خروجی بودجه فرهنگی کلانی که تصویب شد،چه بود؟

کد خبر: 229573

به آقاى رئيس‌جمهور گفتم كه من وقتى شنيدم شما اين رقم كلان سنگين فرهنگى را تصويب كرديد، از نحوه‌ مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اين‌كه قاعدتا آدم بايد خوشحال بشود وقتى كه بودجه‌ فرهنگى زياد مي‌شود...مديران ما دوست دارند كه بودجه‌اى كه به آن‌ها داده مي‌شود، جذب كنند؛ چون مي‌دانند كه اگر امسال جذب نكردند، سال ديگر خبرى نيست؛ لذا ناچارند جذب كنند. خب، جذب بودجه‌ فرهنگى در جاى مناسب، خيلى كار سختى است؛. كار فرهنگى مثل ساخت‌وساز نيست كه آدم بگويد خيلى خوب، اين زمين، اين هم مصالح، حالا برويد بسازيد.

خروجی بودجه فرهنگی کلانی که تصویب شد،چه بود؟
سرویس فرهنگی«فردا»: با روي کار آمدن محمود احمدي ‌ نژاد يکي از اميدواري ‌ ها در ميان نيروهاي دلسوز انقلاب، رسيدگي و توجه به وضعيت فرهنگي کشور بود. اين اميدواري زماني شدت گرفت که احمدي ‌ نژاد نيز در شعارهاي انتخاباتي ‌ اش، تغيير در وضعيت فرهنگي کشور نسبت به زمان پيش از خود را در اولويت قرار داده بود. هرچند در همان زمان تبليغات انتخابات سال 84، سخنان مشاور فرهنگي رئيس ‌ جمهور نگراني ‌ هايي را در مورد تفاوت شعارهاي احمدي ‌ نژاد با اطرافيان ‌ اش در پي داشت اما همگان اميدوار بودند با شروع به فعاليت دولت نهم در کمترين زمان، تغييرات مثبت فرهنگي را در سياست ‌ هاي دولت احساس کنند. اين دغدغه همواره از سوي مقام معظم رهبري گوشزد شده بود و ايشان مسوولان را به توجه ويژه به اوضاع فرهنگ توصيه کرده بودند.

انتظارات فرهنگي رهبري از دولت

در کنفرانس خبري اخير محمود احمدي ‌ نژاد يکي از سوالاتي که از سوي خبرنگاران مطرح شد همين مساله نگراني ‌ هاي رهبري و نسخه فرهنگي ‌ اي بود که ايشان به دولت توصيه کرده بودند. محمود احمدي ‌ نژاد در اين کنفرانس با بيان اين ‌ که انتقادات فرهنگي نه از دولت بلکه از دستگاه ‌ هايي است که تحت نظارت دولت نيستند، تلاش کرد توپ را به زمين ارگان ‌ های دیگر بيندازد. او حتي برخي از اين مجموعه ‌ ها را تهديد کرد که بايد پاسخگوي بودجه ‌ هاي دريافتي از دولت نيز باشند. اما آن ‌ چه اهميت دارد توجه به اين مساله است که در طول هفت سالي که از عمر دو دولت تحت نظارت احمدي ‌ نژاد مي ‌ گذرد مقام معظم رهبري در اکثر ديدارها نسبت به کم توجهي به فرهنگ به دولت هشدار داده ‌ اند. مساله ‌ اي که اهميت مي ‌ يابد اين است که عملکرد دولت در زمينه فرهنگي چه ضعف ‌ هايي داشته که مقام معظم رهبري را ناچار به تذکرات مکرر کرده است.

در سال 86 ايشان در ديدار هيات دولت با بيان اين ‌ که دولت بايد از بخش فرهنگ رفع مظلوميت کند، مظلوميت بخش فرهنگ را به دولتمردان گوشزد کردند. اين در حالي ا ‌ ست که اين سخنان در زماني بيان شد که دو سال از عمر دولت نهم مي ‌ گذشت و همان ‌ طور که گفتيم بنا بود در کمترين زمان، تغييرات فرهنگي به چشم بيايد. مقام معظم رهبري در اين ديدار فرمودند: «نكته بعدى كه مى خواهم سفارش كنم، اين است كه از بخش فرهنگ رفع مظلوميت كنيد. بخش فرهنگ انصافا بخش مظلومى است. الان در گزارش آقاى رئيس ‌ جمهور، اصلا اسمى از فرهنگ نيامد؛ يا در اولويت ‌ بندي ‌ ها اين اولويت فداى اولويت ‌ هاى ديگر شد و آن ‌ ها تقدم پيدا كردند كه در كوتاهى وقت، بيان بشود! اين مظلوميت است ديگر. واقعا مساله فرهنگ را دست ‌ كم نگيريد. خيلى از مشكلات جامعه ما با فرهنگ ‌ سازى حل مى ‌ شود. توجه كنيد كه امروز، عمده قواى دشمنان ما در جبهه فرهنگى دارد كار مى كند. اين جنگ ‌ هاى روانى، اين فعاليت ‌ هاى فرهنگى، اين بودجه ‌ هاى پنهان و آشكارى كه براى منحرف كردن ذهن ‌ ها مى ‌ گذارند، همه ‌ اش مربوط به مساله فرهنگ است.» (بیانات معظم له در دیدار رئیس ‌ جمهور و اعضای هیات دولت به مناسبت هفته دولت 4/6/1386)

اما هرچه بيشتر از عمر دولت مي ‌ گذشت به نظر مي ‌ رسيد شعارهاي فرهنگي دولت در زمان انتخابات سال 84 به فراموشي سپرده شده و بخش فرهنگ بيش از آن ‌ که مبتني بر شعارهاي اسلامي زمان انتخابات احمدي ‌ نژاد اداره شود بر اساس رويکردي اداره می ‌ شود که توسط چهره ‌ هايي همچون اسفنديار رحيم ‌ مشايي نوشته شده بود؛ درخواست براي آزادي ورود بانوان به ورزشگاه ‌ ها، کم ‌ توجهي به دغدغه ‌ هاي فرهنگي علما و اکران برخي فيلم ‌ هاي مساله ‌ دار که حتي در دوران اصلاحات نيز مجوز اکران نداشتند از يک سو و از طرفي ايجاد فضايي سنگين بر وضعيت نشر کتاب سبب شد نه ‌ تنها دولت، فضاي فرهنگي جامعه را پاکسازي نکند بلکه با برخي تصميم ‌ گيري ‌ ها، چندگانگي مديريت فرهنگي را نيز در جامعه رواج دهد. به ‌ طوري که در برخي تصميمات فرهنگي، موازي کاري آن ‌ چنان اوج گرفت که همزمان با رواج برخي مسائل نامناسب از جمله شيوه برخورد با خانه سينما سياه ‌ نمايي را عليه نظام در فضاي کشور رواج داد. اهالي فرهنگ نيز در این ميان نمي ‌ دانستند که با چه رويکرد و چه سياستي طرف هستند. مقام معظم رهبري به دولت دهم نيز همانند دولت نهم نسبت به برخي عملکردهاي فرهنگي هشدار دادند.

ايشان که به خوبي متوجه شده بودند برخي تصميم ‌ ها در حوزه فرهنگ بر مبناي راضي نگهداشتن جريانات معلوم ‌ الحال است نگراني خود را نسبت به اين جهت ‌ گيري فرهنگي ابراز داشتند. ايشان در ديداري که در سال 88 با هيات دولت داشتند فرمودند: «ما در زمينه فرهنگ و پرداختن به فرهنگ چه ‌ كار مي ‌ خواهيم بكنيم؟ اول، تكليف اين را روشن كنيم. يك وقت هست كه يك دستگاهى به امور فرهنگى بى ‌ اعتناء است، يك وقت نه، يك دستگاهى اعتناء و اهتمام به امور فرهنگى دارد، ليكن هدف ‌ گذارى ‌ هاى فرهنگى ‌ اش دچار اختلال يا دچار خدشه است. اين هدف ‌ گذارى ‌ ها خيلى مهم است؛ از اين نبايستى غفلت كرد....ما چه مي ‌ خواهيم با اخلاق مردم و با فرهنگ مردم بكنيم؟ آيا ما به ‌ عنوان دولت اسلامى مي ‌ توانيم هدايت فرهنگى جامعه خودمان را رها كنيم؟ قطعا نه، جزو وظایف ماست. حالا مخالفان و معترضان حرف ‌ هایى مي ‌ زنند، نقد مي ‌ كنند، گاهى مسخره مي ‌ كنند، گاهى اهانت مي ‌ كنند، بكنند؛ ما كه نمي ‌ توانيم تكليف الهى را با اين چيزها فراموش كنيم. ما وظيفه داريم مردم خودمان را هدايت بكنيم؛ هدايت. رياست در جامعه اسلامى، رياست مادى محض و صرف نيست؛ اداره امور زندگى مردم هست، همراه با هدايت. تا آن ‌ جایى كه مي ‌ توانيم، بايد راه هدايت مردم را باز كنيم و مردم را هدايت كنيم. خيلى از ابزارهاى هدايت در اختيار دستگاه ‌ هاى حكومتى است؛ حالا يك نمونه ‌ اش صدا و سيماست و نمونه ‌ هاى فراوان ديگر هم دارد؛ يك نمونه وزارت ارشاد است، يك نمونه وزارت علوم است، يك نمونه وزارت آموزش و پرورش است؛ اين ‌ ها همه دستگاه ‌ هاى خدماتى هدايتى هستند. ما از اين ‌ ها چگونه استفاده مي ‌ كنيم؟ بايد در جهتى حركت كنيم كه مردم، متدين بار بيايند، متدين عمل كنند، به مبانى دينى معتقد شوند، عملا پاي ‌ بند بشوند؛ جهت ‌ گيرى ما در همه زمينه ‌ ها بايد اين باشد.....حالا در وزارت ارشاد، مساله كتاب هست، مساله هنرهاى تجسمى هست، مساله هنرهاى گوناگون صوتى، تصويرى هست، در همه اين جهت ‌ گيرى ‌ ها، بايستى ما جهت ‌ مان اين باشد كه مردم به سمت دين، به سمت خدا حركت بكنند. والله اگر قرار باشد كه نگاه كنيم، ببينيم بيگانگان ما را بر چى ملامت مي ‌ كنند - اگر اين را بخواهيم رعايت بكنيم - خيلى كارها انجام نخواهند شد. ريشى هم كه شما مي ‌ گذاريد، دنيا قبول ندارد. كراواتى هم كه شما نمى ‌ بنديد، دنيا قبول ندارد. خيلى از اطعمه و اشربه ‌ اى هم كه شما حاضر نيستيد استفاده كنيد، دنيا اين ‌ ها را قبول ندارد. حجابى كه خانم ‌ هاي ‌ تان دارند، دنيا قبول ندارد. اين حرف ‌ ها يعنى چه؟»(بیانات در دیدار اعضای هیات دولت 16/6/1388)

هشدار علما

در اين ميان از همان اواسط کار دولت نهم برخي علما و دلسوزان نسبت به اين جهت ‌ گيري ‌ های فرهنگي در دولت هشدار داده بودند که نه ‌ تنها مورد توجه دولت قرار نگرفت بلکه در برخي موارد نزديکان دولت حتي به علما معترض هم شدند. کمااين ‌ که در قضيه «اجازه ورود زنان به ورزشگاه ‌ ها» جواد شمقدري مشاور فرهنگي وقت رئيس ‌ جمهور به علما اعتراض کرد که چرا در کار دولت احمدي ‌ نژاد دخالت مي ‌ کنند و با پيش داوري در مورد او قضاوت مي ‌ کنند؟ در دولت دهم اما آن ‌ چه بيش از هر چيز به چشم مي ‌ خورد اعتراض ‌ هاي دولتمردان به سياست ‌ هايي بود که گويا با جهت گيري ‌ هاي فرهنگي مورد ‌ نظر نظام مغايرت داشت و بيشتر براي رضايت منتقدان خارج ‌ نشين بيان مي ‌ شد. اعتراض به گشت ارشاد و مبارزه با بدحجابي، انتشار ويژه ‌ نامه ‌ خاتون که در آن ارگان رسمي دولت مطالبي حيرت ‌ آور در مورد حجاب منتشر کرد نشان مي ‌ داد که سياست فرهنگي دولت به ‌ طور کامل با شعارهايي که در زمان انتخابات 84 توسط محمود احمدي ‌ نژاد داده شده بود، مغايرت دارد.

هرچند دولت تلاش مي ‌ کرد با تصويب بودجه ‌ اي کلان در حوزه فرهنگ کم ‌ کاري خود در اين حوزه را بپوشاند اما مقام معظم رهبري با هوشياري در ديداري با هيات دولت نسبت به همين مساله نيز اظهار نگراني کردند. ايشان فرمودند: «به آقاى رئيس ‌ جمهور گفتم كه من وقتى شنيدم شما اين رقم كلان سنگين فرهنگى را تصويب كرديد، از نحوه ‌ مصرف و جذب آن نگران شدم؛ با اين ‌ كه قاعدتا آدم بايد خوشحال بشود وقتى كه بودجه ‌ فرهنگى زياد مي ‌ شود...مديران ما دوست دارند كه بودجه ‌ اى كه به آن ‌ ها داده مي ‌ شود، جذب كنند؛ چون مي ‌ دانند كه اگر امسال جذب نكردند، سال ديگر خبرى نيست؛ لذا ناچارند جذب كنند. خب، جذب بودجه ‌ فرهنگى در جاى مناسب، خيلى كار سختى است؛ كار آسانى نيست. كار فرهنگى مثل ساخت ‌ وساز نيست كه آدم بگويد خيلى خوب، اين زمين، اين هم مصالح، حالا برويد بسازيد. كار فرهنگى مصالح ‌ اش خيلى سخت گير مى ‌ آيد؛ معمار و استادكارش خيلى دشوار به دست مى ‌ آيد. به نظر من در كار فرهنگى يك مقدارى بايستى اهتمام ورزيد.اولا ببينيم ما چه قلم از قلم ‌ هاى كار فرهنگى را اهميت مي ‌ دهيم.

در بعضى از آن دوره ‌ هاى قبل - كه حالا نمي ‌ خواهيم خيلى مشخص كنيم و اسم بياوريم، ليكن چاره ‌ اى هم نيست؛ انسان براى مقايسه مجبور است بگويد - مي ‌ خواستند كار فرهنگى بكنند، گفتند بودجه ‌ فرهنگى؛ بنا كردند كاروانسراهاى شاه عباسى بين راه را به ‌ عنوان كار فرهنگى، ‌ آباد كردن! بله، ‌ آباد كردن كاروانسراهاى شاه عباسى چيز خوبى است، اثر باستانى هم هست؛ اما آيا كار اولويت ‌ دار فرهنگى ما همين است؟ ما كه اين ‌ جور در مواجهه ‌ با فشار عظيم تبليغات جهانى قرار داريم؛ سياست در خدمت فرهنگ است، اقتصاد در خدمت فرهنگ است، هنر در خدمت فرهنگ است، براى فشار آوردن به فرهنگ داخلى ملت ما. آن ‌ ها مي ‌ دانند كه اگر فرهنگ را عوض كردند، ديگر مبارزه ‌ اى باقى نمي ‌ ماند. اگر مبارزه ‌ با استكبار هست، اگر ميل به ايستادگى و مقابله ‌ با دخالت اجنبى هست، به خاطر فرهنگ است. انسان يك فرهنگى دارد، همين فرهنگ را بيايند عوض كنند، همه چيز مي ‌ شود مال خودشان؛ بنابراین همه ‌ فشار روى فرهنگ است. در مقابل اين حركت فرهنگى و اين تهاجم عظيم فرهنگى كه مي ‌ خواهند روح انقلاب را، روح استقلال را، روح دين را از ما بگيرند، اولويت فرهنگى ما اين است كه برويم حالا فرضا كاروانسراهاى شاه عباسى را ‌ آباد كنيم؟! اين يعنى اشتباه كردن در تشخيص آن قلم كار فرهنگى؛ اين يك اشكال است. بنابراين در كار فرهنگى بايد دنبال چه باشيم؟ دنبال توليدات... حالا بعد از آن ‌ كه مصرف فرهنگى را پيدا كرديم، قلمى كه بايد اين بودجه صرف آن بشود، پيدا كرديم، برويم سراغ محتوايش. بالاخره مي ‌ خواهيم فيلم بسازيم. مثلا مي ‌ خواهيم 10 تا فيلم انقلابى بسازيم؛ 10 ‌ فيلمى كه حامل ارزش ‌ ها باشد. يا مي ‌ خواهيم فلان تعداد كتاب منتشر كنيم؛ محتواهايش چه باشد، چه جورى باشد، با چه قوتى، با چه استحكامى، با چقدر مايه ‌ علمى و هنرى كه در آن ‌ جا به كار برده مي ‌ شود؟ اين ‌ ها خيلى كارهاى سخت و ظريفى هستند....در زمينه ‌ هاى فرهنگى، دنبال كارهاى تشريفاتى و ويترينى نباشيد. نمايش ‌ دادن كار فرهنگى، نه اين ‌ كه فايده ‌ اى ندارد؛ ضرر هم دارد. در زمينه ‌ فرهنگ بايد دنبال كارهاى محتوایى و اصيل و واقعى رفت كه امروز نياز عمده ‌ كشور هم اين است.»(بیانات در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیات دولت 8/6/1389)

چفيه ‌ اي که به گردن کوروش انداخته شد !

اين مساله کارهاي ويتريني خود يکي از مسائلي بود که به ‌ خصوص در حوزه ميراث فرهنگي بيش از پيش به چشم مي ‌ آمد. برگزاري برخي مراسم ‌ ها که در آن به فرض بر گردن کوروش چفيه انداخته شد نه ‌ تنها نمي ‌ توانست بار فرهنگي مدنظر رهبري را داشته باشد بلکه گويي دولتمردان تلاش مي ‌ کردند با برگزاري مراسم ‌ هاي پر هزينه ضمن ايجاد يک ويترين فرهنگي، در جهت رواج پروژه مکتب ايراني که در دل دولت خلق شده بود تلاش کنند. در وزارت ارشاد نيز و به ‌ خصوص در حوزه سينما شاهد بوديم بودجه ‌ هايي به برخي فيلم ‌ ها داده شد که خود اين فيلم ‌ ها اعتراض به عملکرد فرهنگي دولت را به همراه داشت.

در سال 90 مقام معظم رهبري از اختصاص نيافتن برخي از مصوبات پيشين دولت در حوزه فرهنگ گلايه مي ‌ کنند تا دولتمردان متوجه باشند عملکرد ويترين ساز دولت از نگاه رهبري دور نمانده است. ايشان در ديداري که در سال 90 با دولتمردان دارند ضمن آن ‌ که مجددا نسبت به ارائه نکردن گزارش فرهنگي گله مي ‌ کنند، مي ‌ فرمايند: «البته مصوبه ‌ دولت در زمينه ‌ بودجه ‌ فرهنگى، مصوبه ‌ خوبى است؛ اگرچه حالا شنيدم كه خيلى از مبالغ اين مصوبه تخصيص داده نشده؛ حتى اگر همه ‌ اش هم تخصيص داده شود، باز براى همه ‌ فعاليت ‌ هاى فرهنگى كافى نيست. بنابراين منابع دچار محدوديت است. با توجه به محدوديت منابع، نگاه كنيد ببينيد اولويت ‌ ها چيست. البته من مجموعه ‌ اى را به نحو پيشنهاد به دولت ارائه كردم؛ كه اگر اين چيزها در كار فرهنگ مورد توجه قرار بگيرد، با توجه به نگاهى كه ما در زمينه ‌ فرهنگ داريم، اين ‌ ها اولويت خواهند داشت؛ يعنى اين ‌ ها تاثيرات ‌ شان بيشتر خواهد بود.»(بیانات در دیدار رئیس ‌ جمهور و اعضای هیات دولت 6/6/1390) اين سخنان نشان مي ‌ داد که مقام معظم رهبري فراغ از ديدارهاي علني با دولتمردان به ‌ طور خصوصي نيز نسبت به عملکرد فرهنگي دولت توصیه ‌ هایی داشته ‌ اند.

بي ‌ توجهي به بيانات مقام معظم رهبري

متاسفانه باتوجه به عملکرد فرهنگي دولت هرچه به پايان دوران مسووليت دولت دهم نزديک مي ‌ شويم نه ‌ تنها تغيير جهت نداده است بلکه بيش از گذشته مورد انتقاد دلسوزان نظام قرار مي ‌ گيرد. اخباري مبني بر اختصاص بودجه ‌ هاي کلان براي پروژه ‌ هاي فرهنگي ‌ اي که نه ‌ تنها در جهت توصيه ‌ های رهبري ‌ نيست بلکه به نظر مي ‌ رسد در تداوم نظريات جريان انحرافي نزديک به دولت است و نشان مي ‌ دهد دولت دهم نيز همانند دولت نهم نتوانسته پاسخگوي دغدغه ‌ هاي فرهنگي مقام معظم رهبري باشد. اين کم کاري فرهنگي سبب شده است رهبر معظم انقلاب در آخرين ديداري که با هيات دولت داشتند صراحتا نسبت به اين بي ‌ توجهي به بخش فرهنگ هشدار بدهند و به دولت يادآور شوند که به نسخه ‌ فرهنگي ‌ اي که ايشان به دولت پيشنهاد داده بودند به خوبي عملی نشده است.

ايشان در اين ديدار نسبت به تهاجم فرهنگي بار ديگر هشدار مي ‌ دهند و از دولت مي ‌ خواهند به جاي پرداختن به کارهاي سطحي در فرهنگ، کارهاي عميق ‌ تري انجام دهند. سخنان ايشان در اين ديدار نشان مي ‌ دهد که دولت به نسخه ‌ فرهنگي ايشان عمل نکرده يا نتوانسته به درستي آن را اجرا کند. «در زمينه ‌ فرهنگ فرصت نشد آقايان گزارشى بدهند. من يك جمله عرض بكنم: به كارهاى سطحى نبايد اكتفاء كرد. به كارهاى عميق ‌‌ تر، كارهاى بنيانى ‌‌ تر، كارهایى كه از يكى ‌‌ شان ده ‌ ها كار صادر مي ‌ شود و نشات مي ‌ گيرد، توجه كنيد. من يك وقتى نسخه ‌‌ اى از آن كارهاى عميق لازم را به آقاى رئيس ‌‌ جمهور دادم؛ همان ‌ ها بايد دنبال شود و بايد دنبال مي ‌ شد. در باب فرهنگ بايد به ‌ شدت مراقبت شود كه ما به «فرهنگ مهاجم» كمك نكنيم. فرهنگ مهاجم خطرناك است. اگر ما فرهنگ عمومى كشور و فرهنگى كه نخبگان و مردم و قشرهاى گوناگون را به سمت يك هدفى هدايت مي ‌ كند، نتوانيم از آسيب دشمن محفوظ بداريم، كار خيلى مشكل خواهد شد؛ هرچه هم شما تصميم بگيريد، اين ‌ ها مى ‌‌ آيند خراب ‌ اش مي ‌ كنند و جور ديگرى منعكس خواهد شد.»(بیانات در دیدار رئیس ‌ جمهور و اعضای هیات دولت 2/6/1391)

به نظر مي ‌ رسد با توجه به آن ‌ که به پايان دوران محمود احمدي ‌ نژاد به عنوان رئيس ‌ جمهور نزديک مي ‌ شويم ضرورت بازخواني شعارهاي فرهنگي او در زمان تبليغات انتخاباتي ‌ اش ضروري است. چرا که برآيند عملکرد فرهنگي دو دولت نهم و دهم نشان مي ‌ دهد کفه ‌ اين ترازو نه به نفع شعارهاي او بلکه به سمت شعارهاي اطرافيان ‌ اش که در تضاد کامل با شعارهاي او قرار داشت سنگيني مي ‌ کند. امروز سوال اصلي اين ‌ جاست که آيا احمدي ‌ نژاد نتوانسته دغدغه ‌ هاي فرهنگي ‌ اش را بر مجموعه زير نظرش حاکم کند يا خود او نيز با عقب ‌ نشيني از دغدغه ‌ هاي فرهنگي ‌ اي که مدعي ‌ اش بود از هواداران نظريات همان اطرافياني شده است که به جاي شعار دولت اسلامي از مکتب ايراني دم مي ‌ ز ‌ دند و به جاي پرداختن به دغدغه ‌ ها و خواسته ‌ هاي اسلامي جامعه با انتشار ويژه ‌ نامه ‌ هايي همچون خاتون عليه فرهنگ حجاب در جامعه صف ‌ کشي کردند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت