ایسنا: پس از آنکه فیلم «خسته نباشید!» سال پیش در جشنوارهی فجر بهنمایش درآمد، اعلام شد که از سوی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در بخش «تجلی اراده ملی» بهخاطر نمایش جاذبههای کویر، روستا و قناتهای ایران جایزهای خواهد گرفت؛ اما حالا پس از گذشت یک سال از آن وعده، عوامل سازندهی فیلم میگویند نهتنها هنوز آن جایزه را نگرفتهاند، بلکه با پاسخهای آزاردهنده و توهینآمیزی هم مواجه شدهاند. محسن قرائی - یکی از کارگردانان فیلم «خسته نباشید!» - در اینباره گفت: آنها (مسوولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری) به ما گفتند «اشتباه کردیم، الان هم پول نداریم». در پاسخ پیگیریهای دیگر هم با این جمله مواجه شدیم که «به ما مربوط نیست، معاون امور مالی آقای ملکزاده - رییس سابق این سازمان - جایزهی شما را امضا کرده و الان رفته، بروید از خودشان جایزه را بگیرید». او ادامه داد: در هر صورت، معاون رییسجمهور و رییس یک سازمان دولتی شخصا دستور پرداخت جایزه به ما را در جشنوارهی فیلم فجر امضا کرد، اما حالا که او رفته، مسوولان جدید میگویند، اشتباه کرده که امضا کرده و ما این جایزه را نمیدهیم؛ به همین سادگی. فیلمها و
لوکیشنهای سینمایی همواره بالاترین میزان رشد را در حوزهی درآمدهای گردشگری کسب کردهاند، این نکته را شورای فیلم و سینمای بریتانیا سال 2007 در گزارشی پس از تأثیرگذاری شگفتانگیزی که فیلمهایی مانند «هریپاتر» و «ارباب حلقهها» بر صنعت گردشگری انگلیس و نیوزیلند داشتند، اعلام کرد. کشور نیوزیلند پس از نمایش سهگانهی «ارباب حلقهها» به «کشور ارباب حلقهها» مشهور شد و تعداد گردشگرانش در سال 2006 از یکمیلیون نفر به بیش از دومیلیون نفر رسید. آنها تلاش میکردند با نصب تابلو، مکانهایی را که محل فیلمبرداری ارباب حلقهها بود، به گردشگران معرفی کنند. نیوزیلند پس از ساخت «هابیت» هم این انتظار را داشت که در گردشگری کشورش معجزهای رخ دهد. «هری پاتر» نیز چنین جادویی را برای بریتانیا به ارمغان آورد؛ حالا سالانه فقط از محل لوکیشنهای هری پاتر و بازدید گردشگران، 9 میلیون پوند سود حاصل این کشور میشود. هری پاتر در سال 2007 میلادی تعداد گردشگران انگلستان را 102 درصد داد. همچنین کافهای که «جی.کی رولینگ» نخستین کتاب هری پاتر را در آنجا نوشت، روزانه تعدادی گردشگر دارد که فقط میخواهند محل نشستن این نویسنده را در
کافه ببینید. هند هم سالانه با تولید فیلمهایی که گاه نمایش جهانی دارند، جاذبهها و سنتهایش را به دنیا معرفی میکند. انگلیسیها بهخاطر نمایش دادن انبوه فیلمهای هندی، یکی از طرفداران جدی سفر به هند هستند. نمایش بینالمللی فیلم «میلیونر زاغهنشین» مصداق خوبی برای این ادعاست. حتی زندان مخوف «آلکاتراز» هم پس از نمایش فیلم «صخره» که در سال ۱۹۹۶ ساخته شد، مکانی ویژه برای جذب دهها هزار گردشگر در طول سال شد. با نمایش جهانی «جنگ ستارگان» هم کشور تونس گردشگریاش را متحول کرد، هرچند حالا با نمایش مستندها و اخباری از درگیریهای داخلی، این کشور تقریبا گردشگرانش را از دست داده است. همین وضعیت تونس مصداق خوبی از تأثیرگذاری فیلمها و تصاویری که از یک کشور نمایش داده میشود، بر صنعت گردشگری آن است. اما در ایران، سرزمینی که مسوولان آن همواره تأکید دارند که جایگاه پنجم را در جهان از نظر داشتن جاذبههای طبیعی و رتبهی دهم را از نظر داشتن جاذبههای تاریخی دارد، فیلمها چقدر به کمک معرفی جاذبههای گردشگری آمدهاند و لوکیشنهای سینمایی و سریالها چقدر برای جذب گردشگر معرفی شدهاند و تعامل سازمانی مانند میراث فرهنگی و
گردشگری، در شرایطی که مدیران آن میگوید هیچ اعتباری ندارند، اما در عین حال دست دوستی به سوی اشخاصی که میتوانند ایران را تبلیغ و معرفی کنند، دراز کردهاند، با فیلمسازان چگونه بوده است؟ آیا وقتی فیلمی ساخته میشود و بهخاطر معرفی جاذبههای کشورش شایستهی دریافت جایزه شناخته میشود، فقط به این خاطر که در دورهی دیگری نمایش داده شده و جایزهای به امضای مسوول وقت به نامش درآمده، باید معطل همان دوره و وعدههای آن مسوولان بماند و اگر اینطور است، پس این دست دوستی که اکنون مسوولان از آن سخن میگویند چه حکایتی دارد؟ آیا پاسخهایی که به دستاندرکاران فیلم «خسته نباشید» داده شده، در تناقض با سخنان و حمایتهای معنوی که گفته میشود نیست؟ آیا این برخوردها مایهی دلسردی دیگر فیلمسازان نخواهد شد تا اگر تصمیمی هم برای معرفی پتانسیلها و جاذبههای ایران در جریان فیلمهای خود دارند، بهخاطر ارزشگذاری نشدن و نادیده گرفتن، از این کار منصرف شوند؟ چه عاملی باعث شده اگر در فیلمی ایرانی بارقههایی از جذابیتهای گردشگری هم دیده میشود، اثرگذاری مقطعی داشته باشد و لوکیشنهای آن، پس از مدتی به فراموشی سپرده و یا به خرابهای
تبدیل شوند؟ با همهی این ابهامها و سوالها، محمدعلی نجفی - رییس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری - با ادبیاتی متفاوت از آنچه قبلا سازندگان فیلم «خسته نباشید!» از دیگر مسوولان سازمان میراث فرهنگی و گردشگری نقل کردهاند، دربارهی این فیلم به ایسنا گفت: سیاست کلی سازمان این است که به تعهدات مدیریت قبلی پایبند باشد. او در عین حال به مشکلاتی که بدهیها و تعهدات مدیران قبلی برای دورهی حاضر پدید آورده است، اشاره و اظهار کرد: متأسفانه بدهیها و تعهدات خیلی زیادی از تغییر مدیریت سازمان برای ما باقی مانده است، مثلا مدیرکل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران گفته که با زحمت زیاد، 400میلیون تومان بودجهی عمرانی برای فعالیتهای عمرانی پروژههای بسیار ضروری گرفته، ولی بهمحض اینکه پول به حساب آن اداره واریز شده، براساس حکم دادگاه، برای پرداخت بدهی سازمان در سال 1386 به یک مالک که از سازمان شکایت کرده بود، برداشت شده است. وی ادامه داد: مشکلاتی از این نوع بسیار است؛ مجموع تعهداتی که در سالهای قبل داده شده، خیلی زیاد و فراتر از امکانات مالی کنونی سازمان است، ولی تدریجا به آنها عمل میکنیم. نجفی بیان کرد:
مدیریت سازمان در دورهای، تصمیمهایی گرفت و حالا گرچه دلایل و ریشههای آن تصمیمها برای ما روشن نیست؛ ولی باید در قبال مردم به این تعهدات عمل کنیم. او دربارهی فیلم «خسته نباشید!» نیز گفت: واقعیت این است که فیلم را ندیدهام؛ اما گزارشی تهیه و به معاون توسعهی مدیریت ابلاغ شده که موضوع را بررسی کند و انشاءالله اگر بتوانیم، در یکی دو ماه پایان سال به تعهدی که داده شده است، عمل میکنیم.
دیدگاه تان را بنویسید