وقتی ممجو رکورد فردوسی پور را می شکند!
این قابل باور نیست اما اتفاق افتاده است. یک برنامه جنگ در استانی نه چندان اهل دیدن ،در ارتباط ‘گیری با مخاطب ، رکورد پر طرفدارترین برنامه ملی را می زند.
ایسنا: علی رضا آستانه در وبلاگ "یادداشت های حزب تک نفره من" با اشاره به یک پدیده رسانه ای در استان لرستان نوشته است : محور این برنامه مرد میانسال شوخ طبعی است که کاراکتر بهلول وارش ، جوابگوی مطایبه و شوخی بینندگان لر زبانست. صحبت از ممجوست. مردی که در همه این سالها در ضمیر ناخودآگاه ما بوده و دوست داشته است به لحن خاص خودش حرف بزند .سوای لهجه" سیدونه "، او فردیت عام را نمایندگی می کند.فردیتی که جلوی دوربین نیست. در منازل مردم و در رابطه جمعی ما بروز می کند. نشان دادن شوخ طبعی و صفا و راحتی خنده در سخت ترین شرایط که امتیازاین مردم است. او به صراحت از اداب و رفتار قابل نقد ما انتقاد می کند و عجیب آنکه لحنش طوری است که ما از او گریزان نمی شویم. چهارصد هزار پیامک برای برنامه او می فرستند و تمنا دارند که نامشان خوانده شود. برنامه ممجو حاصل تغییر ذائقه دستوری یا شرایط سیمای استانی یا اعتماد به رابطه با مردم است من نمی دانم. منتها هر پدیده ای می تواند الگوهای جدیدی در فرهنگ به وجود بیاورد. حساسیت هم همینجاست. ممجو چه پیامی می دهد؟ این مردم همانها هستند که ازیکطرف چند هزار سال تمدن و شهرنشینی را تجربه کرده اند و در عین حال یک شیر دستشویی سالم در توالت پارک مرکزی شهرشان نیست.این مخاطبین همانها هستند که چند ده هزار مهندس فارغ التحصیل شاغل و بیکار دارند که بعضی هایشان سرمایه علمی اند اما چهارتا کارخانه زواردرفته شان هم تعطیل است.این مردم انتخاب کننده روسای چند کمیسون مجلسند اما یک قانون نیم بند حمایتی نتوانسته اند برای کاهش نرخ بیکاری دیارشان تصویب کنند یا از اینهمه نخبه محذوف در تهران حمایتی ولو با تلفن نمایند یا نشریه ای دردمند را کمک کنند.این مردم همانند که معاون وزیرشان شماره یک کشورست و روزنامه نگارو شاعرشان در فقر به سقف خانه چشم دوخته است. این مردم همان هستند که نخبه ترین پزشکان را تحلیل علم پزشکی در دنیا می دهند و بیمارستان شهرشان هنوز منتظر روبان افتتاح است. قسمتی از عقب ماندگی صنعتی و مضایق اجتماعی صریحا به فرهنگ امروز کارو روابط اجتماعی و فرهنگی مردم ما برمی گردد. اگر ممجو در ارتباط با مخاطبین و پیام های پنهان و پیدای برنامه ، این مسائل و ظرایف را نادیده بگیرد ، تنها کاری که کرده مارا در میان فاصله دو گریه خندانده است و گر دلی سوخته و ذهنی دقیق و آگاه برای امروز و فردای دیار عزیزمان لرستان و همه لرزبانهایی که می خواهند به هویت دیرپا و خصال خوب لرها افتخارکنند ،باشد ممجو و برنامه اش در شکل های جدید و بدون کپی برداری برای رفع نیاز این مردم و یافتن راه پیشرفت و رفع مشکلات رفتارجمعی برای همکاری و همگرایی در مسیر ایرانی آباد و لرستانی دلشاد ساخته خواهد شد. ما با این برنامه ها می توانیم رفتار و عاداتی که منجر به معضل بیکاری، فقر آموزشی ، اعتیاد و خشونت و طلاق می شوند را کنار بگذاریم تا فردای روزگار به جای هیکل تنومند جوانان آمپولی که فردای روزگار دندان بیکاری در دهانشان می روید، به جوانان آراسته به ادب و چشم پاکی و تحصیلات و شغل شرافتمندانه افتخار کنیم.امیدوارم ممجو یک پدیده و استثنا و تک نشود و به یک رویه و برنامه کلان در سخن گفتن با جامعه تبدیل شود. بالاخره از کار برگشته ای و نشسته ای و خستگی می آید برچشمانت . اما دل نمی کنی که از ممجو بگذری و خوشی که ممجو رکورد فردوسی پور را می زند. چه می کند این ممجو!
دیدگاه تان را بنویسید