سرویس فرهنگی «فردا»: عباس غزالی از آن دست بازیگرانی است كه اخیرا وسواس و گزینكاری بسیاری را در خود ایجاد كرده است. به ویژه پس از «وضعیت سفید» پیشنهادات زیادی به او شده است اما او میگوید، واقعا كم كار كرده و هیچ سریالی را نپذیرفته؛ وی در عین حال میگوید «مادرانه» سریالی بود كه منتظرش بوده است. آنچه در ادامه میخوانید مشروح مصاحبه با عباس غزالی درباره حضورش در سریال «مادرانه» است.
حضور در سریال مادرانه پیشنهاد چه كسی بود؟ ماهها قبل سعید نعمتالله را در جلسهای دیده بودم و صحبت از این شده بود كه قصهای را مینویسد و یك شخصیتی به اسم فرزاد دارد و این پیشنهاد نیز از طرف خود سعید نعمتالله به من شد. یعنی از زمانی كه قصه طرحش آماده شده بود و من افتخار این را داشتم كه پیش از این سریال موفقی به نام «رستگاران» را داشته باشم. همچنین تلهفیلم دیگری نیز داشتم كه كارگردانی آن را جواد افشار انجام داده است. این اتفاقات باعث شد تا هم جواد افشار نسبت به من شناخت كافی داشته باشد و هم سعید نعمتالله اعتماد كافی و بالعكس من نیز همین طور. البته من اعتماد كافی به نوشته و سبك نویسندگی، شخصیتپردازی و قصههای سعید نعمتالله و آدمهایی كه در قصه میگنجاند دارم. وقتی این اتفاق افتاد تمام ملاكهایی كه در ذهن من برای انتخاب یك بار لحاظ شده بود، درست از آب درآمد. پس با جان و دل پذیرفتم و این كار را انجام دادم. یعنی سعید نعمتالله شخصیت فرزاد مادرانه را براساس سبك بازیگری عباس غزالی نوشته است؟ احتمالا بر حسب سبك بازیگریام نوشته است. من احساس میكنم سعید نعمتالله از زمانی كه شخصیت فرزاد را روی كاغذ
مطرح كرد در ذهنش سبك بازیگری من بوده است و به بازیگری من برای این نقش فكر میكرد. این را واقعا تأیید میكنم حتی یك جای فیلنامه كه میخواندم هر جا كه اسامی شخصیتها نوشته شده بود، مشخص بود. اما در یك جایی از دیالوگها به جای فرزاد، عباس نوشته شده بود كه برایم جالب بود و در دورخوانی همه میگفتند كه فیلنامه را سعید نعمتالله آنقدر براساس من نوشته است كه یادش رفته است كه نام كاراكترم را بنویسد اما از نظر كار حرفهای شخصیت فرزاد كاندیدای مختلف دیگری هم داشت كه اگر روزی عباس غزالی نپذیرفت كه با سریال همكاری كند كسان دیگری جایگزین آن بشوند. بداههکاری هم در این سریال داشتهاید؟
اصولا آنقدر همه چیز درست است و همه چیز درست در سر جای خود قرار گرفته است و حتی همه چیز در دیالوگنویسی كامل است كه من سعی میكنم خودم را نزدیك آن كنم و آن دیالوگ را مال خودم كنم و سوارش شوم. در واقع اصولا جزو افرادی هستم كه اگر دیالوگهایم سخت هم باشد سعی میكنم همان را بگویم. معمولا پیشنهاداتی سر صحنه اتفاق میافتد كه سعی میكنیم با هم تعامل
كنیم و تا جایی كه امكان دارد بداهه ایجاد نمیشود و همه سعی میكنیم همان دیالوگ را بگوییم. در مورد كاراكتر فرزاد خط قرمزی هم وجود داشت؟ در شخصیت فرزاد تا حدودی خط قرمز وجود دارد. شخصیت فرزاد هم منفی است و هم مثبت و در واقع شخصیتی خاكستری است. اینكه هر كاری انجام میدهد هدفش یك چیز است آن هم خانواده و مادرش كه دوست دارد مادر و خواهرش را به سروسامان برساند. اما این سریال یك پیام است كه میخواهد آن را بازگو كند پس خط قرمز را تا حدودی نشان میدهد كه باعث میشود یك نتیجهگیری و یك پیام آموزنده داشته باشد. اگر شما خط قرمزها را نشان ندهید و بگویید همه چیز گل و بلبل است نمیتوانید بگویید درمان درستی از «مادرانه» به فضای اجتماعی میدهی. آیا فرزاد واقعا رها را دوست دارد؟ خب این در ادامه قصه مشخص میشود اما هدف بزرگ فرزاد مادر و خواهرش است.
تا چه میزان جواد افشار را مشرف به كارش دیدید؟ قبلا با او كار كردم. جواد افشار یك كارگردان كار بلد است و روایتی كه انتخاب میكند بسیار بسیار ساده و دور از پیچیدگی و شیك است و این نوع روایت قصه همه نوع مخاطب را جلب میكند. خدا را شكر میكنم كه این سریال جواب مثبت داده است و خیلی برای من خوشایند است كه در خدمت ایشان بودهام. در این راستا ارتباط خیلی خوبی با هم داریم. تعامل خیلی خوبی داشتهایم و جواد افشار كار بازیگر را آزاد میگذارد تا آن طور كه میخواهد بازیگر كار را اجرا كند اما از طرفی هم وقتی میداند و مطمئن میشود بازیگر نقشش را فهمیده است او را رها میكند تا خودش كار را اجرا كند. خود عباس غزالی كاراكتر فرزاد را دوست دارد؟
من تا به حال هر كاری را كه بازی نكردهام دوست نداشتهام. نقشهایی را كه پیش از این انتخاب نكردهام یا در راستای اهداف كاریام نبوده است و یا نقشهایی بوده است كه تكراری بوده است. اصولا كارهایی را كه بازی كردهام همه را دوست داشتم و خودم بازی كردهام. اگر دوست نداشته باشم و ارتباط برقرار نكنم
نمیتوانم خوب بازی كنم و خوب بفهمم. طبعا اگر این اتفاق هم بیفتد به دل مخاطب هم نمینشیند. فرزاد را دوست دارم و در قصه در جایی قرار گرفته است كه حرفی برای گفتن دارد و خودش عاملی است بر اتفاقات این قصه و جای كار زیادی دارد. چرا فرزاد میخواهد یك شبه ره صد ساله را برود؟ به خاطر اینكه فرزاد آدمی است كه خودش را مرد خانواده میداند و دوست دارد كه در زندگی خانوادهاش تغییر و تحولی ایجاد كند و به این طریق مادر و خواهرش را از این وضعیتی كه دارد نجات بدهد به همین دلیل دوست دارد یك شبه راه صد ساله را طی كند اما خامی كه در تصمیمگیریهایش میبینم، راهی را انتخاب كرده است كه به زعم خودش درست است. در قصه میبینیم كه فرزاد به منفی بودن شخصیتش نزدیكتر میشود اما یك نكتهای وجود دارد و آن این است كه ذات فرزاد مثبت است.
سریالهای دیگر ماه رمضان را هم دیدهاید؟ دوست داشتم ببینم و اما فقط چند سكانس از «دودكش» را دیدم آن هم سر صحنه كه بودم اما سر صحنه سریال «مادرانه» را با هم میبینیم این اتفاق هر روز ماست. البته در «خروس» هم به جای نقش جواد رضویان پیشنهاد داشتم اما زمانی كه فیلمنامه را خواندم به توافق نرسیدم به جهت اینكه دوست داشتم بعد از «وضعیت سفید» فیلمنامه طنز تجربه نكنم. دوست داشتم یك مجموعه درام و یك نقش جدی را بازی كنم. به نظر خودتان چه میزان مخاطب را درگیر «مادرانه» كردهاید؟ این روزها به سختی كار میكنیم. با وجود شرایط گرما و با زبان روزه، اما وقتی میبینیم مردم استقبال میكنند باعث میشود با انرژی بیشتری كارمان را انجام دهیم و سختیها را تحمل كنیم. و حرف آخِر ، امیدوارم پایان قصه مناسب باشد. در حال حاضر كه پنج قسمت نهایی سریال را كار میكنیم، سعید نعمتالله مدام مینویسد و پاك میكند تا به یك چیز آبرومند برسد. البته «مادرانه» قرار بود 50 قسمتی باشد و پس از ماه رمضان پخش شود اما به یك باره مسئولان تصمیم گرفتند آن را در ماه رمضان و در 30 قسمت پخش كنند. در حالی كه «مادرانه» جا داشت كه در 20 قسمت دیگر ادامه
داشته باشد. قطعا لطمههایی هم به قصه میزند اما سعید نعمتالله سعی میكند آبرومند سریال را تمام كند.
دیدگاه تان را بنویسید