار کنیم که نشد و در خط ویژه با هم همکاری کردیم.

البته این خیلی مهم است که یک بازیگر وقتی در فیلمی خوب دیده می شود و اتفاق مهمی برایش می افتد، در انتخاب های بعدی دقت کند و در کارهای متفاوتی حضور یابد. این اتفاق برای شما افتاد، اما برخی بازیگران شاید به خاطر ترس از دیده نشدن و فراموش شدن دست به انتخاب های اشتباه می زنند.

کی مرام: من بعد از فیلم ملکه یک سال و نیم کار نکردم. چرا که تلاش می کردم انتخاب درست داشته باشم. یکی از دلایلی که برخی از بازیگران انتخاب اشتباه می کنند این است که از چند سال پیش تاکنون به دلیل شرایط موجود، شرایط تولید در سینمای ایران اصلا خوب نبود و ما چون با مشکل سرمایه روبه رو بودیم فیلمی ساخته نمی شد. مگر چند فیلم سفارشی که انتخاب خیلی ها ممکن است در سینما نباشد.

دوم این که بازیگر نباید عطش دیده شدن داشته باشد و کمی صبر را هم تجربه کند. من شخصا سعی کردم در انتخاب هایم درست عمل کنم. فکر می کنم یک بازیگر باید آنقدر اعتماد به نفس داشته باشد که فکر دیده نشدن و فراموش شدن را نداشته باشد. سال گذشته من در جشنواره فجر هیچ فیلمی نداشتم، اما امسال با دو فیلم حضور داشتم. یک بازیگر باید مسیر خود را هدفگذاری کند، نباید ترس داشته باشد و باید اندازه خود را بداند. باید مطمئن باشیم اگر ده سال هم کار نکنیم بعد از این مدت قطعا با فیلمی دوباره حضور پیدا می کنیم که یک حضور عجیب خواهد بود. من در این ارتباط تکلیفم با خودم روشن است.

خط ویژه فیلم پر بازیگری است. با توجه به این که خود کارگردان هم عنوان کرد کل گروه بازیگران این فیلم شخصیت اصلی هستند، این احتمال وجود دارد که در چنین آثاری بازی یک بازیگر کمتر مورد توجه قرار بگیرد چرا که گروه بازیگران مورد توجه مخاطب و حتی منتقدان قرار می گیرند. به همین دلیل ممکن است برای شما در همان ابتدا این تصور به وجود آید که ممکن است بازی شما در سایه دیگر بازیگران قرار بگیرد. این یک ریسک برای بازیگر محسوب می شود.

کی مرام: فیلم های من عمدتا قهرمان محور است که من یا قهرمان آنها بودم یا ضد قهرمان. من همیشه ریسک را دوست داشتم. از طرف دیگر دنبال حضور در یک کار متفاوت بودم. دوست داشتم چنین حضوری را تجربه کنم. این حضور و قرارگرفتن در چنین کار گروهی را که عمدتا در ایران کمتر انجام می شود دوست دارم. من سعی کردم کار خودم را درست انجام دهم و خدا را شکر دیده هم می شود. صرفا حضورم در این فیلم به مصطفی کیایی، فیلمنامه خوب و متفاوت بودنش با تمام نقش هایی که تاکنون بازی کردم برمی گردد.

پس ترسی از زیر سایه قرار گرفتن دیگر بازیگران یا دیده نشدن نداشتید؟

کی مرام: نه به این فکر نمی کردم و فقط دنبال این بودم که کارم را درست انجام دهم. اتفاقا در خط ویژه باید سعی کنی که دیده نشوی. چون اگر سعی کنی دیده شوی زمین می خوری. در کار گروهی باید به این موضوع توجه داشت. مثل فوتبال که اگر کسی تکروی کند کاملا مشخص می شود که قصد دارد خودش را به رخ بکشد. در خط ویژه باید تلاش می کردیم در قالب فیلم باشیم. اگر بازی ما بیرون می زد قطعا موفق نبودیم.

نقش شاهین دارای فراز و فرود است. این شخصیت با پارتنر خود (منوچهر ـ محسن کیایی) در ابتدا یک زندگی دارد و درگیر برطرف کردن مشکلات خود هستند. در ادامه با پول زیادی روبه رو می شوند و برای حفظ آن مجبور می شوند با یک گروه دیگر همراه شوند و در بخش و قسمت پایانی فیلم خواهر شاهین به قصه اضافه می شود و ما در این بخش رویارویی وی را با خانواده اش و مشکلاتی که آنها دارند، می بینیم. چقدر به این فضای نقش خودتان کمک کردید؟

کی مرام: از لحظه اول فکر می کردم شخصیت شاهین زمینه این فضا را داشت که از تخت بودن آن جلوگیری شود. البته من از زمان فیلم ملکه خیلی به جزئیات یک شخصیت می پردازم. به همین دلیل تمام ویژگی های این شخصیت را هم در فیلم خط ویژه برای خودم تصور کردم و تمام جزئیات رفتاری که شاهین می تواند در قبال اتفاقات مختلف داشته باشد. من بیشتر تلاش کردم با تاکید بر این جزئیات و ریزه کاری ها باعث شوم مخاطب با شاهین ارتباط خوبی برقرار کند.

روزی که قرار شد در نقش شاهین بازی کنید به این موضوع فکر کردید که ممکن است این حضور در جشنواره فجر توسط داوران دیده شود؟

کی مرام: من روز اول به کیایی گفتم از این نقش یک جایزه خواهم داشت. می دانستم این اتفاق می افتد. داورانی که در جشنواره حضور داشتند به لحاظ بازیگری خیلی باهوش بودند. نمی شود این موضوع را انکار کرد. با یکی از داوران بعد از جشنواره حرف زدم، صحبت هایی با من کرد که خیلی خوشحال شدم. من برای تک تک پلان های این نقش طراحی کرده بودم. حتی وقتی در کادر دوربین هم نبودم بازی می کردم و به هیچ وجه دنبال دوربین نبودم.

البته گرفتن چنین جوایزی کار بازیگر را سخت می کند. چون من باید در انتخاب ها و اجراهایم خیلی دقت کنم؛ خیلی بیشتر از قبل و تلاش می کنم مخاطب را از این پس با حضورهایم غافلگیر کنم.

شما در پایان این فیلم نشان می دهید جوانانی که حتی در مرحله ای تصمیم می گیرند به مردم کشور خود کمک کنند دست آخر توسط پلیس به عنوان خلافکار دستگیر می شوند، اما دوباره نماینده همان آقازاده ها (محتشم) با بازی سام قریبیان با توجه به مشکلاتی که برایش پیش می آید، اما آزاد و رها است و باز هم به مسیر زندگی خود ادامه می دهد.

کیایی: پایان بندی این فیلم بر اساس واقعیت جامعه است. اصولا سعی می کنم در فیلم ساختن به فضای جامعه نزدیک شوم. وقتی مسائل اینچنینی در جامعه پیش می آید عمدتا دانه درشت ها در نهایت فرار می کنند یا از دست قانون می گریزند، اما آنهایی که شاید کمترین درگیری را با چنین موضوعاتی دارند، مجازات می شوند. در خط ویژه هم همین اتفاق می افتد. البته روش این جوانان هم در فیلم غلط است چرا که وارد اتفاقی می شوند و فکر می کنند با این کار می خواهند حقشان را بگیرند، اما در نهایت می بینیم آن کسی که عامل اصلی همه این ماجرا بوده هنوز آزاد است و افراد دیگری به عنوان مفاسد اقتصادی عکسشان در روزنامه چاپ می شود و مجازات می شوند.

شما خودتان هم اگر به جای این شخصیت ها بودید همین عکس العمل را نشان می دادید؟

کیایی: قطعا واکنش خودم هم همین بود و ترجیح می دادم به جای این که پول دست امثال محتشم بیفتد که اتفاقا بارها هم در فیلم آن را تکراری کنم، به مردم برسد وقتی قرار نیست به خودم سهمی برسد. سعی کردم در فیلم این شخصیت ها رابین هود نشوند. وقتی خودشان دستشان به پول نمی رسد و هر چقدر تلاش می کنند به نتیجه نمی رسند، در نتیجه به جای این که پول به محتشم برسد به مردم آن را می دهند. حرف فیلم همین است. من در سکانس پایانی فیلم دیالوگی دارم که از زبان هومن سیدی (کاوه) شنیده می شود که می گوید من از دیشب کار 300 تا خانواده را راه انداختم، اما هنوز هشت میلیارد و 500 هزار تومان آن باقی مانده است. حرف فیلم این است که پولی که براحتی آن بالا میان آدم ها جابه جا می شود و برای منافع شخصی است، چقدر کمتر از این رقم می تواند مشکلات این مردم را حل کند.

شما هم همین طور؟

کی مرام: قطعا من هم همین کار را می کردم که شاهین و دیگر شخصیت ها انجام دادند.

شما در صحبت هایتان عنوان می کنید سینمای ما به قهرمان نیاز دارد، ولی باز تاکید می کنید که نمی خواستید این شخصیت ها را رابین هود نشان دهید.

کیایی: منظورم از رابین هود قهرمانانی هستند که به خاطر مردم دزدی می کنند. سینمای ما به قهرمان نیاز دارد. من نمی خواستم به این مفهوم برسم که آدم هایی از خود گذشتند و برای مردم تلاش می کنند. چراکه در حال حاضر اغلب مردم ما اول منافع خودشان را در نظر می گیرند و بعد به فکر دیگران هستند. در این فیلم هم ابتدا جوانانی هستند که درگیر مشکلاتی هستند و تلاش می کنند از یک آقازاده که فکر می کنند حقشان را خورده است، پولشان را بگیرند و به زندگی خود برسند و وقتی که دستشان به این نمی رسد پول را بین مردم تقسیم می کنند. اتفاقا فریدون یک دیالوگ در فیلم دارد که می گوید حالا که دستتان به جایی نمی رسد همه شما رابین هود شدید و می خواهید پول را بین مردم تقسیم کنید. این اتفاق از روی ناچاری است. به عقیده من از آن جایی که مخاطب درگیر این شخصیت ها می شود و اتفاقا مخاطب هم می خواهد که محتشم پول را به دست پول را از آنها نگیرد، این شخصیت ها تبدیل به قهرمان می شوند.

خط ویژه و «بعدازظهر سگی سگی» فیلم اول شما شباهت هایی به هم دارد و در هر دو فیلم شما دغدغه نسل جوان و مشکلاتی را که آنها دارند، بیان می کنید. آیا تصمیم دارید همین مسیر را در سینما دنبال کنید؟

کیایی: من خیلی ریزبین هستم به شرایط اطراف در جامعه و فکر می کنم نگاه هر فیلمسازی خیلی به شخصیت فرد نزدیک است. من خودم همیشه چنین مسائلی را در جامعه دنبال می کنم. فیلم ضد گلوله را یک کار اجتماعی می دانم که اتفاقا تلاش می کند فضای اجتماعی دهه 60 را به تصویر بکشد که این نگاه اجتماعی در سه کار من بوده است. ممکن است ژانرهای آن عوض شود، اما این نگاه تغییر نمی کند. قطعا هم دغدغه جوانان را دنبال می کنم و همیشه معتقدم پویایی یک جامعه به نسل جوان برمی گردد و خودم هم از این نسل هستم و به همین دلیل مسائل آنها را بیشتر درک می کنم.

منبع: جام جم

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت