ایران «جزیره عصمت» است
عبدالرحیم وُسیِف، فعال فرهنگی تاجیک معتقد است ایران در دنیا یگانه کشوری است که با وجود همه تحریمها و فشارهای سیاسی و اقتصادی بر سر آرمانهای اسلامی خود ایستاده و سعادت دنیا و آخرت در آن است. او میگوید: ایران «جزیره عصمت» است. اوراءالنهر زمانی یکی از مهمترین کانونهای تمدن و فرهنگ ایرانی (در معنای ایران بزرگ) بوده است. کشورهای استقلال یافته این منطقه از اتحاد جماهیر شوروی، از جمله تاجیکستان، ازبکستان، قزاقستان، قرقیزستان و ترکمنستان، با وجود چند قرن جدایی و استقلال جغرافیایی از بدنه این فرهنگ، و با آن که تطورات مهم سیاسی و تاریخی را از سر خود گذراندهاند، اما هنوز پیوندها و اشتراکات محکمی در زمینههای فرهنگی مختلف در میان آنها باقی مانده که میتوان از این ظرفیت عظیم، به عنوان کانونی برای احیای مجد و عظمت تمدن اسلامی استفاده کرد.
از میان این کشورها تاجیکستان به دلیل اشتراکات بیشتر با ایران، از جمله اشتراک در مهمترین پدیده فرهنگی یعنی زبان، جایگاه بسیار ویژهای دارد و به دلایل بسیار میتوان گفت که سیاست کلان فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در قبال افغانستان و تاجیکستان، از موقعیت بسیار خاصی برخوردار است. وقوع انقلاب اسلامی در ایران، و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی فرصت مساعدی پیش آورد تا ایرانیان و مردمان آسیای میانه بخصوص تاجیکها، به مرور، بازخوانی و احیای پیوندهای چندقرنه تاریخی و تمدنی خود بپردازند؛ پیوندهایی که با تجزیه قلمروی کشورهای اسلامی از سوی استعمارگران و اختلافافکنیهای قومی و مذهبی و نژادی رنگ باخته بود.
عبدالرحیم وُسیِف، فعال فرهنگی تاجیک چندی پیش با حضور در خبرگزاری تسنیم دغدغههای فرهنگی خود را تشریح کرد. اهل قبادیان ولایت ختلان است و چنانکه میگوید اصل و نسبش به امام بخاری، از علمای بزرگ اهلسنت میرسد و با احمدشاه مسعود، مجاهد افغان هم رابطه خویش و تباری دارد، چون چند قرن قبل عموزادههای وی (اجداد احمدشاه مسعود) بهدلیل مشکلات چندی به خراسان بزرگ (افغانستان) رفتهاند. وُسیف حنفیمذهب است و حافظ کل قرآن؛ پس از اتمام مکتب (مدرسه) مدتی در حوزه امام ترمذی مشغول تحصیل بوده و سپس در دانشگاه اسلامی ابوحنیفه تاجیکستان در رشته تاریخ اسلام و دینشناسی درس خوانده است.
وُسیف سخنرانیهای بسیاری را در کشورهای مختلف از کشورهای مشترک المنافع گرفته تا کشورهای اروپایی در موضوعات و مسائل مبتلابه دنیای امروز از جمله زن و زندگی، اسلام و جهان معاصر، جنگ فکری و... ارائه کرده است. وی معتقد است ایران با انقلابش گام مهمی برای احیای تمدن اسلامی برداشت و نقش مهمی در بیداری و وحدت مسلمانان داشت. او معتقد است در آشفتهبازار دنیای امروز، ایران «جزیره عصمت» است و تنها کشور مسلمانی است که قاعده اسلامی «نفی سبیل» را در عمل محقق کرده و با وجود مشکلات و موانع بسیار موجود بر سر راه او، از جنگ نظامی گرفته تا اعمال فشارهای سیاسی، هجمه فرهنگی و تحریم اقتصادی، بهتمام معنای کلمه مستقل است.
این فعال فرهنگی تاجیک آرزوی وحدت جهان اسلام را دارد و جریان تکفیری را مانع بزرگی بر سر راه این آرمان میداند و بهدلایلی که ذکر میکند، معتقد است ایران، افغانستان و تاجیکستان کشورهای ستون مهرهای جهان اسلام هستند که استعمارگران با سیمهای خاردار آنها را از هم بریده و داشتههایشان را به تاراج بردهاند.
بخش دوم سخنان وُسیِف در گفتوگو با خبرنگار تسنیم بدین شرح منتشر میشود:
ما از هم بیخبریم؛ و حتی شاید خیلی از ایرانیان ندانند که مردمان تاجیکستان، افغانستان و ایران، همسایه، همزبان و همدین هستند و اشتراکات فرهنگی بسیاری با یکدیگر دارند. متأسفانه با سیاستهای استعماری و البته با خیانت برخی چهرههای تاریخی، ایران بزرگ پارهپاره شد. ما را بهاصطلاح تاجیکی با سیمهای خاردار از هم جدا کردند و داشتههایمان را به تاراج بردند. امروز نیز با شیوههای مختلف مانع ارتباط نزدیک ما میشوند و فشارهایی بر هر سه کشور تحمیل میکنند؛ ایران را از غنیسازی اورانیوم محروم و افغانستان را درگیر جنگ بیش از 50ساله ظالمانهای میکنند و از فرزندان آن علیه مردمش تروریست میسازند. در چنین شرایطی جوانانان و تازهنهالان زمان استقلال (یعنی انقلاب اسلامی ایران و فروپاشی شوروی) باید گامهایی استوار در جهت تقویت همدلی و اتحاد بردارند.
من فکر میکنم این سه کشور (ایران، افغانستان و تاجیکستان) در اصل یک وطن و ملت هستند و باید خود تصمیمگیرنده زندگی و سرنوشت خود باشند. روی جوانان این کشورها خصوصاً جوانان ایرانی باید بیشتر کار کرد. امروز ایران در عرصههای مختلف علمی از نانوتکنولوژی، طب، هوانوردی و بسیاری از تخصصهای دیگر، به پیشرفتهای ارزشمندی دست یافته و جوانان ایران باید قدردان این وضعیت باشند و فعالیتهای خود را برای کسب موفقیتهای بزرگتر، بیشتر کنند. ایران در دنیا یگانه کشوری است که سعادت و دنیا و آخرت در آن است. من در یک سخنرانی، ایران را به «جزیره عصمت» تعبیر کردم که جوانان آن، با وجود همه تحریمها و فشارهای سیاسی و اقتصادی، بر سر آرمانهای انقلابی و ارزشهای خود ایستادهاند و ایرانیان این اندیشه خودباوری و استقلال را مرهون اندیشه امام خمینی(ره) هستند.
معتقدم که تاجیکستان و افغانستان باید از این تجربه ملت ایران و این نوع جهانبینی استفاده کنند و این شیوه را چراغ راه خود قرار دهند تا با اتحاد بتوانیم عظمت و شکوه اسلام و ایران بزرگ را به جهانیان نشان دهیم. جهان باید بداند که ما حتی قبل از ورود اسلام به ایران، صاحب علم و اخلاق و تمدن بودیم و وارث بزرگانی چون ابوعلیسینا، بیرونی، فردوسی، رودکی، خیام، جمشید کاشانی و... هستیم و امروز غربیها بسیاری از میراث علمی ما را به نام خود مصادره کردهاند، مثلاً ما میدانیم که جابربن حیان همدرس ابوحنیفه در کلاس امام صادق(ع)، پدر علم کیمیا (شیمی) است، اما متأسفانه در متون درسی امروز میخوانیم که «شیمی» از ریشه یونانی گرفته شده است! یعنی داشتههای ما را برده و به نام خود ثبت کردهاند.
جوانان ایران و افغانستان و تاجیکستان باید متوجه باشند که وارث ابنسینا هستند؛ شخصیت بزرگی که حکمت و طبابت را در جهان دگرگون کرد و دارو و درمان و پزشکی امروز میراثخوار علم و حکمت اوست. ملتی که وارث این بزرگان است، چگونه میتواند کنار برود و ساکت بنشیند تا از آن سر دنیا برای سرنوشتش تصمیمگیری کنند؟ بنابراین جوانان عزیز باید بسیار فعال باشند و از این انقلاب و وحدت و آزادی و استقلال کشورها درست استفاده کرده و به این فکر کنند که وارث چهکسانی هستند و چه رسالتی بر دوش دارند؟ آنان باید بدانند که امانتی هست که باید آن را ترویج داده و بیخیانت به نسل بعد برسانند.
منبع: تسنیم
دیدگاه تان را بنویسید