سرويس فرهنگ «فردا»؛ نقشه يك به يك فرهنگي؛ حلقه گمشده فرهنگ در كشور ماست. حلقهاي كه حتي مورد بحث جدي قرار نگرفته است، تنها سالها پيش شهردار تهران روي آن انگشت گذاشت و از مسئولان فرهنگي شهرداري خواست در تهيه اين نقشه از خود جديت نشان دهند، خواستي كه در تلاطمات روزمرگي و مناسبتي هرگز اجرا نشد و به همين دليل نقصانش كاملا حس ميشود و تمام برنامههاي فرهنگي و هنري را در مرحله تاثيرگذاري و اجرا عقيم و خنثي ميكند، چرا كه بدون تهيه اين نقشه از ذائقه مخاطب، ناخواسته بيخبر ميمانيم و در خلأ دست به تلاش ميزنيم و موفقيت مان اتفاقي و شكستمان احتمال نزديك به يقين است. نقشهها هميشه در عمليات عمراني و شهرسازي نقش درجه اولي را ايفا ميكنند، از قبل موقعيت يك طرح از نظر ساختار شهري، زمينشناسي و ديگر مسائل معماري و مهندسي مورد ارزيابي قرار ميگيرند و به اين دليل درصد امكان موفقيت طرحها از پيش تضمين ميشود، اين نقشهها هرگز يك به يك نيست و نيازي به اين همه دقت ندارد، ولي چون در امر فرهنگي واحد تاثيرگذاري هر فرد است، بايد شهر به شهر، منطقه به منطقه، كوچهبهكوچه و خانهبهخانه و فردبهفرد ما دركي از موقعيتي داشته
باشيم كه وظيفه داريم در محدوده آن برنامههايمان را طراحي و در عمل محقق كنيم، بيترديد برنامهريزي براي شهرري، دولتآباد، نازيآباد، جواديه، منيريه، انقلاب، ونك، الهيه، زعفرانيه، پاسداران و... از ساختار متفاوتي بايد بهره بگيرند، چرا كه روانشناسي فردي و اجتماعي كساني كه در اين مناطق فعاليت ميكنند ناهمگون و حتي متضاد است، هر چند كه يكي از وظايف برنامهها ايجاد همگوني بين خردهفرهنگهاست و آن را مبدل به يك سمفوني گوشنواز كردن، اما همگوني زماني به دست ميآيد كه ناهمگوني را بشناسيم، سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در اين مورد وظيفه حتمي و خطير دارد. وظيفه هر فرهنگسرا و خانه فرهنگ تهيه نقشه يك به يك حوزه نفوذ خود است، در اين نقشه بايد نخبگان، هنرمندان و چهرههاي تاثيرگذار در هر كوچه و محله مورد شناسايي قرار بگيرند تا به كمك، همراهي و مدد فكري آنها بتوانيم اين نقشه را تهيه و مرتب روز آمد كنيم، با اين شناسايي، نيروي عظيمي به سازمان ميپيوندند كه ضمن كمك به پيشبرد برنامهها دستمزدي هم نميخواهند، اين اتفاق بايد رخ بدهد و همه چشم دارند سازمان اين مهم را براي طراحي سبك زندگي ايراني اسلامي محقق كند. باز در اين
مورد خواهم نوشت.
دیدگاه تان را بنویسید