اینجا موبایل آنتن نمی‌دهد!

کد خبر: 279481

اوقات فراغت، واژه‌ای است که برای محصلان با فصل تابستان گره خورده است. هر کس تابستان خود را به شیوه خاصی سپری می‌کند. یکی کار می‌کند، یکی سفر می‌رود، یکی به کلاس زبان و هنر می‌رود...

ویژه نامه هفتگی روزنامه فرهیختگان: اوقات فراغت، واژه‌ای است که برای محصلان با فصل تابستان گره خورده است. هر کس تابستان خود را به شیوه خاصی سپری می‌کند. یکی کار می‌کند، یکی سفر می‌رود، یکی به کلاس زبان و هنر می‌رود... در این میان بعضی‌ها هم به اردو می‌روند، البته نه یک اردوی معمولی، برخی دانش‌آموزان دبیرستانی و دانشجویان بسیجی، پس از تمام شدن روزهای داغ امتحانات، از طریق عضویت در اردوهای جهادی، خود را به مناطق محروم می‌رسانند تا شاید باری از دوش هموطنی بردارند. ثبت‌نام برای چنین جهادی، آدم را یاد دانش‌آموزان و دانشجویانی می‌اندازد که در سال‌های جنگ تحمیلی، کتاب و درس را رها کردند و در صف ایستادند تا برای اعزام به جبهه ثبت‌نام کنند. این بار اما جبهه جای دیگری است. کشور ما به‌رغم ثروت‌های غنی و خدادادی، هنوز مناطقی دارد که مردم آن از ساده‌ترین امکانات رفاهی و حتی فرهنگی محروم هستند. و در مقابل آنها دانشجویانی هستند که نیاز دارند اجتماع خود را بشناسند و محملی برای آموخته‌های خود در دانشگاه بیابند. گرچه اردوهای جهادی مختص کشور ما نیست اما در ایران مختصات آن، بیشتر از اعتقادات مذهبی ریشه می‌گیرد. دانشجویان در اردوهای جهادی دانشگاه، با دست‌های خودشان آجر می‌چینند و برای محرومی خانه می‌سازند. با گوش‌های خودشان، دردهای مادری را می‌شنوند که از بیماری فرزندش می‌گوید و با پاهای خودشان به کلاس درس دانش‌آموزانی می‌روند که نیاز به تعلیم دارند. اینجا موبایل آنتن نمی‌دهد! یکی از دانشجویانی که می‌گوید در سال‌های دانشگاه مدام در چنین اردوهایی شرکت می‌کرده است، می‌گوید: «اولین بار خیلی می‌ترسیدم. ما دخترهایی بودیم که قرار بود از خانواده‌هایمان جدا شویم. می‌گفتند جایی که می‌رویم، موبایل آنتن نمی‌دهد. حمام کردن سخت است و مینی‌بوس شهر دو روز یک بار به آنجا سر می‌زند.» او با شوق و ذوق ادامه می‌دهد: «اما حس خوبی که از بودن در میان مردم آنجا گرفتم، را هیچ کجای دیگر تجربه نکردم. این مردم به راستی محروم هستند اما آنقدر خوبند که بچه‌های دانشجو را به راحتی بین خود می‌پذیرند و با آنها درددل می‌کنند. خانم‌ها مشکلات زیادی دارند که به دکترهای مرد نمی‌توانند بگویند. آنها حتی درباره مسائل شرعی خود هم از ما کمک می‌خواستند.» هیچ‌کس رئیس نیست! یک دانشجوی دیگر «روح همدلی» را بزرگ‌ترین دستاورد اردوهای جهادی می‌داند. او می‌گوید: «در این اردو‌ها، هیچ‌کس رئیس نیست. هیچ‌کس برای ریا و حتی پول کاری انجام نمی‌دهد. همه کارها خالص خالص خالص است. هدف فقط این است که یک دانش‌آموز صاحب کلاس درس شود یا یک خانواده به سرپناهی امن برسد. جز این چیزی نیست. همه در یک سطح هستیم.» راست هم می‌گوید. کسی بابت شرکت در اردوی جهادی به دانشجویان پول نمی‌دهد. اما حقیقت این است که آنها خیلی چیز یاد می‌گیرند؛ چیزهایی که پشت میزهای دانشگاه و رایانه‌های شخصی‌شان پیدا نمی‌شود. مواجهه عملی با حرفه و مردم، چیزی است که در مشاغل سنتی وجود دارد ولی امروز به دلیل تغییر در شیوه مهارت‌آموزی حلقه گمشده آموزش ماست. بنابراین اردوی جهاد، یک خیابان یک‌طرفه نیست و محصول آن هم تنها به سود مردم مناطق محروم توزیع نمی‌شود. دانشجویان هم خیلی چیزها یاد می‌گیرند. ای کاش پس از فارغ‌التحصیلی به اردو برگردیم با وجود تلاش مسوولان و البته دانشجویان، نباید این حقیقت را نادیده گرفت که راه بسیار درازی تا محرومیت‌زدایی کامل از نواحی دوردست کشور ما وجود دارد. چه خوب بود دانشجویان پس از پایان تحصیلات و وارد شدن به جریان کار و زندگی، مردم مناطق محروم را فراموش نمی‌کردند و حالا نه در قالب اردو، بلکه حتی به صورت شخصی، به آنها سرکشی کرده و باری از دوش محرومی برمی‌داشتند. البته انسان خیر در کشور ما کم نیست ولی به نظر می‌رسد اردوهای جهادی دانشگاه‌ها در زمینه فرهنگسازی برای آینده دانشجویان، کمی ضعیف عمل کرده‌اند. تابستان است. سراسری و آزاد و پیام نور فرقی ندارد. هر روز اخباری از اعزام اردوهای جهادی بسیج دانشجویی به مناطق محروم می‌شنویم. آنها با سلام و صلوات بدرقه می‌شوند مثل رزمندگان اسلام در سال‌های جنگ تحمیلی.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت