قرائتی خود را مدیون کدام شهید می‌داند

کد خبر: 260290

حجت‌الاسلام محسن قرائتی می‌گوید: شهید مطهری خدمت امام خمینی(ره) واسطه شد تا من به برنامه تلویزیونی درس‌هایی از قرآن، راه پیدا کردم.

فارس: شرافت و مرتبت معلم، زمانی اهمیت دارد که بتواند شأن خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان را با هدف متعالی خلقت یعنی عبادت، برقرار کند؛ لذا به حق می‌توان گفت استاد علامه شهید مرتضی مطهری یکی از عالمان ربانی و معلمان راستی در عرصه علم، دانش و تربیت بود. حجت‌الاسلام محسن قرائتی از سال‌ها قبل از انقلاب در قم و بعضی از سفرها همراه شهید مطهری بود و خاطراتی از این شهید دارد؛ روایت این استاد و مفسر قرآن کریم را در ادامه می‌خوانیم: * شهید مطهری(ره) آن قدر خندید که نزدیک بود صندلی‌اش بیافتد سال‌ها قبل از انقلاب که تازه برای جوانان کلاس شروع کرده و در کاشان جلسه داشتم، به قصد زیارت امام رضا (علیه‌السلام) به مشهد رفتم؛ در حرم به حضرت (علیه‌السلام) عرض کردم: «چه خوب است چند روزی که در خدمت شما برای زیارت هستم، کلاسی هم در مشهد برای جوانان داشته باشم». در همین حال یکی از روحانیون آشنا را دیدم، گفت: «دبیران تعلیمات دینی، جلسه‌ای دارند، شما هم می‌خواهید شرکت کنید؟» باهم رفتیم، جلسه‌ای با حضور آیت‌الله خامنه‌ای، شهیدان مطهری، بهشتی و باهنر. اجازه دادند، من هم صحبت کردم، خیلی پسندیدند، حتی آن قدر شهید مطهری خندید که نزدیک بود صندلی‌اش بیافتد! و مرحوم شهید بهشتی فرمود: «من فکر می‌کردم که آیا می‌شود دین را همراه به مَثل و خنده به مردم منتقل کرد که امروز به آرزوی خود رسیدم». در پایان جلسه، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب (دامت برکاته) که در آن زمان امامت یکی از مساجد مهم مشهد (مسجد کرامت) را به عهده داشتند، مرا به منزل دعوت کرده و پس از پذیرایی، مرا به آن مسجد بردند که جوان‌های زیادی حضور داشتند، به من فرمودند: «تا در مشهد حضور دارید، برای مردم و جوانان، در این مسجد کلاس داشته باشید». لذا به این شکل، دعای من مستجاب و به آرزوی خود رسیدم. * من مدیون شهید مطهری هستم اگر کار خوب و خیری را به کسی یاد بدهیم، تا مادامی که او انجام می‌دهد اجرش برای ما هم هست. حدیث داریم: «الدال علی الخیر کفاعله»(کافی، ج 4، ص 27) معلمی که علم و دانش و تربیت را به افراد منتقل می‌کند تا زمانی که آن را عمل می‌کند، در ثوابش شریک است. پس معلم، کار خیر کلیدی می‌کند. لذا من مدیون شهید مطهری هستم. همه افرادی که از طریق تلویزیون از من حدیث شنیده‌اند، ایشان در ثواب همه آنها شرکت است، چون ایشان خدمت امام خمینی(ره) واسطه شد تا من به این برنامه تلویزیونی درس‌هایی از قرآن، راه پیدا کردم. البته مقامات این عزیز، زیاد است، مثل مقام شهید، مقام معلم، مقام عالم، مقام عارف، مقام مفسر، مقام فیلسوف، مقام روضه خوانی و در مجموع انسانی جامع بود. * حضورم در تلویزیون در سال 1358، روزی که با پیشنهاد علامه شهید مطهری و موافقت امام خمینی (ره) برای اجرای برنامه، به سازمان صدا و سیما وارد شدم، بیشتر کارکنان نمی‌دانستند قبله کدام طرف است. با بهانه‌گیری و وسواس زیاد مرا آزمایش کردند و زمانی که در این جهت مرا موفق یافتند، پیشنهاد کردند که بدون لباس روحانیت برنامه اجرا کنم و علنی گفتند: «ما به جز دو روحانی (حضرت امام و آیت‌الله طالقانی) به دیگران اجازه حضور در این تشکیلات را نمی‌دهیم». من هم با این پیشنهاد موافقت نکرده و اعلام داشتم: «این برخورد شما را به اطلاع حضرت امام خواهم رساند». بعد از این اخطار، آنان قبول کردند که با لباس روحانی اجرای برنامه کنم. به هر حال سال‌هاست که این برنامه از تلویزیونی پخش می‌شود و براساس نظرسنجی‌های صدا و سیما از برنامه‌های موفق بوده است، و این از باقیات الصالحات آن دو عزیز است. حضرت امام خمینی(ره) به واسطه اجرای این برنامه، به اینجانب لطف و عنایت خاصی داشت؛ البته توفیقاتم را از خداوند و در سایه اشک پدرم در کنار کعبه و دعای مردم می‌دانم. * تشکر ویژه شهید مطهری از خانواده‌ام با اینکه رفت و آمد مهمان به منزل ما در قم زیاد بود، ولی خانواده حساسیت ویژه‌ای به حضور شهید مطهری(ره) داشت، علت را پرسیدم؟ گفت: «چون تنها مهمانی است که موقع رفتن، نزدیک آشپزخانه آمده و از من تشکر می‌کند». * ارزش معلمی از نگاه شهید مطهری مرحوم شهید مطهری(ره) به من فرمود: «من خیلی خوشحالم که تو در تدریس و معلمی فردی موفق هستی، مبادا مسئولیت دیگری را قبول کرده و از فیض معلمی محروم بشوی». علامه شهید مطهری(ره) ضمن اینکه مرید داشت، مخالف هم داشت. می‌گفتند: «چرا برای نوشتن کتاب پول می‌گیرد؟» من از ایشان پرسیدم، فرمود: «حلال‌ترین پول برای طلبه حق‌التألیف است. چون نه از دولت است، نه خمس، و سهم امام است». از مخالفان این عزیز، فرد فاسدی بود که اعدام شد و دیگری هم جوان مرگ شد. علامه شهید مطهری(ره) سوز داشت. معلم باید سوز داشته باشد. خداوند در تعریف پیامبر صلی‌الله علیه وآله می‌فرماید: «حریص علیکم» (توبه، 128) برای هدایت شما حرص می‌زد. سوز و شور داشت. می‌سوخت و صحبت می‌کرد. نگاه باز و وسیعی داشت.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت