گفت‌وگو باید شبیه زندگی باشد

کد خبر: 248125

من معتقدم هیچ‌گاه نباید مجری قبل از برنامه با مهمانش گفت‌وگو كند، چون احتمال دارد مهمان یا مجری نسبت به یكدیگر پیشداوری‌هایی بكنند كه درست نیست.

گفت‌وگو باید شبیه زندگی باشد
سرویس فرهنگ «فردا»: مدتی است از پخش برنامه «پشت صحنه» احسان علیخانی با محوریت زندگی قهرمانان المپیك و پارالمپیك 2012 می‌گذرد، برنامه‌ای كه هر چند تولیدی است و به صورت زنده پخش نمی‌شود، اما توانسته بسیاری از مخاطبان را با خود همراه كند.

انتخاب موضوع، چگونگی به تصویر كشیدن، روایت و گفت‌وگو با قهرمانان ورزشی از دلایل موفقیت این برنامه است. با تولید برنامه «پشت صحنه» تصمیم داشتید چه بخش‌هایی از زندگی قهرمانان المپیك و پارالمپیك را به تصویر بكشید؟ برنامه‌های ورزشی تلویزیون هر چند زیاد هستند، اما تاكنون در كمتر برنامه‌ای زندگی قهرمانان ورزشی بخصوص قهرمانان المپیك و پارالمپیك برای مردم نمایش داده شده بود. افرادی كه شاید برای به دست آوردن عنوان قهرمانی، سال‌های سال با وجود مشكلات متعدد در زندگی شخصی‌شان تلاش می‌كنند مدال موفقیت را از آن خود كنند. به همین دلیل بر آن شدم با تهیه برنامه‌ای علاوه بر گفت‌وگو با این قهرمانان، فیلم‌های مستندی هم از زندگی آنها تهیه كنم تا هم خودشان و هم خانواده‌شان از سختكوشی‌هایشان برای كسب موفقیت سخن بگویند. فكر می‌كنید به تصویر كشیدن زندگی این افراد تا چه اندازه برای مردم اهمیت داشته باشد؟ مطمئننا همه مردم بخصوص جوانان علاقه‌مند هستند بدانند این افراد چگونه راه موفقیت را طی كرده‌اند. افرادی كه صرفا تهرانی نیستند و امكانات كاملی در اختیار ندارند و مجبورند در شرایط سخت تمرین كنند. به تصویر كشیدن زندگی و مشقت‌های این‌گونه افراد باعث ایجاد انگیزه در جوانان می‌شود تا آنها هم برای زندگی خودشان برنامه جدیدی را در نظر بگیرند. برنامه شما برنامه گفت‌وگومحور است یا تركیبی؟ پشت صحنه به جهت این‌كه بخش‌های مستند هم دارد صرفا گفت‌وگو محور نیست و برنامه تركیبی محسوب می‌شود. در برنامه پشت صحنه، مجری، مهمان یا جذابیت‌های بصری عامل اصلی برنامه به شمار می‌آید؟ همه تلاشم این بوده كه فرم جدیدی از یك برنامه تركیبی ارائه بدهم به گونه‌ای كه هر بیننده‌ای با دیدن دكور، نحوه حضور مهمان و گفت‌وگو با او تفاوت‌هایی را حس كند. اما هیچ وقت نخواستم صرفا مجری در برنامه دیده شود بلكه محور اصلی برنامه را مهمان قرار دادم تا مردم با شیوه زندگی آنها آشنا شوند و زندگی ورزشكارانی را كه اسطوره‌های كشورمان هستند به تصویر بكشم. من به عنوان مجری تلاش كردم واسطه‌ای باشم تا مردم را با زندگی یك قهرمان آشنا كنم. زنده بودن یك اصل اساسی برای جذابیت برنامه‌های گفت‌وگومحور است. چرا برنامه پشت صحنه زنده نیست؟ تا حدودی حرف شما درست است. مردم بیشتر تمایل دارند این‌گونه برنامه‌ها را به شكل زنده تماشا كنند. اما من فكر می‌كنم اگر یك برنامه تولیدی و غیرزنده هم جذابیت‌های لازم را داشته باشد، می‌تواند مخاطب را با خود همراه كند. برنامه‌سازی برای تلویزیون قابلیت‌های زیادی دارد كه هنوز ما به آن نرسیدیم و باید با تولید برنامه‌های تولیدی جذاب و دیدنی مردم را به دیدن برنامه‌های تولیدی، تركیبی علاقه‌مند كنیم. این‌كه اجرا و تهیه یك برنامه به عهده خود شماست، چه محاسن و معایبی دارد؟ این روش كار تیغ دولبه است. اگر برنامه‌ای، طراحی و پیش‌تولید مناسب داشته باشد، به عهده گرفتن تهیه و اجرا حُسن است، اما اگر برنامه‌ای بدون هدف باشد و پیش‌تولید مناسبی نداشته باشد، به عهده گرفتن تهیه و اجرا با مشكلاتی مواجه خواهد شد. تهیه و اجرای برنامه هر دو در یك مسیر هستند و به نظرم نقش مكملی دارند. اگر وظیفه هر بخشی بدرستی انجام شود، بدون شك اجرا و تهیه موفق خواهد بود. برای طراحی و اجرای برنامه پشت صحنه اتاق فكر هم داشتید؟ بله، من هیچ برنامه‌ای را بدون اتاق فكر، طراحی و تولید نمی‌كنم. اتاق فكر باعث می‌شود افراد مختلف با نظرهای گوناگون ایده‌های خوبی به برنامه تزریق كنند كه این كار به تولید برنامه و جذابیت‌های آن كمك می‌كند. مطمئنا وقتی گروهی، برای یك اثر همفكری و تصمیم‌گیری می‌شود كار موفق‌تر می‌شود تا این‌كه فقط یك نفر یك برنامه را به دست بگیرد. كمبود بودجه، محدودیت‌های محتوایی و زنده بودن، جذابیت برنامه‌های گفت‌وگومحور تلویزیون را كاهش داده است. شما برای رهایی از این مشكلات در برنامه پشت صحنه چه كردید؟ اتفاقا برنامه پشت صحنه اصلا ارزان تولید نشد. یك گروه پنج نفره برای تحقیق درباره زندگی قهرمانان المپیك به تمام نقاط ایران سفر كردند تا بتوانند بخش‌هایی از زندگی آنها را به تصویر بكشند. ضمن این‌كه پس از ضبط مستند باید قهرمانان و همراهانشان را برای ضبط برنامه به تهران می‌آوردیم تا همراه پنج یا شش نفر از كسانی كه در موفقیتشان نقش داشتند در برنامه حضور داشته باشند تا با آنها گفت‌وگو كنیم. در نظر بگیرید كه ما برنامه پشت صحنه را در استودیوی سازمان ضبط نكردیم و هزینه استودیو را هم پرداخت كردیم. ما به اتفاق گروه فكر و ایده همه مشكلات پیش رو را بررسی كردیم تا هنگام تولید با مشكلی مواجه نشویم و خوشبختانه با توجه به پیامك‌ها و استقبال مردم از برنامه، تمام تلاش‌های من و گروه تولید تاثیرگذار بوده و مخاطبان از برنامه اظهار رضایت دارند. در طراحی پرسش‌های برنامه بیشتر جنبه ورزشی آن را در نظر گرفتید یا تصمیم داشتید پرسش‌ها بیشتر سرگرم‌كننده باشد؟ هیچ كدام! پرسش‌های من با قهرمانان ورزشی فقط درخصوص معرفی بهتر قهرمانان است و نه صرفا جنبه ورزشی و نه فقط جنبه سرگرمی دارد. چون ما در برنامه پشت صحنه اتفاقاتی كه برای قهرمانان در تمام سال‌های زندگی‌شان رخ داده ، مرور می‌كنیم. من به گونه‌ای با مهمانان وارد گفت‌وگو می‌شوم تا آنها براحتی بتوانند زندگی خود را از ابتدا تاكنون بیان كنند و خودم را جای مخاطب می‌گذارم و پرسش‌هایی را مطرح می‌كنم كه در ذهن مخاطب به وجود می‌آید. آیا برنامه پشت صحنه را برای مخاطب خاصی تولید كردید؟ تمام اقشار، مخاطب این برنامه هستند و برنامه پشت صحنه صرفا برای قشر خاصی تولید نشده است. این برنامه در تجلیل از قهرمانان ملی است یا فرهنگسازی برای جوانان؟ در واقع، این برنامه روایت و پرداخت پشت صحنه زندگی قهرمانان است كه این روایت دارای ابعاد مختلفی بوده و مخاطب از آن برداشت‌های متنوعی داشته باشد. باز تكرار می‌كنم؛ وقتی در یك برنامه گفت‌وگومحور زندگی جریان داشته باشد، مخاطب هم با آن زندگی می‌كند. آیا احتمال دارد در آینده این برنامه درباره نخبگان علمی هم تولید و پخش شود؟ اتفاقا برخی از هنرمندان و افراد نخبه‌ای كه با آنها در ارتباط هستم با دیدن این برنامه پیشنهاد تولید برای نخبگان و هنرمندان را داده‌اند. به نظرم، برنامه پشت صحنه قابلیت این را دارد كه درباره شخصیت‌های موفق رشته‌های دیگر هم ساخته شود. اگر این برنامه با فاصله كمی از المپیك پخش می‌شد، جذابیت بیشتری نداشت؟ گفته شما درست است، اما با توجه به این‌كه ما پیش‌تولید را از شهریور شروع كردیم و تولید هم زمانبر بود به همین دلیل پخش برنامه از بهمن ماه آغاز شد. البته به نظرم خیلی هم دیر نشده است. این قهرمانان در سال جاری موفق به كسب قهرمانی شدند و ما هم بلافاصله تولیدمان را شروع كردیم. یكی از ویژگی‌های مهم در یك برنامه گفت‌وگومحور، داشتن اطلاعات در مورد مهمانان برنامه است. شما این اطلاعات را چطور كسب می‌كنید؟ به نظرم اجرای برنامه‌های گفت‌وگومحور یك مهارت است كه باید مجری چنین برنامه‌هایی به آن احاطه داشته باشد. امكان ندارد مجری بتواند بدون اطلاعات كافی از مهمان و هدف برنامه، اجرای موفقی داشته باشد. حالا این اطلاعات می‌تواند موضوعات مختلفی باشد كه نیاز برنامه است. یعنی قبل از اجرای برنامه با مهمان گفت‌وگو می‌كنید و اطلاعات مورد نظرتان را از او می‌گیرید؟ نه! من معتقدم هیچ‌گاه نباید مجری قبل از برنامه با مهمانش گفت‌وگو كند، چون احتمال دارد مهمان یا مجری نسبت به یكدیگر پیشداوری‌هایی بكنند كه درست نیست. من اطلاعاتم را از مستندهایی كه از مهمان برنامه ساخته می‌شود، كسب می‌كنم. در اجرا، اولویت شما راضی نگهداشتن مخاطب است یا رسانه؟ نه‌تنها برای من، بلكه برای هر شخص رسانه‌ای، راضی نگهداشتن مخاطب مهم است. شما یك جاهایی زیادی جسارت به خرج می‌دهید. مگر خط قرمزها شامل حال شما نمی‌شود؟ خط قرمز برای ما مشخص است و منافع شخصی یا سلیقه شخصی كسی خط قرمز ما نیست. من فكر می‌كنم منافع ملی كشور خط قرمز محسوب می‌شود. برای اجرای یك برنامه تا چه اندازه اعتماد به نفس را شرط موفقیت می‌دانید؟ من تاكنون هیچ كاری را بدون اعتماد به نفس انجام نداده‌ام. اگر بدانم در كاری اعتماد به نفس ندارم به هیچ عنوان آن را نمی‌پذیرم. در زمان اجرا عصبی هم می‌شوید‌؟ این موضوع طبیعی است و برای من هم اتفاق افتاده كه عصبی یا عصبانی شوم، اما هیچ‌وقت عصبانیتم را جلوی دوربین بروز نمی‌دهم. بهترین و دلپذیرترین گفت‌وگوی شما تا این لحظه كدام گفت‌وگو بوده است؟ در برنامه پشت صحنه، گفت‌وگو با محمد خالوندی را خیلی دوست دارم. فكر می‌كنید عنصر هیجان در یك گفت‌وگو چقدر تاثیرگذار است؟ همیشه تلاش می‌كنم یك گفت‌وگوی خوب و جذاب را به پخش برسانم. در صحبت‌هایی كه بین من و مهمانان رد و بدل می‌شود، حتما چیزهای هیجان‌انگیز وجود دارد كه مخاطب را راغب می‌كند 45 دقیقه بنشیند و برنامه را تماشا كند. كنكاش درباره چگونگی رسیدن به موفقیت، بیان ناگفته‌ها، همین كه زندگی واقعی این قهرمان از زبان خودش و اطرافیانش گفته می‌شود، شاید بعضی جاها آنقدر هیجان‌انگیز و احساسی می‌شود كه برای خود من بسیار جذاب می‌شود، چه برسد به مخاطب كه این برنامه را تماشا می‌كند. آیا از ابتدا تصمیم داشتید یك برنامه احساسی را به پخش برسانید؟ نه، واقعا این‌گونه نیست كه من بخواهم برنامه را بعمد احساسی كنم. بعضی اوقات برنامه به سمتی می‌رود كه مهمان از خاطرات تلخش می‌گوید. هیچ‌وقت قبل از شروع گفت‌وگو برنامه‌ریزی نمی‌كنم كه بعمد برنامه را احساسی كنم. بالاخره زندگی بالا و پایین دارد. محمد خالوندی، ملی‌پوش پرتاب نیزه ایران در كلاسF/5758 كه موفق شد با شكستن ركورد جهان و پارالمپیك، مدال باارزش طلای این ورزش را به خود اختصاص دهد، وقتی از زندگی خود می‌گفت باور كنید اینقدر هیجان‌انگیز و در بخش‌هایی اینقدر احساسی بود كه شاید یكی از جذاب‌ترین گفت‌وگوهای برنامه شد. شما چطور نسبت به یك پاسخ متقاعد می‌شوید؟ پافشاری می‌كنم تا سوالی كه مطرح شده جوابش را نه تنها خودم بلكه مخاطب هم بگیرد و همیشه مردم را شاهد در نظر می‌گیرم. آیا برای دریافت پاسخ حتی اگر مهمان برنامه سفارشی باشد، یك سوال را چند بار تكرار می‌كنید؟ مهمان سفارشی نداشته‌ام و حتی اگر كسی قبل از برنامه به من گفته یا زنگ زده كه سوال‌ها را از قبل به مهمان بگو یا سوالی كه مدنظرش بوده را مطرح كن، نپذیرفتم؛ چون این موضوع كیفیت برنامه را زیر سوال می‌برد و من هیچ وقت دوست ندارم به خاطر این موضوع برنامه دچار نقص شود. به نظر شما اصالت گفت‌وگو در چیست؟ صراحت، صداقت و حضور مخاطب شاید ركن‌های اصلی یك گفت‌وگوی خوب و جذاب باشد. من معتقدم گفت‌وگو باید شبیه زندگی مردم باشد؛ یعنی در گفت‌وگو حرف‌هایی رد و بدل شود كه مردمی باشد. از شواهد چنین برمی‌آید اكنون مجری اهمیت زیادی در برنامه‌های گفت‌وگومحور ندارد. از طرفی برخی از مجریان می‌گویند در تلویزیون امنیت شغلی وجود ندارد. شما این شرایط را چگونه ارزیابی می‌كنید؟ تربیت مجری، كار بسیار دشواری است، اما صرفا با برگزاری دوره‌های آموزشی نمی‌توان مجری تربیت كرد. بالاخره مجری یك فرد بسیار مهم در رسانه محسوب می‌شود و نسبت به آن حساسیت‌هایی وجود دارد. به نظر من باید از مجری در رسانه مراقبت شود، نه این‌كه محدود شود. مراقبت و محدودیت، دو نگاه متفاوت است. گاهی یك مجری را از یك برنامه تلویزیونی حذف می‌كنند كه حرف و حدیث‌های زیادی به وجود می‌آید. آیا حذف‌كردن مجریان به این دلیل است كه تلویزیون نمی‌خواهد ستاره‌سازی كند؟ رسانه بدون ستاره چیزی شبیه تنگ بدون ماهی است. ستاره‌سازی در اجرا هیچ ایرادی ندارد و نباید جلوی این كار را گرفت. به نظرم ستاره شدن هزینه‌ها و خطر بسیار دارد. البته زمان زیادی طول می‌كشد تا مجری بتواند ستاره شود. مجری كه ستاره می‌شود، تاثیرگذاری بیشتری در سطح جامعه خواهد داشت. مهم تربیت ستاره و مراقبت از اوست. ما باید از مجری حمایت كنیم و از طرف دیگر، مجری هم باید اصول كار كردن در رسانه ملی را بپذیرد و رعایت كند. كشف مجریان مسلط و كاربلد باید چگونه باشد؟ باید حوصله داشته باشیم و راه‌های كشف مجریان خوب را بلد باشیم. هر كسی این قابلیت را ندارد و با یك تست و امتحان هم نمی‌توان او را پیدا كرد. به نظرم باید برای كشف مجری، زمان زیادی صرف كرد. بعد از این‌كه مجری انتخاب و سكان یك برنامه به او سپرده شد هم باید به او فرصت داد تا بتواند توانمندی‌های خود را به نمایش بگذارد. چگونه می‌توان روی یك مجری سرمایه‌گذاری كرد تا او به صورت كامل در اختیار رسانه قرار بگیرد؟ وقتی از مجری در فضای رسانه‌ای حمایت‌های جدی صورت بگیرد و مجری بدون دغدغه فعالیت كند، به یقین همراه رسانه خواهد ماند. شما در نظر بگیرید برای موفقیت یك مجری، سازمان صداوسیما چقدر هزینه می‌كند و آنتن تلویزیون را در اختیارش قرار می‌دهد. بنابراین تلویزیون نباید براحتی حاضر شود چنین فردی را از دست بدهد. مردم با دیدن یك مجری در تلویزیون متوجه می‌شوند باید انتظار پخش چگونه برنامه‌ای را داشته باشند. رسانه باید فضایی فراهم كند كه افراد دلسوزانه در كنارش باشند نه در اختیارش. وقتی یك مجری اجرای برنامه‌ای را به‌عهده می‌گیرد. می‌تواند از شرایط به وجود آمده استفاده‌های خاص بكند. می‌تواند زد و بندهای خاص سیاسی و اقتصادی داشته باشد. چرا برنامه​های​گفت‌وگومحور تلویزیون مثل سابق دیگر جذاب نیست؟ برنامه گفت‌وگومحور از جذاب‌ترین ساختارهای برنامه‌سازی است، اما نوع نگاه به تولید این‌گونه برنامه‌ها بسیار مهم است. ما گاهی برنامه‌های گفت‌وگومحوری داشته‌ایم كه جذاب و مخاطب‌پسند هم بوده‌اند و هرازگاهی میزان رضایت و مخاطب از چنین برنامه‌هایی از فیلم و سریال هم بیشتر بوده است، اما تولید آن ادامه نداشته و مدیران هم كمتر به این ساختار توجه كرده‌اند. شما وقتی براساس نیاز مخاطب و جامعه برنامه گفت‌وگومحور می‌سازید، مطمئنا مشتری خواهید داشت. به نظر می‌رسد تلویزیون بنا به دلایلی برای این‌گونه ساختار برنامه‌سازی اهمیت چندانی قائل نیست، چون حتی در جشنواره جام‌جم هم برنامه‌های گفت‌وگومحور و تركیبی هیچ جایگاهی نداشتند؟ بله، خیلی دوست داشتم در جشنواره تلویزیونی جام‌جم كه تقریبا همه ساختارهای برنامه‌سازی مورد ارزیابی و تقدیر قرار گرفتند، برنامه‌های گفت‌وگومحور و تركیبی هم جایگاهی داشتند. به نظرم باید نوع نگاه به این‌گونه برنامه‌سازی تغییر كند تا برنامه‌سازان هم با جدیت به برنامه‌سازی ادامه بدهند. ایده‌آل‌تان در برنامه‌سازی برای تلویزیون چیست؟ ایده‌آل من مهم نیست و شاید اهمیتی هم نداشته باشد. ما بیشتر جامعه را رصد می‌كنیم و شرایط را در نظر می‌گیریم كه حال مردم چگونه است و به تولید چه برنامه‌ای نیاز دارند و سپس طرح را آماده می‌كنیم. یكی از دلایل تولید برنامه پشت صحنه، مظلومیت قهرمانان المپیك و پارالمپیك بود، برای این‌كه شاید خیلی از هموطنانمان حتی به اسم، آنها را نمی‌شناسند و واقعا تولید چنین برنامه‌ای نیاز روز جامعه بود. آیا اجرا را می‌توان یك جور بازی دانست؟ اجرا بازیگری نیست. نباید در گفت‌وگو با یك فرد، نقش بازی كرد. به طور مثال در برنامه پشت صحنه، اگر همین قهرمانان به منزلم می‌آمدند، من به همین شكل با آنها گفت‌وگو می​كردم، با این تفاوت كه اجرا در تلویزیون مستلزم رعایت اصول و آدابی است. آیا با اجرای این برنامه توانستید به اهدافی كه داشتید برسید؟ من هدفم این بود كه این قهرمانان دیده شوند؛ قهرمانانی كه به نوعی سفیران كشورمان محسوب می‌شوند. كسانی كه باعث شدند پرچم پرافتخار كشورمان در لندن و در حضور ورزشكاران و تماشاگران دنیا به اهتزاز درآید. اگر توانسته باشم این قهرمانان را به مردم معرفی كنم، به هدفم نزدیك شده‌ام. نخستین گام یك مجری موفق در اجرای برنامه‌ای كه بتواند ارتباط موثری با تمام مخاطبان برقرار كند، چیست؟ معتقدم نه‌تنها مجری، بلكه كسانی كه در رسانه كار می‌كنند باید مخاطب را فردی هوشمند بدانند و به تشخیص آنها ایمان داشته باشند، چون مخاطب براحتی می‌تواند مجری، شیوه اجرا، نوع بیان و نگاه او را درك كند، كارش را قضاوت كند و حتی نمره بدهد. قبول دارید شناخت مخاطب، كار بسیار دشواری است؟ چون مخاطبان اقشار مختلفی از جامعه را تشكیل می‌دهند. فكر می‌كنید شما توانسته‌اید همه مخاطبان را راضی نگه دارید؟ درواقع این محال است كه بتوان همه اقشار جامعه را از یك مجری راضی نگه داشت. هر كاری باید جای خودش اتفاق بیفتد؛ یعنی بدانی امروز چه كاری را با چه هدفی می‌خواهی انجام بدهی. وقتی یك مجری كارش را بدرستی انجام بدهد، مردم او را درك می‌كنند و می‌توانند با او براحتی ارتباط برقرار كنند. البته این موضوع را هم باید بپذیریم سلایق مختلفی در سطح جامعه است و شاید كسی از من یا از برنامه ما خوشش نمی‌آید و راضی نگه داشتن همه مخاطبان كار بسیار دشواری است كه فكر نمی‌كنم كسی بتواند چنین كاری را انجام بدهد. تا به حال شده فكر كنید مسیر كاری و حرفه‌ایتان را به اشتباه طی كرده‌اید؟ هنوز هم بعضی اوقات به این موضوع فكر می‌كنم كه اگر در موقعیت دیگری بودم، می‌توانستم كارهای دیگر و بهتری انجام بدهم. مثلا كجا؟ فكر است و ممكن است به خیلی جاها پرواز كند. شما از مجریانی هستید كه همیشه با كت و شلوار اجرا می‌كنید. چرا در برنامه پشت صحنه كه فضای متفاوتی داشت، باز هم از كت و شلوار استفاده كردید؟ من برنامه ورزشی اجرا نمی‌كنم كه بخواهم بدون كت و شلوار برنامه اجرا كنم. به نظرم این سلیقه‌ای است. وقتی گفت‌وگوی ما ورزشی نیست و بیشتر نگاه اجتماعی دارد، فكر می‌كنم این نوع پوشش بهترین انتخاب است. شما اجراهای غیرسازمانی هم انجام می‌دهید؟ خیلی محدود. غیر از اجرا دوست داشتید​ كدام حرفه را در رسانه ادامه می دادید؟ من سال‌ها در تلویزیون بخش‌های متفاوتی برای برنامه‌ها تولید می‌كردم و مدتی را هم در سینما و تئاتر بودم. درخصوص اجرا هم شما می‌دانید من یكدفعه وارد عرصه اجرا نشدم، در مستندهایی كه تولید می‌كردم با افراد مورد نظر از پشت دوربین صحبت می‌كردم، كم‌كم جلوی دوربین این گفت‌‌وگوها را ادامه دادم تا این‌كه در باشگاه مهرورزان كار اجرا را شروع كردم. پس از آن در بیشتر برنامه‌های مناسبتی شبكه یك حضور داشتم. طی سال‌هایی كه در رسانه ملی فعالیت داشته‌ام، همه كاری كرده‌ام و هیچ وقت دریغ انجام كاری را نداشته‌ام. برای نوروز امسال هم برنامه‌ای خواهید داشت؟ بله، صحبت‌هایی شده و قرار است برای یكی از شبكه‌های تلویزیون ویژه برنامه نوروز را تهیه و اجرا كنم كه پس از نهایی شدن، اطلاع‌رسانی در این زمینه صورت خواهد گرفت. در این مدتی كه برنامه پخش شده، مردم ارتباط خوبی برقرار كرده‌اند؟ آیا از نظرها و پیشنهادهای آنها استفاده می‌كنید؟ مردم از طریق سایت و روابط عمومی سازمان و شبكه سه سیما ارتباط بسیار خوبی با برنامه داشته‌اند و من همین جا از همه مردم ایران تشكر می‌كنم. از همه انتقادها و پیشنهادهایی كه به برنامه داشته‌اند، سپاسگزارم.

فرشید شكیبا - گروه رادیو و تلویزیون

اجرای خودمانی در یك برنامه به ظاهر ورزشی

«پشت صحنه» در نگاه اول یك برنامه ورزشی است و احسان علیخانی گزینه مناسبی برای اجرای آن محسوب نمی‌شود.

اگر این فرضیه را بپذیریم كه اجرای برنامه ورزشی مستلزم داشتن جنب و جوش و تحرك زیاد است، آن‌وقت به این نتیجه می‌رسیم علیخانی با آرامش و اجرای احساسی‌اش نمی‌تواند مجری یك برنامه ورزشی باشد.

اما همان‌طور كه گفته شد پشت صحنه، ظواهر یك برنامه ورزشی را دارد ولی در لایه‌های زیرینش به كارهای اجتماعی و خانوادگی شبیه می‌شود. قهرمانان المپیك در این برنامه درباره مسائل حرفه و رشته‌شان سخنی نمی‌گویند و بیشتر درباره رابطه‌شان با دوستان و اطرافیان حرف می‌زنند. علیخانی هم استاد اداره‌كردن این‌گونه لحظات است. او این توانایی را دارد كه یك ورزشكار را با پدر و مادر و همسرش روبه‌رو كند و از دل این مواجهه، حرف و نكته جذابی دربیاورد.

علیخانی در برنامه‌های قبلی‌اش مثل بهارنارنج و ماه عسل نشان داده می‌تواند بخوبی با آدم‌های معمولی و غیرمشهور كنار بیاید. انگار آدم‌های كم حرف و ساكتی كه تجربه نشستن جلوی دوربین را ندارند در برنامه‌های علیخانی استعدادشان شكوفا می‌شود.

تجربه ناموفق چنین اجراهایی را هم زیاد دیده‌ایم. مشكل وقتی حاد می‌شود كه فرد غیرمشهور نمی‌تواند حرفی بزند و مجری هم نمی‌تواند یخ مجلس را بشكند.

این جور وقت‌ها سكوت بر فضا حاكم می‌شود و تهیه‌كننده مجبور است هرچه زودتر برنامه را به پایان برساند اما برنامه پشت صحنه با تكیه بر اجرای علیخانی گرما و صمیمیت دیگر كارهای او را دارد؛ صمیمیتی كه برخاسته از اجرای خودمانی و بدون تعارف احسان علیخانی است. او از كلمات قلمبه و سلمبه استفاده نمی‌كند و تصویری واقعی و باورپذیر از مهمانان برنامه ارائه می‌دهد. او همان مجری‌ای است كه در برنامه لحظه سال تحویل از نیوشا ضیغمی خواست برای همسرش یك خورش فسنجون تپل‌ درست كند.

تپل واژه‌ای است كه از زبان مردم كوچه و بازار زیاد شنیده می‌شود و در عین حال كلمه بی‌‌ادبانه‌ای هم نیست.

علیخانی در اجراهایش این كلمات را زیاد به كار می‌برد. همچنین رگه‌هایی از طنز ـ كه در اجرای او وجود دارد ـ به جذاب‌تر شدن برنامه كمك می‌كند. ب

ه عنوان مثال، او در یكی از اجراهایش به مهمان برنامه گفت حتما از همسرت هم قدردانی كن وگرنه ساعت‌های سختی پیش رو خواهی داشت! تمام تلاش علیخانی در پشت صحنه این است كه بار لحظات حسی و عاطفی را بیشتر كند. این مجری در گذشته با گوشه و كنایه‌های بعضا تند و تیزش توجه مخاطبان را به خودش جلب می‌كرد، ولی این بار اجرایش آرامش بیشتری دارد و در صحبت‌هایش خبری از آن حرف‌های نیشدار نیست.

این بار حس عاطفی كه در كل برنامه جریان دارد، اصلی‌ترین مولفه جذابیت‌بخشی به كار این مجری جوان است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد