سرویس فرهنگی «فردا»، مجید شیردستیان: برای بررسی جامع و عمیق سریال 24 نیاز است با بررسی مختصر هر قسمت از هر فصل کلیتی از رویدادهای اتفاق افتاده در سریال استراتژیک 24 بیان شود، تا بتوان فصل هشت این سریال را که قرابت زیادی با مسائل هسته ای و غیرهسته ای جمهوی اسلامی ایران دارد مورد تامل و تعمق قرار داد.
فصل یک (Season 1): فصل اول از نیمه شب آغاز می شود در طول 24 ساعت آینده مهمترین رویداد، انتخابات اولیه ریاست جمهوری در کالیفرنیا می باشد. در ابتدای فصل، کیم باور دختر جک باور با مادرش تری به خاطر اختلافات خانوادگی رابطه خوبی ندارد، طی این اختلافات کیم برای خوشگذرانی با دوستان خود از خانه فرار میکند. تری که نگران کیم است به دنبال وی میرود در این ما بین که جک وارد یک پروژه تروریستی شده است به دلیل تحت فشار قرار دادن وی، تروریست ها تری و کیم را گروگان میگیرند، پس از این موضوع جک در دو جبهه وارد مبارزه با تروریست ها میشود و علاوه بر آنکه تروریستهای صربستانی را ناکام میگذارد، دختر و همسرش را نیز نجات میدهد در این گیر و داد یکی از تروریستها به تری تجاوز میکند، اما تری سعی میکند این موضوع را مخفی کند اما پس از انتقال به بیمارستان تری متوجه میشود که باردار است، ولی پس از مدتی مشخص می شود که بچه متعلق به جک است، از این جریان به بعد رابطه کیم با مادرش رو به بهبود میرود. از سوی دیگر تروریستها همچنان در پی ترور دیوید پالمر، نامزد ریاست جمهوری می باشند و جک مسئول محافظت از جان وی است اما در ادامه
مشخص میشود که تروریستها از خانوادهی دریزنها می باشند که از دیوید پالمر و جک باور کینهی شخصی دارند، در پایان این فصل، تری باور به دست تروریستها، نینا مایرز کشته میشود. در بررسی روند حرکتی داستانِ فصل اول، به عنوان نمونه ای از تمامی فصول نیاز به بررسی قسمت به قسمت آن وجود دارد تا بتوان از فصل اول به عنوان پایه دیگر فصل ها نتیجه گیری مناسبی صورت گیرد. خلاصه داستان فصل یک: اتفاقات روی داده در 24 ساعت اول: ساعت 12 تا 1 A.M: جک باور به دفترش احضار میشود زیرا سناتور آمریکایی که برای رئیس جمهور شدن در حال آمده شدن است در خطر ترور قرار دارد. ساعت1 تا 2: یک قاتل حرفه ای کارت شناسایی خبرنگاری را که با نامزد ریاست جمهوری قرار ملاقات داشت را میدزد، جک فهمیده است یک خرابکار در گروهش است. ساعت 2 تا 3: جک فکرمیکند فرد نفوذی درون CTU را پیدا کرده است، کیم(دختر جک)و ژانت متوجه میشوند که آن ها را ربوده اند و به فکر فرار می افتند، پالمر به یکی از افرادش دستور میدهد گزارشگری را که موقعیتش را به خطر انداخته است را از میان بردارد. ساعت3 تا 4: رئیس حوزه، جرج میسون جلوی کار نیروی ویژه جک را میگیرد. پالمر به
اطلاعاتی که گزارشگر در مورد کیث جمع آوری کرده است دست می یابد. ساعت4 تا 5: جک به امید پیدا کردن از محل تقریبی کیم از خائن بازجویی میکند. ساعت5 تا 6: جک با تری(همسرش) در بیمارستان دیدار می کند و منتظر ژانت میماند تا با او در مورد کیم صحبت کند اما وی توسط آلن، شخصی که برای ایرا گرین کار میکندکشته شده می شود، پالمر خانواده اش را در جریان پنهان کاریش قرار میدهد نینا مایرز جسد آلن یورک واقعی را نزدیکCTU پیدا می کند. ساعت 6 تا 7: جک به CTU باز میگردد تا کارت شناسایی را به دستور گرین با یک کارت تقلبی عوض کند پالمر سعی می کند تا شری و کیث را متقاعد کند تا موضوع قتل را به اطلاع عموم برساند. ساعت 7 تا 8: جک کارت شناسایی را به قاتل در محل برگزاری مصاحبه ي مطبوعاتی پالمر میدهد پالمر میخواهد به مطبوعات درباره ی قتل کیث اطلاعات دهد. ساعت 8 تا 9: جک بعد از اینکه جلوی ارتکاب به قتل را میگیرد توسط سرویس امنیتی دستگیر میشود او اما فرار می کند و سعی می کند برای خروج از کارت دیگری استفاده کند. ساعت 9 تا 10: جک بعد از فرار خود را به تد کوفیل میرساند تا قبل از اینکه شهر را ترک کند، جلویش را بگیرد، نینا یک تماس از
تری دریافت می کند و تلاش میکند آن را ردیابی کند ، پالمر با وجود اعتراضات هنوز هم میخواهد کنفرانس مطبوعاتی داشته باشد. آلبر تاگرین به طور موقت رئیس CTU می شود. ساعت 10 تا 11: جک، تد کوفیل را گروگان میگیرد و بعد از اینکه متوجه می شود اسمش روی کارت ثبت شده است تلاش می کند تا هر اطلاعاتی در مورد این توطئه دارد از او بگیرد و در مورد کوین کرول به او اطلاعات بدهد، پالمر ارتباطش را با جک برقرار میکند. گینز دستور قتل تری و کیم را از رییسش آندره در یزن دریافت میکند. ساعت11 تا 12: کوین کرول(مردی که ادعا میکند یورک است) جک را برای پیدا کردن کمپ گرینز جایی که مخفی شده است راهنمایی می کند نینا و تونی بر اساس دستورات اکید گرین سعی میکنند به جک کمک کنند. پالمر متوجه میشود کارل وب یکی از سرمایه گذارانش وضعیت کیث را به روش خودش تحت نظر دارد. ساعت12 تا 1 P.M: جک در آخر با گرینز به عنوان یکی از اعضای اصلی CTUروبرو می شود کارل وب، پالمر را تهدید می کند تا هیچ وقت درباه ی قتل با کسی سخن نگوید، سازمان CTU در مییابد که قاتلین بیشتری به سمت نیویورک رفته اند. ساعت 1 تا 2: گرین و رئیس ناحیه ریان چپل از جک در مورد روز های
قبل سوال می کنند نینا، تری و کیم را بعد از مراقبت های پزشکی به جای امنی میبرد پالمر میخواهد جک را ببیند. ساعت 2 تا 3: پالمر و جک برای اولین بار یکدیگر را میبینند، نینا بعد از آنکه به محل امنی میرسد در ارتباطی که در گذشته با جک داشته است با تری و کیم صحبت می کند. ساعت 3 تا 4: پس آنکه جک و میسون عکس های قاتل را به دست میآورند متوجه می شوند که یکی از پرسنل پالمر با الکسیس در یزن رابطه ی عاطفی داشته است. تری و کیم مورد حمله قرار می گیرند. ساعت 4 تا 5: جک و میسون از کارمند پالمر الیزابت نش استفاده می کنند تا از این طریق الکسیس در یزن را بگیرند اما او شدیدا با آنها مقابله می کند، کیم بعد از اینکه تری در مقابل مهاجمان می ایستد از آنجا فرار میکند و به خانه ی ریک میرود. ساعت 5 تا 6: جک خودش را جای الکسیس در یزن جا می زند و برای دیدن یک رابط که اطلاعاتی حیاتی دارد می رود در این حال یک مامور CTU که نسبت به جک حسودی می کند ماموریت او را به خطر می اندازد. ساعت 6 تا 7: جک و میسون به جستجوی آدرسی که در مدارک محرمانه ویکتور دریزن پیدا کرده اند میرود پالمر بلاخره به نشریات از گذشته کیث اطلاعات میدهد کیم بعد از
حمله پلیس به خانه ریک دستگیر میشود. ساعت 7 تا 8: جک میفهمد که یک بازداشتگاه فوق محرمانه شخصی را از گذشته اش نگه داشته است، تونی، تری را به CTUباز میگرداند و کیم هم به زندان می افتد آندره دریزن و سربازانش به بازداشتگاه فوق سری حمله می کنند. ساعت8 تا 9: جک توسط ویکتور و آندره دریزن پس از این که از بازداشتگاه فرار می کنند گرفتار می شو،د پالمر خبردار میشود که ارای کالیفرنیا را به دست آورده است بعد از اینکه کیم آزاد میشود افراد در یزن او را می گیرند. ساعت 9 تا 10: جک برای اینکه زمان بیشتری به دست آورد تماس ویکتور و آندره را با میسون بر قرار می کند پالمر با خیانت کارمندش روبرو می شود تونی و نینا با خبر می شوند که کیم را دوباره گرفته اند. ساعت10 تا 11: جک به پالمر یک تلفن همرا میدهد که بمبی در ان کار گذاشته شده است، کیم قصد فرار می کند هویت اصلی خرابکار در CTU افشا می شود. ساعت 11 تا 12: جک برای مقابله نهایی به ویکتور درازن به بار انداز می رود. فصل دو(Season 2): آغاز فصل دوم با گذشت بیش از 18 ماه از رویداد های فصل اول آغاز میشود، این بار آغاز سریال از ساعت 8 بعد از ظهر میباشد، جک باور پس از مرگ همسرش
تصمیم به ترک شغل و کنارهگیری از امور دولتی گرفتهاست، اما دیوید پالمر که به وی اعتماد زیادی دارد از او برای مهار تروریستهای عرب که سعی در منفجر کردن بمب اتمی در خاک ایالات متحده آمریکا (شهر لس آنجلس) را دارند کمک میخواهد، اما جک باور با بی تفاوتی نسبت به درخواست وی تلفنهای متعدد او را بیپاسخ میگذارد اما با پافشاری پالمر و درخواست دوستانه از وی، جک از تصمیم خود صرف نظر کرده و با پالمر همکاری می کند. از سوی دیگر کیم که پدرش را مقصر مرگ مادرش میداند از جک جدا شده و زندگی مستقلی را برای خود تشکیل داده است و به شغل پرستاری برای یک خانواده ثروتمند مشغول است. و مسئولیت مگان (دختر آن خانواده) را بر عهده دارد در قسمت های اول فصل دو؛ سیتییو (واحد ضد تروریستی) به شخصی به نام رضا مشکوک است و به همین جهت به شخصی به نام تونی آلمیدا ماموریت بازجویی از وی میدهند. پس از تحقیقات گسترده از وی عوامل اصلی شناخته میشوند و رضا که بخشی از این جریانات بود در این گیر و داد کشته میشود ولی جک قهرمان فیلم در نهایت موفق میشود بمب اتمی را از تروریستها باز پس گیرد، از سوی دیگر کیم در مکانی که به پرستاری مشغول است از پدر
خانواده به دلیل رفتار بدش با دختر خانواده ناراحت است به این جهت تصمیم به نجات دختر می گیرد. اما طی اتفاقاتی کیم و مگان با مشکل مواجه میشوند ولی در آخر با کمک یکی از دوستانش موفق به نجات خود و مگان می شود. در سوی دیگر دولت آمریکا با توجه به مدرکی جعلی دچار سو تفاهم میشود و گمان میکند که سه کشور در منطقه خاورمیانه در پوشش تروریستها دست داشته اند و درصدد حملهی سریع نظامی به آن کشورها میشوند. جک که مسئله برایش تعجب بر انگیز است به تحقیق در ارتباط با این موضوع میپردازد و پس از عملیاتهایی ویژه و با کمک شخصی عرب به نام یوسف از طرف دولتهای متهم، موفق به کسب مدرک معتبر میشود و عاملان را شناسایی میکند و مدارک خود را به دیوید پالمر که زیر فشار کابینهاش است تحویل میدهد و موجب میشود دولت آمریکا از حمله نظامی خودداری کند. در پایان این فصل مایک نوویک رئیس دفتر ریاست جمهوری دیوید پالمر به دلیل خیانت به وی از کارش برکنار میشود. و جورج میسون رئیس واحد سیتییو به دلیل حفاظت از مردم و ایجاد امنیت طی اتفاقاتی جان خود را از دست می دهد. فصل سه(Season 3): آغاز این فصل با گذشت بیش از چهار سال از اتفاقات فصل اول
آغاز میشود در این فصل جک مدیرت سی.تی.یو را بر عهده دارد. او در جریان اتفاقاتی معتاد به مواد مخدر شده است اما در حال تلاش برای ترک اعتیاد خود است و برای مراقبت بیشتر از دخترش وی را در بخش کامپیوتر سی.تی.یو به استخدام در آورده است در ابتدای فصل جک و یکی از همکارانش به نام چیس ادمونز به بازجویی از فردی به نام رامن سالازار میپردازند وی که در زندان میباشد توسط جک موقعیت فرار برای وی ایجاد می شود و این موضوع برای دیگران دچار سو برداشت میشود اما در ادامه مشخص میشود که فرار وی توسط جک تنها یک تله برای دستگیری برخی عوامل تروریستی است و همچنین عملیاتی برای به دست آوردن ویروس خطرناکی که بهدست برخی عوامل قاچاق دارو به سمت آمریکا انتقال پیدا کرده است. در سوی دیگر جک برای عملیاتی در مکزیک سپری می کند و تونی آلمیدا همکار وی در عملیاتی بهدست تروریستها زخمی شدهاست و مسئولیت مدیریت سیتییو به دوش میشل دسلر میافتد. پس از جریان عملیات مکزیک این موضوع به رئیس جمهور دیوید پالمر انتقال پیدا می کند وی به شدت از این پنهانکاری ناراحت میشود. پالمر در این فصل در حال رقابت برای پیروزی در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری
است که با مسائلی از جمله جریان ارتباط داشتن برادرش وین پالمر با همسر یکی از مسئولان پرنفوذ دولتی و مقابله با تروریستها دست و پنجه نرم می کند، پالمر در این گیر و دار انتخاباتی در مواردی مجبور به تسلیم دربرابر برخی خواستههای تروریستها میشود. جک در این فصل نینا مایرز را در گروههای خطرناک خلافکار دستگیر میکند و به سیتییو منتقل میکند، نینا درصدد فرار برمیآید ولی جک او را در هنگام فرار میکشد جک در عملیات دستگیری تروریستها موفق می شود. اما تعدادی تروریستهای دستگیر نشده با مقدار کمی از ویروس های باقی مانده تصمیم به اجرای اهدافشان دارند به این جهت آن ها با گروگان گرفتن میشل دسلر، تونی آلمیدا را تهدید میکنند و تونی مجبور به تسلیم در برابر خواسته هایشان میشود که به همین جهت در پایان عملیات تونی بهعنوان خائن به کشورش شناخته میشود که با تلاشهای پالمر و جک از زندان آزاد میشود در این فصل جک موفق به ترک مواد مخدر میشود، اما رئیس جمهور پالمر بهدلایلی از شرکت در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری کنارهگیری میکند.
فصل چهار(Season 4): از رویداد های فصل سه بیش از یک سال و نیم گذشته است جک در وزارت دفاع به استخدام جیمز هلر وزیر دفاع آمریکا در آمده است وی در این فصل با دختر وزیر دفاع با نام آدری رینز رابطه دارد در قسمت اول فصل چهار وزیر دفاع در دیدار با پسر کوچکش مورد حمله تروریست های ترک قرار می گیرد و به همراه دخترش در این حادثه دزدیده میشود، که جک طی عملیاتی سخت موفق میشود آن ها را آزاد کند. از سوی دیگر خانوادهای به نام آراز در این فیلم وجود دارد که به تروریست اصلی این فصل به نام حبیب مروان کمک میکنند و در پوشش یک خانواده قانونمند برخی اعمال غیر قانونی را انجام میدهند، اولین هدف تروریستها رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا جان کیلر، است که موفق به حمله به هواپیمای وی می شوند و موفق به زخمی کردن رئیس جمهور و کشتن بیشتر اعضای داخل هواپیمای وی میشوند. تروریست ها نقشههای دیگری دارند که اکثر آن ها با عملیاتهایی که توسط جک باور و واحد ضد تروریستی (سیتییو) صورت میگیرد ، خنثی میشود. آخرین نقشه ی حبیب مروان انفجار بمب اتمی در خاک آمریکاست. وی که مشخص نیست کدام شهر یا ایالت را مورد هدف قرار خواهد داد موجب
سرگردانی برای جک شده است که وی با تحت فشار گذاشتن مروان متوجه هدف او که شهر لس آنجلس است می شود و خطر را بر طرف می کند. اما در جریان این اتفاقات جک برای پیدا کردن مروان مجبور می شود به سفارت جمهوری خلق چین حمله کرده و با بازجویی از شخصی چینی که از مکان مروان خبر دارد از مخفیگاه وی با خبر شود، به این جهت دولت چین خواستار تحویل سریع باور به چین است اما با تلاش رئیس جمهور سابق آمریکا، دیوید پالمر و همچنین دوستان وی، جک موفق می شود با جعل مرگ ، خود را از این خطر نجات دهد.
فصل پنج(Season 5): این فصل با گذشت 18 ماه از مرگ جعلی جک آغاز می شود، و همگان در تصور مرگ جک باور می باشند، در این ما بین یک گروه تروریستی رئیسجمهور سابق آمریکا، دیوید پالمر را ترور میکنند و درصدد آن می باشند تا این جریان را به سوی جک هدایت کنند این گروه تلاش بر آن دارد تا تمامی افرادی که از جعل مرگ جک خبر داشتند (تونی آلمیدا، میشل دسلر و کلوئی ابرایان) را به قتل برسانند که از میان این افراد میشل بهدست تروریستها به قتل میرسد تونی نیز به شدت زخمی میشود، اما کلوئی موفق به فرار میشود و جک را از این جریان مطلع میکند جک که از این موضوع آگاه میشود برای کمک به کلوئی از محل جدید زندگیاش به لس آنجلس میرود. در سوی دیگر دیگر رئیس جمهور چارلز لوگان در حال بستن قراردادی با رئیسجمهور روسیه، یوری سواروف است ولی تروریستهای روسی درصدد جلوگیری از ایجاد روابط با غرب و ترور رئیس جمهور سواروف می باشند، از جهت آن ها لوگان را به کشتن مردم آمریکایی تهدید میکند اما با تلاش و مأمور گارد ویژه، آرون پیرس حملات تروریستی شکست میخورد. از سوی دیگر جک نیز موفق به مهار حمله تروریستی دیگری در فرودگاه لس آنجلس میشود،
تونی که از ترور قبلی جان سالم به در برده است در جریان درگیری در مرکز پزشکی سیتییو با هندرسون، مامور سابق دولتی که با تروریستها هم دست است کشته میشود (هر چند در فصل هفت مشخص می شود وی هنوز زنده است). جک در جریان عملیاتی متوجه موضوع همدستی رئیس جمهور چارلز لوگان با عوامل تروریستی میشود و پس از عملیاتهای گسترده ای موفق به دستگیری رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا میشود. و هندرسون را نیز در پایان فصل میکشد ولی عوامل دولت چین که بهشدت موضع مرگ جک را پیگیر بودند از زنده بودن وی مطلع میشوند و به او را دستگیر و به چین منتقل میکنند
فصل شش(Season 6): این فصل با گذشت 20 ماه از اتفاقات فصل قبل در لس آنجلس آغاز می شود و وین پالمر رئیس جمهور آمریکا مدیریت کشور را به دست دارد، تروریستهای عرب و در راس آنها حمری الاسد همواره دولت آمریکا را تهدید می کنند. از سویی دیگر شخصی به نام ابو فاید از رئیس جمهور آمریکا خواهان تحویل دادن جک باور، می باشد و در ازای آن مکان حمری الاسد را به آنان خواهد گفت اما جک در اختیار دولت چین است، اما دولت آمریکا برای به ددست اوردن تروریست این کار را انجام میدهد و با مذاکره جک را از چین تحویل گرفته و به تروریست های پر از کینه تحویل میدهد، جک که در اختیار تروریست ها است متوجه میشود که الاسد فقط یک وسیله برای فریب آمریکاییها بوده است و تروریستهای اصلی ابوفاید و عواملش می باشند، جک طی برنامه هایی موفق به فرار از چنگ ابوفاید میشود و به دنبال آگاه ساختن مسئولان آمریکایی میرود. اما حرف های جک برای آنان باور پذیر نیست و به این جهت خود دست به عملیات میزند و در ابدا الاسد را آزاد می کند و با او حملهی تروریستی مترو را خنثی میکند. از دیگر اتفاقات مهم در این فصل انفجار بمب اتمی در لسآنجلس توسط تروریستها می
باشد که طی آن ۱۲٬۰۰۰ آمریکایی مقیم لس آنجلس کشته میشوند، از سوی دیگر جک که بعد از مجبور شدن به کشتن همکارش کرتیس تصمیم به ترک شغلش را گرفته بود به دلیل اتفاق روی داده در لس آنجلس از تصمیم خود صرف نظر می کند و با انجام دادن چند عملیات تروریستها را که عمدتا عرب و روسی می باشند را دستگیر میکند و تراشه ی مربوط به فناوریهای نظامی روسیه را پس میگیرد، اما برخی چینیها با گروگان گرفتن آدری رینز که پس از فصل پنجم به دنبال جک تا چین رفته بود وی را گروگان گرفته و در ازای تراشه ی تکنولوژیهای روسیه حاضرند او را آزاد کنند و جک به جهت آزاد کردن آدری این کار را انجام میدهد و این موضوع باعث خشم و تهدید دولت روسیه می شود که اگر فناوریهای نظامی روسیه آشکار شود بین روسیه و آمریکا جنگ رخ خواهد داد، اما جک موفق به بازپسگیری تراشه میشود.
۲۴: رستگاری (24: Redemption): فیلم دوساعتهای است که بین فصل ششم و هفتم سریال ۲۴ پخش شد. رویداد های در این فیلم ۴۴ ماه پس از اتفاقات فصل ششم می باشد، در این فصل الیسون تیلور در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسیدهاست و جک در این بخش مکملی سریال به زندگی در کشور سانگالا در کنار دوست قدیمیاش کارل بنتون مشغول است. از سوی دیگرجک نیز به علت اعمال شکنجه در انجام بازجوییهایش از طرف دولت آمریکا تحت پیگرد قرار دارد. او و دوستش در سانگالا مدرسه ای درست کرده اند و به نیاز های دانش آموزان پاسخ میدهند. سرهنگ دوباکو و جنرال جوما که درصدد کودتا هستند، در حال جمعآوری بچههای بیسرپرست میباشند تا آنها را به ارتش خود اضافه کنند. وظیفه جک دراین فیلم حفظ جان کودکانی است برای نگهداری و آموزش آنها مدرسه راه اندازی کرده اند. در این جریانات کارل کشته میشود. و در آخر جک مجبور میشود برای حفظ جان این بچهها خودش را تحویل سفارت آمریکا بدهد. فصل هفت(Season 7): فصل هفت در ارتباط با محاکمه ی جک باور و بقیه ی اعضای واحد سی.تی.یو که از هم پاشیده است می باشد دادگاه جک مقارن با تهدید عده ای از تروریست های آفریقایی می
باشد که سعی در ایجاد خلل در پرواز هواپیماهای مسافربری آمریکایی و انجام عملیات تروریستی دارند و به این جهت اف.بی.آی ماموری به نام رنه واکر را برای انتقال جک از دادگاه و استفاده از کمک و تجربیات او برای متوقف کردن حملات تروریستی می فرستد، پس از مدتی مشخص میشود که یکی از تروریستها تونی آلمیدا، دوست جک و مأمور سابق سیتییو میباشد. اما جک طی عملیاتی موفق به دستگیری او میشود ولی پس از مدتی متوجه میشود که هدف تونی نفوذ در شبکه تروریستی و شناسایی عوامل فساد دولتی بوده است به این جهت جک راه فرار را برای او باز می کند، در ادامه جک موفق به دستگیری یکی از تروریستها به نام ایکه دوباکو می شود و از فرار او به سانگالاجلوگیری می کند، پس این اتفاقات ایالت متحده به کشور سانگالا حمله نظامی کرده و در مقابل ژنرال جوما فرمانده و رهبر سانگالا برای مقابله با این حمله نظامی دست به حملهای تروریستی میزند و کاخ سفید را مورد هدف قرار میدهد و موفق میشوند رئیس جمهور آمریکا، الیسون تیلور را گروگان بگیرند که با جانفشانی بیل بیوکانان این حمله شکست میخورد. از سوی دیگر سران یک پایگاه نظامی خصوصی خواهان نفوذ واختیارات بیشتری
در دولت آمریکا می باشد و برای رسیدن به این مسئله از سلاح تهدید استفاده میکند، اما تونی آلمیدا که به خاطر مرگ همسرش توسط این گروه کینه زیادی از این افراد دارد در گرفتن انتقام موفق عمل میکند، ولی جک باور با حضورش از کشتهشدن این افراد بدست تونی جلوگیری میکند و آنان را تحویل قانون میدهد، در اواخر این فصل جک در طی عملیاتی به مواد سمی آلوده شده که با انجام جراحی بوسیله ی ژن فرزندش کیم درمان میشود.
مولفه های استراتژیک سریال 24: اتفاقات رویداده در هفت فصل گذشته به علاوه فصل هشت که به طور کامل بررسی خواهد شد نشان دهنده در هم تنیدگی بسیار جذاب و زیبای داستان سریال بوده است که خط تعلیقی کاملا مناسب را برای بیننده به وجود میآورد. سریال 24 با به تصویر کشیدن سطح گسترده ای از تهدید ها و فرصت های موجود در ایالت متحده آمریکا به خوبی توانسته است همزادپنداری مناسبی را برای بیننده مهیا کند. اما همان گونه که گفته شد سریال 24 از سریال های استراتژیکی محسوب می شود که محصور به سرگرمی نمی باشد بلکه عوامل گسترده ای در ساخت این سریال مشارکت داشته اند و هیچ گاه این عوامل بدون هدف و صرفا برای سرگرمی طی چند سال وقت، انرژی، ثروت، نیروی انسانی وبسیاری دیگر از این موارد را بیهوده هدر نداده اند تا مردم دنیا چند ساعتی سرگرم باشند بلکه بدون شک در پس ساخت این سریال و دیگر سریال هایی از این دست گزاره هایی مطرح است که با کمی تامل در آن میتوان به گزاره ها و انگاره های بسیاری دست یافت.
دیدگاه تان را بنویسید