انشاءالله توی جبهه پایت قطع شود

کد خبر: 233588

سردار شهید بی‌نشان علی تجلایی پنجم مرداد 1338 در تبریز به دنیا آمد، وی در سال 1358 وارد سپاه پاسداران شد سپس برای مبارزه با نیروهای ضد انقلاب به کردستان رفت.

فارس: علی می‌خواست به جبهه برود، پایش زخمی بود، گریه کردم و گفتم با این وضع به جبهه می‌روی؟، گوش نکرد؛ بعد با عصبانیت گفتم بروید جبهه، ان‌شاءالله پایت قطع می‌شود، خودت پشیمان می‌شوی و برمی‌گردی! سردار شهید بی‌نشان علی تجلایی پنجم مرداد 1338 در تبریز به دنیا آمد، وی در سال 1358 وارد سپاه پاسداران شد سپس برای مبارزه با نیروهای ضد انقلاب به کردستان رفت. مهاجرت به افغانستان و تأسیس نخستین مرکز آموزش فرماندهی مجاهدین افغانی، حضور در نبرد دهلاویه و حماسه سوسنگرد با عنوان فرمانده عملیات و معاون عملیاتی سپاه و اعزام به جبهه‌های پیرانشهر بخشی از فعالیت‌های این شهید است؛ سرانجام در 25 اسفند 1363 با عنوان قائم مقام فرمانده قرارگاه ظفر و فرمانده طرح و عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) در شرق دجله و طی عملیات بدر به شهادت رسید. خاطره‌ای از همسر شهید علی تجلایی را می‌خوانیم: آمده بود مرخصی، سرنماز بود که صدای آخ شنیدم، نمازش قطع شده، پرسیدم چی شد؟ گفت: چیزی نیست توی حمام باندهای خونی بود، نگرانش شدم، فهمیدم پایش گلوله خورده، زخمی است، دکتر گفته باید عمل شود تا یک هفته هم نمی‌توانی باندش را باز کنی. باند را باز کرده بود تا وضو بگیرد. گریه کردم و گفتم: با این وضع به جبهه می‌روی؟ رفیقش که دنبالش آمده بود، گفت نگران نباش خواهر، من مواظبشم با عصبانیت گفتم اشکالی ندارد، بروید جبهه، ان‌شاءالله پایت قطع می‌شود، خودت پشیمان می‌شوی و برمی‌گردی. علی بهم نگاه کرد و گفت: ما برای دادن سر می‌رویم، شما ما را از دادن پا می‌ترسانی؟! هیچ وقت حرفش از یادم نمی‌رود، دوباره مرا شرمنده کرده بود. علی می‌گفت: خدا کند که جنازه من به دستتان نرسد، دوست ندارم حتی به اندازه یک وجب هم که شده از این خاک را اشغال کنم؛ همان طور شد که می‌خواست.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت