روزی که تبریز حمام خون شد

کد خبر: 324667

همه چیز از یک نام شروع شد و چند عبارت موهن. «احمد رشیدی مطلق» نام مستعاری بود که پای مطلبی با عنوان «ایران و استعمار سرخ و سیاه» در روزنامه اطلاعات خورده بود و مطالب توهین آمیزی درباره امام خمینی(ره) منتشر کرده بود.

روزی که تبریز حمام خون شد
مجله مهر: انتشار این مطلب در روز نوزدهم دي ماه 1356، قيام مردم قم را در پی داشت. عوامل رژيم پهلوي مردم را به خاك و خون كشيدند و در چهلم اين فاجعه، مردم نقاط مختلف ايران خود را آماده برگزاري مراسم ‌كردند. در تبريز قرار بود مردم در مسجد قزللي (ميرزاآقايوسف مجتهد) تجمع كنند. این دعوت از سوي آيت الله قاضي طباطبايي و ده تن ديگر از علماي تبريز صورت گرفته بود.
در این روز که مصادف با روز 29 بهمن بود، مردم در مقابل مسجد قزللی جمع شدند. سرگرد مقصود حق شناس، رييس كلانتري بازار تبریز به همراه عده‌اي مأمور، به مردم اعلام كرد كه متفرق شوند و با توهين به مسجد از ورود مردم جلوگيري كرد. در این بین جواني به نام محمد تجلي از اين توهين برافروخته مي‌شود و با او گلاويز مي‌شود كه حق شناس با اسلحه كمري‌اش اين جوان 22 ساله را به شهادت مي‌رساند.
تبریز به خون کشیده شد مردم خشمگين جنازه خون آلود شهيد را برداشته و در خيابان‌ها به راه مي‌افتند و بتدريج راهپيمايي گسترده‌اي شكل مي‌گيرد. يحيي ليقواني رييس ساواك تبريز با توجه به گسترش قيام مردمي با تهران تماس مي‌گيرد و شاه به جمشيد آموزگار دستور حفاظت از مناطق مهم و سركوب شديد مردم را مي‌دهد. شوراي امنيتي استان، دستور استقرار يگان ها و ادوات نظامي از جمله تانك و نفربر را در سطح شهر مي‌دهد كه در نتیجه با مقاومت و پايمردي مردم تبريز، اين شهر از خون جوانان، بازاريان، دانشجويان، مردان و زنان، رنگين می شود.
ما این شاه را نمی خواهیم
مردم با سردادن شعار «مرگ بر شاه» در خیابان ها راهپیمایی کرده و سر راه خود مشروب فروشی ها و ساختمان مرکزی حزب رستاخیز و مجسمه شاه در میدان خاقانی را به آتش کشیدند. مضمون شعارهایی که مردم در آن روز سر می دادند طرفداری از نهضت امام، سرنگونی رژیم طاغوت، برقراری عدالت اسلامی و رفع ظلم و ستمی بود که توسط پلیس و ساواک بر مردم حاکم شده بود. از جمله شعارها این بود: «خمینی رهبر ماست»، «قیام، قیام خدائیست»، «ما مردم تبریز پیرو خط امام، پیرو خط پیامبر»، «ما این شاه را نمی خواهیم». روزنامه رستاخیز تعداد شهدای این قیام را 9 نفر و مجروحان را 250 نفر اعلام کرد، اما ناظران بی طرف در تبریز گزارش دادند که بیش از 100 نفر به شهادت رسیده اند.
تنبیه عوامل حکومت در این میان اولین واکنشی که حکومت پس از اعلام حکومت نظامی در تبریز داشت آغاز موج دستگیری افراد مظنون به شرکت در قیام بود. به صورتی که پس از پایان روز 29 بهمن فقط در مدت 48 ساعت 621 نفر از دانشجویان روانه زندان شدند. اقدام دیگر رژیم تعویض و تنبیه قاصرین واقعه قیام مردم تبریز بود. شاه برای تنبیه قاصرین واقعه تبریز یک هیأت بازرسی به این شهر اعزام و دستور داد مأمورانی که در پیش بینی و جلوگیری از واقعه تبریز قصور کرده اند تنبیه شوند. سپهبد آزموده که در زمان وقایع بهمن ماه تبریز، استاندار آذربایجان شرقی بود به تهران احضار و سپهبد شفقت به جای وی منصوب شد. رییس شهربانی آذربایجان نیز تسلیم کمیسیون بررسی واقعه شد.
قیام کنندگانی که اوباش نامیده شدند پس از قیام تبریز، دولت کوشید با کنترل مطبوعات و رادیو و تلویزیون تا حد مقدور آن را یک مسئله بی اهمیت جلوه دهد. هلاکو رامبد وزیر مشاور دولت آموزگار در مجلس گفت: «در شهر تبریز، عده ای اوباش و مزدوران خارجی که معلوم نیست در کدام تاریخ و از کدام مرز برای اینگونه تحریکات وارد ایران شده اند، عملی شبیه به آنچه قشون مغول در برنامه داشت، با تمام حقارت و فضاحت در حد اوباش محلی، فجایعی در شهر تبریز به وجود آوردند و به مراکز فرهنگی و مراکز عمومی صدمه زدند.» جعفریان یکی از اعضای حزب رستاخیز چند روز بعد از قیام اعلام کرد: «آشوبگران که تبریز را به آتش کشیدند تبریزی نبودند.» کلماتی نظیر «کمونیست های شناخته شده، مزدوران خارجی، مارکسیست ها، مارکسیست‌های اسلامی» به طور خسته کننده از سوی دبیران حزب رستاخیز در مطبوعات و رادیو و تلویزیون تکرار می شد. بخش فارسي «راديو لندن» در مورد تظاهرات تبريز گفت: «طبق گزارش خبرگزاري پارس، بر اثر برخورد شديد افراد پليس با تظاهركنندگان، لااقل شش تن در تظاهرات تبريز به قتل رسيده اند و بسياري مجروح شده اند. روزنامه تايمز به نقل از خبرگزاري فرانسه و رويتر نوشت: «در اغتشاشات و تظاهراتي كه در تبريز، دومين شهر بزرگ و صنعتي ايران، توسط ماركسيست هاي اسلامي به راه افتاد، 6 نفر كشته و 125 نفر زخمي شدند.» سرانجام ساعت 5 بعدازظهر نيروهاي نظامي بر شهر مسلط شدند. در آمار ساواك چنين آمده است: «581 نفر دستگير، 9 نفر كشته، 118 نفر زخمي. 3 دستگاه تانك، 2 سينما، يك هتل، كاخ جوانان، حزب رستاخيز و تعدادي اتومبيل شخصي و دولتي به آتش كشيده شدند.»
بوق هاي تبليغاتي و انقلاب سفيد كشتار مردم تبريز، شاه را غافلگير كرد چرا كه او به خيال خود توانسته بود پرده‌اي ضخيم بر روي فاجعه قم بكشد حتي اقدام دبير كل سازمان ملل را به سود خود تمام كند و افكار خارجيان را از درك واقعيت فاجعه قم منحرف سازد؛ اما با قيام مردم تبريز، تقدير به گونه ديگري رقم خورد. امام طی یک سخنرانی ضمن تجلیل از قیام 19 دی قم شدیداً به دولت های آمریکا، انگلیس و دیگر دولت هایی که اعلامیه حقوق بشر را امضا کرده و اینک جنایات شاه را تایید می کنند، حمله کرده و منشأ سیه روزی ملت ایران را دخالت های آمریکا دانستند. ایشان در بیانات خود شخص شاه را مقصر کشتار 19 دی و 29 بهمن تبریز معرفی کردند و خطر تفکر جدایی دین از سیاست و وظیفه خطیر روحانیون در پرداختن به مسائل سیاسی جامعه را گوشزد نموده و با تشریح دخالت های ائمه(ع) و پیشوایان دینی در امور سیاسی، شدیداً به بینش کسانی که انتظار و سکوت در مقابل جباران را پیشه ساخته اند، حمله کردند. همچنین بعدها در پيام مهمي كه به مناسبت قيام خونين 29 بهمن تبريز در 8 اسفند 1356 خطاب به مردم آذربايجان فرستادند، فرمودند: «سلام بر اهالي شجاع و متدين آذربايجان عزيز، درود بر مردان برومند و جوانان غيرتمند تبريز. درود بر مرداني كه در مقابل دودمان بسيار خطرناك پهلوي قيام كردند و با فرياد مرگ بر شاه خط بطلان برخرافه گوئي هاي او كشيدند. زنده باشند مردم مجاهد عزيز تبريز كه با نهضت عظيم خود مشت محكم بر دهان ياوه گوياني زدند كه با بوق هاي تبليغاتي انقلاب خونين استعمار را كه ملت شريف ايران با آن صددرصد مخالف است انقلاب سفيد شاه و ملت مي نامند و اين نوكر اجانب و خودباخته مستعمرين را نجات دهنده كشور مي شمارند...».
تَرَکی که رژیم برداشت قیام گسترده مردم تبریز و قتل‌عام آن بازتاب وسیعی در سراسر ایران و محافل روحانی و غیرروحانی داشت. مراجع و آیات حوزه علمیه قم اولین مقامات روحانی بودند که در این خصوص با اعلامیه و تلگراف موضع گیری نمودند. اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان اروپا، جنبش مسلمانان مبارز، کنفدراسیون محصلان و دانشجویان ایرانی خارج از کشور، نهضت آزادی ایران نیز اعلامیه هایی نشر دادند. نشریه «16 آذر» نشریه کنفدراسیون محصلان و دانشجویان ایرانی خارج از کشور نوشت: «قیام تبریز نه فقط برگی زرین به تاریخ مبارزات ضدارتجاعی و قهرمانانه اهالی ستمکش این شهر می افزاید، بلکه لحظه ای درخشان در تاریخ پیکار خلق های میهن است.» پس از قیام تبریز دانشجویان مبارز ایرانی مقیم کشورهای اروپایی و امریکایی دست به افشارگری زدند. در امریکا جو حاکم چنان گرایش به شاه داشت که هیچ نشریه معتبر، غیر از چند روزنامه محلی و کم تیراژ حاضر به چاپ مطالب دانشجویان نشد. روزنامه واشنگتن پست، چند مقاله به اوضاع تبریز اختصاص داد، نیویورک تایمز ضمن صحبت از تَرَکی که رژیم برداشته، در روزهای بعد تعداد کشته شدگان تبریز را از 6 به بالاتر از 70 نفر رساند و توضیح داد که بلوای تبریز، بلوایی است پیچیده، ولی ننوشت که پیچیدگی بلوا در کجا نهفته است. جنبش های دانشجویی در خارج از ایران تعدادی از دانشجویان مبارز ایرانی مشغول به تحصیل در برلن شرقی (پایتخت جمهوری دمکراتیک سابق آلمان) سفارت ایران را در برلن به اشغال خود درآوردند و به افشای جنایات شاه و پخش خبر مبارزه مردم تبریز پرداختند، خبر این جریان به سراسر جهان مخابره شد. دانشجویان مقیم اتریش نیز مقارن سفر وزیر امور خارجه ایران که به دعوت صدراعظم و رئیس جمهور اتریش به آن کشور رفته بود، در خارج دانشگاه وین، دست به تظاهراتی زدند و شعار خود را «حمام خون در ایران» قرار دادند. آنها می گفتند تعداد بسیار زیادی از مردم به خصوص از شهر تبریز ضمن تظاهرات در زدوخوردهایی که با پلیس صورت گرفت، کشته شده اند.»
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت