بغضی که نترکید!/ یک روایت کند اما غیر کلیشه‌ای از خانواده‌هایی در همین نزدیکی + تصاویر

کد خبر: 322295

این فیلم می‌توانست خیلی بیشتر مخاطب را میخکوب کند یا تحت تأثیر قرار دهد، اما ریتم کند و عدم صراحت آن در مسیر فیلم، این مسأله را چندان محقق نکرده است. بغضی که در گلوی امثال «رضا» وجود دارد باید شهود بیشتری می‌یافت اما در این مسیر فقط به طرح موضوع اکتفا شده است.

بغضی که نترکید!/ یک روایت کند اما غیر کلیشه‌ای از خانواده‌هایی در همین نزدیکی + تصاویر
سرویس فرهنگی «فردا»: قطعاً جدیدترین اثر محمدمهدی عسگرپور، یک حرکت متفاوت، با مفاهیم ارزشمند و البته همراه با برخی نواقص در سینمای مبتنی بر بازماندگان دفاع مقدس است. عسگرپور در «میهمان داریم» تلاش فراوانی کرده است که تصویر متفاوت‌تری از خانواده شهدا، جانبازان و حتی خود شهدا ارائه کند. این تصویر اگرچه خالی از ایراد نبوده، اما این تلاش در جایگاه خود ستودنی است چراکه پیام‌های مهمی را در خود جای داده است.
عسگرپور در «میهمان داریم» سراغ بازماندگان جنگ رفته است. جانبازان و خانواده‌های آنها و البته خانواده شهدا. فیلم، روایت‌گر خانواده‌ای است که سه فرزند خود را در جنگ از دست داده است و عملاً پدر و مادری با سه فرزند شهید را به تصویر می‌کشد. علاوه بر این، فرزند چهارمی هم در کار است که جانباز شده و این روزها حال و احوال روحی مناسبی ندارد. از همه جا و همه کس دلگیر است و به تعبیر خودش اشتباهی زنده است! دلگیری این فرزند و همچنین روابط خسته‌آلود پدر و مادر خانواده که به حق با بازی پرویز پرستویی و آهو خردمند به خوبی از آب در آمده، هسته اولیه ماجرا تشکیل می‌دهد. این ماجرا تا جایی ادامه می‌یابد که خبر رسیدن میهمانی به این خانواده آنها را در هیاهوی مهیا کردن خانه و کاشانه‌شان می‌اندازد؛ هیاهویی که بخش دوم داستان را در فضایی متفاوت‌تر رقم می‌زند.
با وجود داستانی که می‌توانست کشش نسبتاً بالایی داشته باشد، اما ریتم کند فیلم و عدم صراحت لازم آن، از این کشش کاسته است. «میهمان داریم» در اوایل فیلم موضوع مهمی را از زبان یک جانباز مطرح کرد اما به نظر می‌رسد که آن را در سطح شعار رها کرده است. عوض شدن همه چیز، ناحق شدن بسیاری امور و تاری و تیرگی‌های معرفتی در دوران حاضر، این حالت روحی را در جانباز به وجود آورده که بعد از رفتن هم‌رزم‌اش حالا دیگر او اضافی است و نباید زنده باشد چراکه از آرمان‌هایش چیز زیادی نمی‌بیند. فریادهای او ـ که بهروز شعیبی به خوبی کاراکترش را ایفا می‌کند ـ ، پرخاش‌گری‌هایش، عکس‌العمل‌های توفانی و ... در یک ریتم کند به خوبی به مخاطب حالی می‌کند که «رضا» حال و روز خوبی ندارد؛ حالش خوش نیست و دلش گرفته است! او نه فقط معلولیت جسمی دارد و تنش بی‌حال است، بلکه این روزها دلش از خیلی‌ها پر است. کارگردان این حالت را به خوبی در می‌آورد و با ایفای نقش مطلوب شعیبی در ایجاد تضادهای دیدنی در یک ریتم کند، این موضوع را به خوبی نمایش می‌دهد. عسگرپور، حتی از نمایش هم گذشته و قدری موضوع را از لسان «رضا» شفاف می‌کند اما در نهایت دنباله آن رها می‌شود. این در شرایطی است که فیلم‌نامه می‌توانست بر این مطلب بسیار جامع‌تر مانور دهد و آن را بپروراند؛ اما عملاً آن را ناتمام گذارد.
«میهمان داریم» می‌توانست خیلی بیشتر مخاطب را میخکوب کند یا تحت تأثیر قرار دهد، اما عدم صراحتش در مسیر فیلم، این مسأله را چندان محقق نکرده است. بغضی که در گلوی امثال «رضا» وجود دارد باید شهود بیشتری می‌یافت اما در این مسیر فقط به طرح موضوع اکتفا شده است. حال روحی «رضا» اگرچه در ادامه با یاد شهیدان این خانواده بهبود می‌یابد اما پاسخی به دغدغه‌های او داده نمی‌شود و صرفاً با مشی عاطفی رونق دوباره‌ای می‌یابد.
به نظر می‌رسد به ويژه در میانه فیلم، فیلم‌نامه دچار استیصال در نمایش مرز گنگی میان خیال و واقعیت می‌شود. در فضایی که سه فرزند شهید خانواده دوباره به خانه بازمی‌گردند و همه چیز رفته رفته خوب می‌شود، اگرچه پیام روشنی نظیر جاودانگی شهدا و برکات آنها در خانواده‌شان را می‌توان دریافت کرد، لکن یک بدنه مفهومی گنگ به ويژه در پایان این فضا برای مخاطب ایجاد می‌گردد.
در کنار نواقص فیلم‌نامه‌ای و ریتم قابل بحث فیلم، اما باید ذکر کنیم که «میهمان داریم» دارای جلوه‌هایی خاص در نمایش عناصر و استعاره‌های قابل تأمل است. لرزش مدام خانه قدیمی خانواده که در پی گودبرداری ساختمان مجاور رخ می‌دهد و البته این خانواده توجهی به آن ندارد، می‌تواند پیامی از بی‌مهری‌ها و فشارهایی باشد که بر خانواده شهدا و رزمندگان حادث می‌گردد. از سوی دیگر شروع فوق‌العاده فیلم با درون مایه بازی پرویز پرستویی یک نمایش بسیار عالی را در برابر دیدگان مخاطب قرار می‌دهد. پدر خانواده (با بازی بسیار خوب پرویز پرستویی) را در زیر باران برق می‌گیرد و او روی زمین می‌افتد. بعد از بند آمدن باران، برداشتی از زاویه نگاه پدر به آسمان و عبور یک هواپیما به مخاطب ارائه می‌شود که خود شروعی مضمون‌آمیز را رقم می‌زند.
بازی‌های موجود در «میهمان داریم» در اغلب موارد خیلی خوب ارائه شده‌اند. پدر (پرستویی)، مادر (خردمند) و رضا (شعیبی) خیلی خوب کاراکتر مورد نظر را ایفا کرده‌اند و به سرانجام رسانده‌اند. همین موضوع سبب شده است که اگرچه ما در این فیلم، ریتمی کند را شاهدیم، اما بتوانیم از بازی‌های حداکثر لذت را ببریم و تا حد ممکن با فیلم همراه باشیم. در این بین، البته انتخاب دو برادر دوقلو و گریم شهیدگونه ـ آن طور که در کتابهای درسی تصویر شهدا را می‌کشند! ـ قدری فضای فیلم را کاریکاتوری کرده و مایه تعجب گشته است. اما از این موضوع که بگذریم، در مجموع بازی‌های این فیلم را باید مثبت ارزیابی کنیم.
اگر بخواهیم «میهمان داریم» را اثری رو به جلو ارزیابی کنیم، می‌توانیم با قدری اغماض درباره فیلم‌نامه آن و نواقصی که در بالا مطرح شد، چنین سخنی را بر زبان جاری سازیم. این فیلم زاویه دید تازه‌ای را در آثار دفاع مقدس مطرح کرده است و همین موضوع می‌تواند فتح بابی شود در پرداخت به خانواده شهدا و جانبازان دوران دفاع که در همین شهرها و روستاهای کشورمان به زندگانی خویش مشغولند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت