وقتی دروغ دیگر گناه کبیره نیست!

کد خبر: 227653

حالا می‌توان دریافت چرا دروغ مادر پلیدی‌هاست و جاده صاف‌کن همه ویرانی‌ها. با تمام این احوال و در کمال تأسف و البته حیرت شاهدیم که دروغ و دروغگویی به امری رایج، حتی در میان مسئولان و مدیران ارشد و حتی دیگر چهره‌های سر‌شناس این مرز و بوم بدل شده است.

سایت جوان پس از مقدمه فوق افزوده است: مثلاً آدمی مثل آقای رویانیان، آشکارا اعلام می‌کند که من مجبورم دروغ بگویم! و شرح نمی‌دهد کار و موفقیتی که پایه‌اش بر دروغ باشد چه ثمری دارد. بهترین خرید‌ها را هم که بکنی چون پایه کج است، نتیجه می‌شود همین که الان هست. باری این دروغگویی چنان رایج شده که قبح آن هم ریخته و به جای آنکه اسباب تأسف باشد، بدبختانه و به ناچار اسباب طنز و مطایبه مردم شده است. چندی پیش بخش خبری ۲۰:۳۰ مصاحبه‌ای از مدیران ارشد ایران‌خودرو را نشان داد که علت نگذاشتن کیسه هوا برای محصولاتشان را تحریم‌ها و وارد نکردن این محصول عنوان می‌کرد. اما مجری تأکید کرد؛ دروغگو کم‌حافظه است. چرا که بلافاصله مصاحبه چند ماه قبل همین مدیر پخش شد که می‌گفت خط تولید کیسه هوا را در همان کارخانجات خودشان راه انداخته‌اند و دیگر نیازمند واردات آن نیستند. به زبان ساده‌تر آنکه ایشان در پاسخ به سؤال اول در کمال آسودگی به میلیون‌ها بیننده‌ای که می‌دانسته حرف او را می‌شنوند و سیمایش را می‌بینند، بی‌محابا دروغ گفته است. نتیجه این خبر نیز به جای مؤاخذه این مدیر و اخراج او به خاطر دروغگویی احتمالاً چند جوک و شوخی در محافل مدیران بالادستی خواهد بود و همین. لذا کسی از دروغگویی نمی‌ترسد. پس دفعات بعد و در موضوعات حساس‌تر نیز هیچ بعید نیست به همین سادگی باز هم به مردم دروغ بگویند. چنانکه گفته‌اند و صد‌ها نمونه‌اش را هم بنده می‌دانم و هم شما که این سطور را می‌خوانید. به خدا این رفتار همه چیز را از اساس ویران خواهد کرد. از خدا بترسید. عرض کردم این کار زشت وقتی در این سطح به این راحتی صورت گیرد در طبقات پایین‌تر که واویلا می‌شود. پایان هر مسابقه فوتبال خبر‌نگار می‌رود سراغ بازیکنی که به سبب خطایش داور پنالتی گرفته و او معصومانه قسم می‌خورد هیچ خطایی نکرده و حتی بازیکن حریف او را زده ولی داور حق‌کشی کرده و... فیلم را که با کارشناس مرور می‌کنند، مثل روز روشن است که طرف چه خطای آشکاری مرتکب شده. یک بار نشده من بازیکنی را ببینم که بخواهد راست بگوید خب! آن از مسئولان و این هم از اسطوره‌هایی که الگوی جوانان ما می‌شوند. چطور ما به این ورطه افتاده‌ایم. آیا جرم دروغگویان کمتر از زنانی است که بد‌حجابند و گشت ارشاد به حق آنها را مؤاخذه می‌کند؟ آیا نباید ناظرانی باشند تا دروغگویان وقیحی که با دروغ‌هایشان اسباب بی‌اعتمادی مردم به نظام را فراهم می‌کنند، تأدیب کرده و به سزای اعمالشان برسانند. چطور قبح گناهی چنین بزرگ و کبیره حتی نزد مسئولان ما ریخته است؟ ما به کجا می‌رویم؟! »

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت