کاپیتان امریکا می‌آید! + تصاویر

کد خبر: 277839

القای آنکه «مردم جهان نگران نباشید، تمدن غرب همیشه محافظ شما و جهان است» به دلیل عدم تطبیق با واقعیت در ذهن‌ها‌ی جهانیان نوعی تردید و سردرگمی را ایجاد کرد و منجر به ایجاد سوال‌هایی برای مردم جهان شد که چرا ایالت متحده با این ابر قهرمان‌های گوناگون توانایی ایجاد امنیت و صلح در جهان را ندارد؟ این سوال در ذهن‌ مردم کشور امریکا به عنوان مخاطبان اصلی اثار هالیوود پر رنگ‌تر شد، از این رو بود که مدیران جهانی دچار مشکلات عدیده‌ای شدند اما هرگز از تلاششان باز نایستادند.

کاپیتان امریکا می‌آید! + تصاویر
سرویس فرهنگی «فردا»، مجید شیردستیان: جهان با ورود به قرن بیستم و عبور از مدرنیته و پست مدرنیسم به دوران ترنس مدرن وارد شد. در این دوران هدف نهایی عمال شیطان تئوریزه و حاکم کردن سیطنیسم (Satanism) بر تمام ارکان زندگی مردم جهان بود، اما خوشبختانه این نقشه‌ شوم با شکست سنگینی مواجه شد، آن‌ها مسبب این شکست را، انقلاب سال ۱۹۷۹ میلادی ایران می‌دانند و در طول سال‌های گذشته تمام تلاششان را برای حذف این سد مستحکم به کار برده‌اند. در این میان تمدن آنگلوساکسون (Anglo-Saxons) بعد از تبدیل شدن به قدرت مطلق در کره خاکی تمام همتش را به کار گرفت تا هر آنچه زود‌تر به خواستهٔ اصلی خویش، یعنی خدایی شیطان بر زمین برسد و برای رسیدن به این هدف از هیچ کاری دریغ نکرد اما انقلاب اسلامی ایران و افزایش قدرت این کشور در منطقه و جهان مانع تحقق نیت‌های شیطانی آنگلوساکسون‌ها شد و در ‌‌نهایت این انقلاب کار را به جایی کشاند که تمامی معادلات بین الملی به نفع جریان حق تغییر کرد، قدرت نظامی جمهوری اسلامی ایران از جمله عوامل شکست غرب در مقابل جریان حق بود. اما از آنجایی که یهود جهانی برای رسیدن به خواسته‌هایش لحظه‌ای عقب نشینی نخواهد کرد با دکترین قدرت هوشمند به جنگ جبهه حق آمد و با یکپارچه کردن رسانه‌های جهانی، به فتنه انگیزی پرداخت. این جریان رسانه‌ای که مدیریت ثابتی گرداننده آن است، در طول یک قرن اخیر توانست تا حدود بسیار زیادی به این خواسته شیطانی خود، یعنی مدیرت قلب‌ها و مغز‌ها دست پیدا کند اما پس از انقلاب اسلامی ایران و روشن شدن نور حق، بردگی رسانه‌ای آرام آرام چهره خود را نمایان کرد و بسیار‌ی از جهانیان به حقیقت عالم آگاه شدند. از جمله اقدامات مرسوم و بسیار پرکاربرد در فضای رسانه‌ای، ساخت فیلم، موسیقی و بازی‌های رایانه‌ای می‌باشد. این ابزار‌ها که در جهت سلطه یهود جهانی می‌باشند، به نوبه خود توانسته‌اند جهانیان را به هجویات مشغول کنند، و خط و مشی آن‌ها را این جریان حاکم بر جهان تأیید و اجرا می‌کند.
یکی از کارهایی که این جریان شیطانی توسط ابزار‌های نامبرده انجام می‌دهد را می‌بایست «استراتژی منجی سازی» نام برد، در طول دهه‌های گذشته هالیوود توانسته است با ساخت انواع و اقسام قهرمان‌ها در مدل‌های متفاوت اما همگی در یک پارادایم تعریف شده برای بشر منجی سازی کند. قهرمان‌های هالیوود منجی تمام بشریت شده و دنیا را از شر نجات داده و به خیر می‌رسانند. این سوپر قهرمان‌ها که همیشه در لحظات حساس ظاهر می‌شوند و همگی متعلق به تمدن آنگلوساکسون هستند، به نمایندگی از این تمدن مردم جهان را نجات می‌دهند گویی که این تمدن از روز عزل برای نجات جهان و مبارزه با بدی‌ها آفریده شده است. اما این نوع خلق فضا و القای آنکه «مردم جهان نگران نباشید، تمدن غرب همیشه محافظ شما و جهان است» به دلیل عدم تطبیق با واقعیت در ذهن‌ها‌ی جهانیان نوعی تردید و سردرگمی را ایجاد کرد و منجر به ایجاد سوال‌هایی برای مردم جهان شد که چرا ایالت متحده با این ابر قهرمان‌های گوناگون توانایی ایجاد امنیت و صلح در جهان را ندارد؟ این سوال در ذهن‌ مردم کشور امریکا به عنوان مخاطبان اصلی اثار هالیوود پر رنگ‌تر شد، از این رو بود که مدیران جهانی دچار مشکلات عدیده‌ای شدند اما هرگز از تلاششان باز نایستادند. یکی از فیلم‌ها‌ی قهرمانی که در سال ۲۰۱۱ میلادی به روی پرده رفت فیلم معروف و آشنای «کاپیتان امریکا (Captain America)» بود؛ فیلمی که پس از یک وقفه بلند مدت مدیران هالیوود تصمیم به بازگرداندن دوباره آن گرفتند.
این فیلم آخرین بار در سال ۱۹۹۱ میلادی در سینما پخش شد و در آن زمان مورد انتقادات جدی قرار گرفت. خلاصه فیلم: این فیلم داستان استیو راجرز (کریس ایوانز) پسرکی ضعیف اما شجاع از منطقه بروکلین (Brooklyn) امریکا می‌باشد. بروکلین به نام‌های مختلفی از جمله «شهر شاهان» به افتخار چارلز دوم، پادشاه وقت انگلستان، «شهر خانه‌ها» به خاطر وجود خانه‌های فراوان در آن، «شهر درختان» به خاطر وجود درختان قدیمی فراوان، «شهر کلیسا‌ها» به خاطر وجود کلیساهای قدیمی فراوان و عظیم معروف است. فیلم در دوران جنگ جهانی دوم می‌گذرد، استیو انگیزهٔ زیادی برای حضور نظامی در جنگ علیه نازی‌ها دارد اما هر بار به دلیل نداشتن قدرت بدنی مناسب او را رد می‌کنند تا اینکه دکتری به نام آبراهام ارسکین (Dr. Abraham Erskine) (محقق در امور استراتژیک آموزش و سرپرست پروژه دولتی محرمانه) او را پیدا ‌کرده و بر روی وی آزمایشی سری و پیچیده انجام می‌دهد و توسط دستگاهی او را به یک سوپر قهرمان تبدیل می‌کند. استیو بعد از ارتقاء بدنی و اثبات کردن خود به ارتش گروه ویژه‌ای را تشکیل می‌دهد و به جنگ یک انسان تکامل یافته نازی به نام اشمیت می‌رود و او را شکست می‌دهد، در ‌‌نهایت نمی‌تواند خود را نجات دهد و با هواپیمایی در آلاسکا سقوط می‌کند، اما بعد از هفتاد سال به طرز اعجاب انگیزی پیدا و در سکانس نهایی از خواب انجمادی بیدار می‌شود.
شرکت انتشاراتی مارول (Marvel Publishing.) یا‌‌ همان مارول کامیکس (Marvel Comics)، شرکتی امریکایی است که در زمینهٔ انتشارات کمیک استریپ فعالیت می‌کند. شرکت مارول کامیکس زیرمجموعهٔ شرکت مارول اینترتینمنت است که خود، توسط کمپانی والت دیزنی خریداری شد. مارول با شخصیت‌های محبوبش شناخته می‌شود؛ شخصیت‌هایی همچون اسپایدرمن، آیرون‌من، مردان ایکس، هالک، چهار شگفت‌انگیز، کاپیتان امریکا، در-دویل (DareDevil)، پانیشر، گوست رایدر (Ghost Rider)، دکتر استرینج و دیگر شخصیت‌های خیالی مارول به طور جداگانه در مکانی به نام جهان مارول فعالیت می‌کنند. بخش کمیک استریپی شرکت در سال ۱۹۳۹ با نام تایملی پابلیکیشنز (Timely Publications) شروع به فعالیت کرد و در دههٔ ۵۰ میلادی با نام اطلس کامیکس (Atlas Comics) شناخته می‌شد. فعالیت‌های امروزی مارول از سال۱۹۶۱ با شروع چهار شگفت‌انگیز (Fantastic Four) و دیگر ابرقهرمانانی که توسط استن لی (Stan Lee)، جک کربی (Jack Kirby)، استیو دیتکو (Steve Ditko)، و دیگران خلق شدند، شروع شد. مارول از آن زمان بزرگ‌ترین شرکت فعال در زمینهٔ کمیک استریپ در امریکا شده و از رقیب دیرینهٔ خود، دی‌سی کامیکس (DC Comics)، پیشی گرفته است. در ۳۱ دسامبر سال ۲۰۰۹، کمپانی والت دیزنی شرکت مارول اینترتینمنت را به قیمت۴. ۲ میلیارد دلار خریداری کرد.
سیر تاریخی کاپیتان امریکا: کاپیتان امریکا (Captain America) یکی از اولین و قدیمی‌ترین ابرقهرمان‌های مارول می‌باشد. در زمانی که داستان کاپیتان امریکا به چاپ رسید، مارول هنوز به اسم Timely Comics خوانده می‌شد. اولین کمیک کاپیتان امریکا با عنوان کمیک استریپ‌های کاپیتان امریکا (Captain America Comics) در مارس ۱۹۴۱ میلادی توسط جو سیمون و جک کربی به چاپ رسید. کاپیتان امریکا نوعی روحیه برای مردم امریکا و سمبلی برای آن‌ها یاد می‌شود. در طول این سال‌ها تخمین‌های زده شده نشان می‌دهد که ۲۱۰ میلیون نسخه از کتاب‌های این ابر قهرمان به چاپ رسیده است. کاپیتان امریکا یکی از کاراکترهای اصلی مارول است که در بهترین دوران چاپ کمیک به چاپ رسید و همیشه سمبلی برای مردم امریکا بوده است. در زمان جنگ جهانی دوم یکی از کمیک‌هایی که به وضعیت مالی امریکا کمک کرد کمیک کاپیتان امریکا بوده است. کاپیتان امریکا در آن دوران با آلمان نازی و ژاپنی‌ها در زمان جنگ جهانی دوم می‌جنگید. بعد از جنگ جهانی دوم کاپیتان امریکا در جنگ سرد با کمونیست‌ها می‌جنگد تا فوریه سال ۱۹۵۰ که آن داستان هم به پایان می‌رسد. سه سال بعد، او و مشعل انسانی با هم در کمیک‌های Young Men حاضر می‌شوند و تبدیل به Commie Smasher می‌شود. بعد‌ها در سال ۱۹۶۴ در شمارهٔ چهارم کمیک اونجرز گفته می‌شود که کاپیتان امریکا در آخرین روزهای جنگ جهانی دوم از بالای هواپیما به اقیانوس افتاده و آنجا یخ‌زده‌است اما او پس از بازگشت، دوباره شغل جدیدی را در دست می‌گیرد و رهبر گروه اونجرز می‌شود. بعد از آن بود که داستان‌های کاپیتان امریکای جدید توسط استن لی نوشته ‌شد. در کمیک کاپیتان امریکا شمارهٔ پنج که از ادامهٔ کمیک جنگ داخلی نوشته شده بود، کاپیتان امریکا به قتل می‌رسد. در این‌باره گفته شده بود که کاپیتان امریکا ممکن است بر گردد اما این استیو راجر نیست که ماسک را خواهد پوشید.
تصویری از مرگ کاپیتان امریکا
  زندگینامه داستانی شخصیت کمیک: استیون «استیو» راجرز (Steven Steve Rogers) شخصیتی است که در لباس کاپیتان امریکا نقش بازی می‌کند و او محصول مستقیم برنامهٔ سرباز کامل ارتش امریکا می‌باشد. سال ۱۹۴۰: راجرز و تولد استیو راجرز در چهارم جولای سال ۱۹۱۷ میلادی در نیویورک در یک خانوادهٔ ایرلندی متولد شد. در اوایل دههٔ ۴۰ قبل از آنکه امریکا وارد جنگ‌ جهانی شود راجرز، یکی از قد بلند‌ترین دانش‌آموزان (cm ۱۷۸. ۹۶) رشتهٔ هنر (یکی از کنایه‌های داستان رشتهٔ راجر (هنر) است که‌‌ همان رشتهٔ هیتلر بوده است) تصمیم می‌گیرد که برای جنگ داوطلب شود اما به دلیل نداشتن شرایط بدنی مناسب رد می‌شود. در این بین یکی از فرمانده‌هان ارتش به او پیشنهاد شرکت در پروژهٔ فوق سری باز زایی (Rebirth) را می‌دهد و اینگونه‌است که او اولین ابرسرباز ارتش امریکا می‌شود. ارتش امریکا از ابرسرباز خود راجرز به بهترین شکل استفاده می‌کند تا با آلمان نازی و ردسکال بجنگد. راجر لباس خودش را به صورت پرچم امریکا انتخاب می‌کند و دولت هم برای سلاح، به او یک سپر ضد گلوله به شکل پرچم امریکا با یک ستاره در وسط آن می‌دهد. و از این به بعد او را با اسم کاپیتان امریکا صدا می‌کنند. هر پچند که این داستان در فیلم‌های ساخته شده تا حدودی تغییر کرده است اما کلیت داستان حفظ شده است. در سال ۱۹۴۲ ارتش امریکا موادی را که یک بار برروی راجرز امتحان کردند برای بار دیگر بر روی یک سرباز سیاه پوست امریکایی به اسم Isaiah Bradley نیز امتحان می‌کنند. کاپیتان سیاه پس از کشته شدن دو تن از دوستانش لباس کاپیتان امریکا را می‌دوزد تا در یک مأموریت انتحاری ابرسرباز آلمان نازی را بکشد. و بعد‌ها Bradley توسط دولت امریکا دستگیر و برای ۱۷ سال به زندان فرستاده می‌شود.
Isaiah Bradley
در سال ۱۹۴۵ در یکی از آخرین روزهای جنگ جهانی دوم راجرز و دستیارش باکی در یک ماموریت برای متوقف کردن یک هواپیما و یک بمب موفق نمی‌شوند و باکی کشته و بمب منفجر می‌شود و کاپیتان امریکا به اقیانوس افتاده و در آنجا فریز می‌شود. دهه ۱۹۴۰-۱۹۵۰: بعد از مرگ بهت آور کاپیتان امریکا رئیس جمهور ترومن از مارول خواهش می‌کند برای جلوگیری از شوک و ناراحتی مردم، کاپیتان امریکا باز گردد. در طی این مدت تا سال ۱۹۵۳ آدم‌های مختلفی عنوان کاپیتان امریکا را می‌گیرند و کشته یا مجروح می‌شوند. تا در سال ۱۹۵۳ یک مرد نا‌شناس فایل‌هایی مبنی بر قدرت گرفتن دوبارهٔ آلمان نازی به دولت امریکا ارائه می‌دهد که آن‌ها هم مبنی بر کمی فرصت تصمیم می‌گیرند که وی کاپیتان امریکای بعدی باشد. با کمک عمل جراحی مرد نا‌شناس را به شکل راجرز در می‌آورند. اما جنگ تمام می‌شود و پروژه کنار گذاشته می‌شود. اما بعد‌ها راجرز دوم مواد را روی خودش امتحان می‌کند و کاپیتان امریکای جدید می‌شود و این بار او به جنگ کمونیست‌ها می‌رود. راجرز جدید و دستیارش این بار خود را تحت مراقبت نگه نمی‌دارند و بعد‌ها دچار مشکل روانی می‌شوند که همه کمونیست هستند و به مردم حمله ور می‌شدند که در سال ۱۹۵۵ اف‌بی‌ای جلوی این داستان را می‌گیرد. دهه ۱۹۶۰-۱۹۷۰: بازگشت راجرز چند سال بعد اونجرز‌ها بدن یخ‌زدهٔ استیو راجرز را پیدا می‌کنند. راجرز پس از بازگشت عضو اونجرز می‌شود و با وجود تجربه‌اش از جنگ‌ها و فرماندهی جای خود را در اونجرز پیدا می‌کند. بعد از مرگ باکی، که راجرز خودش را مقصر آن می‌دانست، او ریک‌جونز را به جای باکی به عنوان دستیارش انتخاب می‌کند، اما بعد‌ها ردسکال او را به سمت خودش می‌کشد. پس از آن راجرز با دوست قدیمی‌اش نیک فوری همکار می‌شود که رئیس سازمان فوق سری S. H. I. E. L. D می‌باشد. او به مرور زمان با سما ویلسون آشنا می‌شود که بعدا به فلکون تغییر نام می‌دهد. که راجرز و فلکون تا امروز دوستی و همکاری دارند. در همین دوران مارول هم ورژن خودش را از واترگیت (اتفاقی در دولت امریکا می‌افتد که بر سر آن رئیس‌جمهور نیکسون استفاء می‌دهد) چاپ می‌کند. با این داستان که راجرز بسیار شکاک می‌شود به وظیفه و شخصیتش به صورت کاپیتان امریکا، به نوماد موقتی تغییر نام می‌دهد بعد از مدتی راجرز به شخصیت کاپیتان امریکا باز می‌گردد. سال‌های ۲۰۰۰-۱۹۸۰: سال ۱۹۸۰ همانطور که برای مردم امریکا سال پوچ و بی‌هدفی بود، در داستان کاپیتان امریکا نیز جهت گیری خاصی صورت نمی‌گیرد. بجز مدتی که کاپیتان امریکا به شدت وطن پرست می‌شود و همچنین از دوستی‌اش با مردی همجنسباز که خود نشانه‌ای از وضع و فضای روز امریکا و همچنین ترویج این فرهنگ می‌باشد، روایت می‌کند. دههٔ نود نیز با پیدا شدن باکی (دستیار کاپیتان امریکا) آغاز می‌شود و بعد از آن کمیک جنگ‌های داخلی پایان می‌یابد. قرن ۲۱: در سال ۲۰۰۶-۲۰۰۷ دولت امریکا و گروه ش. ی. ل. د تصمیم می‌گیرند که تمام قهرمان‌ها باید شخصیت پنهانی خود را اعلام کرده و زیر نظر دولت شروع به کار کنند که این قانون باعث ایجاد دو دستگی در اونجرز شد. به طوری که گروه مردآهنی با این موضوع موافق و گروه کاپیتان امریکا مخالف بودند. در طول این جنگ بین دو گروه، کاپیتان امریکا مجبور می‌شود با افرادی همراه شود که به هیچ عنوان حاضر به همکاری با آن‌ها نبوده و برای مثال در این باره می‌توان پانیشر را نام برد. در طول جنگ بین دو ارتش کاپیتان امریکا متوجه می‌شود که با جنگ در مقابل دیگر سوپر قهرمان‌ها در حال ضربه زندن به مردم امریکا است، به همین خاطر خود را تسلیم می‌کند و بعد از تسلیم شدن کاپیتان امریکا به دادگاه فرستاده می‌شود که دربارهٔ جرم او تصمیم گیری شود. اما بعد از دادگاه کاپیتان امریکا در جلوی پله‌های دادگستری مرکزی امریکا توسط شلیک یک تک‌تیرانداز به قتل می‌رسد. قدرت‌ها: استیو راجرز در مارول هیچگونه قدرتی فرا‌تر از انسان‌های عادی همچون دیگر قهرمان‌ها ندارد. او فقط تحت تاثیر موادی که برای ابرسرباز کردنش به کار رفته است، از نظر جسمانی قوی‌تر و سریع‌تر عکس العمل نشان می‌دهد. وی با تمام هنرهای رزمی مثل بوکس جودو و... آشنایی دارد و از آن‌ها در جنگ استفاده می‌کند. راجرز از نظر فرماندهی بسیار عالی عمل می‌کند و با فنون جنگی آشنا می‌باشد. وی همچنین از طریق رابطه‌اش با سازمان ش. ی. ل. د خیلی از فنون رزمی و فنی جدید را یاد گرفته است و همچنین توانایی استفاده از سپرش که مثل بومرنگ به او برمی‌گردد، را دارد. او در جنگ‌های تن به تن بسیار قوی ظاهر می‌شود و در رزم‌گاه‌های مختلف قوی‌تر از خود را شکست داده است. از نقاط ضعفش می‌توان به حساسیت او به الکل و مشروب‌های الکلی نام برد که مریضی‌های مختلفی به او می‌دهد.   فیلم‌ها‌ی کاپیتان امریکا: برای اولین بار در سال ۱۹۴۴ بود که فیلمی با نام کاپیتان امریکا ساخته شد که در خیلی از موارد سپر کاپیتان امریکا و دستیارش از آن حذف شده بودند.
تصویر فیلم کاپیتان امریکا در سال ۱۹۴۴ میلادی
در سال ۱۹۹۰ میلادی فیلم کاپیتان امریکا دو مرتبه ساخته شد که با انتقاد‌های فراوانی مواجه شد. این اثر بعد از سال ۱۹۴۴ میلادی دومین فیلم سینمایی کاپیتان امریکا بود. هر چند که در بین دو سال نامبرده کارتون‌ها و فیلم‌های تلویزیونی زیادی از کاپیتان امریکا پخش شد. در ‌‌نهایت در سال ۲۰۱۱ میلادی فیلمی با عنوان «کاپیتان امریکا اولین: انتقام‌گیر» ساخته و پخش شد؛ فیلمی که به دوران جنگ جهانی دوم بر می‌گردد و داستان کاپیتان امریکا را دوباره بازگو می‌کند.
بازی ها: کاپیتان امریکا در بیشتر بازی‌های ساخته شده از کارهای مارول حضور دارد. این کاراکتر سال هاست به یکی از قهرمان‌های ثابت بازی‌های رایانه‌ای تبدیل شده است و بازیکنان با کاراکتر او به جنگ با بدها و یا سوپر قهرمان‌های دیگر می‌روند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت