آخرین بازمانده نسل عکاسی قدیم / تصاویر
برای کسانی که بارها از میدان شلوغ بهارستان گذشته اند "فتوگرافی تهامی" نام آشنایی است؛ مغازه ای قدیمی که ویترین آن پر از عکس های سیاه و سفید تهران قدیم است و یک موزه کوچک کنارخیابانی را برای عابران همیشه شتابان این میدان دست و پا کرده است. مردان و زنان مشتاقی که مقابل این ویترین صف کشیده اند، دنیای پشت شیشه های این مغازه را راز آلودتر می کنند. دنیایی که در بایگانی و انبار این «فتوگرافی» جا خوش کرده.
مهر:سید جواد تهامی 29 سال است که دیگر در میان ما نیست. اما از روزی که دوربین را شناخت، شروع کرد به گرفتن عکس هایی که حالا بهترین مستندات روزهای گذشته تهران و ایران به حساب می آیند. شاید اگر استاد سید جواد تهامی و عکاسخانه 84 ساله او نبود این تصاویر هیچ گاه به عنوان بخش مهمی از تاریخ ایران به ثبت نمی رسید تا امروز سندی مستند برای اهل تاریخ و هنر باشد.
آرشیوی با نیم میلیون عکس
وارد مغازه که می شویم انگار به گذشته تاریخ ایران سفر کرده ایم، عکس های سیاه و سفید به دیوارهای اطراف چسبیده و روایتی متنوع از تاریخ ایران را ترسیم می کند. سراغ صاحب امروز آن عکاسخانه قدیمی که می رویم مردی 50 ساله را می بینیم که خودش را داریوش تهامی معرفی می کند. می گوید: «من پسر کوچک سید جواد تهامی هستم که حرفه پدر را تا به امروز با تمام سختی هایش ادامه داده ام، پدرم در سال 1362 وقتی 75 ساله بود فوت کرد و من ماندم و هنر ماندگار پدر و این عکاسخانه که بنا بر خواست پدرم به نام "فتوگرافی تهامی" از سال 1307 شروع به کار کرده است.»
داریوش تهامی تعریف می کند که پدرش اولین بار عکاسخانه را در سه راه امین حضور برپا کرد که الان دیگر نام و نشانی از آن باقی نمانده است. «بعد از آن در سال 1323 به اینجا آمد و این حرفه را نه به عنوان فقط یک شغل بلکه به عنوان یک هنر ادامه داد به صورتی که الان آرشیو بسیار غنی و مهمی از تاریخ ایران در این عکاسخانه وجود دارد که حتی بعضی از آنها هنوز منتشر نشده است.»
از داریوش تهامی درباره اینکه چگونه پدرش وارد هنر عکاسی شده است می پرسیم که می گوید: «مرحوم پدرمکه متولد 1284 بود عکاسی را به صورت حرفه ای از سال 1307 آغاز کرد البته قبلش شاگرد اساتیدی چون اسدالله پروین، ماشاءالله خان عکاس و جهانگیرخان مصور رحمانی (عکاس مجلس شورای ملی) بود. البته پدرم در زمان حیاتش به غیر از گرفتن عکس، به گردآوری آرشیو غنی و باارزشی از عکسهای قدیمی و تاریخی، شامل عکس های مشاهیر، اماکن تاریخی، زندگی مردمان قدیم و غیره مبادرت نمود که تعداد آنها، پس از اضافه شدن عکس های دیگری که توسط خود من جمع آوری شده است در حال حاضر، به حدود نیم میلیون قطعه عکس می رسد.»
به گفته داریوش تهامی مرحوم سید جواد تهامی از همان آغاز فعالیت حرفه ای خودش علاقه زیادی به عکسبرداری از وقایع تاریخی، خیابان ها و اماکن مختلف و چهره های مشهور داشته است و همچنین بسیار علاقمند بوده است که آرشیو عکاس های قدیمی و بازنشسته را بخرد و به مجموعه اش اضافه نماید که می توان به آرشیو عکاسانی چون آنتوان سوروگین و جهانگیر خان مصور رحمانی اشاره کرد.
داریوش تهامی می گوید که این مجموعه در حال حاضر غنی ترین آرشیو عکس های قدیمی به شمار می آید و ارزش بی نظیری برای محققان و دوستداران هنر و تاریخ دارد: «افراد سرشناس بسیاری تاکنون به این آرشیو مراجعه کرده اند تا از عکس های منحصر به فرد آن برای پیشبرد کارهای خویش استفاده کنند. از بین این افراد می توان به مرحوم علی حاتمی، بهرام بیضایی، کامران شیردل و نیز افراد دیگر مانند مجسمه سازان، متخصصین معماری یا تاریخ نویسانی که قصد مصور کردن کتابهایشان را داشته اند، اشاره نمود.»
و بعد توضیح می دهد که برای ساخت سریال ها و فیلم های زیادی مثل سلطان صاحب قران، هزار دستان، روزگار قریب، سالهای مشروطه و حتی تالیف کتاب های تاریخی از منابع عکاسخانه ما و عکس های پدرش استفاده شده. اما با این حال، هیچ زمان حمایت مالی و حتی معنوی از فتوگرافی تهامی در میان نبوده است.
او می گوید: «البته چند سال پیش در نمایشگاه کتاب آقای حدادعادل مرا دید و گفت قسمتی از تاریخ ایران مدیون زحمات تهامی منظورش پدرم بود، هست، ایشان به من گفتند در صورت نیاز به ما سر بزنید من هم چند باری به مجلس رفتم که ایشان من را به کمسیون فرهنگی مجلس معرفی کردند که داشت اقداماتی با کمک وزارت ارشاد و شهرداری صورت می گرفت که متاسفانه با جابجایی مدیرها این کار نیز به نتیجه نرسید. موزه عکس هم جای کوچکی است و بودجه چندانی ندارد تا بتواند از ما حمایت کند، تا به حال نیز با تمام مشکلات و سختی ها مثل پدرم به خاطر علاقه به این کار ایستادگی کردم تا این مغازه را که شبیه موزه ای کوچک درست کرده ام، دوام یابد و گرنه می توانستم با فروختن این مغازه با توجه به قیمت و محیطش از نظر مالی مبلغ زیادی کسب کنم که هرگز این کار را نخواهم کرد اما امیدوارم نهادی این آرشیو را از من خریداری کند و خودم با توجه به تجربیاتی که دارم آن را اداره کنم.»
دنیای روشن تاریکخانه
داریوش تهامی، وقتی از پدرش صحبت می کند، تصویر مردی را در ذهنمان جان می دهد که کم حرف و درون گرا بود و قسمت بزرگی از زندگی اش را در تاریک خانه می گذراند. می گوید: «بودن در تاریک خانه حس زیبایی به آدم دست می دهد. سکوت و تاریکی و نور قرمز و گذاشتن ورق های سفید در داروی ظهور، که خود فرصت خوبی ست برای فکر کردن که همراه با احساسی عرفانی است پدرم در چنین محیطی زندگی می کرد.» و ادامه می دهد: «هدف پدرم از دنیای عکاسی ثبت و ضبط تصاویر بود یادم هست یکی از اقوام همیشه به پدرم می گفت تو برای چه به جای عکاسی جای دیگری سرمایه گذاری نمی کنی مثلا چرا به جای دادن این همه پول برای خرید عکس ها قدیمی، زمین نمی خری تا بعدا با فروش آن سود ببری، که پدرم بدون توجه به این حرف ها هر بار با عشق به گرفتن عکس و جمع آوری آنها می پرداخت.»
او می گوید: «تصاویر تاریخی که با عکس گرفتن به ثبت می رسند از کتاب ها، در انتقال حوادث و وقایع به نسل های بعدی صادق تر هستند، پدرم همیشه یک شعار داشت که می گفت: "یک عکس خوب گویاتر از هزار نامه است" و واقعا هم همینطور است، در حال حاضر ما با انتشار نزدیک به 20 عنوان کتاب که بعضی از انها با متن همراه است با هدف در اختیار گذاشتن آن عکس ها به علاقمندان اقدام کرده ایم که مورد استقبال هم قرار گرفته است.»
داریوش تهامی به عنوان آخرین بازمانده عکاسان قدیم از سال 1362 یعنی بعد از فوت پدرش، تمام تلاش خود را کرده تا نه تنها این گنجینه را حفظ کند، بلکه آن را غنی تر کند. حاصل این تلاش که شاید نقطه شروعش در هشتاد و چند سال قبل گذاشته شد، در حال حاضر در اختیار علاقمندان قرار دارد تا بتوانند با بهره گیری از این آرشیو بی نظیر، تاریخ شهر و کشور خود را بهتر بشناسند: «هنوز هم آدم هایی اینجا رفت و آمد می کنند که عکس های قدیمی خود را برای من می آورند و من آنها را بایگانی می کنم حتی کسانی به دنبال عکس های قدیمی خود و خانواده هاشان در اینجا می گردند، مثلا سالهای خیلی گذشته آن عکس ها گرفته شده است و امیدوارند شاید اثری از آنها در عکاسخانه ما باقی مانده باشد.» این را داریوش تهامی می گوید و از عکاسان قدیم دیگر که الان در بین ما نیستند و یا این حرفه را بنا به دلایلی کنار گذاشته اند هم یادی می کند. از خانواده خادم ها که بعد از فوت محمد جعفر خادم که عکاس مخصوص رضا شاه و علی خادم که او نیز عکاس مخصوص محمد رضا شاه بوده است، حرفه عکاسی به دست برادر دیگرشان فرخ خادم می افتد که او به خاطر مشکلاتی که با آن روبرو می شود و حمایتی از او نمی شود از ادامه دادن به این حرفه دست بر می دارد و مسیر هنر عکاسی در این خانواده به پایان می رسد.
داریوش تهامی که خود بعد از پدر این هنر و حرفه را با صبر و علاقه ادامه می دهد و ماندگاری آن را تا به امروز که به قدمتی 85 ساله می رسد، حفظ کرده است می گوید: «در حال حاضر فتوگرافی تهامی به عنوان آخرین بازماند نسل عکاسی قدیم شناخته شده است که توانسته خود را از میان مشکلات و عدم حمایت های مالی و معنوی نهادهای مربوطه نجات دهد و به تنهایی بر روی پای خود با برپا کردن موزه ای کوچک در این مغازه جهت به نمایش گذاشتن این عکس ها که قسمت بزرگی از تاریخ ایرن کشور هستند، بایستد.»
نگاهی دوباره به دیوارها و ویترین مغازه فتوگرافی تهامی می اندازم. موزه کوچکی که پشت ویترین آن، ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه، سران و مبارزان مشروطه، زنان پوشیده به چادرهای قجری همه در کنار هم نشسته اند و رهگذران همیشه در شتاب میدان بهارستان را تماشا می کنند. جایی که میدان توپ خانه، جاده شمیران، شاه عبدالعظیم و ماشین دودی، شبیه خاطرات پدربزرگ های این شهر به تصویر درآمده اند.
دیدگاه تان را بنویسید