ایسنا: عبدالله صلواتی، مجری «زاویه» شبکه چهار سیما پس اعلام خبر تعطیلی این برنامه از سوی تهیهکننده، در گفتوگویی با ایسنا، شرکت کرد و نسبت به اعلام برکناریاش واکنش نشان داد. او گفت: تصورم این بود که در این برنامه خیلی راحت میشود، منویات مقام معظم رهبری را در حوزهی تحول در علوم انسانی بیاوریم و در پی آن، حرف دو میهمان برنامه را دربارهی امکان آن نیز بشنویم و این بد نبود که هر دو طرف نظرشان را میگفتند، اما یکباره متهم به سوگیری شدم! صلواتی گفت که هنوز نمیداند اگر تحمل حضور صلواتی که از خانوادهی شهید، آزاده و جانباز است و در دانشگاه درس دین به دانشجویان میدهد و خطوط قرمز برآمده از بیانات رهبری، چارچوب زاویه فکریاش را شکل میدهد و در هر برنامه نخست به سخنرانیهای رهبری به عنوان اصل و خطکش نظام رجوع میکرد، برایشان ثقیل است، دیگر چه کسانی را میخواهند تحمل کنند؟! او خاطرنشان کرد: توصیهام این است که مراقب باشیم تا تقدم اراده بر عقل پیش نیاید. بد نیست برخی از مدیران ما (که البته تعدادشان کم است) انعطاف داشته باشند و فارغ از روابط و رفاقتها با معیار الهی و انسانی دست به تغییر مدیران و کارگزاران زیر
دست بزنند و خود را در پیشگاه خدا ببینند؛ آنگاه که مدیری با تجربهی 10 سال برنامهسازی موفق را برمیدارند و مدیری بدون تجربه برنامهسازی یا تجربهی بسیار کم را جای او میگذارند. پس یعنی خانم یا آقایی مریض بود که از جان مایه میگذاشت؟ واقعا چه ملاک و معیار منصفانهای برای ارزیابی نیروهای دلداده به نظام و آگاه وجود دارد؟ من نمیخواستم چیزی بگویم اما کاری کردند که مجبور شدم. وی ادامه داد: بنده بدون ذرهای چشمداشت مالی، برای «زاویه»، هم وقت زیاد گذاشتم هم زحمات بسیاری متقبل شدم. در هر برنامهای که در راستای علوم انسانی و مسائل مختلف بود، پس از مشارکت فعال و مستمر در جلسهی چندساعته هفتگی اتاق فکر، بیانات مقام معظم رهبری در سخنرانیهای ایشان را رصد و مطالعه میکردم. رزومه افراد را درمیآوردم؛ مقالات و آثارشان را میخواندم. برای برخی گفتوگوها بیش از 10 صفحه مطلب به عنوان یادداشت تهیه میکردم که بیشتر اینها را در بایگانی کارهایم دارم. پس از آن همراه با سردبیر (آقای یوسفی)، نوبت به طراحی محورهای جزیی میرسید، صلواتی افزود: سپس آنها را با کارشناسان مدعو مطرح میکردم و از اظهار نظرات آنان استفاده میکردم؛ یعنی
تمام اینها در امتداد یک پژوهش گستردهای بود گاهی شده بود در برف و باران برای سر وقت رسیدن با موتور به «زاویه» رفتم و تمام لباسهایم خیس شد. با این که در تمام طول برنامه میلرزیدم اما به جان میخریدم و نمیگذاشتم بیننده متوجه این قضیه شود و بارها مشکلاتی برایم پیش آمد و شرایط ادامه همکاری ممکن نبود اما فقط به خاطر رسالت انقلابیام و پادرمیانی مدیرگروه ادامه دادم؛ حال آیا واقعاً جا داشت که به جای سپاسگزاری از یک استاد دانشگاهی که دعوتشان را برای اجرا پذیرفته، قضیه برکناری من را که اصلا صحت ندارد بوق و کرنا کنند و در رسانهها مطرح کنند؟! به نظر من این کار نه تنها قرآنی که انسانی نیست. او در ادامه به اتفاقی که در این برنامه افتاد اشاره کرد و گفت: تعریفی متفاوت در این برنامه جاری بود؛ یعنی ما برنامهای داشتیم که کاملا متفاوت و در مدار آزاداندیشی بود. زمانی که شبکه چهار اراده تولید چنین برنامههای متفاوتی داشته باشد، باید لوازم آن را نیز بپذیرد. صلواتی با اشاره به اینکه برنامهای که آزاداندیشانه بحث میشود، یک لوازم اجتنابناپذیر نیز دارد، خاطرنشان کرد: مقام معظم رهبری در منشوری که بحث آزاداندیشی را مطرح کرده
بودند، گفته بودند که موضوع توحید را هم میشود بحث کرد؛ یعنی مسالهای که من مسلمان به عنوان یک عقیدهی محوری برایم وجود دارد؛ چه برسد به چیزهای دیگر؛ بنابراین این مباحث تکثیر خطوط قرمز را برنمیتابد. این مجری کارشناس همچنین گفت: این برنامه در راستای فرمایشات مقام معظم رهبری در باب آزاداندیشی پیش میرفت؛ در نتیجه سازمانی که زیر نظر مقام معظم رهبری است، باید بیش از دیگران بر روی این قضیه اهتمام داشته باشد. او در بخش دیگری از گفتوگوی خود، با اشاره به حمایتهای رییس رسانه ملی از برنامهی «زاویه»، گفت: خود ایشان و معاون سیما هر هفته پیگیر موضوعات و میهمانان بودند. وی با بیان اینکه کسی من را از این برنامه کنار نگذاشت، تاکید کرد: بنده با ارادهی خودم بیرون کشیدم. به تلقی خودم دیدم آن شرایطی که میخواستم دیگر برایم مهیا نیست. صلواتی همچنین اشاره کرد: من مجری نبودم، کارشناس بودم. چیزی که برای من ملاک بود، استدلال بود؛ نه چیز دیگر. در این برنامه اگر میهمانی قصد داشت از مسالهای فاصله بگیرد، وظیفهام این بود که تذکر دهم. به هر حال، آدم بزک کرده و تزیینی نبودم که هیچ عکسالعملی نشان ندهم. من تا حدی نقش دارم، چگونه
میشود از برنامهای که ادعای احترام به افکار متفاوت دارد و دعوتشان میکند و شرایط گفتوگو را با همه دردسرهایش فراهم میکند، انتظار داشت همه چیز به سود یک فکر تمام شود و مجری هم هر طور شده، برای تحقق آن کمک کند؟ در چاهی که آب نیست، صد بار هم دلو بیاندازی، ثمری دارد؟ همه چیز را هم نباید به گردن سازمان انداخت. صلواتی گفت: آقایان دانشگاهی و حوزوی که شعار تعلق به نظام را میدهند، به وقتش، حسابی از آمدن به برنامه شانه خالی می کنند. بعد همین که اوضاع را مطلوب نمییافتند، همه چیز را در بوق و کرنا کرده و فریاد سرمیدادند که چرا میهمان ضعیف آوردید؟ هنوز به این نکته مهم نرسیدهایم که اصل گفتگوی برابر با رعایت چهارچوب و قوانین نظام ثمرات بیحد و اندازهای برای رسانه دارد. وی ادامه داد: اجراهای تخصصی کشورهای دیگر را ببینید چقدر مدیر جلسه به پشتوانهی دلگرمی به رسانهاش محکم و با اقتدار عمل میکند؟ اینجا تو را به معرکه میفرستند و در آخر هم میگویند موش باش! اگر میهمانی در این برنامه 10 بار هم به حاشیه میرفت من به احترام مخاطب و دیدن بحث سودمند وظیفه خود میدانستم که 10 بار تذکر دهم. عیب داشت اگر مدیر شبکه که انصافا
درگیر برنامه هم بودند، در مواردی که به اجرای بنده ایراد داشتند و آنها را را با واسطه اعلام می کردند، یک بار قدم رنجه میکردند و در استودیو حاضر میشدند و اینها را رو در رو به من میگفتند؟چرا؟ چون بحث فکری بود و من خواننده یا هنرپیشه نبودم و یک دانشگاهی بودم. در «زاویه» تعریف شده بود که کسی که میآید باید مستدل حرف بزند. دوستبازی و رفیقبازی برای ما موضوعیت نداشت. او همچنین به پیامکهایی که از سوی مخاطبان به دستش رسیده بود، اشاره کرد و گفت: عدهی زیادی از این افراد میگفتند که من آزاداندیشانه و فارغ از اینکه بدانم طرف مقابلم کیست، رفتار میکردم. بنده اگر جانبداری هم داشته باشم، جانبداری از استدلال بوده است. طبیعی است عدهای هم ایرادات درستی میگرفتند که من می پذیرفتم. من که شغل حرفهایم این نبود و ادعایی هم ندارم. او با اشاره به اینکه «زاویه» دیگر رفته است - رحمه الله علیه - حال اسم آن را چه «زاویه» بگذارند و یا چیز دیگر، افزود: جوهرهی یک برنامه از مدیر گروه، اتاق فکر، کارشناس مجری و تهیهکننده تشکیل شده است. از شر اصلی که مدیر گروه باشد خلاص شدند، من و بعضی از اعضای اتاق فکر هم دیگر نیستیم. به جز
تهیهکننده که ادامه میدهد. مگر ماهیت برنامه غیر از اینهاست؟ صلواتی در پایان گفتوگوی خود گفت: شگفتی در این است که این برنامه پس از یک سال و نیم تلاش بیوقفه خود رسانه و تیم فکری و فنی، درست وقتی که به بالندگی و شکوفایی میرسد، به ناگاه این بلا سرش میآید. کجای عالم یک برنامه را در اوج به یک باره قطع میکنند؟ حال اینکه مسؤولیتش بر عهده چه کسی خواهد بود و چه کسی عهدهدار آن خواهد بود که برنامه را در راستای اهداف و رسالت صدا و سیما تعریف کند، معلوم نیست.
دیدگاه تان را بنویسید