سرویس فرهنگی «فردا»: هفتم ذی الحجه، سالروز شهادت امام باقر (ع) است و کمتر از یک ماه دیگر، محرم فرا میرسد. ذی الحجه ماه عجیبی است، غم و شادی گرد هم آمده است و در نهایت به محرم ختم میگردد. امام محمد باقر (علیه السلام) عاشورا را به چشم خویش دیده است و این چنین است که از امروز بوی روزهای سخت اسارت خاندان پیامبر (ص) محسوس است. آجرک الله یا صاحب الزمان فی مصیبة جدک الباقر ...
بیانات استاد فاطمینیا درباره حیات علمی امام پنجم علیه السلام
متن زیر، بخشهایی از گفتگوی استاد فاطمینیا با روزنامه قدس در سال 1389 بوده که حول محور حیات علمی امام باقر علیه السلام بیان شده است.
دوران حضرت امام باقر(ع)، دوران رونق و گسترش علوم اسلامي بود و دانشمندان و فقهاي بزرگي در عرصه حديث و فقه به منصه ظهور رسيده بودند. امام باقر(ع) در ميان ايشان از جايگاه ويژه اي برخوردار بود. شيخ مفيد يکي از بزرگترين دانشمندان شيعي در اواخر قرن چهارم و اوايل قرن پنجم هجري، درباره موقعيت علمي امام و جلسات درس ايشان مي نويسد: بازماندگان صحابه و بزرگان تابعين و رؤساي فقهاي مسلمان از آن حضرت در مسايل ديني روايت کرده اند.
امام، اخبار پيشينيان و پيامبران را روايت مي کرد و مردم از او سيره و سنت رسول اکرم(ص) را مي گرفتند و در مناسک حج بر او اعتماد داشتند و تفسير و قرآنش را مي نوشتند و عامه و خاصه، روايات او را حديث مي کردند و دانش کلام او را پاس مي داشتند. همه نويسندگان شيعه و سني، علت ملقب شدن آن حضرت را به «باقر» و «باقرالعلوم»، دانش فراوان ايشان دانسته اند.
البته اين نامگذاري از طرف پيامبر اکرم(ص) به روايت جابربن عبدا... انصاري صورت گرفته است که ايشان در مورد امام باقر(ع) فرمود: «يَبًقَرُ العلمَ بقراً» يعني علم را به تمام و کمال مي شکافد.
شيخ طوسي بزرگترين عالم شيعي در قرن پنجم، تعداد شاگردان برجسته آن حضرت را 466 تن برشمرده است. ايشان در زمينه مسايل فقهي، مرجع عام علماي حجاز بود. بسياري از فقهاي بزرگ اهل سنت نزد ايشان کسب علم مي کردند.شهرت ايشان در حجاز آن گونه پيچيده بود که ايشان را سيد فقهاي حجاز(بزرگ فقيهان منطقه حجاز) مي خواندند. يکي از علماي بزرگ اهل سنت به نام ذهبي درباره ايشان مي نويسد:«امام باقر(ع) از کساني بود که علم و عمل و آقايي و شرافت و وثاقت و متانت را با هم جمع کرده بود و براي خلافت، شايستگي داشت.»
امام باقر(ع) در مدت امامت خود، در همان شرايط نامساعد، به نشر و اشاعه حقايق و معارف الهي پرداخت و مشکلات علمي را تشريح نمود و پايه گذار جنبش علمي تشيع شد.
علاوه بر اين، امام پنجم در علم، زهد، عظمت و فضيلت سرآمد همه بزرگان بني هاشم بود و مقام بزرگ علمي و اخلاقي او مورد تصديق همگان بود. رجال و شخصيتهاي بزرگ علمي آن روز، حتي عده اي از ياران پيامبر(ص) که هنوز در حال حيات بودند، از محضر آن حضرت استفاده مي کردند.
:: امام، شاگردان بسياري در زمينه هاي مختلف تربيت کرد. افرادي چون جابر بن يزيد جعفي و کيسان سجستاني(از تابعين) و فقهايي مانند: ابن مبارک، زهري، اوزاعي، ابوحنيفه، مالک، شافعي، زياد بن منذرنهدي از آثار علمي او بهره مند شده سخنان آن حضرت را، بي واسطه و گاه با چند واسطه، نقل نموده اند.
همچنين کتب و مؤلفات دانشمندان و مورخان اهل تسنن مانند: طبري، بلاذري، سلامي، خطيب بغدادي، ابونعيم اصفهاني و کتبي مانند: موطا مالک، سنن ابي داود، مسند ابي حنيفه، مسند مروزي، تفسير نقاش، تفسير زمخشري و دهها کتاب نظير اينها، که از مهمترين کتب جهان تسنن هم سرشار از سخنان پرمغز پيشواي پنجم است و همه جا جمله: قال محمد بن علي و يا قال محمد الباقر به چشم مي خورد. اما حضرت امام باقر(ع) شاگردان برجسته اي در زمينه هاي فقه وحديث و تفسير و ديگر علوم اسلامي تربيت کرد که هر کدام وزنه علمي بزرگي به شمار مي رفت. شخصيتهاي بزرگي همچون: محمد بن مسلم، زرارَ بن اعين، ابو بصير، بريد بن معاويه عجلي، جابربن يزيد، حمران بن اعين و هشام بن سالم از تربيت يافتگان مکتب آن حضرتند.
پيشواي ششم مي فرمود: مکتب ما و احاديث پدرم را چهار نفر زنده کردند، اين چهار نفر عبارتند از: زراره، ابوبصير، محمد بن مسلم و بريد بن معاويه عجلي. اگر اينها نبودند، کسي از تعاليم دين و مکتب پيامبر بهره اي نمي يافت. اين چند نفر حافظان دين بودند. آنان، از ميان شيعيان زمان ما، نخستين کساني بودند که با مکتب ما آشنا شدند و در روز رستاخيز نيز پيش از ديگران به ما خواهند پيوست. شاگردان مکتب امام باقر(ع) سرآمد فقها و محدثان زمان بودند و در ميدان رقابت علمي بر فقها و قضات غيرشيعي برتري داشتند.
:: ابن حجر هيتمي مي نويسد: محمد باقر به اندازه اي گنج هاي پنهان معارف و دانش ها را آشکار ساخته، حقايق احکام و حکمتها و لطايف دانش ها را بيان نموده که جز بر عناصر بي بصيرت يا بد سيرت پوشيده نيست و از همين جاست که وي را شکافنده و جامع علوم و برافرازنده پرچم دانش خوانده اند.
:: اواخر سده نخست هجري و اوايل سده دوم پس از هجرت رسول خدا(ص) زمان پيدايش مشربهاي مختلف مي باشد. در اين ايام، تلاش فقهي اهل سنت اوج گرفت و امام نيز بايد براي پويايي فقه اهل بيت و شناساندن آن به جامعه کوشش مي کرد. بنابراين جنبش فرهنگي شيعه در اين دوران شکل گرفت. امام به صراحت مردم و عالمان را به فراگيري علوم دين از طريق اهل بيت دعوت مي کرد. علما نزد آن جناب حاضر مي شدند و امام نظرات فقهي آنها را نقد مي کرد و بسياري از احکام غلط و انحرافي را اصلاح مي نمود.
آخرین وصیت امام باقر علیه السلام چه بود؟
شیخ كلینی در كتاب كافی به سند خود از امام رضا علیه السلام روایت كرده است كه امام باقر علیه السلام به هنگام احتضار فرمود: چون من مردم زمین را حفر كنید یك لحدی پدیدار میگردد و گفته میشود كه این لحدی است كه رسول الله برای فرزندش ساخته و آن حقیقتی است صادق و روشن.
چون رحلت فرمود او را در قبه عباس بردند و همین طور كه دستور فرموده بود زمین را شكافتند لحدی پیدا شد و صدایی برآمد كه این لحد را پیغمبر خدا برای فرزندش آماده فرموده و او را دفن كردند.
كلینی به سند خود از امام صادق علیه السلام نقل كرده است كه فرمود: پدرم هر آنچه از كتب و سلاح و آثار و امانات انبیاء در نزد خود داشت، به من به ودیعت سپرد. پس چون لحظه وفاتش فرا رسید به من گفت: چهار شاهد فرا بخوان. من چهار تن از قریش را دعوت كردم كه یكی از آنان نافع مولای عبدالله بن عمر بود. پس به من فرمود:
«بنویس این چیزی است كه یعقوب فرزندانش را بدان وصیت كرد كه ای فرزندانم خداوند دین را برای شما برگزید، پس نمیرید مگر آنكه تسلیم رضای خداوند باشید.» و وصیت كرد محمد بن علی به جعفر بن محمد و به وی فرمان می دهد كه او را به جامه بردی كه هر جمعه در آن نماز می خواند كفن كند و عمامه اش را بر سرش بندد و قبر او را چهار گوش و با فاصله چهار انگشت از زمین بلندتر قرار دهد و در موقع دفن بندهای كفن او را باز كند.
سپس به شهود فرمود: بازگردید خداوند شما را رحمت كند!
امام صادق علیه السلام گفت: به پدرم گفتم: ای پدر! در این وصیت چه بود كه بر آن شاهد طلب كردی؟
فرمود: پسرم! خوش نداشتم پس از من با تو به نزاع برخیزند به این بهانه كه به تو وصیت نكرده ام و می خواستم بدین وسیله حجت و دلیلی برای تو قرار داده باشم.
در حقیقت امام علیه السلام می خواست به این وسیله همگان بدانند كه جعفر بن محمد علیهماالسلام وصی و جانشین و امام بعد از اوست.
چنان که کلینی در روایت دیگری امام جعفر صادق علیه السلام نقل می کند که: چون خواستیم بیرون رویم رو به برادران من نموده فرمود:
در امر امامت نزاع نكنید كه خلافت آسمانی اختیارش به دست قدرت الهی است و همه بدانید كه وصی پس از من جعفر است و شهادت بدهید به امامت و خلافت او این سمتی است كه خدای عالم برای او معین فرموده باید همه راضی باشید و اطاعت كنید.
صوت الحزین، هنوز مرا ناله می کند ...
از سوز تشنگی جگرم ناله می کند
نذر حسین، روضه ی ده ساله می کند
یاد لبان خشک و عطش خورده ی حسین
بین دو نهر آب مرا واله می کند
آری منای من شده یک عمر خون دل
این غم مرا شبیه به آلاله می کند
امروز یاد کرب و بلا می کشد مرا
در گلشن بقیع، مرا لاله می کند
من آشنای کعب نی و تازیانه ام
زخمم نظر به گریه ی غسّاله می کند
از بس که سر به پیش نگاه ترم شکست
چشمم عجیب همدمی ژاله می کند
نوری که بود شاهدم از قتلگاه سرخ
حالا چه سبز دور سرم هاله می کند
این مادر است و این پدر و جدّ اطهرم
زهرا مرا خلاص ز قتّاله می کند
یادش بخیر محفل عمّه سه ساله ام
یاد خرابه روز و شبم ناله می کند
هر گاه یاد کوفه و شام بلا کنم
بغضم هنوز، لعنت دجّاله می کند
کف می زدند و تابع رقّاصه می شدند
دردم از آن اهانت رجّاله می کند
هر که شبیه من ره این کاروان گرفت
خود را به آه فاطمه هم ناله می کند
یا جدّی الغریب فدای غریبی ات
صوت الحزین، هنوز مرا ناله می کند
شعر از محمود ژولیده
دیدگاه تان را بنویسید