دست یابی به همه چیز در مکتب امام صادق (ع)/ مناظره امام و ابوحنیفه/ کلیپ مرثیه‌خوانی حاج محمود کریمی/ روضه‌«یا حضرت کاشف‌ الحقایق»سید مجید بنی‌فاطمه

کد خبر: 220008

بشر در علوم نزدیک به حس قادر به پیش روی است، اما در علوم دور از حس تنها به‌وسیله دستگیری ائمه (ع) از ما، قادر به فهم آن هاییم. فهم این دسته از علوم با موید شدن عقل به نور امکان‌پذیر است که این نیز در مکتب امام ششم (ع) ممکن است و همه چیز در مکتب امام صادق (ع) به شرط عمل قابل دست یافتن است.

دست یابی به همه چیز در مکتب امام صادق (ع)/ مناظره امام و ابوحنیفه/ کلیپ مرثیه‌خوانی حاج محمود کریمی/ روضه‌«یا حضرت کاشف‌ الحقایق»سید مجید بنی‌فاطمه
سرویس فرهنگی «فردا»: 25 شوال سالروز شهادت امامی است که تبیین معارف الهی و سنت رسول خدا (صلی الله علی و آله) را به دوش کشید و در سالیان پر برکت و نورانی عمر خویش در راستای نشر و پردازش آنها کوشید. اکنون و در این مکان به حضرت صادق (علیه السلام) عرض ارادتی می‌کنیم و از شما نیز می‌خواهیم تا لحظاتی را در کنار مطالبی پیرامون آن حضرت سپری کنید: السلام علیک یا اباعبدالله؛ أیها الصادق و رحمة الله و برکاته.
اوج حرکت در زمان امام صادق (ع) بود
آیت الله خامنه‌ای: امروز مصادف است با سالگرد شهادت امام صادق (عليه‌الصّلاةوالسّلام). بين حركت امام صادق (عليه‌الصّلاةوالسّلام) و به‌طور كلى حركت عمومى ائمه‌ى هدى‌ (عليهم‌السّلام)، بخصوص نُه امامى كه از بعد از حادثه‌ى عاشورا تا زمان غيبت حضرت ولى‌عصر (ارواحنا فداه) اين منصب را داشتند، با رفتار و هويت و حركت بسيجىِ امروز ملت ما، رابطه‌يى وجود دارد. وقتى شما به تاريخ اسلام نگاه مى‌كنيد، مقطعى را مى‌بينيد كه در آن، خلافت - يعنى حكومت مبتنى بر پايه‌هاى دين - تبديل شده است به سلطنت، كه يكى از مقاطع بسيار خطرناك تاريخ اسلام است. البته بعضى از صحابه‌ى بزرگ پيغمبر در همان اوقات، جامعه‌ى اسلامى را از اين‌كه اين حادثه پيش بيايد، برحذر مى‌داشتند؛ اما پيش آمد. چرا پيش آمد و علل و عواملش چه بود و چه كسانى بودند؟ اينها فعلاً مورد بحث من نيست، ولى اين حادثه اتفاق افتاد. نتيجه‌ى اين اتفاق اين بود كه جامعه‌يى كه بر اساس ارزش‌هاى دينى و اسلامى و در جهت سعادت و صلاح انسان و انسانيت پديد آمده بود، مسير خودش را به‌صورت فاحشى تغيير داد. وقتى از منبع و مركز حكومت يك جامعه، تقوا نتراود، صلاح و دين و معرفت و هدايت سرازير نشود، بلكه به‌عكس، از رأس قله‌ى جامعه، دنياطلبى، اشرافيگرى، ماده‌گرايى، شهوت‌پرستى صادر شود و بروز كند، معلوم است كه در يك چنين جامعه‌يى، چه بر سر ارزش‌هاى اصيل و والا خواهد آمد. و اين اتفاق در يك برهه‌يى، سال‌ها بعد از وفات نبى‌مكرم اسلام، در تاريخ صدر اسلام پيش آمد. در چنين شرايطى، دلسوزان و مؤمنان صادق، چه وظيفه‌يى دارند؟ در رأس همه، آن كسانى كه بيش از همه وظيفه دارند، امامان معصوم هستند؛ زيرا خداى متعال به آنها از علم خود، از روح خود، از هدايت خود، نصيب وافرى داده است؛ آنها را عالم و معصوم و هدايت‌كننده و هدايت‌شونده قرار داده است. ائمه‌ى ما در اين دوران، وظيفه‌ى خودشان دانستند كه در مقابل اين انحراف عجيب بايستند. آنها مدتى با ايستادگىِ روياروى و واضح سياسى - مثل دوران امام حسن و امام حسين (عليهماالسّلام) كه اثر خود را گذاشت - كار خود را كردند. آن كار، شعله‌ى اعتراضِ عميقى را به وضعيت تازه‌ى پديدآمده‌ى انحرافى در جامعه‌ى اسلامى برافروخت و بعد از آن، در دوران ائمه‌ى بعدى، اين كار با دشوارى بسيار پيچيده و پُررنجى ادامه پيدا كرد. ائمه‌ى اطهار (عليهم‌السّلام) وظيفه‌ى خود مى‌دانستند كه هم پايه‌ى ارزش‌ها و تفكر اسلامى را در ذهنيت جامعه مستحكم و عميق نمايند و هم سعى كنند كه بناى آن سلطنت پديد آمده و بناحق بر جاى نبوت نشسته را منهدم و ويران كنند و يك بناى حقيقى و صحيحى به‌وجود بياورند. ائمه (عليهم‌السّلام)، اين دو كار را مى‌كردند. آنچه عرض مى‌كنم، موضوع يك بحث بسيار طولانى و ريز است كه كتاب‌ها خواهد شد؛ اين، يك تصوير اجمالىِ از دور است. ائمه (عليهم‌السّلام)، مبارزه‌ى بسيار پُررنج و پُرتلاش و پُرمحتوا و فراگيرى را مى‌كردند؛ هم در زمينه‌ى معنوى و فرهنگى؛ براى حفظ پايه‌هاى اعتقاد اسلامى و جلوگيرى از انحرافى كه در جهت بناى حكومت سلطنتى ممكن بود به‌وجود بيايد، كه به‌وجود آمده بود؛ هم در جهت مبارزه‌ى سياسى. اوج اين حركت در زمان امام صادق بود. نمى‌شود گفت در زمان‌هاى ديگر، اين حركت اوج نداشت؛ چرا، در زمان امام رضا (عليه‌السّلام) و در زمان‌هاى ديگر هم همين‌طور بود؛ منتها زمانه در دوران امام صادق (عليه‌السّلام) يك فرصت و فسحتى را در اختيار گذاشت و اين بزرگوار توانستند كارى بكنند كه با پايه‌هاى معرفت اسلامىِ صحيح در جامعه، آن‌چنان مستحكم بشود كه تحريف‌ها ديگر نتواند اين پايه‌ها را از بين ببرد. ايشان اين كار را كرد، تا اين زمينه بماند و در هر دوره‌يى از دوره‌هاى تاريخ، كسانى كه لايق هستند، بتوانند از اين زمينه استفاده كنند و نظام اسلامى و مبناى مبتنى بر ارزش‌هاى اسلامى را به‌وجود بياورند و اين بناى رفيع را بسازند. اين، كارِ امام صادق (عليه‌الصّلاةوالسّلام) است. آنچه كه ما امروز در عرصه‌ى نظام جمهورى اسلامى با آن مواجه هستيم، شباهتى به اين حركت عظيمِ عميقِ نيازمند به صبر و حوصله‌ى ائمه (عليهم‌السّلام) دارد؛ به همان اندازه هم تأثيرات عميقى را دارد.
یه مدینه، یه بقیع، یه امامی که حرم نداره ...
کلیپ تصویری مداحی محمود کریمی

همه چیز در مکتب امام صادق (ع) به شرط عمل قابل دست یافتن است
استاد فاطمی‌نیا: امام صادق (ع) می‌‌فرمایند «در کسی از یاران ما که تفقه در دین نمی‌کند، خیری نیست زیرا مردی از شیعیان ما وقتی به‌وسیله تفقه خود بی‌نیاز نشود، محتاج دشمنان ما می‌شود و وقتی محتاج دشمنان ما شد، آن ها او را در گمراهی‌ها و ضلالت‌های خودشان داخل می‌کنند، در حالی که او هیچ علمی به آن ندارد». همه آن چه خدا نازل کرده، فقه است و در اصطلاح، هرآن چه برای ما لازم است مانند عرفان، اعتقادات، تاریخ و... در دایره فقه قرار می‌گیرد. یکی از مصادیق فقه امام صادق (ع) توحید است، در دارالافتاء سعودی کتابی چاپ شده که در آن آمده است اگر کسی بگوید خدا در همه جا وجود دارد، کافر است و این یکی از دلایل گمراهی افرادی است که در دین تفقه نمی‌کنند. عرفان نیز یکی دیگر از مصادیق فقه است و البته درددل و حرف در این زمینه بسیار است به طوری که تا اسم عرفان به میان می‌آید، خیلی‌ها از آدم دوری می‌کنند یا بحث شیعه و سنی بودن مولوی، محی‌الدین و... را پیش می‌کشند. بعضی‌ها با ویترین درست کردن قصد جذب جوانان را دارند و ما باید بدانیم که عرفان به دو شاخه عملی و نظری تقسیم می‌شود که البته عرفان نظری یک فن است، اما عرفان عملی تنها در سایه مکتب امام صادق (ع) قابل اکتساب است و این دو لازم و ملزوم همدیگر نیستند، چه بسیار افراد اهل کرامت داریم که حتی یک خط عرفان نظری نخوانده‌اند. بشر در علوم نزدیک به حس قادر به پیش روی است، اما در علوم دور از حس تنها به‌وسیله دستگیری ائمه (ع) از ما، قادر به فهم آن هاییم. فهم این دسته از علوم با موید شدن عقل به نور امکان‌پذیر است که این نیز در مکتب امام ششم (ع) ممکن است و همه چیز در مکتب امام صادق (ع) به شرط عمل قابل دست یافتن است. امروزه جوانان از این ناحیه لطمات جبران ناپذیری می‌بینند و عجیب است که آنان در بیرون خانه خوشحال و خندان و در درون خانه عبوس و عصبی اند و ما باید در این موضوع کلام مولای متقیان علی (ع) را سر‌لوحه خود قرار دهیم که فرمودند «‌اگر بردبار نیستی خود را به بردباری بزن».
* به نقل از پایگاه اطلاع رسانی یاسین
آبروی مردم همان امام غریبی که شانه اش خم بود به روی شانه ی پیرش غم دو عالم بود میان صحن حسینیه ی دو چشمانش همیشه خاطره ی ظهر یک محرم بود دل شکسته ی او را شکسته تر کردند شبیه مادر مظلومه اش پر از غم بود اگر تمام ملائک زگریه می مردند به پای خانه ی آتش گرفته اش کم بود حدیث حرمت او را به زیر پا بردند اگر چه آبروی خاندان آدم بود شتاب مرکب و بند و تعلل پایش زمینه های زمین خوردنش فراهم بود مدینه بود و شرر بود و خانه ای ساده چه خوب می شد اگر یک کمی حیا هم بود امان نداشت که عمامه ای به سر گیرد همان امام غریبی که شانه اش خم بود * سروده علی اکبر لطیفیان دانلود این شعر با مداحی حاج محمود کریمی از اینجا مناظره امام صادق عليه السلام و ابوحنیفه
روزى ابو حنيفه - يكى از پيشوايان و رهبران اهل سنّت - به همراه عدّه اى از دوستانش به مجلس امام جعفر صادق عليه السلام وارد شد و اظهار داشت : يابن رسول اللّه ! فرزندت ، موسى كاظم عليه السلام را ديدم كه مشغول نماز بود و مردم از جلوى او رفت و آمد مى كردند؛ و او آن ها را نهى نمى كرد، با اين كه رفت و آمدها مانع معنويّت مى باشد؟! امام صادق عليه السلام فرزند خود موسى كاظم عليه السلام را احضار نمود و فرمود: ابو حنيفه چنين مى گويد كه در حال نماز بودى و مردم از جلوى تو رفت و آمد مى كرده اند و مانع آن ها نمى شدى ؟ پاسخ داد: بلى ، صحيح است ، چون آن كسى كه در مقابلش ايستاده بودم و نماز مى خواندم ، او را از هر كسى نزديك تر به خود مى دانستم ، بنابر اين افراد را مانع و مزاحم عبادت و ستايش خود در مقابل پروردگار متعال نمى دانستم . سپس امام جعفر صادق عليه السلام فرزند خود را در آغوش گرفت و فرمود: پدر و مادرم فداى تو باد، كه نگه دارنده علوم و اسرار الهى و امامت هستى. بعد از آن خطاب به ابو حنيفه كرد و فرمود: حكم قتل ، شديدتر و مهمّتر است ، يا حكم زنا؟ ابو حنيفه گفت : قتل شديدتر است . امام عليه السلام فرمود: اگر چنين است ، پس چرا خداوند شهادت بر اثبات قتل را دو نفر لازم دانسته ؛ ولى شهادت بر اثبات زنا را چهار نفر قرار داده است ؟! سپس حضرت به دنباله اين پرسش فرمود: بنابر اين بايد توجّه داشت كه نمى توان احكام دين را با قياس استنباط كرد. و سپس افزود: اى ابوحنيفه ! ترك نماز مهمّتر است ، يا ترك روزه ؟ ابو حنيفه گفت : ترك نماز مهمّتر است . حضرت فرمود: اگر چنين است ، پس چرا زنان نمازهاى دوران حيض و نفاس را نبايد قضا كنند؛ ولى روزه ها را بايد قضا نمايند، پس احكام دين قابل قياس نيست . بعد از آن ، فرمود: آيا نسبت به حقوق و معاملات ، زن ضعيف تر است ، يا مرد؟ ابوحنيفه در پاسخ گفت : زنان ضعيف و ناتوان هستند. حضرت فرمود: اگر چنين است ، پس چرا خداوند متعال سهم مردان را دو برابر سهم زنان قرار داده است ، با اين كه قياس برخلاف آن مى باشد؟! سپس حضرت افزود: اگر به احكام دين آشنا هستى ، آيا غائط و مدفوع انسان كثيف تر است ، يا منى ؟ ابو حنيفه گفت : غائط كثيف تر از منى مى باشد. حضرت فرمود: اگر چنين است ، پس چرا غائط با قدرى آب يا سنگ و كلوخ پاك مى گردد؛ ولى منى بدون آب و غسل ، تطهير نمى شود، آيا اين حكم با قياس سازش دارد؟! پس از آن ابوحنيفه تقاضا كرد: ياابن رسول اللّه ! فدايت گردم ، حديثى براى ما بيان فرما، كه مورد استفاده قرار دهيم ؟ امام صادق عليه السلام فرمود: پدرم از پدرانش ، و ايشان از حضرت اميرالمؤ منين علىّ عليه السلام روايت كرده اند، كه رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: خداوند متعال ميثاق و طينت اهل بيت رسول اللّه صلوات اللّه عليهم را از اعلى علّيين آفريده است . و طينت و سرشت شيعيان و دوستان ما را از خمير مايه و طينت ما خلق نمود و چنانچه تمام خلايق جمع شوند، كه تغييرى در آن به وجود آورند هرگز نخواهند توانست . بعد از آن كه امام صادق عليه السلام چنين سخنى را بيان فرمود ابو حنيفه گريان شد؛ و با دوستانش كه همراه وى بودند برخاستند و از مجلس خارج گشتند.
*اختصاص شيخ مفيد: ص 189
یا حضرت کاشف الحقایق
مدحی از سید مجید بنی فاطمه
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت